سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناگفتههای 11 سپتامبر از زبان یک شاهد عینی

بسمه تعالی

ناگفته‌های 11 سپتامبر از زبان یک شاهد عینی

 

یکی از شاهدان عینی که جزو گروه فیلمبرداری از حادثه 11 سپتامبر بوده است شواهد و مستنداتی از این واقعه دارد که می‌تواند حقایق بیشتری از این حادثه آشکار کند.
 
به گزارش فارس، گاه گذشت زمان تنها عاملی است که اسرار و پیچیدگی‌های حادثه‌ای مرموز را آشکار می‌کند؛ زمان، با پرده‌هایی که جسته و گریخته از ابعاد حادثه‌ای کنار می‌زند، آرام آرام تکّه‌های جورچین حادثه‌ای شگفت‌انگیز و مبهم را کنار هم قرار می‌دهد تا سر انجام بر آن پرتو حقیقت بتاباند.

حادثه یازده سپتامبر نیز به عنوان یکی از بحث‌انگیزترین حادثه‌های دهه اخیر، از این قاعده مستثنی نبوده است؛ تبیین‌های اولیه‌ای که دولت آمریکا از این حادثه ارائه می‌داد به مرور زمان و در سایه مستندات جدیدی که چالش‌های سختی بر گزارش‌های رسمی دولت آمریکا تحمیل می‌کردند رنگ باخت، تا آنجا که امروز که یازده سال از این واقعه مرموز و پیچیده می‌گذرد، حقایق زیادی از این واقعه آشکار گشته‌اند.   

یازدهم سپتامبر و رمزگشایی از ابعاد آن را از آن جهت می‌توان مهم دانست که این واقعه سر فصل جدیدی در سیاست خارجی آمریکا گشود؛ پس از یازده سپتامبر دولت آمریکا با این استدلال که مورد تهاجم عملیات تروریستی قرار گرفته، دفاع را حق خود دانست و اذهان عمومی را برای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق آماده کرد.

با حمله نظامی آمریکا به افغانستان، عدّه‌ای از منتقدان، آمریکا را متهم کردند که واقعه یازده سپتامبر را دستاویزی برای دستیابی به اهدافش در منطقه قرار داده است و در لوای مبارزه با تروریسم، رویای تثبیت هژمونی بر نظام جهانی را در سر می‌پروراند. دولت آمریکا طی دکترینی پس از حادثه یازده سپتامبر، جهان را به دو قطب دوست و دشمن تقسیم نمود تا بدین وسیله بنیان‌های اولیه تثبیت هژمونی کشورش را بنا نهد.

افغانستان از ویژگیهای ژئوپلتیک ویژه‌ای برخوردار بود که ایالات متحده می‌توانست در لفافه شعار مبارزه با تروریسم از آنها برای دستیابی به اهداف بلند مدتش یعنی تثبیت هژمونی بر جامعه جهانی بهره گیرد.

1) مجاورت افغانستان با روسیه و چین، دو رقیب قدرتمند آمریکا 2) نزدیکی به خاورمیانه 3) کشاندن هر چه بیشتر ناتو به شرق 4) همسایگی با کشور ایران به عنوان مرکز هارتلند انرژی 5) مجاورت با آسیای مرکزی و قفقاز 6) نزدیکی به اقیانوس هند، تنگه هرمز و خلیج فارس 7) همسایگی با دو قدرت نوپای هسته‌ای یعنی پاکستان و هند، در شمار عوامل جغرافیایی ـ سیاسی بودند که افغانستان را به طعمه خوبی برای اهداف بلند مدّت آمریکا از مبارزه با تروریسم تبدیل می‌کرد.

مجموعه چنین تحلیل‌هایی در وهله اول باعث شد در تبیین‌هایی که آمریکا از 11 سپتامبر ارائه می‌داد شبهات و تردیدهایی ایجاد شود. منتقدان، تحلیل‌گران و محققان، هر چند با فشارهای زیادی از طرف دولت آمریکا روبرو بودند موفق شدند علی‌رغم همه تنوع و دگرگونی‌ای که از لحاظ زوایه‌های دید با یکدیگر داشتند، در یک نقطه به اشتراک همه‌جانبه برسند: رد تبیین‌های اولیه‌ای که دولت آمریکا از این حادثه ارائه کرده بود.  

در این نوشتار در چند قسمت سعی خواهیم کرد استدلال‌ها و بحث‌های مختلفی را که با دلایل مستحکم و مستند با شرح‌نگاری‌های دولت آمریکا از واقعه 11 سپتامبر مخالفت کرده‌اند، ارائه کنیم؛ در این راستا، در مواردی که هر گروه، مقام یا محقق دیگری با استدلال‌هایی فراتر از لفظ و جدال‌های سیاسی و به استناد ادله مستحکم و مستند، دیدگاهی متفاوت با این بحث‌ها مطرح کرده‌اند را نیز ارائه خواهیم کرد تا خوانندگان و محققان بتوانند خود در این باره تصمیم‌گیری کنند.

در میان چهره‌های شاخصی که بحث‌های مهمی درباره یازده سپتامبر ارائه کرده‌اند، «کرت ساننفیلد»، اگرچه اولین کسی نبود که با تبیین‌ها و گزارش‌های رسمی پنتاگون درباره این واقعه مخالفت کرد، اما به واسطه سمت رسمی و مدارکی که در دست دارد، یکی از مهمترین این مخالفان قلمداد می‌شود.

«کورت ساننفیلد» فیلمبردار «سازمان مدیریت در شرایط اضطرار» و مدیر بخش عملیات رسانه‌ای این سازمان بود ـ که از سازمان‌های تابعه وزارت امنیت داخلی آمریکا است؛ وی یکی از چند فیلمبرداری بود که لحظاتی پس از سقوط برج‌های دو قلو و حادثه 11 سپتامبر از منطقه (گراند زیرو) صفر انفجار این ساختمان‌ها فیلمبرداری کردند.

کورت ساننفیلد یکی از چهار فیلمبردار منطقه صفر 11 سپتامبر بود

«ساننفیلد» علاوه بر شهرتی که به خاطرانتشار عکس‌‌ها و فیلم‌های این ساختمان‌ها بعد از انفجار دارد، فیلم‌های منتشرنشده دیگری در اختیار دارد که به گفته خودش می‌تواند ماهیت واقعی انفجار برج‌های تجارت جهانی و ریاکاری‌های آمریکا در تبیین‌هایی که از آن ارائه می‌دهند را آشکار سازد.

ساننفیلد در منطقه صفر فروپاشی برج‌های دو قلو

«ساننفیلد» پس از تهدیدهای آمریکا، با خانواده خود به آرژانتین پناهنده شد و اکنون در «بوینوس آیرس» زندگی می‌کند؛ کاخ سفید دو سال گذشته (آگوست 2010 مصادف با شهریور 89) از دولت آرژانتین خواست وی را به آمریکا مسترد کند.

«ساننفیلد» در مصاحبه با پایگاه خبری «ولتایر نت‌ورک» بعضی از دلایل مخالفت خود با گزارش‌های رسمی آمریکا از واقعه 11 سپتامبر را شرح داده است. 

وی دراین مصاحبه درباره کتابی به نام «آزاردیده» که در آرژانتین به رشته تحریر درآورده می‌گوید این کتاب در واقع تنها شرح زندگی او نیست، بلکه توصیفی از نحوه رفتار مقامات آمریکایی با مشاهده کننده‌ای از منطقه صفر آمریکا بوده است که به راحتی چشم بر حقایق نبسته است.

«ساننفیلد» در ادامه می‌گوید، شکی نیست که بسیاری از افراد دیگر به خاطر قوانین شبه‌فاشیستی و سیاستهایی که آمریکا پس از 11 سپتامبر پیش گرفته است در این کشور تحت آزار قرار گرفته‌اند. 

این مقام پیشین آمریکایی در این مصاحبه به توافق‌های زیر پرده‌ای اشاره می‌کند که برای حذف وی از جریان یازده سپتامبر صورت گرفته بود. «ساننفیلد» توضیح می‌دهد پس از آنکه نانسی، همسر سابق وی، خودکشی کرده بود وی به قتل همسرش متهم می‌شود؛ اما ادله بسیاری، از جمله یادداشتی از نانسی قبل از خودکشی و وجود سوابق خودکشی در خانواده نانسی، ساننفیلد را از قتل همسرش کاملا تبرئه می‌کرد.

ساننفیلد ادامه می‌دهد، وی کاملا از موارد اتهام قتل تبرئه می‌شود اما با این وجود او تا چهار ماه بعد از مختومه شدن پرونده در زندان نگاه داشته می‌شود؛ ساننفیلد می‌گوید این اتفاق شک او را برانگیخته بود که پشت پرده اتفاقاتی در حال رخ دادن بود.

هنگامی که ساننفیلد با «سازمان مدیریت در شرایط اضطرار» تماس می‌گیرد به او اطلاع می‌دهند که او جزو آدمهایی است که اکنون «تهدید» محسوب می‌شود.

ساننفیلد به خاطر اینکه احساس می‌کند مورد خیانت قرار گرفته است به آنها هشدار می‌دهد که اسناد و فیلم‌هایی در اختیار دارد که تنها پس از آزادی از زندان آنها را تحویل خواهد داد.

بلافاصله پس از این، پلیس منزل ساننفیلد را توقیف و قفل‌های منزل را عوض می‌کنند. وی پس از آن آزادی از زندان متوجه می‌شود که اوضاع تغییر کرده است: «دفتر کارم غرات شده بود، کامپیوترم نبود، گنجه نوارهای ویدئوییم در زیرزمین خانه کاملا به هم ریخته بودند و چند عدد از نوارها گم شده بودند.»

وی می‌افزاید: «چند ماشین همیشه کنار منزل من پارک بود و سیستم‌های امنیتی من بیش از یک بار هک شدند و اوضاع تا بدانجا پیش رفت که من مجبور شدم به ملک دوستانم در کوه بروم، که مأموران امنیتی به آنجا هم حمله کردند.»


+ نوشته شـــده در یکشنبه 91/4/25ساعــت 11:47 صبح تــوسط عباس | نظر