متن کامل مناظره خواندنی دو عضو جبهه متحد و پایداری
بسمه تعالی
دفاع تمام قد بادامچیان از باهنر و لاریجانی/ زارعی: اگر خود را مطلق میدانستیم سراغ علما نمیرفتیم
رادیو گفت وگو مناظره ای با موضوع واکاوی دلایل به وحدت نرسیدن جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بر گزار کرد که در آن نمایندهای از هر دو جبهه به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
به گزارش رجانیوز در این برنامه اسدالله بادامچیان عضو جبهه متحد اصولگرایان و قائم مقام حزب موتلفه و علی اصغر زارعی عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی درباره موضوع این مناظره به بحث و گفتوگو پر
داختند.
متن کامل مناظره خواندنی دو عضو جبهه متحد و پایداری + صوت
داختند.
متن این گفتوگو همراه با فایل صوتی آن در ادامه آمده است:
زارعی: جبهه پایداری تشکیل شد تا انرژی سوم تیر کما کان در خدمت رهبر انقلاب باشد
مجری: علی رغم آنکه شما در مجلس هشتم گفتمان اصولگرایی را شکل دادید و همه در ذیل آن گردهم جمع شدید، شما و دوستانتان جبهه پایداری را تشکیل دادید، در ماهها منتهی به زمان انتخابات مجلس از جریان اصولگرایی با وجود دعوت زیاد جدا شدید و لیست جداگانه ارائه کردید. چرایی این انشعاب را توضیح دهید؟
زارعی: گفتمان اصولگرایی بحثی بود که در ابتدای مجلس هشتم داشتیم، اما حوادثی که در این دو سال اخیر اتفاق افتاد، بالاخص ماجرای فتنه 88 و اتفاقی که در اوایل سال گذشته رخ داد و فضایی در کشور درست شد، در برابر اجرای فرمان مقام معظم رهبری، این حوادث باعث شد که طیف اصولگرایان عملکردی از خودشان نشان دهند.
کسانی که در جریان اصولگرایی بودند در فتنه 88 عملکرد متفاوتی از خود نشان دادند. کسانی از این دوستان اگر حامی جریان فتنه نبودند اما در برابر آن سکوت کردند، تعدادی از آنها هم نسبت به فرمایش رهبر معظم انقلاب که امر به تبیین شرایط و فضای مکدری که در جامعه بعد از انتخابات 88 به وجود آمده بود و بعضا مردم دچار سردرگمی شدند، داشتند، این دوستان عملکرد مناسبی نداشتند.
اتفاقی که در اوایل سال 90 درخصوص تغییر وزیر اطلاعات افتاد، ایجاد نوعی سرخوردگی در جریان حامی گفتمان سوم تیر به وجود آورد و این ظرفیت، ظرفیت بسیار قابل توجهی بود که هم در انتخابات 88 و هم سال 84 خود را نشان داده بود.
جبهه پایداری اساسا به عنوان یک چتر برای این حجم انبوهی از حامیان سوم تیر بود، که این انرژی کماکان در خدمت منویات رهبر انقلاب قرار بگیرد.
مجری: این گفتمان چه ویژگیهایی دارد؟
زارعی: گفتمان سوم تیر، گفتمان عدالتخواهی، ولایتمداری، ساده زیستی، ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای دشمن بود که در دولت نهم برخی از آنها ظهور و بروز پیدا کرد و جلوههایی از آن در بحث سیاست خارجی و هم در مسائل داخلی خود را نشان داد به طوری که بارها مورد تمجید مقام معظم رهبری قرار گرفت.
آنچه که در اوایل دولت دهم اتفاق افتاد، خصوصا در اوایل سال گذشته قدری در این رویه رخوت به وجود آورد و برای اینکه این رخوت به جریان مردمی حامی منجر نشود، موجب شد جبهه پایداری بیاید و بتواند مدیریتی بر سر نیروهای حامی داشته باشد. به همین دلیل جبهه پایداری قبل از ماه مبارک رمضان سال قبل اعلام موجودیت کرد و هدفش هم در ابتدا بحث گفتمانی بود، و نیت ارائه لیست جداگانه نداشتیم.
موضوع وحدت اصولگریان هم به اوایل سال 1389 بر میگردد. که در آن زمان نشست 30 نفره بود و علمای بزرگواری همچون آیت الله مهدوی و آیت الله یزدی پا پیش گذاشته و منشور اصولگرایی را تنظیم کردند. قرار هم شد بر محور این منشور موضوع وحدت اصولگرایان در مجلس نهم شکل بگیرد.
گفتوگوهای اولیه هم شکل گرفت، اساسا هم بنا نبود لیست مستقلی داشته باشیم، ما دنبال مذاکره بودیم منتها وقتی ساختاری برای جبهه متحد تنظیم شد، ما نسبت به آن ساختار اشکال داشتیم. وقتی اشکالات را نسبت به آن ساختار مطرح کرده و حتی به صورت مکتوب هم خدمت علما تقدیم کردیم، برخی از آن اشکالات پذیرفته شد و با برخی هم موافقت شد، اما چند تا از آن مشکلات کماکان باقی ماند و ما کماکان به مذاکرات ادامه دادیم.
آنچه که ما از علما انتظار داشتیم، عمل به منشور اصولگرایی بود و احساس ما این بود که آن ساختار بر اساس آن منشور اصولگرایی نیست. اصل حرف ما هم این بود کسانی که میخواهند در راس مدیریت جریان اصولگرایی قرار بگیرند، باید خود آن افراد به طور مصداقی با منشور اصولگرایی سازگاری داشته باشند. ما نباید چهرههایی داشته باشیم که در امتحانی که در دو سال قبل در کشور صورت گرفت، عملکرد مناسبی نداشتند و این موضوع هم در مذاکرات با علما مطرح شد و چون این تغییرات انجام نشد به تدریج احساس کردیم که این مجموعه نمیتواند.
از طرفی فضای حاکم بر شرایط سیاسی کشور هم مهم بود. پیش بینی ما این بود که جریان اصلاحات بر اساس عملکرد خود در فتنه در انتخابات به دنبال تضعیف نظام خواهند بود و این انتخابات را تحریم میکنند و شرکت نخواهند کرد. اگر آنها در انتخابات شرکت نکنند باید در کشور رقابت و فضای شاداب برای انتخابات پیش بیاید که در مجموع هم همین اتفاق افتاد.
اگر اصلاح طلبان میخواستند حضور قوی در انتخابات داشته باشند، قطعا ما لیست مستقل نمیدادیم و ترجیح میدادیم که با دوستانی که به عنوان اصولگرا قبول داشتیم، با اصلاح طلبان رقابت کنیم وبعد هم که مقام معظم رهبری فرمودند انتخابات رقابتی باشد و بنا بر نص فرمایش ایشان عمل کردیم.
بادامچیان: دلایل زارعی برای تشکیل جبهه پایداری کافی نیست
مجری: آقای بادامچیان از نگاه شما دلایلی که آقای زارعی به عنوان انشعاب از جریان اصولگرایی مطرح کردند، برای این انشعاب کفایت میکند؟
بادامچیان: نه، از نظر من این دلایل کافی نیست. اما احترام به همه دوستانی دارم که نظرشان این شد که مجموعه جدیدی به نام جبهه پایداری راه بیندازند و این طبق قانون اساسی حق همه افراد است و آنها را هم اصولگرا میدانم.
در دوره اول مثبت یا منفی درباره جبهه پایداری معمولا صحبت نکردیم، اما موضوع به این شد که جبهه پایداری طوری صحبت کرد و موضع گرفت که به عنوان دفاع از خود مجبور شدیم در برخی از موارد تذکرات و توضیحاتی را بدهیم. یکی از انتقادهایم این است که میشد این فضا پیش نیاید.
به نظرم دوره جدید در انقلاب و جامعه ما شروع شده است. در این دوره معلوم شد افکار اصلاح طلبانه، لییرال مسلکانه، افکار گروههای التقاطی و جریانهای انحرافی معلوم شد که در انتخابات و جریان یوم الله نهم دی جایگاهی ندارند و کاملا هم روشن شد، ملت و جامعه، کلان اصولگرایی را مورد پذیرش قرار داده است. بنا بر این اانتخابات برتر در جامعه بین اصولگرایان است حالا اسمشان هر اسمی که میخواهند بگذارند. اما در عین حال اصولگرا هستند اما باتنوع سلیقهها و دیدگاهها.
این دوره جدید که یک تکاملی است در انقلاب ما، دوره رقابتهای اصولگرایانه است، پس میتوانیم در انتخابات که ماهیتش رقابتی است، رقابت داشته باشیم، منتها در چارچوب اصولگرایی؛ رقابتی که هرکس نقاط مثبت خود را مطرح کند و به دیگری توهین و اهانت و تهمت نزند، تخریب نکند، بداخلاقی و افراط نکند، مطلقگرایی نکند که خودش را سفید مطلق و هر کس که او را قبول ندارد، سیاه بداند.
بادامچیان: جبهه پایداری باید مجوز میگرفت/ زارعی: مجوز جبهه متحد را نشان دهید
مجری:از نگاه شما رقابتی که جبهه پایداری در مجلس نهم با دوستان شما در جبهه متحد داشت در چارچوب اصولگرایی تعریف میشد؟
بادامچیان: در یک بخش بله و در بخش دیگر خیر. یکی اینکه نام خود را جبهه پایداری گذاشتند، در حالی که چند نفر شخص حقیقی جمع شدند و یک تشکلی را به هر عنوان تشکیل دادند، همایش برگزار کردند، مصاحبه مطبوعاتی گذاشتند وصحبت کردند، بند اول قانون احزاب این است که اشخاص حقیقی باید تشکیلات سیاسی راه بیندازند، اشخاص حقوقی نمیتوانند. پس بنابر این اینها حتما باید از کمسیون احزاب مجوز میگرفتند و این بی اعتنایی به قانون خلاف اصولگرایی است.
مسئله دوم اینکه اگر بخواهند این بهانه را داشته باشند که جبهه در قانون فعلی نیست، حالا ما در کمسیون شوراها این بار در بازنگری قانون احزاب تصویب کردیم که جبهه هم باید بیاید و مجوز بگیرد، منتها تعریف جبهه را هم همانجا کردیم که جبهه مجموعهای از تشکلهای گوناگونی است که رسمیت دارند، خب آیا واقعا در جبهه پایداری تشکلهای گوناگونی جمع شدند؟ اگر جبهه پیروان امام ورهبری خود را جبهه مینامد، به خاطر این است که 15 تشکل دارای رسمیت عضو آن هستند.
انتقاد دوم این است که اگر میخواستند در انتخابات شرکت کنند، میتوانستند وحدت کنند، چون در جبهه متحد اصولگرایان دو نفر برای دوستان جا گذاشتند و گفتند که شما یک ضلع هستید. این دوستان تداوم رایحه خوش هستند. اگر جبهه پیروان رهبری با 15 تشکل دو نفر دارد، جمعیت ایثارگران و رهپویان هم دو نفر دارند، جمعیت شما هم دو نفر داشته باشد. که سه ضلع تشکیل شود. البته در این ساختار از طرف آقایان لاریجانی و قالیباف هم دو نفر بنا بر نظر جمع اضافه شد.
این مجموعهای بود که میشد در آن حرفها و نظرات دوستان مطرح شود و آن چیزی که بود با هم دسته جمعی حرکت کنیم و تبعا اثراتش در انتخابات عظیم 12 اسفند بیشتر بود.
به نظرات مجموعههایی مثل موتلفه با نیم قرن سابقه احترام نگذاشتند
حالا اگر این نوع وحدت را قبول نداشتند اشکالی ندارد، یک موقع هست که این نوع وحدت به سلیقه نمیخورد و میگویند ما نیروهای بهتری داریم، اما زمانی این شیوه پیش گرفته میشود که شما چرا این افراد را دعوت کردید، اینها میشوند قاضی و آنها را ساکتین فتنه، مردودین فتنه، اینها می توانند یک کسانی را در خودشان به هر دلیلی راه ندهند اما اینکه یک مجموعهای که در راس آن جامعه روحانیت مبارز حمایت میکند، جامعه مدرسین حمایت میکند و حضرت آیت الله مهدوی و حضرت آیت الله یزدی هستند، مجموعههایی مثل موتلفه با نیم قرن سابقه خط ولایت تبعیت دارد، اینها نشستهاند و قبول کردند، خب به نظرات آنها احترام میگذاشتند، ولی این احترام همین الان در صحبت آقای زارعی نیست.
ایشان میفرمایند بله اینها اصولگرا هستند اما آنی که ما میگوییم نیستند، مگر قرار است تمام اصولگرایان همانی که ما میگوییم یا این دوستان میگویند باشند؟ اینها حق دارند، انسانند، افراد متدینند، مجتهدند، بعضیهای آنها هم مجتهد جامع الشرایط هستند، خب این انتقاد جدی است و میتوانستند اینها این حرفها را نزنند.
شخصیتی مثل باهنر را ساکت فتنه دانستند، کسی که نایب رییس مجلس است
مسئله سوم که انتقاد داشتیم این بود که در واقع تخریبی برخورد کردند. من متاسفم از این قضیه و امیدوارم که خود عزیزان جبران کنند.
بعضی از نشریات و پایگاههای خبری حسابی وارد صحنه شدند. مثلا یک شخصیتی مثل آقای مهندس باهنر را ساکت فتنه دانستند، یک آدمی که نایب رئیس است و در مجلس شورای اسلامی سابقه دارد و از کسانی است که با بنده در مجلس دوم جزو گروه 99 نفر مخالف آقای میرحسین موسوی بودیم و در حزب جمهوری اسلامی ضد میرحسین موسوی بودیم، چون می دانستیم آن افکار التقاطی و قدرتطلبانه و بعضی از مسائل را دارد. آن وقت ما بیاییم یک شخصیت مملکت را طوری فضا سازی کنیم؟ حالا اینکه ایشان رییس مجلس شورای اسلامی را جزو کسانی بدانند...
نمیخواهم بگویم که نظر اشکال دارد، میتواند کسی نظرش را محترمانه بگوید اما اگر اصولگرایی است، این اصولگرایی نیست که ما مطلقگرا خودمان را قاضی کنیم و بعد هم بیاییم در جبهه متحد اصولگرایان ( بگوییم) اگر این دیدگاه ها را بپذیرید، هستیم! اینکه وحدت نشد، وحدت یعنی گذشت از بعضی از مواضع و همراه شدن، نه اینکه هرچی طرف می گوید، بگوییم چشم، این تبعیت است و وحدت نیست.
زارعی: 40 تشکل دانشجویی و غیر دانشجویی از جبهه پایداری حمایت کردند
زارعی: اولا درباره اسم جبهه که گفتند بله، حدود 40 تشکل دانشجویی و غیر دانشجویی از جبهه پایداری حمایت کردند و در بدو شروع هم برنامهای داشتیم که این مجموعه بتوانند به طور کاملا رسمی تر مطابق همان تعریف آقای بادامچیان پیش ببریم. اولا که جبهه در قانون فعلی مجوز لازم ندارد، آقای بادامچیان بگویند که مگر جبهه متحد اصولگرایان مگر الان مجوز دارد؟ به ما نشان دهند. بنده با آقای بادامچیان در کمسیون شوراها هستیم، اگر قانون بعدی اصلاح شد ما مطابق قانون خودمان را تطبیق میدهیم. حتی از اینکه ایشان با این اطلاعی که دارند این ایراد را میگیرند در حقیقت جای اشکال است.
اشکال دوم این است که میفرمایند که در ساختار جبهه متحد، جبهه پایداری را یک ضلع دانستیم. بحث ما این است که این ساختار را چه کسی درست کرد، آنچه حضرات آیات مهدوی کنی و یزدی تدبیر فرمودند منشور اصولگرایی بود که آن را نیز اعلام کردند. ما هم از ابتدا تا انتها عرض کردیم که منشور اصولگرایی مورد قبول است و ما باید تلاش کنیم که این منشور محقق شود.
نکته ای که الان هست این است که بر اساس این منشور عمل نشد. دلیلش هم این است که ما وقتی به طور مکتوب ایرادات ساختار را ارائه کردیم، علما پذیرفتند و حتی تغیراتش را هم پذیرفتند، افرادی هم آمدند به عنوان نماینده از جبهه متحد با ما صحبت کردند و گفتند که این تغیرات را ما پذیرفتیم ولی وقتی که بعد از نماز ظهر و عصر با دوستان صحبت کردیم و حتی پنج توافق را امضا کردیم، قبل از مغرب به نحوی در رسانهها منتشر شد که این توافقات صورت گرفته و جبهه پایداری هم به جبهه متحد خواهد پیوست، بلافاصله تکذیب کردند که نه!
یعنی از یک طرف دعوت به وحدت بود و از طرف دیگری چنین چیزی در رفتار مشاهده نمیکردیم، برعکس، دوستانی که در داخل جبهه متحد هستند آمدند مصاحبه کردند و ما را متهم کردند که اینها با جریان انحرافی ارتباط دارند و اینها ساخته آقای احمدی نژاد است و از این حرفها؛ که ما ایراد گرفتیم و در یک نوبت هم که در خدمت آیت الله مهدوی کنی رسیدیم، ایشان هم اعتراض کردند که چنین اظهاراتی، اظهارات خوبی هم نبوده و اینها از خودشان این حرفها را زدند.
انتقاد بعدی هم که آقای بادمچیان مطرح کردند، بحث ساکتین است. اگر ما میگوییم که کسی ساکت فتنه بوده است، دیگر نباید اسم او را بیاوریم، خب خود این افراد در این معرض نباید قرار میگرفتند، اگر من ادعا کردم که در یک پستی قرار میگیرم و مدیریت یک کار را به دوش بگیرم، یقینا باید مورد نقد قرار بگیرم. مدیریت جریان اصولگرایی جایگاهی است که باید مطابق منشور اصولگرایی باشد و این ایراد را بسیاری ازدوستان داخل خود جبهه متحد پذیرفتند.
برای جلوگیری از مطلق گرایی همواره خود را با علما تطبیق دادیم
اما اینکه ما خود را مطلق بدانیم، اینطور نیست و برای همین هم از اول کار خود را همواره با علمای بزرگوار تطبیق دادیم و دوستان نمیتوانند بگویند آنچه که انجام دادیم نظرات شخصی ما بوده است، ما با علما چک کردیم، البته اگر در اجرا مشکلاتی بوده مقصر ما بودیم اما ما سعی کردیم از هدایت علما استفاده کنیم.
دو نوبت خدمت آیت الله مهدوی کنی رسیدیم، ایشان حتی نماینده یکی از این دو نفری که در جبهه متحد بودند، پذیرفتند که نباشند، بعد فشار آوردند. از ابتدا نوعی مخالفت با جبهه پایداری شکل گرفت.
بادامچیان: جبهه متحد نیازی به مجوز ندارد/ با جبهه پایداری مدارا شد
بادامچیان: دکتر زارعی قبول دارند که هر تشکل سیاسی که بخواهد فعل سیاسی انجام دهد و در انتخابات شرکت کند و نامزد معرفی کند، باید مجوز قانونی داشته باشد. در قانون فعلی جبهه نیاز به مجوز ندارد چون اصلا در این قانون فقط اشخاص حقیقی میتوانند، تشکل داشته باشند.
جبهه متحد به خاطر اینکه از تشکلهای رسمیت یافته تشکیل شده، نیازی به مجوز ندارد. اینکه 40 تشکل دانشجویی و غیر دانشجویی پس از تشکیل جبهه پایداری از آن حمایت کرده باشند، این دیگر تشکیل جبهه نیست. تشکیل جبهه این است که این 40 تشکل نماینده بفرستند شورای مرکزی جبهه، شورای نمایندگان تشکلهای عضو بشود و در واقع شخصیتهای حقوقی می توانند تشکیل جبهه ای بدهند که نیاز به مجوز قانونی در قانون فعلی ندارد. ولی اینطور نشد.
اینهایی که الان جبهه پایداری را راه میاندازند، شخصیتهای حقیقی هستند. با جبهه پایداری مدارا شد وبرخورد هم نکردند. اما رعایت موازین قانونی را نکرده است.
آیت الله مهدوی کنی مورد تایید امام ورهبری است، اینکه میگوییم شما منشور را عمل نکردید یعنی متهم کردن آنها. برداشت آقای مهدوی و آقای یزدی این است که آقای باهنر ....
جامعه مدرسین آقای لاریجانی را در قم نامزد کرده است، مراجع محترم تقلید ایشان را تایید کردهاند، حالا یک شخصی بگوید که چرا آقای لاریجانی در جبهه متحد اصولگرایان نماینده دارد؟ و بعد بگوید که او در دوران فتنه خوب عمل نکرده است، این نکته قابل توجهی است.
متهم کردن بزرگان از علما به اینکه اینها یا لابد یک منشوری نوشتند عمل نمی کنند یا مصلحت گرایی و یا منفعت گرایی سیاسی میکنند. این مطالبی که در یک نشریه متعلق به یکی از عناصر اینهاست آیا واقع مصداق رقابت اصولگرایانه است یا تخریب؟
زارعی: علما به ما گفتند که اصرار می کنند فلان آقا باشد
زارعی: آن افرادی که به مجموعه جبهه متحد وارد شدند را که علما انتخاب نکردند، بلکه مجموعهها معرفی کردند. حرف ما هم این بود که مجموعههایی که میخواهند افرادی را معرفی کنند، آن افراد کسانی باشند تا هسته مرکزی اصولگرایان را یک هسته مقبول و جاذبه دار برای اصولگرایان در کشور ترسیم کنند. افراد لیست را تعیین می کنند نه علما. باید افرادی را معرفی کنند که مقبول باشند و خودشان ظرفیت تخریب نداشته باشند، مگر مطرح نشد که در مذاکرات فلانی نباشد و فلانی باشد، مگر مخالفت میکردند؟ نه! ما در برخی از مذاکراتمان هم علما میگفتند، که اصرار می کنند که آقای فلانی باشد. حتی از روزی هم که رهبر معظم انقلاب بر انتخابات رقابتی تاکید کردند، ما را تخریب کردند.
هفته گذشته نشریه "شما" که متعلق به دوستان عزیز ما در موتلفه است، جبهه پایداری را متهم به ارتباط با جریان انحرافی کرد. وقتی از مجلس سوال میکنیم که بر چه اسنادی این اتهام را نسبت دادید، میگویند که این یک تحلیل است. وقتی شما تحلیل خود را با تیتر درشت در روزنامهها منتشر میکنید بعد اسمش را کار اخلاقی میگذارید و بعد از انتخابات سالم سخن میگویید! اگر شما این کار را انجام دهید یقینا بسیاری از دوستان ما هستند که دست به قلم هستند، سایت دارند، به آنها بر می خورد که چنین اتهاماتی به آنها وارد میشود، بعد که پاسخ میدهند می گویند، پاسخ ندهید. اینطوری نیست که با ما هم هماهنگ کنند و به عنوان یک علاقه مند پاسخ می دهند.
بادامچیان: ما که حرفهای شما را قبول نداریم
بادامچیان: آقای زارعی که از عناصر اصلی جبهه پایداری هستند دید خود را مطلق میدانند، معتقدند هرچه خود صحیح میدانند باید همه، از علما و جامعتین قبول کنند و من به همین انتقاد دارم. شما معتقدید که فلانی در جریان فتنه فعال نبوده است اما آقای مهدوی معتقدند که این فرد فعال بوده است، شما حق دارید نظر خود را بر آیت الله مهدوی کنی، بر آقایان عسگراولادی، دکتر ولایتی، حداد، تقوی، حسینی بوشهری و کعبی تحمیل کنید؟ شما اگر رفتید سخنان خود را گفتید اینقدر قبول داشته باشید که اگر دیگران حرف شما را قبول نداشته و خودشان دلایل دیگری دارند، حق دارند با هم جمع شوند، آخرش هم رای با مردم است.
علما نشستند و منشور نوشتند، اینها میگویند شما که خودتان منشور نوشتید به آن عمل نکردید. اینکه خودش منشور را نوشته است. شما بگویید من برخی از افراد را منطبق با آن منشور نمیدانم، خب من میگویم که نظر شما برای خودتان محترم است، اما برای ما که متبع نیست. ما که حرفهای شما را قبول نداریم.
چه کسی به جبهه پایداری هجمه کرد؟
جبهه پایداری میگوید از اول به ما هجمه کردند، چرا هجمه کردند، چه کسانی هجمه کردند. آقای مهدوی کنی که شما را به وحدت دعوت کرد. این هجمه بود؟ اینکه برخی از افراد نسبت به شما چیزهای دیگری را بگویند، خب آن نکات دیگری است. بله! این دوستان وقتی شروع به تخریب دیگران کردند، که اینها در فتنه ساکت بودند، آن یکی مردود بوده و این یکی اصولگرا نیست و این یکی چی چی هست، انتظار دارند که هیچ کس هیچ چیزی نگوید.
خواهش من این است که جناب آقای زارعی که به نشریه شما اعتراض میکند، حد اقل نشریه نه دی را نگاه کند. من نامهاش را به آقای آقاتهرانی دبیر کل جبهه پایداری نوشتم. در صفحه دو، سه، چهار و پنج همه آنجا نوشته است. مسئله مهم اینجاست که آن جریان انحرافی که خاتون را مطرح کرد، در آن هفته حمایت جدی از جبهه پایداری کرد. در نشریه "شما" یک سوال است که آیا شما سازش کردید یا نه؟ لطفا جواب دهید. بعد از آن گفتند کسانی که این حرفها را میزنند دچار عقب افتادگی فکری هستند، خب چرا توهین؟ اینها نظراتشان را دادند.
زارعی: اگر حرف گوش کن بودیم دیگر متهم به انحراف و نفاق نمیشدیم
زارعی: اینکه آقای بادمچیان میفرمایند که شما نظرات برخی از افراد را در آن ساختار نپذیرفتید چه حقی دارید که تحمیل کنید؟ ما تحمیل نکردیم. ما گفتیم که اگر این ترکیب باشد، ترکیبی که در مذاکره حضوری با مجموعه دوستان به آن رسیدیم و قبول هم کردند که اصلاح کنند، ولی در عمل نگذاشتند، تحمیل نکردیم، ما چون قبول نکردیم به این ساختار وارد شویم این همه حرف شنیدیم.
ما اگر از روز اول به جبهه متحد میرفتیم و آنجا ساکت و حرف گوش کن می نشستیم دیگر اینهمه متهم به جریان انحراف و نفاق نمیشدیم. آقایان تحمل نکردند و گفتند که شما نمیآیید از از دایره خارج هستید. مبنای ما باید اصول باشد، نه افراد. افراد را باید با حق سنجید نه حق را با افراد.
می گویند چون آن نشریهای که خاتون را منتشر کرده است از جبهه پایداری حمایت کرده است، پس یک سازشی صورت گرفته است. اگر مبنا را بر این قرار بدهیم آن هم توسط برخی از دوستان با سوابق انقلابی ارزشمند، این طوری در نشریه خود بزنند و بحث سازش جبهه پایداری و جریان انحرافی را مطرح کنند، این تخریب نیست؟ افرادی میخواستند نتیجه انتخابات را به نوع دیگری تحلیل کنند، این به جبهه پایداری چه ارتباطی دارد؟