بسمه تعالی
شماری از اتفاقات و اقدامات روزهای اخیر در پهنه سیاست خارجی حاکی از آن است که در اکتبر 2012، جبهه استکبار یک تقسیم کار توطئه آمیز علیه ایران در دستور کار قرار داده است.
این تقسیم بندی در اضلاع مختلف طراحی شده و در قالب یک پازل چیده شده است تا در ماه های آتی و با نزدیک شدن به فضای انتخاباتی در ایران مورد پیگیری و بهره برداری قرار گیرد.
شماری از اتفاقات و اقدامات روزهای اخیر در پهنه سیاست خارجی حاکی از آن است که در اکتبر 2012، جبهه استکبار یک تقسیم کار توطئه آمیز علیه ایران در دستور کار قرار داده است.
این تقسیم بندی در اضلاع مختلف طراحی شده و در قالب یک پازل چیده شده است تا در ماه های آتی و با نزدیک شدن به فضای انتخاباتی در ایران مورد پیگیری و بهره برداری قرار گیرد.
از همین روی؛ تمام قطعات این پازل و پشت پرده ماجرا باید مورد واکاوی قرار بگیرد تا تحلیل درستی از شرایط حاصل شود.
این نوشته تلاش می کند مقارن با این فضا بخش هایی از تحرکات و دسیسه ها را به تصویر بکشد تا علت هجمه و تمرکز دشمنان به جمهوری اسلامی برملا گردد.
طی 3 هفته گذشته می توان به طور گزیده اقدامات مرموز و توطئه آمیز دشمنان برضد جمهوری اسلامی را به این شرح فهرست کرد؛
الف: تلاش صهیونیست ها برای شکل گیری آشوب و ناامنی در تهران که لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در گفت وگو با هاآرتص وعده اغتشاش و آشوب داد و چند روز پس از آن در روز چهارشنبه آرامش بازار تهران برای چند ساعت از سوی جماعتی با به آتش کشیدن چند سطل زباله برهم ریخت.
ب: اتحادیه اروپا در 15 اکتبر در نشست لوکزامبورگ تشدید تحریم های یکجانبه علیه ایران را تصویب کرد.
پ: رسانه های آمریکایی در سطحی گسترده گزارش دادند که منصور ارباب سیر اتهاماتش درباره مشارکت در طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا را پذیرفته است تا اتهام تروریستی به ایران پس از ادعای واهی در سپتامبر 2011 را پمپاژ نمایند.
ت: به دنبال پروژه ایران هراسی و مسئله دار کردن سیمای جمهوری اسلامی، وزارت خارجه آمریکا ادعایی جدید را علیه ایران مطرح کرده و برای دستگیری به اصطلاح حامیان القاعده در ایران جایزه 12 میلیون دلاری تعیین کرد!
ث: مکمل فضای تهمت ها و اتهام های تروریستی و تشدید تحریم ها بر ضد ایران برای بوجود آمدن آشوب، گزارش سوم احمد شهید گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل مشتمل بر ادعاهای واهی علیه کشورمان در نقض حقوق بشر نیز منتشر شد!
ج: شرکت خدمات ماهواره ای اروپا-یوتل ست- در اقدامی که نقض آشکار آزادی بیان به شمار می رود پخش شبکه های ماهواره ای تلویزیونی و رادیویی جمهوری اسلامی ایران را قطع کرد.
چ: عملیات روانی رسانه های غربی در القاء این مطلب که ایران به دنبال مصالحه بر سر برنامه هسته ای است. نیویورک تایمز، رویترز، اشپیگل از جمله رسانه هایی بودند که تلاش برای منفعل سازی ایران در موضوع هسته ای را طی روزهای اخیر کلید زدند.
ح: شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی دو روز پیش در جمع خبرنگاران در اراضی اشغالی بار دیگر از بروز ناآرامی و آشوب در ایران حمایت کرد و مدعی شد که تأثیرگذاری پروژه تحریم ها آغاز شده است.
خ: وبالاخره اقدام اخیر تروریستی در چابهار که خط ناامنی در جمهوری اسلامی را پیگیری و رهگیری می کند.
این اقدامات و اتفاقات در چند هفته گذشته به وضوح نشان می دهد جبهه غربی- عبری درصدد است تا ایران اسلامی را به حاشیه برده و مشغول موضوعاتی از این دست نماید. اما سؤالی که به میان می آید این است که هدف اصلی این بازی دشمن و طراحی سناریوهای چندلایه- و البته تکراری- در نهایت کجا را نشانه گرفته است؟
آیا هماهنگی میان صهیونیست ها، اروپایی ها و آمریکایی ها در هجمه به ایران اسلامی در این مقطع زمانی تصادفی است؟
درباره این پرسش ها و تحرکات و دسیسه های مورد اشاره دشمن در فضای کنونی، نکاتی مورد اعتناست؛
1- مجموعه این کدها و اقدامات غیرقابل انکار دشمن در دو سطح داخلی و خارجی پیرامون جمهوری اسلامی ایران، قابل تحلیل و ارزیابی است. در سطح داخلی دشمن تلاش می کند با پروژه «تحریم»ها و تشدید آن به بهانه های مختلف، یک جنگ اقتصادی را علیه ایران ساماندهی کند. نکته گفتنی این است که دشمن- در سه ضلع صهیونیست ها، اتحادیه اروپا و آمریکا- می کوشد با افزایش تحریم ها، اعتراض های اجتماعی را رقم بزند و در مرحله بعدی امیدوار است که این «اعتراضات» به «آشوب ها» و «اغتشاشات» تبدیل شود.
در سطح خارجی نیز دشمن درصدد است تا از یکسو با پرونده های ساختگی هسته ای و حقوق بشری ابزار فشار به ایران را به پیش بکشد و از سوی دیگر با انگ زدن و متهم کردن ایران به اقدامات تروریستی، سیمای جمهوری اسلامی را مخدوش نماید و فراتر از اینها نگذارد منطق و استدلال محکم ایران به گوش افکارعمومی دنیا برسد و دقیقا اینجاست که برنامه های برون مرزی صداوسیما از ماهواره «هات برد» حذف می شود.
2- اما این تلاش ها و تحرکات و آرزوهای دشمن در دو سطح داخلی و خارجی ایران برای چیست؟ اضلاع و قطعات تلاش ها و دسیسه های جبهه غربی-عبری بیانگر آن است که آنها پازل بی ثباتی سیاسی در ایران را در افکار شوم شان چیده اند. ناگفته پیداست این بی ثبات سازی سیاسی- که البته ذهنی است و نه عینی- در شرایط کنونی باید یک هدف ویژه و غایی را دنبال کند که به یک استراتژی هماهنگ شده میان صهیونیست ها، آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی انجامیده است.
سوال بعدی این است که این هدف ویژه و غایی چیست؟
پاسخ این پرسش به وضعیت وخامت بار رژیم صهیونیستی برمی گردد. چه اتفاقی افتاده است که مراکز پژوهشی و راهبردی آمریکا صریحا و بدون لکنت زبان از اضمحلال و فروپاشی اسرائیل سخن به میان می آورند. تا پیش از این منافع درهم تنیده آمریکا و اسرائیل هیچ گاه اجازه نمی داد سخن و تحلیل از روند پرشتاب فروپاشی اسرائیل که خط قرمز محسوب می شود به رسانه ها درز پیدا کند.
اما اکنون حتی تحلیلگرانی مثل هنری کیسینجر تصریح می کنند که تا 10 سال دیگر اسرائیل وجود ندارد یا حتی برخی رسانه های عربی مانند المحیط به نقل از دستگاه اطلاعاتی آمریکا این مطلب را به فضای رسانه ای کشاندند که موجودیت اسرائیل تا سال 2025 است و روند فروپاشی آن آغاز گشته است.
3- از سوی دیگر اینکه صهیونیست ها طی سه هفته گذشته چندین بار بی محابا به صحنه آمدند و از اغتشاش و آشوب و براندازی در ایران سخن گفتند حاکی از آن است که در وضعیتی بغرنج به سر می برند و میان تحولات منطقه در بستر بیداری اسلامی با پیشقراولی ایران و روند اضمحلال و افول رژیمی که مدعی سیطره از نیل تا فرات بود ارتباط تنگاتنگی برقرار شده است.
بنابر این اگر دو روز پیش روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» گزارش می دهد که شیمون پرز گفته است؛ «باید مردم ایران را به براندازی ترغیب کرد» این ناشی از اضطراب و ترس او از اقتدار ایران اسلامی است.
تفسیر این عبارت به قدرت نرم جمهوری اسلامی برمی گردد که از قضا شیمون پرز چندی پیش در دیدار با وزیر دفاع آمریکا گفت؛ «نباید بگذاریم ایران کنترل خاورمیانه را بدست گیرد.»
4-و بالاخره باید گفت هرچقدر دشمن حتی در ابعاد و مختصات مثلث شوم رژیم صهیونیستی، غرب و آمریکا در مواجهه با ایران طراحی و برنامه ریزی کند ولی در فرجام کار طرفی نمی بندد و تیرهایش به سنگ می خورد.
در فضای کنونی نیز در شرایطی که بازار تحریم ها، تهدیدها، فشارها و هجمه های اقتصادی، حقوق بشری و سیاسی علیه ایران اسلامی داغ است اما باز دشمن در برآورد محاسباتش دچار اشتباه شد و نتوانست به اهداف از پیش تعیین شده برسد. چرا؟ جواب را در گزارش تلویزیون رژیم صهیونیستی باید دید.
چند روز پیش و پس از نفوذ پهپاد ایرانی به عمق سرزمین های اشغالی آنهم در بحبوحه تحرکات و دسیسه های جبهه غربی-عبری، شبکه 10 تلویزیون اسرائیل گزارش داد؛ «ارتش اسرائیل دچار ناکامی و سردرگمی شده است» و در همین حال، «اورهیلر» متخصص صهیونیست در امور نظامی به شبکه 10 اسرائیل می گوید؛ «شکست و ناکامی رقم خورده است و نیروی هوایی و سازمان اطلاعات نظامی از ما خواسته اند تصاویر اجزای هواپیما را نشان ندهیم زیرا نمی خواهد حزب الله به آنچه که ما از هواپیما می دانیم پی ببرد، شطرنجی کردن این تصاویر بر شکست ارتش سرپوش نمی گذارد. بدون تردید نیروی هوایی دچار سردرگمی شده است و باید به بررسی در خودش بپردازد که چرا نیمی از هواپیماهایی را که حزب الله فرستاده، روی زمین فراموش شده است.»
بنابراین اگر تمامی تلاش ها و تحرکات دشمن برای بی ثبات سازی سیاسی در ایران به منظور کمک برای فرار اسرائیل از افول و فروپاشی می باشد این تلاش ها بی فایده است چون در میانه کار با ضرب شست ایران و حزب الله روبرو می شوند که همه تدارکات و برنامه های آنها را بهم می ریزد. همچنانکه سال گذشته نیز در فضای تهدیدها و فشارها علیه ایران، این جمهوری اسلامی بود که با قدرت پهپاد آمریکایی را شکار کرد. اکنون با این همه تدارک و دشمنی کردن ها باید گفت جناب اوباما و پرز با واژه «پهپاد» به یاد چه چیزی می افتید؟ به دردسر افتادید می توانید ذهن مبارک را شطرنجی کنید.!
حسام الدین برومند