جناب اقای لاریجانی؛ چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!
جناب جلالی؛ چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!
سید حسین وفایی
طرح اصلاح قانون انتخابات چندیست در فضای آکنده از التهاب سیاسی توسط کمیسیون شورا های مجلس مطرح شده و در باره جرئیاتش مباحثی صورت گرفته و تبادل نظر شده و این فضای بحث همچنان ادامه دارد. اما اکنون پس از آنکه بازخورد های سیاسی و اجتماعی خودرا دریافت کرد، میرود تا وارد فاز جدیدی شود و ماده 35 یعنی همان ماده جنجال بر انگیز تعیین مصداق رجل سیاسی و مذهبی و همچنین مصادیق تدبر و مدیریت و... را که در واقع رکن رکین این طرح محسوب میشود از دست بدهد و البته در خلال این هزینه ای که کشور در به راه افتادن این گونه مسائل غیر ضرور تحمل کرده و میکند، تعدادی از بندهای این اصلاحیه برای خالی نبودن عریضه تصویب شده و چه بسا در ادامه بررسی این طرح نیز این قبیل مسائلی که اصولا از موارد شاخص طرح محسوب نمیشوند و در ادامه روند انتخابات نیز تاثیر مشخصی ندارند، مجددا به تصویب برسد و بعد از آن هم به شورای نگهبان قانون اساسی ارسال شود و در نهایت شاهد آن باشیم که طرح پر طمطراقی که بوق و کرنایش گوش فلک را پر کرده است، از آنجایی که در مبانی حقوقی خود دچار نواقص بسیار و غیر قابل انکاری است، به مثابه یک قبح حقوقی قلمداد شده و در واقع یک افلیج مادر زاد تلقی شود.
در روزهای اخیر از گوشه و کنار خبر میرسد که کمیسیون شورا ها و در واقع طراحان این اصلاحیه، پیشنهاد حذف ماده سی و پنج را در دستور کار خود قرارد داده اند و ریاست محترم قوه، رویکرد جدید مجلس را در خصوص حذف ماده 35 در جهت پایبندی مجلس به مغایر نبودن مصوبات با نظر شورای نگهبان میداند، که البته ریاست محترم قوه نیز ظاهرا فراموش کرده اند که یکی از ادله مناظره کنندگان موافق طرح که در مجامع سیاسی و حقوقی و حتی در رسانه ملی مطرح میشد، هماهنگی ایشان با شورای نگهبان در خصوص موضوع بوده و حال آنکه کاشف به عمل می آید که نه تنها این هماهنگی صورت نگرفته، بلکه طرح مورد نظرشان را در بوته نقد مسئولانه و بررسی آگاهانه نیز نگذاشته و کارشان به جایی میرسد که مجبور میشوند آسمان و ریسمان را به هم ببافند تا بلاخره به کمک مرکز پژوهشها و اعوان و انصار موافق طرح، قلم فراموشی بر عملکرد ضعیف و بدور از نظرات کارشناسی شده خود بکشند؛ کما اینکه میبینیم در محافل سیاسی، موافقان طرح مجبور شده اند صورت مسئله یعنی همان ماده 35 را پاک کنند و جهت مباحث را به سمت بدیهیاتی بکشانند که از منظر عقلی بر کسی پوشیده نیست.
در این میان نمیتوان مسائل مطرح شده در مناظره جناب آقای جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و جناب آقای مرتضوی معاون سیاسی وزیر کشور را از نظر دور داشت، لذا در حاشیه این مناظره مطالبی را در پاسخ به اظهارات مطرح شده از منظر خوانندگان محترم میگذرانم.
گذشته از ابتدائیات این مناظره، چند مبحث آن و اظهارات ریاست محترم مرکز پژوهشها جالب توجه و البته دارای پاسخهای در خور است؛ یکی از آنها اینکه آقای جلالی خطاب به آقای مرتضوی میپرسد: «آقای مرتضوی: ما کشور در حال گذاریم و خیلی چیزها باید چکش کاری شود. سوال من از شما این است که واژه رجل سیاسی و مذهبی که در قانون اساسی آمده، چه تعریفی از نظر شما دارد؟ در کشور ما حتی تاسیس یک سوپر مارکت هم مجوز میخواهد و باید شرایطی احراز شود. آیا اداره یک کشور به اندازه یک تخصص نیست که برای آن شرایطی در نظر بگیریم؟ یا آنچه در قانون اساسی آمده را به صورت مشخص تعریف کنیم؟ آیا نباید به سمتی برویم که بهترینها برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوند؟»
گذشته از پاسخهای جناب مرتضوی میتوانیم به جناب آقای جلالی عرض کنیم که البته سوالات شما در ظاهر امر زیبا و رمانتیک است و چه بسا دغدغه هایی را هم در خود پنهان داشته باشد، اما باید گوشزد کنیم که حرف اصلی این است که اولا ورود مجلس و خصوصا کمیسون شوراها با قد و قامتی که در عرصه مدیریتی کشور داشته، به بحث تعیین و تعریف قانون اساسی و خاصه موضوع مصادیق رجل سیاسی و مذهبی و قص علیهذا، نارواست و جای تعجب دارد. ایشان که خود را دانش آموخته سطوح بالای سیاست میداند و البته ما هم به این موضوع ایمان داریم، چگونه از خود سوال نمیکند که وقتی قانون اساسی وظیفه تفسیر مواد و محتوای خود را به عهده شورای نگهبان گذاشته و شورای نگهبان قانون اساسی با توجه به آنکه 6 نفر از فقها که قطعا از شورای مدیریتی یک حوزه علمیه بیشتر به مصادیق رجل مذهبی واقف هستند، حضور دارند و حقوق دانان این شورا مبانی حقوقی موضوعات تحت بررسی را رصد کرده و قطعا نسبت به اشکالات حقوقی آنها تدبر لازم را خواهند کرد. اما آقای جلالی چگونه با طرح این سوال که "آیا نباید آنچه در قانون اساسی آمده را به صورت مشخص تعریف کنیم؟"
در صدد تعریف و به قولی تفسیر قانون اساسی بر میآید، بی آنکه ملزومات خاص آن را در نظر بگیرد. آیا رسیدن به مفهوم اینکه وظیفه تفسیرقانون اساسی طبق مصالحی و به جهت صیانت از آن به عهده شورای نگهبان است، کار مشکلی است؟ خوب است جناب آقای جلالی نسبت به این مسئله توجه ویژه مبذول بدارند که اگر چه به قول ایشان کشور در حال گذار است اما نباید و نمیتوان تلقیات برخواسته از تحلیلهای شخصی و مکنونات قلبی خود را در قالب ملزومات جامعه و کشور به خورد ملت بدهیم. آیا درک روح حاکم بر قانون اساسی که مبتنی بر نفی هرگونه استیلا و تسلط و ممیز خواهی است، کار مشکلی است؟
آقای جلالی دوباره سوال میکند که آیا نباید به سمتی برویم که بهترینها برای ریاست جمهوری انتخاب شوند؟ در پاسخ این سوال باید گفت، اینکه بهترینها به ریاست جمهوری برسند، مطلوب همه از صدر تا ذیل نظام است، اما آیا بهترینها را شورای نگهبان بعنوان تنها مرجع تفسیر و تعین مصداقهای موارد مطروح در ماده 35 میتواند تشخیص بدهد یا کمیسیون شورا ها؟ و آیا اگر نقص موردی در قانون اساسی موجود باشد، راه برطرف کردن این نقص، از کانال مجلس، آنهم با آن اشکالات عدیده حقوقی میگذرد، یا راهکار خاص خودش را دارد و نباید با ورود ناروا به این گونه مسائل که مرتبط با مصالح کلی نظام اسلامی است، موجبات تشویش در اذهان عمومی را پدید آورد.
جناب آقای جلالی لطفا جواب این سوال را بدهید که تعجیل در ورود به این بحث و اصرار بر تصویب طرحی که ناگفته پیداست در صورت تصویب هم طرفی نخواهد بست، در این برهه حساس و قبل از انتخابات ریاست جمهوری چه هدفی را دنبال میکند؟ چه بسا اگر مخالفان طرح بدانند که مصالحی در نظر گرفته شده و اصلاحیه ای که شما موافق آن هستید، به حقوق عمومی و آزادی های سیاسی مردم و همچنین روح حاکم بر قانون اساسی تعرض نمی کند، با شما هم داستان شوند.
جناب آقای جلالی عنوان میکند که اگر در قانون اساسی شرایط کلی کاندیدا ها مطرح شده، آیا نباید برای آن تعریف مشخصی داشته باشیم؟ که البته این سوال ایشان را به پاسخ قبلی در همین مضمون معطوف میکنم و در یک کلام عرض میکنم که بله باید تعریف مشخصی از آن بشود، ولی ظاهرا برخی دوست دارند همه تعاریف از منظر فکر و اندیشه و خرد آنها عبور کند و اصولا نسبت به کانالیزه کردن عشق میورزند!
جناب آقای جلالی: اگر شما به قول خودتان با توجه به همه سوابق درخشانی که دارید، هنوز نمیدانید منظور از رجل مذهبی چیست، مشکل نظام نیست. چرا بنا دارید این نقیصه را از کانال دست اندازی به قانون اساسی اصلاح کنید و البته لازم است محضر جنابتان عرض کنیم که شما درک مردم از واژه های موجود در ماده 35 را دست کم گرفته اید. خوب است بدانید قانون اساسی تشخیص مصادیق را به عهده مردم و غلبه افکار عمومی واگذار کرده که حکایت از روح آزادگی و عدالت طلبی این قانون دارد و اصولاً برای همین گونه موارد است که از افتخارات نظام اسلامی تلقی میشود و دستاورد بزرگ مردم لقب گرفته است. آیا شما با این موضوع مخالفید؟ که اگر جوابتان مثبت است وا اسفا!
جناب جلالی به قول خودتان هنوز که این طرح تصویب نهایی نشده که شما میفرمائید اگر طرحی مخالف با قانون اساسی تصویب شد، نظرتان درست است، اما به شما عرض میکنم با اگر و مگر کار درست نمی شود. به قول معروف اگر را با مگر تزویج کردند، از آنها کودکی شد «کاشکی» نام! چرا اصرار دارید نام مولود این طرح را «کاشکی» بگذارید؟
و به عنوان سخن آخر اینکه همانگونه که میدانید، کمیسیون طراح این اصلاحیه، پیشنهاد حذف ماده 35 را داده و احتمال آنکه حذف بشود، تقریبا قطعی است؛ اما چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟