گروه سیاسی: در شرایطی که چهرههای نزدیک به هاشمی رفسنجانی از جمله علی فلاحیان، محمد سعیدی کیا، حسن روحانی از حضور خود در انتخابات خبر میدهند، رسانههای وابسته به وی تلاش دارند با پرش از اتفاقات فتنه سال 88، از اکبر هاشمی رفسنجانی یک مدافع «تمام قد» از نظام و رهبر انقلاب بسازند.
البته این رسانهها از یک روش قدیمی و نخ نما شده برای این هدف استفاده میکنند و آن انتشار «خاطرات» دهه شصتی هاشمیرفسنجانی است. موضوع این خاطرات معمولا حمایت وی از رهبر معظم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است، خاطراتی که «وظیفه» دارند در آستانه انتخابات چهره مخدوش هاشمی رفسنجانی را بهبود بخشند.
این آخرین خاطرهای است که در همین راستا در کتاب خاطرات سال 1368 هاشمی منتشر شده است. «آقای رفسنجانی در بخشی از خاطره روز دهم خرداد 1368 نوشته است: «سری به بیت امام زدم، دکترها و اطرافیان راضی بودند و احمدآقا نگران بود و برای تعجیل در اتمام کار بازنگری قانون اساسی تاکید داشت.»
آقای هاشمی در ادامه? خاطرات خود آورده است: «کنار تخت امام ایستادم و دستم را روی دستشان گذاشتم. انگشت شست من را گرفتند و با کلمات مقطع فرمودند: در بازنگری قانون اساسی تسریع شود و سپس چشمانشان را باز کردند و شمرده با صدای ضعیف اضافه کردند اگر متحد باشید انقلاب پیشرفت میکند، مکثی کردند و ادامه دادند: به خصوص شما و آقای خامنهای نگذارید خناسان بین شما و ایشان فتنه کنند.»
با این حال این خاطره حاوی نکات قابل تاملی است که احتمالا از سوی هاشمی رفسنجانی و حامیان وی مغفول مانده است. بر اساس این خاطره، امام خمینی (ره) دو وصیت مهم به هاشمی رفسنجانی داشتهاند. یکی به سرانجام رسیدن اصلاح قانون اساسی که یکی از مهمترین موضوعات آن اصلاح شرایط ولی فقیه در قانون اساسی بوده است و دیگری آنکه نگذارد خناسان میان وی با رهبر معظم انقلاب «فتنه» کنند.
اینکه چرا وصیت درباره آیت الله خامنهای در کنار اصرار برای اصلاح قانون اساسی از سوی حضرت امام (ره) مطرح شده است، شاید با مطالعه متن مذاکرات مجلس خبرگان پس از ارتحال حضرت امام (ره) و نقل قول برخی از اعضای مجلس خبرگان روشن شود، چنانکه نقل قولهای نمایندگان از جمله هاشمی رفسنجانی حاکی از سفارش امام به خبرگان مبنی بر انتخاب آیت الله خامنهای به عنوان ولی فقیه است.
بر این اساس سفارش حضرت امام در ادامه مبنی بر مراقبت از خناسان برای ایجاد فتنه میان وی و آیتالله خامنهای، معنادار میشود. اما اینکه چرا امام این خواسته را از هاشمی دارد جای سئوال بزرگی است که با توجه به معنی «خناس» شاید بتوان برای آن پاسخی یافت.
««خنّاس» صیغه مبالغه از ماده «خُنُوس» به معنى جمع شدن و عقب رفتن است، این به خاطر آن است که شیاطین هنگامى که نام خدا برده مىشود عقبنشینى مىکنند، و از آنجا که این امر غالباً با پنهان شدن توأم است این واژه به معنى «اختفاء» نیز آمده است. اصولاً «شیاطین»، برنامههاى خود را با مخفى کارى انجام میدهند، وگاه چنان در گوش جان انسان مىدمند که انسان باور مىکند فکر، فکر خود او است، و از درون جانش جوشیده، و همین باعث اغوا و گمراهى او مىشود! کار شیطان تزیین است و مخفى کردن باطل در لعابى از حق، و دروغ در پوستهاى از راست، و گناه در لباس عبادت، و گمراهى در پوشش هدایت. (1)»
درباره رویکرد هاشمی پس از فوت حضرت امام خمینی (ره) سخن بسیار است. اما نگاهی به موضعگیری و نقش وی در فتنه سال 88 نشان میدهد که اولین «رئیس مجلس» جمهوری اسلامی دچار وسواس خناس شده است یا نه؟
شاید بارزترین نقش هاشمی در فتنه 88 را بتوان در نامه بدون «سلام و والسلام» وی به رهبر معظم انقلاب یعنی همان شخصیتی که حضرت امام صراحتا تاکید بر وحدت با ایشان را داشت، مشاهده کرد.
هاشمی در این نامه صراحتا از آتشی سخن گفت «که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است» و خواستار مانع شعله ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شد. حتی وی در لحنی که تهدید آمیز خوانده شد، گفت: سرچشمه شاید گرفتن به بیل. چو پر شد نشاید گرفتن به پیل.
البته پیش بینی هاشمی، به صورت «خودجوش»! چند روز بعد محقق شد و فتنه جدی علیه نظام و انقلاب اسلامی شکل گرفت. همان موضوعی که امام خمینی (ره)، نسبت به آن به هاشمی هشدار داده بود.
هاشمی رفسنجانی پس از شکل گیری فتنه نیز با سکوت حمایت آمیز خود در قبال اقدام فتنه گران نشان داد که خاطره 20 سال پیش امام را از یاد برده است. نقش هاشمی در فتنه با سخنرانی در خطبههای نماز جمعه 26 تیر 1388 به اوج خود رسید و با موضع دو پهلو در قبال هتک حرمت فتنه گران در روز عاشورا تکمیل شد.
این در حالی بود که دیگر اعضای خانواده هاشمی نیز ابایی از برعهد گرفتن نقش «اجرایی» در پیاده کردن طراحی دشمنان در داخل کشور نداشتند، به گونهای که پسر وی از سوی رسانهها «شاه کلید فتنه» خوانده شد و فیلم هدایت فتنهگران توسط دختر کوچکترش در فضای مجازی منتشر شد.
فائزه هاشمی به علت اتهاماتی که به نقشش در فتنه باز میگشت به 6 ماه حبس محکوم شد. نقش مهدی هاشمی نیز آنچنان بارز بود که پس از اتهامات مطرح شده توسط حمزه کرمی و حسین باستانی در دادگاه رسیدگی به اتهامات فتنه گران در سال 88، وی با دستور پدرش و در پوشش راه اندازی دفاتر دانشگاه آزاد در خارج کشور، از ایران گریخت و سه سال بعد مجبور شد به ایران بازگردد. مهدی هاشمی بلافاصله پس از بازگشت دستگیر شد و با کیفرخواست 125 صفحهای، که قسمتی از آن به نقش وی در فتنه 88 باز میگردد، در انتظار محاکمه دادگاه است.
حال هاشمی در این زمان یعنی سه سال بعد از فتنه و در «آستانه» انتخابات، در حالی که نامه سرگشاده و بدون سلام و والسلامش به رهبر معظم انقلاب را از یاد نبرده که هیچ در تکاپوی انتشار کتابی با هدف توجیه این نامه است، بار دیگر سخنان حضرت امام را به یاد آورده است.
وی اخیرا به مناسبت پیروزی انقلاب و در گفتگو با سایت شخصیاش بدون آنکه نقش فرزندان و نزدیکانش را در فتنه علیه نظام و انقلاب را به یاد آورد، گفت: «احساس برادری ما (هاشمی و رهبر معظم انقلاب) در تمامی این سالها از همان روزهای همسنگری در دوران مبارزه تا امروز نه تنها لحظهای کم نشده، بلکه همواره بر آن افزوده شده، خنّاسان اختلاف افکن داخلی و خارجی هم به هر نیتی که بر طبل اختلاف من و رهبری میکوبند بر طبل تو خالی میکوبند.»
هاشمی تصمیم دارد در انتخابات نقش فعال داشته باشد. عدهای میگویند هاشمی رفسنجانی میخواهد خود کاندیدا شود و برای این مدعا، استناد میکنند به اظهارات اخیر او در دیدار با برخی از خبرنگاران. بعضی دیگر معتقدند هاشمی در قامت طراح و آریشگر نیروهای سیاسی ظاهر میشود. در هر صورت آن چیزی که این روزها هاشمی بیش از گذشته به آن محتاج میباشد، ترمیم وجهه برای حضور پررنگتر در انتخابات است. به همین دلیل است که باید منتظر خاطرات خصوصی بیشتر و اظهارات عجیبتر بود. اما با این همه این سوال جدی همچنان باقی است که با توجه به رویکردهای هاشمی رفسنجانی در این سالهای خصوصا پس از فتنه، آیا او به وصیت امام (ره) درباره خناسان نجوا کننده عمل کرده است!؟