بسمه تعالی
گروه فرهنگی-امیر ابیلی: طبعا خواسته و آرزوی هر نیروی معتقد به انقلابی- بدون درنظر گرفتن جناح و دستهی سیاسی- این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی در دوران تبلیغات ریاست جمهوری کاملا بیطرف باشد. این مسئلهایست بدیهی؛ اینکه اگر صداوسیمای جمهوری اسلامی به هر دلیلی خدای ناکرده به سمت حمایتِ حتی کمرنگ از هر کاندیدایی برود این به مثابه حمایت نظام از آن کاندیدا درنظر گرفته خواهد شد و شبهات جبرانناپذیری را در افکار عمومی ایجاد خواهد کرد.
طبعا همهی مردم رسانهی ملی را به عنوان تریبون رسمی نظام اسلامی میشناسند و- درست یا غلط- مواضع آن را موضع رسمی نظام درنظر میگیرند و در این شرایط از حمایت خودسرانهی مدیران ارشد آن از یک شخص یا جبهه خاص تلقی حمایت مقامات ارشد نظام از آن شخص یا گروه را خواهند داشت، و قاعدتا این مسئله ممکن است حتی شبهاتی را دربارهی اصل بیطرفی نظام در خود انتخابات نیز به وجود بیاورد.
عزتالله ضرغامی نیز روز جمعه در نشست پرسش و پاسخ خود با خبرنگاران در پاسخ به اینکه در دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری، صدا و سیما به طرفداری از یک کاندیدای خاص محکوم شد، گفته است که: «روال ما مثل دور گذشته خواهد بود، همانطور که آن زمان کاملا بیطرف بودیم این دوره را نیز با همین روال ادامه میدهیم. بیطرفی رسانه ملی نه فقط نگاه مدیریتی سازمان است بلکه دستور رهبر معظم انقلاب است و ایشان با دقت روی این مسئله نظارت دارند.»
اما با اینهمه و حتی با وجود اینکه رسانهی ملی در تعیین زمان پخش برنامههای رسمی انتخاباتی کاندیداها بیطرفی کامل را رعایت کرده است، بازهم نمایش برخی برنامهها و همچنین برخی موضعگیریهای مدیران ارشد صداوسیما- برنامههایی خارج از قالب برنامههای رسمی انتخاباتی- باعث بوجود آمدن شبهاتی درمورد عدم بیطرفی مدیران رسانهی ملی در برخورد با کاندیداها شده است.
قاعدتا هر خوانندهی منصفی حق خواهد داد که بازپخش یک مستند کاملا تبلیغاتی با محوریت تونل هنوز افتتاح نشدهی «نیایش» آن هم با اعمال تغیرات جدید در مستند و تاکید بر روی «مدیریت جهادی» شائبهی بیطرف نبودن مدیران رسانهی ملی را تقویت خواهد کرد. بازپخش یک مستند دربارهی ساخت یک تونل آنهم در ساعت پرمخاطب شبکه «آیفلیم»، که اصلا برای مخاطبان کشورهای عربزبان افتتاح شده، با چه منطقی توجیهپذیر است؟
جز این اظهارنظرها و تحلیلهای گاه و بیگاه مدیران ارشد سازمان صداوسیما از اوضاع سیاسی کشور هم مسئلهایست که فرضیه عدم بیطرفی را به شدت تقویت میکند. چندی پیش جناب دارابی، مدیر تلویزیون جمهوری اسلامی در تحلیلی که در شمارهی ویژهی نوروز یک از هفتهنامههای نزدیک به سازمان صداوسیما منتشر کردهاند دربارهی فضای انتخاباتی کشور نوشتهاند که: «چالشهای مهمی پیش روی این جریان]اصولگرایی[قرار دارد:...شکلگیری جبهه پایداری پس از قهر و خانهنشینی 11روزه احمدینژاد و صفبندی در برابر رئیس مجلس و نیز انشعاب آن به دو شاخه قم و تهران و از همه مهمتر عدم تعیین تکلیف قطعی خود که در کجا ایستاده است. در جبهه منتسب به دولت یا اصولگرایان یا هیچکدام؟» ایشان ادامه میدهند که: «اصلیترین کاندیداهای اصولگرا در ائتلاف 1+2 هستند. دکتر غلامعلی حداد عادل، دکتر علیاکبر ولایتی و دکتر محمدباقر قالیباف.»
جناب دارابی در بخش دیگری از مطلبشان در تحلیل راهبردهای انتخاباتی دولت آورده است که: «حذف جریان اصیل درون نظام و حاکمیتبخشیدن به جریان موسوم به «گفتمان حماسه سوم تیر» که مدعی است تنها جریان اصیل، انقلابی، مردمی و ارزشی کشور است.»
خب این حمایت صریح رئیس تلویزیون جمهوری اسلامی از یک ائتلاف خاص شبههی حمایت رسانهی ملی از یک کاندیدا یا جبههی خاص را ایجاد نخواهد کرد؟ مهندس دارابی حتی با داشتن یک جایگاه حقوقی مهم در رسانهی ملی بازهم با انتشار یادداشتهایی «جبهه پایداری» را مهمترین چالش پیش روی اصولگرایان دانستهاند، افرادی مثل «سعید جلیلی» را از لیست کاندیداهای اصلی اصولگرا حذف کردهاند، و «جریان سوم تیر» را همان جریان امروز دولت معرفی کردهاند و از آنان تصویر یک گروه تمامیتخواه را به تصویر کشیدهاند. آیا از این واضحتر و صریحتر میتوان از یک جریان خاص حمایت کرد؟ بهتر نبود جناب دارابی حداقل به دلیل جایگاه حقوقیشان و به خاطر ایجاد نشدن شائبهی حمایت مدیران رسانهی رسمی نظام از یک کاندیدای خاص دست به چنین موضعگیریهایی نمیزدند؟
مهندس ضرغامی در جلسهی جمعهی خود گفتهاند که: «بزرگترین ناظر خود مردم هستند که اگر کوچکترین حرکتی از صدا و سیما در طرفداری از یک نامزد خاص ببینند، اعتماد آنها که بزرگترین سرمایه ما است از دست میرود. این اعتماد چیزی نیست که بتوان با این چیزها معاملهاش کرد و این اتفاق حتما اثر منفی دارد. اگر کسی خیال میکند در یک رسانه میتواند از نامزد خاصی حمایت کند، بداند اشتباه میکند چون تاثیر معکوس خواهد داشت.»
این درستترین جملهایست که چند سال اخیر از مهندس ضرغامی شنیدهایم. بله، بزرگترین ناظر خود مردم هستند و به همین دلیل هم در سالهای اخیر رسانهی ملی با بیشترین افت مخاطب مواجه شدهاست، اما کاش جناب ضرغامی و همکارانشان حداقل به این مسئله توجه کنند که به دلیل شان حقوقی مدیران صداوسیما و تکیه زدنشان بر صندلی مدیریت رسانهی رسمی نظام حمایتهای ایشان از یک شخص و ائتلاف خاص مردم را دچار شبهات بزرگی در اصل انتخابات و بیطرفی نظام خواهد کرد، پس در خارج از برنامههای تعیینشدهی انتخاباتی نیز باید بیطرفی را راعایت کنند و دست از تبلیغ سراسری دستاوردهای عمرانی یک کاندیدای خاص در یک شهر خاص بردارند.
+ نوشته شـــده در دوشنبه 92/3/6ساعــت 8:11 صبح تــوسط عباس |
نظر