وعده صادق3 ؛ ضربه بر موجودیت رژیم صهیونیستی(یادداشت روز)
رژیم اسرائیل یک دولت ملت نبوده و نیست، پادگانی نظامی است که بقای آن بر ستونهای تصنعی استوار است. قدرت بلامنازع نظامی و امنیتی در سطح مناطق غرب آسیا، شمال آفریقا و سراسر جهان اسلام (برخوردار از ارتشی قدرتمند برای اجرای عملیاتهای تهاجمی برقآسا)، برخورداری از سازمان امنیتی مقتدر و اشراف اطلاعاتی بلامنازع، توان بازدارندگی اطمینانبخش در مقابل دشمنان، جذب مستمر یهودیان مهاجر از سراسر جهان به داخل اراضی اشغالی، انسجام سیاسی و اجتماعی داخلی و برخورداری از حمایت مستمر غرب، ارکان اصلی بقا و تداوم حیات رژیم اسرائیل به شمار میروند.
افول عناصر و ارکان حیات و بقای رژیم اسرائیل از حدود 4 دهه قبل و بهویژه متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکلگیری جنبشهای مقاومت و آزادیبخش با گرایش اسلامی و جهادی در فلسطین و لبنان آغاز شد.
شکست رژیم اسرائیل از مقاومت اسلامی لبنان و عقبنشینی بدون قیدوشرط از جنوب این کشور در سال 2000 میلادی، از اولین تجلیات عینی افول قدرت نظامی اسرائیل در دهههای اخیر بود. پس از آن رژیم صهیونیستی از هیچ جنگ دیگری علیه جریانهای مقاومت در فلسطین و لبنان(خطوط مقدم محور مقاومت به پرچمداری ج.ا.ایران) پیروز خارج نشد. شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه تابستان 2006 علیه حزبالله لبنان، این رژیم را بهطور کامل در لاک تدافعی فرو برد.
عملیات طوفان الاقصی در تاریخ 7 اکتبر 2023 سنگینترین ضربه وارده بر هیمنه نظامی، امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل از زمان تأسیس این رژیم جعلی بود و پوشالی بودن بنیان و همه مؤسسات آن را به جهانیان نشان داد. اگر ورود تمامعیار رژیم آمریکا در نجات رژیم اسرائیل پس از 7 اکتبر نبود، بیشک اسرائیل دچار فروپاشی غیرقابل بازگشت میشد. در این تاریخ رژیم صهیونیستی برای اولین بار سایه فروپاشی را بر سر خود دید، فلذا نخستوزیر این رژیم بارها جنگ علیه غزه و حزبالله لبنان را جنگی وجودی علیه محور مقاومت به رهبرى جمهوری اسلامی ایران توصیف کرد.
ماجراجوئی رژیم صهیونیستی در حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق و متعاقبا ترور آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران که برای شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری دکتر پزشکیان به ایران آمده بود، زمینهساز واکنش قاطع و اولین و دومین حمله مستقیم نظامی ایران به اسرائیل شد. در این دو حمله بیسابقه و باصلابت، برای اولین بار نه فقط ارتش رژیم اسرائیل، بلکه همه ساختارهای راداری، دفاعی و پدافندی آمریکا، اروپا، ناتو و چند کشور عربی منطقه در برابر آزمونی تجربه نشده قرار گرفتند، آزمونی که ناتوانی رژیم اسرائیل و تمامی حامیان آن را در برابر قدرت تهاجم موشکی و پهپادی ایران به نمایش گذاشت.
ذکر این نکته ضروری است که ارزیابی راهبردی رژیم اسرائیل در طول تقریبی دو دهه اخیر این بود که در سایه تداوم بقای نظام جمهوری اسلامی ایران و بینتیجه ماندن سیاستهای ضدایرانی دولت آمریکا و متحدان اروپایی برای تضعیف و تغییر نظام، امنیت و بقای رژیم اسرائیل همچنان در معرض تهدیدات وجودی خواهد بود، فلذا اسرائیل با جدیت بیشتری در مسیر اقناع و کشاندن دولت آمریکا به حمله مستقیم نظامی علیه ایران تلاش کرد، اما در سایه مصلحتاندیشی و محاسبات و ملاحظات مختلف دولتهای آمریکا، توفیقی نداشت.
موفقیت رژیم اسرائیل (با کمک نظامی و اطلاعاتی آمریکا و اروپا و ناتو) در ترور رهبران سیاسی و فرماندهان عالی میدانی مقاومت در غزه و لبنان، رژیم را به این محاسبه غلط کشاند که اکنون زمان اقدام تمامکننده و ضربه نهائی و براندازنده علیه جمهوری اسلامی ایران است، فلذا اسرائیل ضمن هماهنگی قبلی با دولت آمریکا - و در حالیکه مذاکرات سیاسی غیرمستقیم ایران و آمریکا ادامه داشت و دور پنجم آن در شُرف برگزاری بود - فاز اول عملیات نظامی و ترکیبی خود را علیه حاکمیت و تمامیت سرزمینی ایران در سحرگاه 23 خرداد 1404 آغاز کرد.
در پاسخ به این تجاوز آشکار و نقض حاکمیت و تمامیت سرزمینی ایران توسط رژیم صهیونیستی، عملیات وعده صادق 3 که بیسابقهترین عملیات نظامی علیه این رژیم جعلی از زمان تاسیس آن در سال 1948 میلادی بود، با درهم کوبیدن اماکن حیاتی در تلآویو، حیفا، بئرالسبع و دیگر شهرهای سرزمینهای اشغالی، محاسبات دشمن را بر هم زد و ارکان بقای رژیم اشغالگر قدس را دچار گسستها و ترَکهای جبرانناپذیر نمود. این عملیات با نمایش پوشالی بودن هیمنه نظامی اسرائیل و ترسیم آن در مقابل دیدگان حامیان آن و نیز همه دولتها و ملتهای جهان، اضمحلال اسرائیل را در دسترس نشان داد. اینک جهانیان میتوانند گاهشمار و سالشمار فروپاشی اسرائیل را در مقابل دیدگان خود نصب کنند.
رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی با حماقت در حمله به غزه، لبنان، یمن، سوریه، مناطقی از عراق و نهایتا ایران، جبههای متحد به وسعت یک منطقه و نه یک کشور را در حوزه نظامی و جبههای جهانی متشکل از افکار عمومی دنیا را به روی خود گشود. رژیم اسرائیل در طول تاریخ حیات ننگین خود هیچگاه تا این اندازه نزد دولتها و ملتهای جهان مطرود و منفور نبوده است.
در بُعدی دیگر، آمارهای رسمی و غیررسمی گویای شکلگیری موج گسترده مهاجرت معکوس مهاجران از سرزمینهای اشغالی به بیرون، از زمان آغاز عملیات وعده صادق3 و پس از آن است. مهاجرت به داخل اراضی اشغالی همانند خون تزریقی به پیکره جامعه تصنعی اسرائیل بوده و رژیم جعلی اسرائیل در مقابل نرخ رشد جمعیتی بالای ملت فلسطین، به طور مستمر نیازمند این خون تزریقی است. اکنون بسیاری از یهودیان داخل با ترس و نگرانی امید خود را به آینده از دست داده و در صورت داشتن امکان، محل زندگی بهتری را در دیگر کشورها و خاصه در آمریکا و اروپا جستوجو خواهند کرد. مضافا اینکه یهودیان و صهیونیستهای خارج از سرزمینهای اشغالی با چه امیدی باید به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کنند؟
بسیار حائز اهمیت است که علاوهبر ملتهای جهان، غالب حقوقدانان مستقل و کارشناسان و صاحبنظران منصف جهان مخالف حملات و تجاوزات اسرائیل به غزه، لبنان، یمن، سوریه و ایران بوده و در ابراز آن تحفظی ندارند. پاسخ نظامی ایران به حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی، علاوهبر خوشحالی زایدالوصف ملتهای فلسطین و لبنان و سوریه و عراق و کشورهای منطقه، موج بیسابقهای از خرسندی و حمایت را در سطح جهان رقم زد.
تردیدی نیست که غرب به شمول آمریکا و اروپا تا زمانی که امکان داشته باشد، دست از حمایت اسرائیل برنخواهد داشت. اما اکنون حمایت دولتهای آمریکا و اروپایی از رژیم صهیونیستی نه فقط موجد هزینههای سنگین نظامی و اقتصادی، بلکه ایجادکننده هزینههای سنگین معنوی است. بیتردید اکثریت مردم آمریکا و اروپا بیش از این حامی سیاست حمایتی از رژیم صهیونیستی نخواهند بود. موج دنباله دار اجتماعات اعتراضی در شهرها، دانشگاهها و ورزشگاههای آمریکا و اروپا علیه رژیم نژادپرست اسرائیل و در اعتراض به سیاست حمایت دولتهای متبوع خود از اسرائیل گویای آن است که حمایت از اسرائیل و دفاع از بقای آن به آسانی گذشته نیست.
انسجام اجتماعی یکی از ارکان بقای اسرائیل است. پاسخ شکننده و خردکننده ایران به تجاوز اسرائیل در جنگ دوازده روزه، ضعف اسرائیل و تهدید وجودی برای آن را پیش چشم همه رهبران، جریانهای سیاسی و مذهبی و ساکنان سرزمینهای اشغالی قرار داد. این ادراک جمعی، بهتدریج جدال و نزاع داخلی در اسرائیل را به اوج خواهد رساند. رژیم جعلی اسرائیل توان تحمل نامحدود نزاع سیاسی، کنشهای اجتماعی و جنگ قدرت داخلی را ندارد.
از دهههای گذشته چالش میان جریان مذهبی و سکولار یکی از چالشهای مهم داخلی رژیم صهیونیستی بود. با افزایش شراکت سیاسی احزاب مذهبی در دولت نتانیاهو بهویژه از حدود دو سال گذشته، این چالشها بیش از هر زمان دیگری به حوزههای سیاسی، اجتماعی و قضائی کشیده شد. یکی از ابعاد جدید این چالش نیاز رژیم به سربازگیری از جامعه مذهبی رژیم اسرائیل(حریدیها) و مشارکت آنها در جنگ علیه غزه بود که کنشهای سیاسی و اجتماعی بسیاری را موجب شد. بیتردید در مرحله پساجنگ غزه شاهد صفآرایی روزافزون جریانات مذهبی و سکولار در ساختار سیاسی و اجتماعی اسرائیل و داخل رژیم خواهیم بود.f
تامر هیمن: هیچ عقبگرد و تسلیم شدنی از ایرانیان ندیدهام
.
روزنامه صهیونیستی میگوید جنگ اسرائیل علیه ایران، یک اشتباه استراتژیک بود و ملت ایران را متحد کرد.
هاآرتص نوشت: بعد از 12 روز جنگ، حالا ایرانیها بسیار خشمگین هستند. اگر اسرائیل حمله خود را به سایتهای هستهای محدود میکرد و با هدف قرار دادن ساختمانهای مسکونی، مردم بیگناه را نمیکشت، این حجم از عصبانیت از اسرائیل که حالا به نقطه جوش رسیده، به وجود نمیآمد. وقتی به ایرانیها میگوییم که «میخواهیم از شر موشکهای بالستیک شما راحت شویم، به این معنا است که میخواهیم شما اینقدر ضعیف باشید که هر وقت دلمان بخواهد، بتوانیم شما را بمباران کنیم.» خب چنین چیزی برای ایرانیها قابل قبول نیست.
این روزنامه افزود: در اسرائیل افراد درخصوص تغییر نظام ایران خیالپردازی میکردند؛ اما بیشتر مردم ایران چنین باوری ندارند. وقتی ملتی بمباران میشود، حس ملیگراییاش تقویت میشود. الان حتی افرادی که مخالف نظام بودند هم در شبکههای اجتماعی مینویسند: «به خاطر کشورمان با هر متجاوزی خواهیم جنگید.» حالا آنها دور ایران جمع شدهاند. جنگ در ایران یک اشتباه استراتژیک بود.
از سوی دیگر، ایهود باراک نخستوزیر سابق اسرائیل با حمله به نتانیاهو گفت: نباید خودمان را گول بزنیم؛ ما تهدید هستهای و موشکی ایران را از بین نبردهایم. ما احتمالاً پیشرفت برنامه هستهای ایران را تنها چند ماه به تأخیر انداختیم، که بخشی از آن هم به لطف مداخله ایالاتمتحده بود. ایران با وجود ضرباتی که متحمل شده، همچنان در آستانه هستهای شدن است. اگر در مذاکرات با ایران پیشرفتی حاصل نشود، خود را در جنگ فرسایشی خواهیم انداخت. برای من و بسیاری از مردم اسرائیل پایان دادن به جنگ غزه بسیار مهمتر است. از نظر من هیچ چیز فوریتر از تجدید مبارزه برای سرنگونی بدترین دولت تاریخ ما (دولت نتانیاهو) نیست.
تامر هیمن افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی هم با اشاره به شجاعت ملت ایران گفت: ایرانیها مردمانی هستند که تا آخر میجنگند. من هیچ عقبگرد و تسلیم شدنی از آنها ندیدهام. سایتهای غنیسازی شناختهشده غیرفعال شدهاند؛ بازسازی آنها امکانپذیر است. هیچگونه عقبنشینی از سوی ایرانیها مشاهده نکردهام؛ آنها با سرعت بسیار زیادی فرماندهان جدید را منصوب کردند و نوعی مصونیت نسبی از خود نشان دادند.
در همین حال، روزنامه اقتصادی و صهیونیستی کالکالیست خبر داد: بیش از 41 هزار درخواست برای دریافت خسارت در نتیجه جنگ اخیر با ایران ثبت شده. طی این مدت 18 هزار شهرکنشین از منازل خود آواره شدند. بیشترین بخش خسارات مربوط به ساختمانها بوده به طوری که 32 هزار و 975 مورد خسارت مستقیم به خانهها و تأسیسات ثبت شده است. طبق برآوردهای اولیه، هزینه مستقیم خسارت از 5 میلیارد شِکِل (تقریباً 1.5 میلیارد دلار) فراتر رفته است، در حالی که هزاران درخواست خسارت هنوز در حال بررسی یا در حال ارائه است.
روزنامه صهیونیستی معاریو هم گزارش داد: شمار مجروحان در پی حمله موشکهای ایران به اسرائیل بیسابقه است. 11 هزار و 70 نفر از مناطق هدف تخلیه شدند. همچنین 3345 مجروح به بیمارستانها منتقل شدهاند. ساکنان تلآویو حتی بعد از توقف حملات ایران با ترس زندگی میکنند.
روزنامه تایمز اسرائیل در گزارشی نوشت: بازگشت کامل پالایشگاه حیفا که موشکهای ایران به آن اصابت کرده، تا اکتبر (مهر) طول خواهد کشید.
از سوی دیگر، نظرسنجی جدید شبکه تلویزیونی کان 11 نشان میدهد، با گذشت حدود یک هفته از پایان جنگ 12روزه با ایران، همچنان 55 درصد صهیونیستها از تکرار این جنگ در هراس هستند.
در این میان، چاس فریمن، سفیر سابق آمریکا در عربستان خبر داد که اسرائیل از ترس فرسایش دفاعی، آتشبس را پذیرفت .
او گفت: تا جایی که من میدانم، ایران میتواند موشکهای بالستیک را سریعتر از آن چیزی تولید کند که آمریکا و اسرائیل میتوانند موشکهای رهگیر بسازند. تازه موشکهای ایران خیلی ارزانتر از رهگیرها هستند.
فریمن افزود: اگر جنگ ادامه پیدا میکرد، موشکهای رهگیر اسرائیل زودتر از ایران تمام میشد. برای همین هم بود که پیشنهاد ترامپ برای آتشبس را پذیرفت. به نظرم اسرائیلیها متوجه شدند که در یک جنگ فرسایشی آخرش بازنده هستند، چون زودتر از ایران سیستم دفاعیشان تمام میشد. در حالی که ایران هنوز میتوانست به آنها ضربه بزند. گزارشهایی که در اسرائیل خیلی زود سانسور شد، نشان میداد که هم به زیرساختهای غیرنظامی، هم پایگاههای نظامی و استراتژیک، مثل پالایشگاه حیفا آسیب وارد شده است. اگر جنگ ادامه پیدا میکرد، شاید بندر اشدود هم بسته میشد.
«لری جانسون» تحلیلگر سابق سازمان سیا نیز در تحلیل توقف جنگ گفت: بسیاری از مردم متوجه نیستند که اسرائیل شاید یک یا دو هفته با شکست کامل فاصله داشت. برخی میگویند: اوه، تو فقط تبلیغات ایرانی را تکرار میکنی! خوب، به من گوش کنید. اسرائیل دو بندر دریایی دارد که ایران این بنادر را تعطیل کرد، بنابراین هیچ تردد دریایی ورودی یا خروجی وجود نداشت. ایران همچنین دو پالایشگاه نفت حیفا و اشدود را تخریب کرد یا توانایی آنها برای تولید سوخت را مختل کرد، ایران تنها فرودگاه بینالمللی اسرائیل را تعطیل کرد. آمریکا مجبور شد مداخله کند تا جلوی نابودی اسرائیل توسط ایران را بگیرد.»
تامر هیمن: هیچ عقبگرد و تسلیم شدنی از ایرانیان ندیدهام
.
روزنامه صهیونیستی میگوید جنگ اسرائیل علیه ایران، یک اشتباه استراتژیک بود و ملت ایران را متحد کرد.
هاآرتص نوشت: بعد از 12 روز جنگ، حالا ایرانیها بسیار خشمگین هستند. اگر اسرائیل حمله خود را به سایتهای هستهای محدود میکرد و با هدف قرار دادن ساختمانهای مسکونی، مردم بیگناه را نمیکشت، این حجم از عصبانیت از اسرائیل که حالا به نقطه جوش رسیده، به وجود نمیآمد. وقتی به ایرانیها میگوییم که «میخواهیم از شر موشکهای بالستیک شما راحت شویم، به این معنا است که میخواهیم شما اینقدر ضعیف باشید که هر وقت دلمان بخواهد، بتوانیم شما را بمباران کنیم.» خب چنین چیزی برای ایرانیها قابل قبول نیست.
این روزنامه افزود: در اسرائیل افراد درخصوص تغییر نظام ایران خیالپردازی میکردند؛ اما بیشتر مردم ایران چنین باوری ندارند. وقتی ملتی بمباران میشود، حس ملیگراییاش تقویت میشود. الان حتی افرادی که مخالف نظام بودند هم در شبکههای اجتماعی مینویسند: «به خاطر کشورمان با هر متجاوزی خواهیم جنگید.» حالا آنها دور ایران جمع شدهاند. جنگ در ایران یک اشتباه استراتژیک بود.
از سوی دیگر، ایهود باراک نخستوزیر سابق اسرائیل با حمله به نتانیاهو گفت: نباید خودمان را گول بزنیم؛ ما تهدید هستهای و موشکی ایران را از بین نبردهایم. ما احتمالاً پیشرفت برنامه هستهای ایران را تنها چند ماه به تأخیر انداختیم، که بخشی از آن هم به لطف مداخله ایالاتمتحده بود. ایران با وجود ضرباتی که متحمل شده، همچنان در آستانه هستهای شدن است. اگر در مذاکرات با ایران پیشرفتی حاصل نشود، خود را در جنگ فرسایشی خواهیم انداخت. برای من و بسیاری از مردم اسرائیل پایان دادن به جنگ غزه بسیار مهمتر است. از نظر من هیچ چیز فوریتر از تجدید مبارزه برای سرنگونی بدترین دولت تاریخ ما (دولت نتانیاهو) نیست.
تامر هیمن افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی هم با اشاره به شجاعت ملت ایران گفت: ایرانیها مردمانی هستند که تا آخر میجنگند. من هیچ عقبگرد و تسلیم شدنی از آنها ندیدهام. سایتهای غنیسازی شناختهشده غیرفعال شدهاند؛ بازسازی آنها امکانپذیر است. هیچگونه عقبنشینی از سوی ایرانیها مشاهده نکردهام؛ آنها با سرعت بسیار زیادی فرماندهان جدید را منصوب کردند و نوعی مصونیت نسبی از خود نشان دادند.
در همین حال، روزنامه اقتصادی و صهیونیستی کالکالیست خبر داد: بیش از 41 هزار درخواست برای دریافت خسارت در نتیجه جنگ اخیر با ایران ثبت شده. طی این مدت 18 هزار شهرکنشین از منازل خود آواره شدند. بیشترین بخش خسارات مربوط به ساختمانها بوده به طوری که 32 هزار و 975 مورد خسارت مستقیم به خانهها و تأسیسات ثبت شده است. طبق برآوردهای اولیه، هزینه مستقیم خسارت از 5 میلیارد شِکِل (تقریباً 1.5 میلیارد دلار) فراتر رفته است، در حالی که هزاران درخواست خسارت هنوز در حال بررسی یا در حال ارائه است.
روزنامه صهیونیستی معاریو هم گزارش داد: شمار مجروحان در پی حمله موشکهای ایران به اسرائیل بیسابقه است. 11 هزار و 70 نفر از مناطق هدف تخلیه شدند. همچنین 3345 مجروح به بیمارستانها منتقل شدهاند. ساکنان تلآویو حتی بعد از توقف حملات ایران با ترس زندگی میکنند.
روزنامه تایمز اسرائیل در گزارشی نوشت: بازگشت کامل پالایشگاه حیفا که موشکهای ایران به آن اصابت کرده، تا اکتبر (مهر) طول خواهد کشید.
از سوی دیگر، نظرسنجی جدید شبکه تلویزیونی کان 11 نشان میدهد، با گذشت حدود یک هفته از پایان جنگ 12روزه با ایران، همچنان 55 درصد صهیونیستها از تکرار این جنگ در هراس هستند.
در این میان، چاس فریمن، سفیر سابق آمریکا در عربستان خبر داد که اسرائیل از ترس فرسایش دفاعی، آتشبس را پذیرفت .
او گفت: تا جایی که من میدانم، ایران میتواند موشکهای بالستیک را سریعتر از آن چیزی تولید کند که آمریکا و اسرائیل میتوانند موشکهای رهگیر بسازند. تازه موشکهای ایران خیلی ارزانتر از رهگیرها هستند.
فریمن افزود: اگر جنگ ادامه پیدا میکرد، موشکهای رهگیر اسرائیل زودتر از ایران تمام میشد. برای همین هم بود که پیشنهاد ترامپ برای آتشبس را پذیرفت. به نظرم اسرائیلیها متوجه شدند که در یک جنگ فرسایشی آخرش بازنده هستند، چون زودتر از ایران سیستم دفاعیشان تمام میشد. در حالی که ایران هنوز میتوانست به آنها ضربه بزند. گزارشهایی که در اسرائیل خیلی زود سانسور شد، نشان میداد که هم به زیرساختهای غیرنظامی، هم پایگاههای نظامی و استراتژیک، مثل پالایشگاه حیفا آسیب وارد شده است. اگر جنگ ادامه پیدا میکرد، شاید بندر اشدود هم بسته میشد.
«لری جانسون» تحلیلگر سابق سازمان سیا نیز در تحلیل توقف جنگ گفت: بسیاری از مردم متوجه نیستند که اسرائیل شاید یک یا دو هفته با شکست کامل فاصله داشت. برخی میگویند: اوه، تو فقط تبلیغات ایرانی را تکرار میکنی! خوب، به من گوش کنید. اسرائیل دو بندر دریایی دارد که ایران این بنادر را تعطیل کرد، بنابراین هیچ تردد دریایی ورودی یا خروجی وجود نداشت. ایران همچنین دو پالایشگاه نفت حیفا و اشدود را تخریب کرد یا توانایی آنها برای تولید سوخت را مختل کرد، ایران تنها فرودگاه بینالمللی اسرائیل را تعطیل کرد. آمریکا مجبور شد مداخله کند تا جلوی نابودی اسرائیل توسط ایران را بگیرد.»
یمن بر ادامه حملات خود به اراضی اشغالی (فرودگاه بنگوریون و حیفا) تا زمان توقف جنگ علیه مردم غزه تأکید کرد.
در پرتو مواضع صریح، مستمر و البته پُرریسکِ مقامات یمنی، بار دیگر مرز میان استقلال واقعی و وابستگی استراتژیک بازیگران منطقهای بهوضوح نمایان شده است. یمن امروز نهتنها در کلام، بلکه در عمل و در بستر بدهبستانهای ژئوپلیتیکی منطقه، پیامی محوری برای جهان عرب ارسال میکند: استقلال و بازیگری اصیل بدون مواجهه واقعی با ساختارهای سلطه و هژمونی آمریکا و رژیم اسرائیل، مفهومی توخالی خواهد ماند. انصارالله و ائتلاف مقاومت، با هوشمندی تحولات میدانی- همانند حملات دریایی و موشکی یا پاسخهای مستقیم به خطوط قرمز دشمن- مسیر تازهای از بازتعریف معادلات قدرت و موازنهسازی در منطقه را گشودهاند؛ رویکردی که نهتنها مؤید تحلیلهای نهادهایی غربی است، بلکه نشان میدهد در عصر نظمهای در حال فروپاشی، قدرت نرم و اراده ملی از قدرتهای بزرگ- ولو موقتاً- پیشی میگیرد.
حملات ادامه خواهد داشت
به گزارش ایسنا، «حزام الاسد» عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن، روز سهشنبه، گفت: «ممنوعیت اعمالشده بر فرودگاه بنگوریون و بندر حیفا همچنان پابرجاست و تا زمان توقف تجاوز و لغو محاصره مردم غزه لغو نمیشود. انصارالله یمن از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه و محاصره مردم آن حملاتی را علیه اراضی اشغالی انجام داده است.» البته این تهدیدات عجیب و غیرعملی به نظر نمیرسد، البته از طرف یمنیها چرا که بدون تردید، موقعیت یمن در سالهای اخیر واجد مؤلفههایی منحصربهفرد است که آن را از سایر کشورهای عربی متمایز کرده و حتی باعث شده تا تحلیلگران غربی، آن را «استثنای خاورمیانه عربی» بنامند. از یکسو، استمرار مقاومت یمن با وجود تجربه طولانی محاصره، تحریم، بمباران و فقر شدید، زنجیره منظمی از شکست نظامی و دیپلماتیک را برای ائتلاف به رهبری آمریکا و عربستان رقم زده و اعتبار استراتژیک بازدارندگی واشنگتن را، آن هم در قلب ژئوپلیتیک عربی، دستخوش تزلزل ساخته است. از سوی دیگر، رفتار مستقل سیاستگذار یمنی و پیشبردن ارزشهای مقاومت، تطبیق سریع با فشارهای خارجی و تأکید انصارالله بر پیوند با محور مقاومت، جریانی ثابت از بسیج ملی را بهوجود آورده که حتی در اوج محرومیت نیز حاضر به پذیرش فرمولهای آمریکامحور نبوده است. در مقابل، نگاهی به رفتار امنیتی- سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، مصر و حتی عراق نشان میدهد که وابستگیهای تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی به آمریکا و پذیرش الگوهای امنیت دریافتی از واشنگتن، استقلال اراده استراتژیک آنها را بهشدت محدود کرده است؛ برای نمونه، رژیم سعودی در مواجهه با پرونده یمن و حتی بحران غزه، بهرغم نارضایتیهای لفظی، عملاً در تابعیت از خطوط قرمز امنیتی آمریکا حرکت میکند و کشورهای دیگری مثل امارات و بحرین، علاوهبر حضور مستقیم در توافق ابراهیم، پایهگذار مناسبات اقتصادی و فناورانه با اسرائیل شدهاند. این در حالی است که یمن، با تحمیل هزینههای بیسابقه به ناوگان دریایی آمریکا و متحدانش و ایجاد ناامنی پایدار برای کشتیهای حامل منافع رژیم اسرائیل، عملاً نظام ژئوپلیتیک منطقه را از سیاستهای یکسویه واشنگتن خارج ساخته و الگویی نو از بازیگری رادیکال و مستقل را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که حتی اگر در میدان عملی نتواند توازن قوا را یکسره تغییر دهد، دستکم نشان داده که امکان برهمزدن نظم تحمیلی و تداوم مقاومت واقعی در برابر پروژه عادیسازی و سلطه خارجی، همچنان وجود دارد.
تبریک حزبالله به ایران
خبر دیگر اینکه در پی عملیات موفق جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی و پاسخ قاطع در برابر حمله آمریکا به تأسیسات هستهای، حزبالله لبنان با صدور بیانیهای، این پیروزی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی، دولت، ارتش و ملت ایران تبریک گفت و آن را سرآغاز مرحلهای جدید در مقابله با سلطهگری آمریکا و رژیم اشغالگر در منطقه ارزیابی کرد.
به گزارش ایرنا به نقل از المیادین، در این بیانیه، حزبالله ضمن اهدای درود و تبریک به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیتالله سید علی خامنهای(دامظله)، رئیسجمهور، دولت، ارتش، سپاه پاسداران و ملت مقاوم ایران، اعلام کرد: ضربات دقیق و دردناکی که در قالب عملیات «وعده صادق3» به عمق رژیم صهیونیستی وارد شد و هاله پوشالی سامانههای دفاعی آن را شکست، همچنین پاسخ کوبنده ایران به حمله آمریکا در عملیات «بشارت فتح»، نشان از ورود به مرحلهای تاریخی در مقابله با سلطهگری آمریکا و عربدهکشی صهیونیسم دارد. حزبالله در ادامه، این پاسخ مستقیم و قاطع را پیام روشنی به آمریکا، رژیم صهیونیستی و تمامی مستکبران جهان دانست و تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران با رهبری حکیمانه و ملت شجاعش، هیچگاه در برابر تهدیدات و تجاوزها کوتاه نخواهد آمد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: این پیروزی بزرگ، نتیجه ایمان و ایستادگی ملت ایران، فداکاری شهدا و حمایت مستمر از رهبری کشور است. ما در حزبالله بار دیگر ایستادگی خود را در کنار جمهوری اسلامی ایران اعلام میکنیم و از همه ملتهای منطقه میخواهیم این پیروزی را الگویی برای اتحاد، عزت و کرامت امت اسلامی قرار دهند.
یمن بر ادامه حملات خود به اراضی اشغالی (فرودگاه بنگوریون و حیفا) تا زمان توقف جنگ علیه مردم غزه تأکید کرد.
در پرتو مواضع صریح، مستمر و البته پُرریسکِ مقامات یمنی، بار دیگر مرز میان استقلال واقعی و وابستگی استراتژیک بازیگران منطقهای بهوضوح نمایان شده است. یمن امروز نهتنها در کلام، بلکه در عمل و در بستر بدهبستانهای ژئوپلیتیکی منطقه، پیامی محوری برای جهان عرب ارسال میکند: استقلال و بازیگری اصیل بدون مواجهه واقعی با ساختارهای سلطه و هژمونی آمریکا و رژیم اسرائیل، مفهومی توخالی خواهد ماند. انصارالله و ائتلاف مقاومت، با هوشمندی تحولات میدانی- همانند حملات دریایی و موشکی یا پاسخهای مستقیم به خطوط قرمز دشمن- مسیر تازهای از بازتعریف معادلات قدرت و موازنهسازی در منطقه را گشودهاند؛ رویکردی که نهتنها مؤید تحلیلهای نهادهایی غربی است، بلکه نشان میدهد در عصر نظمهای در حال فروپاشی، قدرت نرم و اراده ملی از قدرتهای بزرگ- ولو موقتاً- پیشی میگیرد.
حملات ادامه خواهد داشت
به گزارش ایسنا، «حزام الاسد» عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن، روز سهشنبه، گفت: «ممنوعیت اعمالشده بر فرودگاه بنگوریون و بندر حیفا همچنان پابرجاست و تا زمان توقف تجاوز و لغو محاصره مردم غزه لغو نمیشود. انصارالله یمن از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه و محاصره مردم آن حملاتی را علیه اراضی اشغالی انجام داده است.» البته این تهدیدات عجیب و غیرعملی به نظر نمیرسد، البته از طرف یمنیها چرا که بدون تردید، موقعیت یمن در سالهای اخیر واجد مؤلفههایی منحصربهفرد است که آن را از سایر کشورهای عربی متمایز کرده و حتی باعث شده تا تحلیلگران غربی، آن را «استثنای خاورمیانه عربی» بنامند. از یکسو، استمرار مقاومت یمن با وجود تجربه طولانی محاصره، تحریم، بمباران و فقر شدید، زنجیره منظمی از شکست نظامی و دیپلماتیک را برای ائتلاف به رهبری آمریکا و عربستان رقم زده و اعتبار استراتژیک بازدارندگی واشنگتن را، آن هم در قلب ژئوپلیتیک عربی، دستخوش تزلزل ساخته است. از سوی دیگر، رفتار مستقل سیاستگذار یمنی و پیشبردن ارزشهای مقاومت، تطبیق سریع با فشارهای خارجی و تأکید انصارالله بر پیوند با محور مقاومت، جریانی ثابت از بسیج ملی را بهوجود آورده که حتی در اوج محرومیت نیز حاضر به پذیرش فرمولهای آمریکامحور نبوده است. در مقابل، نگاهی به رفتار امنیتی- سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، مصر و حتی عراق نشان میدهد که وابستگیهای تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی به آمریکا و پذیرش الگوهای امنیت دریافتی از واشنگتن، استقلال اراده استراتژیک آنها را بهشدت محدود کرده است؛ برای نمونه، رژیم سعودی در مواجهه با پرونده یمن و حتی بحران غزه، بهرغم نارضایتیهای لفظی، عملاً در تابعیت از خطوط قرمز امنیتی آمریکا حرکت میکند و کشورهای دیگری مثل امارات و بحرین، علاوهبر حضور مستقیم در توافق ابراهیم، پایهگذار مناسبات اقتصادی و فناورانه با اسرائیل شدهاند. این در حالی است که یمن، با تحمیل هزینههای بیسابقه به ناوگان دریایی آمریکا و متحدانش و ایجاد ناامنی پایدار برای کشتیهای حامل منافع رژیم اسرائیل، عملاً نظام ژئوپلیتیک منطقه را از سیاستهای یکسویه واشنگتن خارج ساخته و الگویی نو از بازیگری رادیکال و مستقل را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که حتی اگر در میدان عملی نتواند توازن قوا را یکسره تغییر دهد، دستکم نشان داده که امکان برهمزدن نظم تحمیلی و تداوم مقاومت واقعی در برابر پروژه عادیسازی و سلطه خارجی، همچنان وجود دارد.
تبریک حزبالله به ایران
خبر دیگر اینکه در پی عملیات موفق جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی و پاسخ قاطع در برابر حمله آمریکا به تأسیسات هستهای، حزبالله لبنان با صدور بیانیهای، این پیروزی را به رهبر معظم انقلاب اسلامی، دولت، ارتش و ملت ایران تبریک گفت و آن را سرآغاز مرحلهای جدید در مقابله با سلطهگری آمریکا و رژیم اشغالگر در منطقه ارزیابی کرد.
به گزارش ایرنا به نقل از المیادین، در این بیانیه، حزبالله ضمن اهدای درود و تبریک به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیتالله سید علی خامنهای(دامظله)، رئیسجمهور، دولت، ارتش، سپاه پاسداران و ملت مقاوم ایران، اعلام کرد: ضربات دقیق و دردناکی که در قالب عملیات «وعده صادق3» به عمق رژیم صهیونیستی وارد شد و هاله پوشالی سامانههای دفاعی آن را شکست، همچنین پاسخ کوبنده ایران به حمله آمریکا در عملیات «بشارت فتح»، نشان از ورود به مرحلهای تاریخی در مقابله با سلطهگری آمریکا و عربدهکشی صهیونیسم دارد. حزبالله در ادامه، این پاسخ مستقیم و قاطع را پیام روشنی به آمریکا، رژیم صهیونیستی و تمامی مستکبران جهان دانست و تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران با رهبری حکیمانه و ملت شجاعش، هیچگاه در برابر تهدیدات و تجاوزها کوتاه نخواهد آمد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: این پیروزی بزرگ، نتیجه ایمان و ایستادگی ملت ایران، فداکاری شهدا و حمایت مستمر از رهبری کشور است. ما در حزبالله بار دیگر ایستادگی خود را در کنار جمهوری اسلامی ایران اعلام میکنیم و از همه ملتهای منطقه میخواهیم این پیروزی را الگویی برای اتحاد، عزت و کرامت امت اسلامی قرار دهند.
1- علیرغم سانسور شدید اخبار جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، شواهد فراوانی از استیصال صهیونیستها و پشیمانی آنها از حمله به ایران حکایت میکند. هاآرتص با نگرانی مینویسد: «پدافند اسرائیل شکست خورده است. فوراً جنگ را متوقف کنید». یوسی ملمن، روزنامهنگار معروف اسرائیلی که بهشدت ضدایرانی است با اشاره به آسیبها و تلفات گسترده رژیم صهیونیستی مینویسد: «شادی ما دوام نیاورد. تا دیر نشده درخواست آتشبس کنید». اسکات ریتر، افسر سابق پنتاگون در مصاحبه با CNN میگوید: «سامانه آمریکایی تاو هم شکست خورد. اسرائیل در مقابل موشکهای ایران بیدفاع است. ایران درحال نابود کردن مراکز حیاتی اسرائیل است». شبکه تلویزیونی فاکسنیوز در گزارشی آورده است: «تلآویو به یک ویرانه تبدیل شده است». خبرنگار اسرائیلهیوم میگوید: «ایران، تلآویو را به غزه تبدیل کرده است». یکی از ساکنان مناطق اشغالی توئیت کرده است که: «آسمان با ابرهای غلیظی از دود سیاه پوشیده شده و دید تقریباً صفر است. وضعیت روی زمین فاجعهبار است. زبانههای آتش در مناطق وسیعی شعلهورند. واقعاً چه اتفاقی دارد میافتد؟ آنچه اکنون در حال وقوع است، فراتر از تمام انتظارات است». پیتر اریکسون، کارشناس برجسته آمریکائی میگوید: «اسرائیل تاکنون با یک کشور دارای ارتش مجهز روبهرو نشده بود که توان پاسخگوئی پشیمانکننده داشته باشد. اسرائیل تمامشدنی به نظر میرسد». اسموتریچ، وزیر دارائی رژیم صهیونیستی که به تندرویهای وحشیانه علیه ایران معروف است، میگوید: «ادامه جنگ با ایران برای اسرائیل بسیار دشوار و خطرناک خواهد بود». روزنامه آمریکائی واشنگتنپست، توان موشکی اسرائیل را فروریخته میداند و مینویسد: «اسرائیل از رگبار موشکهای ایران فلج شده است». والاستریتژورنال: «اگر ایران سطح کنونی حملات موشکی خود را حفظ کند، توانایی دفاع موشکی اسرائیل تنها 10 تا 12 روز دیگر دوام خواهد آورد». این تحلیل که در برخی دیگر از رسانههای آمریکایی نیز آمده است، بعید نیست که برای گدائی کمک بیشتر از آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان باشد(!) در این صورت نیز نشانه شکست غیرمنتظره اسرائیل در مقابل حملات ویرانگر ایران خواهد بود و...
2- علاوهبر صدها گزارشی که رسانههای غربی همهروزه از موج وحشت در میان صهیونیستهای ساکن فلسطین اشغالی مخابره میکنند، رسانههای رژیم صهیونیستی نیز با وجود سانسور شدید، از گسترش ترس و وحشت در سراسر کشور خبر میدهند. سیل فرار صهیونیستها تا آنجا بود که رژیم صهیونیستی عبور از منطقهای به منطقه دیگر را ممنوع اعلام کرد. دیروز ساکنان فلسطین اشغالی در حالی که شمار آنها به انبوه رسیده بود، در تلآویو دست به تظاهرات زده و شعار «ایران متأسفیم IRAN SORY» (بخوانید ایران! غلط کردیم) سر داده بودند... و اما، در این سوی ماجرا، در ایران، همه گروهها، احزاب سیاسی، تودههای میلیونی مردم، هنرمندان، ورزشکاران و... تمامی اقشار مختلف مردم، همه تفاوت دیدگاهها و اختلاف سلیقهها را رها کرده و حماسه ماندگار و بینظیری از اتحاد و یکپارچگی را به نمایش گذاشتند. نماز جمعههای این هفته در سراسر کشور با عنوان
«جمعه خشم و نصر» در تاریخ انقلاب کمنظیر بود و نماز جمعه تهران را با جرأت میتوان گفت که بینظیر بود و محل برگزاری نماز جمعه تهران تا دیروز این همه جمعیت متراکم و بههمفشرده را به خود ندیده بود. مردم از زن و مرد و پیر و جوان یکصدا خواستار ادامه جنگ تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی بودند. همدلی و همیاری مردم اشک شوق بر دیدهها مینشاند. ماجرا به آنجا کشید که برخی از رسانههای رژیم صهیونیستی با تأسف! از این که واقعیات ایران با پیشبینی آنها تفاوت 180 درجهای داشته است، یاد کردهاند. از جمله روزنامه جروزالمپست نوشته است: «حمله نظامی اسرائیل مردم ایران را برخلاف آنچه انتظار میرفت، متحد و یکپارچه کرده است. آن هم با وجود نارضایتیهای احتمالی از حکومت، در برابر تهدید خارجی متحد شدهاند و خشم و کینه خود را متوجه اسرائیل کردهاند».
3- شواهد یاد شده و دهها و صدها نمونه دیگر از این دست به وضوح از حرکت رو به افول و شکست رژیم صهیونیستی حکایت میکند.
به بیان دیگر، اسرائیل با حماقتی که در حمله به ایران اسلامی مرتکب شد، سازوکار محو خود از جغرافیای جهان را کلید زده است و طبیعی است که نجات خود از مهلکهای که پدید آورده را در پایان جنگ ببیند. دقیقاً به همین علت است که برخی از رسانههای صهیونیستی و شمار فراوانی از رسانهها و مقامات غربی در پوشش فریبنده صلح و دوستی(!) ضرورت آتشبس را پیش کشیدهاند. در این حالت هر سخنی از مسئولان نظام و یا حتی از رسانهها که در آن کمترین نشانهای از آتشبس و پایان دادن به جنگ باشد، کمک به رهائی رژیم صهیونیستی از مرداب مرگآوری است که در آن افتاده و هر روز به مرگ خود نزدیکتر میشود.
4- هفته قبل، رهبر معظم انقلاب در پیام قاطع و راهگشای خود تأکید فرمودند: «دشمن صهیونی باید مجازات شود و در حال مجازات شدن است و مجازاتی که ملت ایران و نیروهای مسلح برای این دشمن خبیث انجام دادند و در حال انجام آن هستند و برای آینده نیز برنامه دارند، مجازات سختی است و او را دچار ضعف کرده است... همین که دوستان آمریکایی آنها وارد صحنه میشوند، نشانه ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی است... ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد همانگونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد». حضرت ایشان تأکید کردند: «نگذارید دشمن احساس کند که شما در مقابل او میترسید. اگر دشمن احساس کند که شما از او میترسید، دیگر گریبان شما را رها نخواهد کرد. همین رفتار را که تا امروز داشتید، این رفتار را با قوت ادامه بدهید».
5- در حالی که آتش سنگین و پرحجم رزمندگان اسلام، عرصه را بر صهیونیستهای وحشی و کودککش تنگ کرده است، همه باید مراقب باشند که اظهارات و نوشتههایشان به گونهای نباشد که از جانب دشمن، «نشانه ضعف»! تلقی شود. دشمن برای نجات خود به این گونه نشانهها نیاز مبرم دارد.
مسئولان محترم نظام اگرچه از این نکته باخبرند ولی متأسفانه گاه دیده میشود که برخی از مسئولان دستاندرکار فرمول خاتمه جنگ را در توقف حملات از سوی رژیم صهیونیستی ترسیم کرده و اعلام میکنند که اگر صهیونیستها حملات خود را متوقف کنند، ما نیز به حملات خود خاتمه خواهیم داد(!) و یا این سخن که: «اگر آمریکا برای دیپلماسی جدی است، با اسرائیل تماس بگیرد تا تجاوزاتش را متوقف کند»! ترجمه دیگر این دیدگاه- که به یقین اعلامکننده آن متوجه نبوده است- چشمپوشی از جنایات وحشیانهای است که رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی مرتکب شده است و نادیده گرفتن خون به ناحق ریخته فرماندهان والامقام نظامی، دانشمندان برجسته و مردان و زنان و کودکانی است که مظلومانه به شهادت رسیدهاند! کجای این فرمول عزتمندانه و حتی منصفانه است؟! با عرض پوزش باید خطاب به آنان گفت؛ «لطفاً سکوت را رعایت فرمائید! و به دشمن خونخواری که این روزها به نفسنفس افتاده است، اجازه فرار و تجدید قوا ندهید!
6- در این کلام حکیمانه امیرالمؤمنین علیهالسلام(نهجالبلاغه،
نامه 53) دقت کنید! میفرمایند: «وَ لَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ... زنهار!، از دشمن پس از آشتی کردن [آتشبس] برحذر باش، زیرا دشمن چهبسا تظاهر به آشتی میکند و نمایش صلح میدهد تا طرف مقابل را غافلگیر کند، بنابراین جانب احتیاط و دوراندیشی را رها مکن و در اینباره خوشگمانی خود نسبت به دشمن را متهم کن! (به دشمن حسنظن نداشته باش)... آن هم رژیم خونخواری که نشان داده است به هیچ عهد و قانون و خط قرمزی پایبند نیست. آیا فراموششدنی است که سید مقاومت را بعد از آتشبس شهید کردند و لبنان را در حالی بمباران کرده و میکنند که قرار بر آتشبس بوده است.
حسین شریعتمداری
شرط پایان جنگ نابودی اسرائیل است نه توقف حملات ومذاکرات ذلت بار
جنگی که این روزها در غرب آسیا شعلهور شده، چیزی فراتر از یک نزاع نظامی معمولی است. این یک نبرد تمدنی است؛ نبردی که پایانش نه با یک آتشبس، بلکه تنها با فروپاشی کامل ساختار شوم و جعلی رژیم صهیونیستی رقم خواهد خورد. اکنون که «لحظه موعود» فرا رسیده، ایران اسلامی باید با تمام قدرت از این فرصت تاریخی برای پاکسازی منطقه از غده سرطانی صهیونیسم بهره بگیرد و گام نهائی را برای تحقق وعده نابودی اسرائیل بردارد.
صهیونیستها در اوج حماقت، آغازگر جنگی بودند که گمان میکردند با غافلگیری ایران، آن را در همان آغاز زمینگیر خواهند کرد. حمله شبانه به مراکز نظامی، هستهای و پدافندی ایران که بنا بود آغاز یک «ضربه بزرگ» باشد؛ اما حالا با گذشت چند روز، این واقعیت تلخ را میچشند که غافلگیرشده واقعی، خود آنان بودند.