سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی 81 مورد تحریم جدید علیه ایران، همان پیاز تلخی است که
81 مورد تحریم جدید علیه ایران، همان پیاز تلخی است که طی یک سال اجرای برجام در کام مردم ایران فرستاده شده است؛ تحریم‌هایی که اتفاقا بر اساس متن توافق، حتی قابلیت اعتراض و شکایت از سوی ایران برای برداشته شدن و حتی «ناقض برجام دانسته شدن» هم ندارند. به عنوان مثال در مورد آخرین تحریم اعمالی علیه ایران، ماجرا از تصویب یک قانون در کنگره آمریکا و پذیرش آن از سوی باراک اوباما شروع شد؛ قانونی که تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران یا همان ISA را به مدت 10 سال دیگر تمدید می‌کرد.
نگاهی به 81 مورد بدعهدی درباره توافق هسته‌ای از سوی آمریکا و عدم پاسخ ایران؛

من؛ یک‌سالگی برجام؛ «تحریم» نام دارم!

81 مورد تحریم جدید علیه ایران، همان پیاز تلخی است که طی یک سال اجرای برجام در کام مردم ایران فرستاده شده است؛ تحریم‌هایی که اتفاقا بر اساس متن توافق، حتی قابلیت اعتراض و شکایت از سوی ایران برای برداشته شدن و حتی «ناقض برجام دانسته شدن» هم ندارند. به عنوان مثال در مورد آخرین تحریم اعمالی علیه ایران، ماجرا از تصویب یک قانون در کنگره آمریکا و پذیرش آن از سوی باراک اوباما شروع شد؛ قانونی که تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران یا همان ISA را به مدت 10 سال دیگر تمدید می‌کرد.

مهدی خانعلی‌زاده - گروه بین‌الملل رجانیوز: بیست و ششم دی ماه 1394؛ روزی که اجرای رسمی برنامه جامعه مشترک اقدام (که با ترجمه اشتباه وزارت امور خارجه با نام برنامه جامع اقدام مشترک شناخته می‌شود) یا همان «برجام» آغاز شد؛ البته برای طرف غربی؛ چرا که یاران از همان فردا اعلام دست‌یابی طرفین مذاکره به توافق در تیرماه، اقدامات خود برای آماده‌سازی روز اجرای برجام را آغاز کرده بود.

 

حالا یک سال از آن روز گذشته است؛ دو سوم سانتریفیوژهای ایران از میان رفته، رآکتور آب سنگین اراک از میان رفته، تاسیسات غنی‌سازی فردو از میان رفته (و جای خود را به یک سوله برای تحقیقات داده است)، ذخیره استراتژیک اورانیوم غنی شده ایران از میان رفته و اکثر قریب به اتفاق دانشمندان هسته‌ای کشور و یاران شهید مصطفی احمدی روشن هم از سازمان انرژی اتمی اخراج شده‌اند.

 

فرود آمدن چوب این هزینه‌های سنگین بر پیکر مردم ایران و سوزش و درد ناشی از آن قرار بود مانع از اعمال زور طرف غربی برای خوردن پیاز تحریم‌ها از سوی مردم ایران شود و تلخی و سوزش تحریم‌ها را برطرف کند.

 

برای اثبات میزان پیاده شدن این وعده در برجام، نیازی به تحلیل و تفسیر نیست؛ کافیست نگاهی به فهرست طرح‌های تحریمی کنگره ایالات متحده علیه کشورمان از روز امضای توافق هسته‌ای یعنی 23 تیر 1394 بیندازیم؛ فهرستی که 81 سطر دارد.

 

خلاصه

مرحله

شماره

تاریخ

 

حمایت از قربانیان دولت‌های حامی تروریسم

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.3858

10/29/2015

7 آبان 94

          1         

محافظت از مسیحیان در برابر نسل‌کشی

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.3942

11/05/2015

14 آبان 95

          2         

محافظت از مسیحیان در برابر نسل‌کشی

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.4017

11/16/2015

25 آبان 94

          3         

ممانعت از ورود افراط گرایان به آمریکا تحت عنوان پناهجویان

طرح در مجلس سنا

S.2329

11/19/2015

28 آبان 94

          4         

قانون مجوز امنیتی برای تبادلات مالی در سال 2016

تصویب در مجلس نمایندگان

H.R.4127

11/30/2015

9 اذر 94

          5         

تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.4257

12/15/2015

24 آذر 94

          6         

ا









    

تحریم فروش هواپیما به ایران

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.4633

02/26/2016

7 اسفند 94

        17       

حمایت از یهودیان گریخته از ایران

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.4664

03/02/2016

12 اسفند 94

        18       

تحریم به دلیل توسعه برنامه موشکی (بالستیک) نیروهای مسلح ایران

طرح در مجلس سنا

S.2725

03/17/2016

27 اسفند 94

        19       

تحریم ایران به دلیل نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم

طرح در مجلس سنا

S.2726

03/17/2016

27 اسفند 94

        20       

تحریم به دلیل توسعه برنامه موشکی (بالستیک) نیروهای مسلح ایران

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.4815

03/21/2016

1 فروردین 95

        21       

تحریم کشورهای حامی تروریسم

طرح در مجلس سنا

S.2740

04/04/2016

16 فروردین 95

        22       

تحریم دسترسی ایران به نظام پولی امریکا

طرح در مجلس سنا

S.2752

04/06/2016

18 فروردین 95

        23       

تحریم سایبری ایران

طرح در مجلس سنا

S.2756

04/06/2016

18 فروردین 95

        24       

 









  27       

تحریم مبادلات بانکی با مشتریان ایرانی

طرح در مجلس سنا

S.2790

04/13/2016

25 فروردین 95

        28       

 









30       

تحریم استفاده ایران از واحد پول دلار

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.4995

04/19/2016

31 فروردین 95

        31       

 




2       

دستورالعمل اجرایی نهادهای دولتی امریکا

طرح در مجلس سنا

S.2875

04/28/2016

9 اردیبهشت 95

        33       

تحریم وزارت دفاع امریکا علیه برنامه موشکی (بالستیک) ایران

طرح در مجلس سنا

S.2887

04/28/2016

9 اردیبهشت 95

        34       

تحریم فروش تجهیزات دفاعی به ایران

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5139

04/29/2016

10 اردیبهشت 95

        35       

تحریم بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5197

05/11/2016

22 اردیبهشت 95

        36       

اقدام علیه همکاری ایران و روسیه بر طبق برجام

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5200

05/11/2016

22 اردیبهشت 95

        37       

قانون راستی‌آزمایی و امنیت روادید (ویزا)

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5203

05/12/2016

23 اردیبهشت 95

        38       

تحریم ایران و کره شمالی به دلیل حمایت از تروریسم دولتی

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5208

05/12/2016

23 اردیبهشت 95

        39       

تحریم سایبری ایران

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5222

05/12/2016

23 اردیبهشت 95

        40       

دستورالعمل اجرایی وزارت امور خارجه

طرح در مجلس سنا

S.2937

05/17/2016

28 اردیبهشت 95

        41       

 





عدم مصونیت برای تجاوزهای دریایی ایران به نیروهای نظامی آمریکا

طرح در مجلس سنا

S.2984

05/25/2016

5 خرداد 95

        46       

تمدید تحریم‌های وضع شده در سال 1996 علیه ایران (داماتو)

طرح در مجلس سنا

S.2988

05/25/2016

5 خرداد 95

        47       

شرایط همکاری هسته‌ای آمریکا و چین (الزام چین به تحریم هسته‌ای ایران)

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5370

05/26/2016

6 خرداد 95

        48       

 




      

شرایط همکاری هسته‌ای آمریکا و چین (الزام چین به تحریم هسته‌ای ایران)

طرح در مجلس سنا

S.3010

05/26/2016

6 خرداد 95

        50       

قانون الزام شفافیت دارایی‌های رهبر ایران

تصویب مجلس نمایندگان

H.R.5461

06/13/2016

24 خرداد 95

        51       

 





 







0       

تحریم تجارت (واردات و صادرات) با ایران

طرح در مجلس سنا

S.3138

07/07/2016

18 مرداد 95

        61       

تحریم هرگونه سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران

تصویب مجلس نمایندگان

H.R.5711

07/11/2016

22 مرداد 95

        62       

 






طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5727

07/12/2016

23 مرداد 95

        65       

تحریم فروش هواپیما مسافربری و به ایران و جلوگیری از تامین مالی آن توسط وزارت خزانه‌داری امریکا

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5729

07/12/2016

23 مرداد 95

        66       

تحریم علیه خرید و فروش اسلحه میان ایران و روسیه

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5827

07/14/2016

25 مرداد 95

        67       

مقابله با تهدیدات ایران

طرح در مجلس سنا

S.3267

07/14/2016

25 مرداد 95

        68       

تمدید و گسترش تحریم‌های وضع شده در سال 1996 علیه ایران (داماتو)

طرح در مجلس سنا

S.3281

07/14/2016

25 مرداد 95

        69       

دستورالعمل اجرایی وزارت امور خارجه

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5912

07/15/2016

26 مرداد 95

        70       

 





 




    

حمایت از پرداخت غرامت از سوی ایران به شهروندان آمریکایی زندانی در این کشور

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5949

09/07/2016

17 شهریور 95

        75       

مقابله با نسل‌کشی ایران در سوریه و عراق

طرح در مجلس نمایندگان

H.R.5961

09/08/2016

18 شهریور 95

        76       






 

جلسه این کمیسیون که 21 دی در وین برگزار شد، قرار بود محلی برای طرح شکایت ایران از آمریکا باشد اما خبرگزاری رویترز مدعی شد ایران برای جلوگیری از اخلال در برجام، از پافشاری بر سر شکایتش در خصوص اقدام آمریکا در تمدید «قانون تحریم‌های ایران» خودداری ورزیده است.

 

سیدعباس عراقچی، معاون وزیر خارجه کشورمان هم در پاسخ به این سوال که آیا ایران از این نشست برای انتقال نگرانی‌هایش به کمیسیون حل اختلافات برجام استفاده کرده است، گفت: خیر.

 

اما دلیل این خودداری از طرح شکایت چیست؟

 

پاسخ را باید در گزارش نهایی کمیسیون ویژه برجام مجلس شورای اسلامی جستجو کرد؛ جایی که درباره مرجع داوری مندرج در متن برجام آمده است: «جمع‌بندی کمیسیون این است که ایران در هیچ مراجعه‌ای به این مکانیسم‌ها برنده نخواهد بود و بنابراین عملاً نمی‌تواند به هیچ نقض کلی یا جزئی از سوی 1+5 به نحوی واکنش نشان بدهد که منجر به بر هم خوردن توافق نشود.»

 

و این همان «مکانیزم ماشه» است؛ یعنی شکایت ایران از نقض برجام توسط طرف غربی به معنای اعمال مجدد تحریم‌هاست.

 

خانم‌ها، آقایان؛ به جشن یک سالگی برجام خوش آمدید...


+ نوشته شـــده در شنبه 95/11/30ساعــت 7:27 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی تخلیه چند کاخ پادشاهی در ریاض از ترس موشکهای بالستیک

تخلیه چند کاخ پادشاهی در ریاض از ترس موشک‌های بالستیک انصارالله

SNN
SNN
1393/11/5 14:27 |
کد خبر: 384185

 

radio button تصاویر دیده نشده از مراسم ختم «ملک عبدالله

برخی منابع خبری می‌گویند شلیک موشک برکان2 به قلب عربستان باعث شد تا شاهزاده‌های سعودی کاخ‌های خود را از ترس موشک‌های انقلابیون یمن تخلیه کنند.

سرویس خارجی- 

شلیک موشک برکان 2 از سوی انصارالله به پایتخت عربستان، کاخ‌های سعودی را به لرزه درآورده است. این موشک که به 40 کیلومتری ریاض برخورد کرده نشان دهنده این مسئله است که انصارالله با کاخ‌های ریاض تنها 40 کیلومتر فاصله دارد. مقامات سیاسی یمن عنوان کرده‌اند استراتژی جدید یمن در مقابل تجاوزات ائتلاف سعودی «شهر در مقابل شهر، پایتخت در مقابل پایتخت» خواهد بود. آن شلیک و این استراتژی اما باعث شده تا شاهزاده‌های سعودی در هراس به سر ببرند. 
در همین حال، برخی منابع رسانه‌ای از فرآیند تخلیه گروهی چند کاخ پادشاهی در ریاض و تعدادی از شهرهای دیگر از ترس موشک‌های دوربرد یمنی خبر داد‌ه‌اند. به گزارش العالم، برخی رسانه‌ها به نقل از «منابع مطلع» اعلام کردند حاکمان سعودی تعدادی از کاخ‌ها را در ریاض تخلیه و خانواده‌هایشان را به مناطق دیگری که اعلام نشده منتقل کرده‌اند. این منابع تاکید می‌کنند که تخلیه کاخ‌ها بعد از آزمایش موشک بالستیک توسط واحد موشکی یمن صورت گرفته که یک پایگاه نظامی در المزاحمیه در غرب ریاض را با دقت بالا هدف قرار داد. گفتنی است سعودی‌ها هیچ اظهارنظر رسمی دربار? فرآیند تخلی? این کاخ‌ها نکرده‌اند، همان‌طور که درباره شلیک این موشک نیز تاکنون سکوت اختیار کرده‌اند.
از سوی دیگر، نیروهای یمنی سه‌شنبه شب با «مزدوران» سعودی در شرق منطقه «المخاء» استان تعز واقع در جنوب غربی درگیر شدند که در پی آن ده‌ها نفر از عناصر «مزدور» و نظامیان سودانی عضو ائتلاف، کشته و زخمی و 11 خودروی آنها نیز منهدم شد. 
در همین حال، یک منبع نظامی وابسته به دولت مستعفی یمن به پایگاه خبری «مصدر آنلاین» گفته در این درگیری‌ها، ارتش یمن و انصارالله دو موشک بالستیک هم به سمت مواضع شبه نظامیان سعودی در شرق «مخاء» واقع در غرب «تعز»، شلیک کردند که قبل از اصابت، هدف قرار گرفت. این در حالی است که هنوز مقامات نظامی یمن خبر شلیک دو موشک بالستیک به مواضع شبه نظامیان در شرق المخاء را تایید نکرده‎اند.
خبر دیگر اینکه، نیروی هوایی ارتش یمن سه‌شنبه شب طی چند ساعت بیش از 12 بار به مناطق مختلف بندر «الحدیده» واقع در غرب یمن حمله کردند. یک منبع محلی وابسته به ارتش یمن به خبرگزاری «النجم الثاقب» گفته «تعداد این حملات در منطقه «السخنه» استان الحدیده به بیش از 12 بار می‌رسد.» جنگنده‌های سعودی دو بار هم یک مرغداری را در شمال منطقه نفحان در منطقه بیت‌الفقیه استان الحدیده بمباران کردند! به نظر می‌رسد که عربستان حملات هوایی خود به بندر الحدیده را پس از انهدام ناوچه پیشرفته در حمله موشکی یمن، افزایش داده است، چراکه پس از انهدام این ناوچه پیشرفته، بارها این بندر را هدف قرار داده‌اند. ناوچه فرانسوی عربستان هفته گذشته در پاسخ به تجاوزات سعودی علیه یمن در غرب بندر الحدیده هدف حمله موشکی نیروهای یمنی قرار گرفت و به قعر دریا رفت. از نظر راهبردی باید گفت که این حمله موشکی یک هشدار نظامی و اطلاعاتی جدی و اساسی به چند کشوری بود که گذرگاه باب المندب و دریای سرخ را برای خود راهبردی می‌دانند.

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 95/11/21ساعــت 9:14 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی کدخدا اوباما... کدخدا ترامپ(یادداشت روز) 1- نسبت ما
همه ی شباهت های ترامپ و روحانی! / صدور پوپولیسم به آمریکا ! بعد از رونمایی از کلید ، ترامپ نیز دست به دامن وعده های 100 روزه ی انتخاباتی شد !

همه ی شباهت های ترامپ و روحانی! 

1- نسبت ما با « اراده و اجازه و امر و نهی آمریکا»، یکی از کانونی‌ترین مباحث راهبردی در سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب است. یافتن این نسبت بستگی به پاسخ 2 پرسش دارد؛  اول اینکه آمریکا دوست، شریک، رقیب یا دشمن ماست؟ دوم؛ معادله و موازنه قدرت میان ما و آمریکا چگونه بود و در طول این 4 دهه به سمت کدام کفه (ما یا آمریکا) تغییر یافته است؟ پس از پاسخ این دو سوال، به سوال اصلی می‌رسیم و آن اینکه آیا باید در مدار اراده و امر و نهی آمریکا رفتار کنیم و یا در تراز انقلاب اسلامی و موفقیت‌های آن، قالب‌شکن باشیم؟ برخی محافل در داخل، هرچند از تعلق خاطر به انقلاب و مکتب امام خمینی(ره) سخن می‌گویند اما ورای ادعاها چنان می‌گویند و می‌کنند که هر اقدام ملی برای قدرت‌افزایی و پیشرفت، مستلزم کسب اجازه از آمریکاست! البته که صریح این حرف را نمی‌زنند اما هر جا که آمریکا فشار می‌آورد، اینها- و بدتر از اینها، عقبه سیاسی و رسانه‌ای مدعی حمایت از اینها- همان موضوع معطوف به قدرت ملی (نظیر برنامه هسته‌ای، نفوذ منطقه‌ای، برنامه موشکی) را دردسر و مزاحم منافع ملی تلقی می‌کنند و خواستار محدودسازی آن می‌شوند.
2- اردیبهشت 92 (یک ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری) یک نامزد انتخاباتی در جمع دانشجویان صنعتی شریف گفت: «اروپایی‌ها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست؛ بستن با کدخدا راحت‌تر است». همان سیاستمدار، مرداد امسال در مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس شرکت گاز، سخنانی را گفت که سایت رسمی سایت ریاست جمهوری مجبور به حذف آن از متن شد؛ مبنی بر اینکه «نباید مقابل قدرت‌های بزرگ ایستاد، با شعارهایی که بعضا توخالی هم هست». خب! وقتی انواعی از این سخنان از یک دولتمرد صادر می‌شود و تکیه بر «بزرگ‌نمایی حریف- ضعیف‌نمایی خود» دارد، چرا از جان کری وزیر خارجه (وقت) تا جان برنان رئیس سازمان سیا، نگران سرنوشت همین فرد در انتخابات و غیر آن نباشند و همین را علنا اظهار نکنند؟ هرچند در اردیبهشت 92 گفته شد «اروپایی‌ها» آقا اجازه هستند، اما به تدریج معلوم شد کسانی در داخل ایران، به کسب اجازه از کدخدا باور دارند. وگرنه به شکلی رفتار نمی‌کردند که بخش عمده‌ای از برنامه هسته‌ای را اوراق کنند و در عین حال تحریم‌های عمده بانکی و مالی برقرار بماند و پس از همه قول و قرارها و امتیازدهی‌ها در برجام، تازه از آمریکا التماس کنند که «نامه آرامش‌بخش» برای تک‌تک معاملات صادر فرمایند! اما تلخ‌تر از خود این روند، اظهارات چهارشنبه گذشته همان دولتمرد در همایش روز ملی فناوری بود مبنی بر اینکه «می‌شود در مسائل غیرهسته‌ای هم مذاکره کرد»! چه مذاکره‌ای؟ در کدام فرایند؟ یعنی امتیاز نقد بدهیم و وعده نسیه تحویل بگیریم؟ توجه کنیم که این پالس اخیر، برای ترامپ به اصطلاح دیوانه ارسال می‌شود و نه اوبامای مودب!
3- وقتی دولتمردی می‌گوید «نباید مقابل قدرت‌ها بایستیم، آن هم با شعارهایی که بعضا توخالی است»، لابد وزیر خارجه تراز او همان می‌شود که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بگوید «آمریکا ظرف 5 دقیقه می‌تواند تمام قوای دفاعی ما را نابود کند» و مشاور ارشد همان دولتمرد، زبان می‌گشاید و می‌گوید «ما جز در پختن آبگوشت بزباش و قرمه سبزی، قدرت رقابت در هیچ فناوری و صنعتی را نداریم». ادعای وفاداری به امام و انقلاب کجا و این منطق ما بیچاره‌ایم و نمی‌توانیم کجا؟ اگر بنای بر کسب اجازه از ابرقدرت‌ها یا احساس ضعف در مقابل آنها بود که ملت ما نباید حتی در ذهن خود نیز جرئت اندیشیدن به انقلاب و سرنگونی ژاندارم آمریکا در منطقه را راه می‌داد؟ و نباید در جنگ تحمیلی نیابتی آمریکا، مقابل صدام سینه سپر می‌کرد؟ یا در شروع اولین تحریم‌ها- که بلافاصله پس از انقلاب اعمال شد و نه پس از برنامه هسته‌ای- دست‌ها را بالا می‌بردند! اگر بنا بر اجازه گرفتن از آمریکا یا موافق میل او رفتار کردن بود، لابد باید مانند برخی منافقین- که پیش پای ارتش متجاوز صدام گوسفند قربانی کردند- در مرز کرمانشاه، مقابل ارتش اشغالگر آمریکا در عراق و سپس سربازان جنگ نیابتی او (داعش) گوسفند می‌کشتیم، بلکه رو به قبله دراز می‌کشیدیم تا پس از حمام خون در عراق، سراغ ملت ما بیایند و جنایاتی را که در عراق و افغانستان و سوریه و لیبی مرتکب شدند، بدترش را اینجا مرتکب شوند. ما در همین سال 2016 میلادی و در حالی که فلان دولتمرد می‌گفت نباید مقابل قدرت‌های بزرگ بایستیم، مقابل پروژه نیابتی و اصالتا ضد ایرانی مثلث صهیونیسم مسیحی (آمریکا، انگلیس و اسرائیل) در دو جبهه موصل و حلب ایستادیم و کاری با آمریکای مهاجم کردیم که حتی به عنوان عضو ناظر، راهی به مذاکرات آستانه پیدا نکرد. این همان آمریکایی بود که می‌گفت اسد باید برود و فلان روز و ساعت، کار سوریه را تمام می‌کنیم.
4- همین پیروزی‌های بزرگ باعث شد «امریکن اینترست» ایران را در زمره هفت قدرت برتر جهان رتبه‌بندی کند و اندیشکده امریکن اینترپرایز بنویسد «قابلیت‌های جدید نظامی ایران را تنها چند کشور انگشت‌شمار دارند. ایران بازیگر مسلط منطقه باقی خواهد ماند. آزادسازی حلب، زنگ خطر بزرگی است. تهران از فراز سکوی سوریه می‌تواند خاورمیانه را مدیریت کرده و منافع آمریکا را به چالش بکشد.» و درست به دلیل همین قدرتمندی است که فیلیپ گوردون (دستیار اوباما و هماهنگ‌کننده سابق کاخ سفید در امور خاورمیانه) ‌تاکید می‌کند «در حالی که مقامات دولت ترامپ ادعا کرده‌اند طیف گسترده‌ای از گزینه‌ها را در اختیار دارند که می‌توانند از میان آنها برای پاسخ‌دهی موثر به ایران یکی را انتخاب کنند، ‌اما واقعیت این است که آنها چنین گزینه‌هایی در اختیار ندارند». در حالی که پروژه ایجاد بی‌ثباتی و جنگ در منطقه، ایران را هدف گرفته، اما روزنامه گاردین در اوج پیروزی‌ها و موفقیت‌های ما نوشت «ایران تنها کشور باثبات، در خاورمیانه آشوب‌زده است». آیا نباید از خود بپرسیم چرا از بوش تا اوباما، همواره تهدید به حمله نظامی علیه ایران کردند اما در اعمال آن فشل ماندند؟ این تهدیدزدایی ناشی از اظهار عجز و گفتن ادبیاتی نظیر «خزانه خالی است» و «آمریکا ظرف 5 دقیقه می‌تواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، بود یا به خاطر قدرت‌نمایی متحدین ایران از شرق عراق تا غرب سوریه و شمال فلسطین اشغالی و در حاشیه باب‌المندب، و قدرت‌نمایی دریایی و موشکی ایران؟
5- دولتمردی که به ترامپ- و نه اوباما- پالس می‌فرستد و می‌گوید «می‌توانیم در مسائل غیرهسته‌ای هم مذاکره کنیم»، قرار است این بار چه چیزی را در مقابل «عایدی تقریبا هیچ» بفروشد و به قول رادیو فرانسه بر سر حقوق ملی معامله کند؛ برنامه موشکی و نظامی یا متحدان قدرت‌افزای ایران در منطقه؟ سوال مهم‌تر! چرا دشمن در چهارچوب عملیات روانی و جنگ نرم، تک‌تک منابع قدرت ملی را اسباب مزاحمت و دردسر برای ما جا می‌زند و کسانی هم در داخل پیدا می‌شوند که بگویند بهره‌مندی از قبیل این منابع، ماجراجویی و هزینه تراشیدن برای کشور است، یا دست‌کم بر سر این منابع می‌شود معامله «تانک بده- کلاشینکف بگیر!» را تکرار کرد؟ آیا بدون وجود این ایستگاه‌های تقویت فشار حریف در داخل، فرستنده آن امواج عملیات روانی موضوعیت پیدا می‌کرد؟ همین جا به یک واقعیت تلخ دیگر می‌رسیم و آن اینکه به معنای واقعی کلمه در کشور «کاسب تحریم و تهدید» داریم که به جای سینه سپر کردن مقابل دشمن، تهدیدهای اقتصادی و نظامی او را برای ملت و حاکمیت خود فاکتور می‌کند  و مردم را در انتخابات می‌ترساند تا از طریق این ارعاب بتواند صورت مسئله مطالبه (ارائه کارنامه‌ 4 سال حضور در دولت و تحمیل هزینه‌های بزرگ به کشور) را عوض کند؛ کاسبی با کابوس شبح جنگ، پس از کاسبی با رؤیای موهوم رونق اقتصادی!
6- ملاک راستی‌آزمایی این جماعت این است که ببینیم آیا با ترامپ اظهار مخالفت می‌کنند یا با اصل دشمنی‌های زنجیره‌ای هیئت حاکمه فرا دولتی و دوحزبی آمریکا که متأثر از لابی‌هایی مانند ایپک، بیلدربرگ و مافیای بزرگ «صهیونیسم مسیحی» است؟ خطا یا خیانت راهبردی است که تصور یا تلقین شود ترامپ، تافته جدابافته‌ای از حاکمیت آمریکاست و به تنهایی دشمنی می‌کند. برخی سیاسیون یا رسانه‌ها به گونه‌ای تحلیل می‌کنند که انگار ترامپ را مثلا از آنگولا و آمازون پیدا کرده و به سیستم سیاسی آمریکا پیوند زده‌اند! ترامپ حاصل 250 سال صیرورت قهقرایی تمدن آمریکاست و متعاقب رویکردهای 4 دولت بوش پدر، بیل کلینتون، بوش پسر و اوباما در دموکراسی آمریکا بالا آمده است. او همان گزینه‌های روی میزی را به رخ می‌کشد که دولت اوباما و بوش می‌گفتند. او همان تحریم ویزایی را علیه ایران به اجرا گذاشت که زیرساخت قانونی آن را دولت اوباما چید. رئیس‌جمهورهای آمریکا از بیل کلینتون تا بوش و اوباما و ترامپ در یک سیستم سیاسی سلطه‌طلب و قائل به جهانگشایی به خدمت گرفته می‌شوند. ترامپ سوار بر همان امواج نارضایتی در جامعه آمریکا سر کار آمد که 8 سال پیش اوباما با شعار «تغییر» سوار آن امواج شد. اوباما چند سال، مردم فرودست آمریکا و مردم غرب و شرق آسیا و آفریقا  را با خیال تغییر سرکار گذاشت. حضور و سخنرانی‌های او در مساجد و دانشگاه‌های قاهره و جاکارتا و اسلامبول مانند توپ صدا کرد؛ اما دردوره او گوانتانامو ماند و شیوه‌های شکنجه توسعه پیدا کرد و فقر و  بدهکاری در جامعه آمریکا گسترش یافت و در همان دولت با تغییر تاکتیک جنگ مستقیم به نیابتی، سوریه و یمن و عراق و غزه را شخم زدند و لیبی را رأسا منهدم ساختند. در همین دوره بود که دانشمندان اتمی ما را به خاک و خون کشیدند و آشوب نیابتی راه انداختند و در همین دوره، هیلاری کلینتون (معروف به الهه جنگ در آمریکا) که بعضی‌ها در ایران هنوز سوگوار رأی نیاوردن او هستند، از تحریم‌های فلج‌کننده رونمایی کرد و در همین دوره ماه‌عسل غربگرایان، اوباما 2 میلیارد دلار از اموال ما را غارت کردند.
7- فراتر از ترامپ و اوباما، مسئله صهیونیسم مسیحی، به پیشرفت الهام بخش و قدرت خیره‌کننده ابرقدرت نوظهوری به نام ایران برمی‌گردد، حتی اگر مثلا سودان و سومالی و لیبی و... را هم چاشنی جنجال‌آفرینی خود کنند. صهیونیسم مسیحی که ردی از آن در عملکرد برخی دولت‌های  اروپایی مشاهده می‌شود، برخلاف تصور، نمی‌تواند روی قدرت خود حساب تازه‌ای باز کند بلکه به عملیات فریبی که در ماجرای برجام جواب داد و (ایستگاه تقویت امواج تهدید و تطمیع در داخل ایران) امید بسته است. آنها به کمک همین ایستگاه داخلی، در حال بازآرایی و معتبرنمایی تهدیدها علیه ایران،  هستند و به واسطه معرکه‌گیری دلقک جدیدی به نام ترامپ نیز استفاده می‌کنند. دیوانگی‌های ترامپ باید چنان بزرگ‌نمایی شود که کسانی در داخل ایران بتوانند بگویند باید سراغ پلیس خوب (اروپا) برویم و با آنها - از مسیر واگذاری امتیازهای جدید - ببندیم؛ بی‌آن که بگویند تکلیف گزاره «اروپایی‌ها آقا اجازه‌اند» چه می‌شود؟ و آنها چقدر به تعهدات خود در صیانت از برجام و اجرای آن عمل کرده‌اند که بخواهند تعهد جدیدی بدهند؟ یا پاسخ دهند که اگر قرار بود برجام شبح جنگ و شمشیر و داموکلس تحریم را از سر کشور بردارد، پس چرا تحریم‌ها و تهدیدها در حال گسترش است؟ تلخ است اما واقعیت دارد که طیف واداده به جای استفاده از قدرت ملی برای ایستادگی در برابر حریف مستأصل و گرفتن امتیازات راهبردی، از فشار خارجی برای ارعاب مردم و مجبور کردن آنها به ابقای خود در دولت بهره می‌گیرد!
8- اما منطق انقلاب اسلامی که روح جمعی ایرانی بر مبنای آن بالید و موفقیت‌های بزرگ را رقم زد، دقیقا نقطه مقابل این «دولت‌داری نیابتی»! است. معامله‌ای که آمریکا در عرصه تحقیر- قبل و بعد از انقلاب- با محمدرضا پهلوی کرد و بعد از 57 سال نوکری حتی  به او پناه نداد، برای غربگراهای امروز کفایت می‌کند؛ همان‌ها که دولت مستکبر اوباما حتی برای نماینده‌شان در سازمان ملل هم ویزا نداد و او را تروریست خواند!

محمد ایمانی

+ نوشته شـــده در دوشنبه 95/11/18ساعــت 8:16 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی رویکرد انفعالی دولت یازدهم که بر مبنای تنش زدایی با ک
رویکرد انفعالی دولت یازدهم که بر مبنای تنش زدایی با کشور های غربی پایه ریزی شده است موجب شده است که روز به روز به حجم و تعداد تهدید های طرف مقابل افزوده شود. رویکردی که تا به امروز تنها نتیجه ای که با خود به دنبال داشته است چیزی بیشتر از نابودی برنامه هسته ای و جمع آوری بخش عمده ای از سانتریفیوژها و پر کردن منفذ های قلب راکتور اراک با سیمان نبوده است. اما از طرف مقابل همچنان تهدید های طرف های غربی ادامه پیدا کرده است. اگرچه دولت یازدهم بعد از ناتوان بودن در رفع تحریم ها برای حل مشکلات اقتصادی موضع خود را تغییر داد و مدعی شد که برجام باعث شده است که سایه جنگ و تهدید از کشور برداشته شود، اما این روزها به لطف وجود قطعنامه 2231  که یکی از نوآوری های تیم مذاکره کننده هسته ای دولت یازدهم بوده است، طرف های غربی به دنبال محدود سازی توان دفاعی کشور هستند. اقدامی که حالا می توان گفت که به لطف برجام سایه جنگ بر کشور سنگین تر شده است
رویکرد انفعالی دولت یازدهم که بر مبنای تنش زدایی با کشور های غربی پایه ریزی شده است موجب شده است که روز به روز به حجم و تعداد تهدید های طرف مقابل افزوده شود. رویکردی که تا به امروز تنها نتیجه ای که با خود به دنبال داشته است چیزی بیشتر از نابودی برنامه هسته ای و جمع آوری بخش عمده ای از سانتریفیوژها و پر کردن منفذ های قلب راکتور اراک با سیمان نبوده است. اما از طرف مقابل همچنان تهدید های طرف های غربی ادامه پیدا کرده است. اگرچه دولت یازدهم بعد از ناتوان بودن در رفع تحریم ها برای حل مشکلات اقتصادی موضع خود را تغییر داد و مدعی شد که برجام باعث شده است که سایه جنگ و تهدید از کشور برداشته شود، اما این روزها به لطف وجود قطعنامه 2231 که یکی از نوآوری های تیم مذاکره کننده هسته ای دولت یازدهم بوده است، طرف های غربی به دنبال محدود سازی توان دفاعی کشور هستند. اقدامی که حالا می توان گفت که به لطف برجام سایه جنگ بر کشور سنگین تر شده است

گروه سیاسی - رجانیوز: «بدهکار را چیزی نگویی طلبکار می شود» این ضرب المثل حکایت عملکرد دولت یازدهم در دوره یک ساله اجرایی شدن برجام است. دوره ای که در آن ایران به تمامی تعهدات خود عمل کرده است و حالا زمان طلبکاری از طرف مقابل رسیده است، اما انفعال و سکوت تیم هسته ای وزارت خارجه در برابر بدعهدی طرف مقابل باعث شده است که آنها گستاخی را تمام کند و هر روز با طلبی جدید را مقابل دولت یازدهم حاضر شوند، به شکلی که در آخرین نمونه، وزیر امور خارجه فرانسه که به ایران سفر کرده است، در سخنانی تهدید آمییز به محمد جواد ظریف می گوید: «به تهران آمده ام تا به ایرانی ها بگویم که نباید خطا کنند»!

 

به گزارش رجانیوز، دقیقا از همان روزهایی که ایران اجرای تعهدات خود در برجام را آغاز کرده بود طرف مقابل بر پایبندی و صداقت ایران بر مفاد برجام تاکید کرده بودند و یوکیا آمانو مدیر کل آژانس انرژی اتمی اعلام کرد که ایران به تمامی تعهدات خود در برجام عمل کرده است.

 

با این وجود این طرف مقابل بود که از همان روزهای اولیه به بهانه های مختلف از اجرای تعهدات خود در برجام خود داری می کرد. ولی در مقابل تمامی بدعهدی و نقض های مکرر از سوی آنها، تیم مذاکره کننده ایران بیش از همه در مسیر توجیه این عملکرد گام بر می داشت و حتی در شرایطی که در ماجرای تمدید قانون داماتو محمد جواد ظریف به صراحت اذعان کرد که این عمل مغایر با برجام بوده و نقض آن حساب می شود، اما رئیس جمهور در گفت و گویی زنده با لبخندی بر لب نوید داد که چند روز دیگر بخش دیگری از تعهدات خود را انجام می دهیم!

 

نتیجه ای این رویکرد موجب شده است که طرف مقابل جری تر شده و فرانسه نیز که در طول مدت مذاکرات نقش پلیس بد را ایفا می کرد بار دیگر به میدان بیاید و به جواد ظریف هشدار دهد که آزمایشات موشکی ایران ممنوع است! و از ایران درخواست کند که به فضای بی اعتمادی دامن نزند. در همین راستا «ژان مارک آیرو»، وزیر خارجه فرانسه در بدو ورود به تهران گفت: «من به عنوان مدافع توافق هسته‌ای (به تهران) آمده‌ام اما برای اینکه هشیار باشیم و توضیح بدهم که آنها (ایرانی‌ها) نبایستی خطا کنند».

 

وزیر خارجه فرانسه درباره اخبار منتشر شده مبنی بر آزمایش موشک بالستیک در ایران با بیان اینکه ما در حال بررسی این موضوع هستیم، اظهار داشت: «فرانسه تا به حال چندین بار نگرانی خود را درباره استمرار آزمایشات موشکی ابراز کرده و گفته برخلاف مفاد قطعنامه 2231 و برخلاف اعتمادی است که در چارچوب توافق وین حاصل  شد و من با صراحت و صمیمیت این موضوع را به دوستان ایرانی و در یک چارچوب و ذهنیت همکاری دوجانبه اعلام کردم».

 

اما در شرایطی این سخنان از سوی مارک آیرو بیان می شود و به ایران هشدار می دهد که «ایرانی ها نباید خطا کنند و در خواست کرده است که به فضای بی اعتمادی دامن نزنند» که دولت یازدهم از زمان روی کار آمدنش تمام رویکرد خود را بر اساس اعتماد سازی به پیش برده بود. رویکردی که جز «تهدید» و «تحقیر» تاکنون دستاوردی با خود به دنبال نداشته است.

 

وزیر خارجه فرانسه از صمیمت و همکاری دوجانبه سخن می گوید. او برای اثبات صمیمت خود نیز بیان می کند «پاریس قصد دارد تعداد روادیدهایی که برای ایرانی‌ها صادر می‌کند را به دو برابر مقدار فعلی افزایش بدهد». با این حال او هیچ اشاره ای به این نکته نمی کند که افزایش روادید برای ایرانی‌ها برای چه کسی سود بیشتری دارد. در واقع با افزایش سفر از ایران به فرانسه، علاوه بر درآمدی که بابت روادید عائد این کشور می شود، افزایش مهاجران به این کشور نیز در رشد اقتصادی کمک قابل توجه ای می کند. اگر بنا بود فرانسه صمیمت خود را اثبات کند باید به طور مثال پیمانی جهت لغو روادید با ایران منعقد می کرد.

 

با این وجود نکته قابل توجه دیگر این است که اساسا ایران به تازگی هیچ آزمایش موشکی نداشته و موج سازی اخیر صرفا بر اساس ادعای یک رسانه امریکایی است. در همین راستا شبکه تلوزیونی فاکس نیوز مدعی شده است که 140 مایلی شرق تهران محل آزمایش موشک بالستیک شلیک شده است. بعد از انتشار این خبر بود که دوباره طرف مقابل بار دیگر بنا را بر طلبکاری گذاشت و سفیر امریکا در شورای امنیت خواستار برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت با هدف بررسی آزمایش موشک بالستیک توسط تهران شد.

 

به هر حال سخنان وزیر خارجه فرانسه ناظر به بند 3 ضمیمه b قطعنامه 2231 است. در این بند آمده است:

 

«از ایران خواسته می‌شود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان 8 سال پس از روز پذیرش برجام و یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که جمع‌بندی مبسوط را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد».

 

اما نکته  قابل توجه در این باره نوع واکنش ظریف به اظهارات وزیر خارجه فرانسه است. ظریف در واکنش به این اظهارات می گوید:

 

«در قطعنامه 2231 عبارتی است درباره بحث موشک‌های بالستیک که ایران موضع خود را در زمان تصویب قطعنامه صریحا اعلام کرده است. براساس این قطعنامه اشاره شده به موشک‌های بالستیک که برای حمل سلاح هسته‌ای طراحی شده است. وی گفت: ما همان زمان اعلام کردیم هیچ یک از موشک‌های بالستیک جمهوری اسلامی ایران برای قابلیت حمل سلاح هسته‌ای طراحی نشده‌اند و صرفا موشک‌هایی برای حمل کلاهک‌های متعارف و در حوزه دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران و خارج از حوزه قطعنامه 2231 هستند و این کماکان موضع ما است».

 
این سخنان محمد جواد ظریف در شرایطی است که دولت یازدهم یکی از افتخارات خود در حاشیه برجام را قطعنامه 2231 عنوان می کردند و مدعی بودند که این قطعنامه ضمانت اجرای خوبی در دست ایران است که بتواند با آن مقابل عهد شکنی های طرف های غربی ایستاد. با این وجود از همان لحظه تصویب این قطعنامه مشکلات جدید آن برای ایران خودنمایی کرد. به شکلی که وزارت خارجه در بیانیه ای نسبت به این بند از قطعنامه اعتراض خود را اعلام داشت. هرچند که خود در پیشنهاد تصویب آن نقش داشته بود. 
 
به هرحال رویکرد انفعالی دولت یازدهم که بر مبنای تنش زدایی با کشور های غربی پایه ریزی شده بود موجب شده است که روز برروز به حجم و تعداد تهدید های طرف مقابل افزوده شود. رویکردی که تا به امروز تنها نتیجه ای که با خود به دنبال داشته است چیزی بیشتر از نابودی برنامه هسته ای و جمع آوری بخش عمده ای از سانتریفیوژها و پر کردن منفذ های قلب راکتور اراک با سیمان نبوده است. اما از طرف مقابل همچنان تهدید های طرف های غربی ادامه پیدا کرده است.
 
اگرچه پس از آن که مشخص شد دولت یازدهم در رفع تحریم ها ناتوان است و برجامی که قرار بود برای حل مشکلات اقتصادی استفاده شود مرده متولد شده است، موضع خود را تغییر داد و مدعی شد که هدف برجام این بوده است که سایه جنگ و تهدید را از کشور برداشته شود، اما این روزها به علت قطعنامه 2231  که یکی از نوآوری های تیم مذاکره کننده هسته ای دولت یازدهم بوده است، طرف های غربی به دنبال محدود سازی توان دفاعی کشور هستند. اقدامی که حالا می توان گفت که به لطف برجام سایه جنگ بر کشور سنگین تر شده است.

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 95/11/14ساعــت 5:16 عصر تــوسط عباس | نظر
امام خمینی(ره)وجوان امروز ثامن تم آخرین مطالب رحمت الهی سعی
امام خمینی(ره)وجوان امروز
   ثامن تم 

 

ؤ

 


+ نوشته شـــده در سه شنبه 95/11/12ساعــت 8:32 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی خمینی و خامنهای؛ معمای قدرت هوشمند(یادداشت روز) تاز
امام خمینی(ره)وجوان امروز
   ثامن تم 

 


تازه‌ترین برآوردها و ارزیابی‌ها درباره موازنه قدرت میان جمهوری اسلامی ایران و جبهه آمریکا از کدام واقعیت‌ حکایت می‌کند؟ 
1- آمریکا و متحدانش پس از جنگ جهانی دوم (1945 میلادی) روی دور قدرت‌افزایی قرار گرفتند و با وجود توسعه‌طلبی شوروی و بلوک شرق، توانستند غرب آسیا را زیر پنجه خویش بگیرند. آنها ایران را ژاندارم و پاسبان منطقه تحت استعمار خود قرار دادند و غارت را از همین جا شروع کردند. در هیچ محاسبه‌ای نمی‌گنجید شورش علیه سلطه آمریکا از همان نقطه‌ای آغاز شود که قرار بود ژاندارمری تأمین امنیت و منافع غرب در منطقه باشد. نظریه‌پردازان سیاسی و تحلیل‌گران اطلاعاتی غرب همچنان متحیرند چگونه آیت‌الله خمینی(ره) توانست به مردمی تحقیر شده، روحیه انقلابی ببخشد و به حرکت درآورد. حتی سران گروهک‌های ضدانقلاب انکار نمی‌کنند که ملت با وجود همه تابلوها و گروه‌ها، صرفاً به دعوت امام پای کار آمدند. سایت ضد انقلابی «گویانیوز» 18 بهمن 1390 نوشت «پس از پیروزی انقلاب، گروهی از سیاسیون به کریم سنجابی گله‌مند بودند که چرا با به راه انداختن تظاهرات حزبی، از خمینی حمایت کرده بودند؟ سنجابی در پاسخ با پوزخندی جواب می‌دهد که ما نه تنها در بهترین شرایط هرگز قادر به کشاندن مردم به خیابان‌ها آن هم کمتر از 50 نفر نبودیم و همیشه در حسرت راهپیمایی میلیونی بودیم که خارج از بضاعت ما بود، بلکه این نفوذ شخصیت و کاریزمای آیت‌الله خمینی بود که ما را هم به دنبال خود می‌کشاند... این، واقعیتی تلخ است».
2- چهار روز قبل از گویانیوز، فرخ نگهدار (رئیس گروهک فدائیان خلق) به سایت اپوزیسیونی میهن گفته بود «من از وقایع 15 خرداد 42 فهمیدم آیت‌الله خمینی نفوذ فوق‌العاده در کشور دارد و تکیه او بر مردم و توده‌های تهیدست است و اتکایی به منابع خارجی ندارد؛ در مقابل شاه که تکیه‌گاه مردمی نداشت و قدرت او ناشی از حمایت خارجی بود... سال 1349 در اطراف دهات بین قم و کاشان همراه دوستم احمد اشرف سفر می‌کردیم و می‌دیدم در خانه روستائیان هم عکس آقای خمینی روی دیوار بود و سخنش اعتبار داشت... من کاملاً عنوان «امام» را برای او انتظار داشتم. او سد بزرگ و شکست‌ناپذیر شاه را شکست. این ایجاب می‌کرد نامی مانند رهبر و پیشوا و امام برای او انتخاب شود... ارزیابی مسعود رجوی نادرست بود. ما نیروی سازماندهی و مقاومت در برابر انقلاب را نداشتیم. ما نفهمیدیم که نباید در مقابل استقرار نظام ایستاد.»
3- هرچند دو ابرقدرت غرب و شرق، هر کدام به نوعی ضربات سنگینی از انقلاب اسلامی خوردند و در ماجرای جنگ تحمیلی 8 ساله کنار صدام ایستادند، اما آمریکا در دوره‌ای که دست بر قضا با رحلت حضرت امام مقارن شد، خیزهای بزرگی برای احیای ابرقدرتی برداشت. اوت 1990 میلادی (تابستان 1369) دولت آمریکا به ریاست جرج بوش پدر ضمن حمله به عراق، قدرت‌نمایی بزرگی انجام داد. به فاصله یک سال یعنی اوت 1991 در شوروی کودتا صورت گرفت و چند ماه بعد (دسامبر- آذر 1370) اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشید، شرق اروپا که 45 سال زیر پنجه روس‌ها بود، از هم گسیخت و یکی یکی در آغوش آمریکا سقوط کرد. از چکسلواکی تا یوگسلاوی و بعدها اوکراین و گرجستان و قرقیزستان به انحاء مختلف تحت فشار جدایی از روسیه قرار گرفتند و آمریکا و ناتو به تدریج تا دروازه‌های مسکو نزدیک شدند؛ مشابه کاری که آلمان نازی در دوره هیتلر انجام داد. یک دهه بعد از جنگ خلیج فارس و فروپاشی بلوک شرق (سال 2001) دولت نومحافظه‌کار بوش براساس پروژه امریکن اینترپرایز بر سر کار آمد تا طرح‌هایی مانند قرن جدید آمریکایی، جنگ جهانی چهارم و «خاورمیانه جدید» را به واسطه اشغال افغانستان و عراق نهایی کند. درست در همین دوره تاریخی در ایران ابتدا تکنوکرات‌های کارگزاران و سپس مؤتلفان اصلاح‌طلب آنها سرکار می‌آمدند که در احساس و اظهار ضعف نسبت به آمریکا مشترک بودند و بر طمع جهان‌گشایان آمریکایی می‌افزودند. براساس معادلات ظاهری و تحولات جهانی در حد فاصل 1990 تا 2003، کار ایران هم تمام بود... اما روند تحولات در همین 16 ساله آغازین هزاره سوم میلادی - به واسطه مدیریت راهبردی جانشین حضرت روح‌الله- چنان با پیروزی و موفقیت‌های معجزه‌آسا برای ایران رقم خورد که اگر سران اپوزیسیون جرأت و شجاعت داشته باشند، لاجرم باید بگویندعنوان «امام» سزاوار آیت‌الله خامنه‌ای است؛ بخوانید!
4- سال گذشته به فاصله چند ماه، هنری‌کیسینجر (وزیر خارجه اسبق آمریکا) و ژنرال موشه یعلون وزیرجنگ اسرائیل گفتند «جنگ سوریه، جنگ جهانی سوم است». سرنوشت این جنگ که از شمال عراق در همسایگی ایران تا دریای مدیترانه امتداد داشت، به رغم تدارک پرحجم آمریکا و جبهه حامیان او در موصل و حلب، به کجا ختم شده است؟ ترزا می نخست‌وزیر انگلیس اخیراً در جمع نمایندگان جمهوری‌خواه آمریکا چند جمله قابل تأمل گفت؛ «اولویت ما عقب راندن ایران در جبهه‌ای است که با ورود در آن، نفوذ خود را تا مدیترانه گسترش می‌دهد. باید ضمن حفظ برجام، با این نفوذ شرورانه در منطقه مقابله کرد». دو خبر در این اظهارات نهفته است؛ اولاً نفوذ و عمق راهبردی کشوری که 30 سال پیش مجبور بود در داخل خاک خود بجنگد تا مدیترانه وسعت یافته است. ثانیا برجام، استثنایی بر قاعده قدرت و نفوذ فزاینده جمهوری اسلامی است. نفوذی چنین عمیق که تا نیجریه در غرب آفریقا و بولیوی و ونزوئلا در حیاط خلوت ایالات متحده گسترده شده، در حالی است که غرب با استخدام برخی محافل در داخل ایران و فشار منطقه‌ای، طوفانی از معارضه و مخالفت و مزاحمت علیه جمهوری اسلامی به راه انداخته بود.
5- هرچند آمریکا (به تعبیر توماس فریدمن) توانست «با غلاف خالی از اسلحه» (و به واسطه بد عملی برخی سیاستمداران ایرانی) امتیازاتی بگیرد و آقای اوباما آن را به عنوان «دستاورد بزرگ خود بدون شلیک حتی یک گلوله» معرفی کند، اما جمع‌بندی‌ کلان در جبهه غرب، از دست برتر ایران در سال میلادی گذشته حکایت می‌کند؛ چنان‌که شاول شای معاون پیشین شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی یک ماه پیش در اسرائیل هیوم نوشت «سال 2016 به واسطه پیروزی‌های چشمگیر ایران و متحدانش در عراق و سوریه و یمن و لبنان و تشکیل دولت مورد حمایت حزب‌الله، یکی از پرموفقیت‌ترین سال‌ها در تاریخ حکومت اسلامی بود». و امریکن اینترست گزارش داد «ایران در سال 2016 میلادی، هفتمین قدرت برتر دنیا و در زمره 8 قدرت بزرگ قرار گرفت». سوم بهمن سال گذشته رابرت گیتس (وزیر دفاع دولت‌های بوش و اوباما- رئیس اسبق سیا) در گفت‌وگو با بیزینس اینسایدر تاکید کرد «این تلقی که جمهوری اسلامی به خاطر توافق هسته‌ای، زیربنای انقلابی خود را رها خواهد کرد و رفتاری دیگر در منطقه خواهد داشت، اشتباه است. بعد از 36 سال برانگیختگی اعتقادی و روحیه بلندپروازانه منطقه‌ای، نمی‌توان انتظار تغییر رفتار جمهوری اسلامی و آرمان‌های آن را داشت و من انتظار ندارم اهداف ژئوپولتیک ایران به خاطر پذیرش توافق تغییر کند. این توقع کاملا غیرواقع‌بینانه است». دقیقا در همین دوره پرماجرا و تلاطم بود که «هرتسل هالوی» (فرمانده رکن اطلاعات در ستاد کل ارتش اسرائیل) در جمع مدیران سازمان متبوع خود گفت «از ابتدای انقلاب اسلامی 1979، ما 3 برابر رشد علمی داشته‌ایم اما رشد علمی و فنی ایران 20 برابر شده است. آنها به برتری فنی نزدیک می‌شوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ بلکه همین امروز ادامه دارد. برداشتن فاصله 30 سال پیش ایران با ما، برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود. جنگ امروز جنگ ذهن‌ها و عقل‌هاست و تبلیغات طرف مقابل می‌تواند روحیه اسرائیلی‌ها [صهیونیست‌ها] را درهم بشکند.»
6- تیر 89 یک سال پس از آشوب نیابتی سبز در ایران، فرید زکریا (سردبیر نیوزویک و مشاور دولت اوباما) در واشنگتن پست نوشت: «من حامی جنبش سبز بودم اما مقایسه ایران با انقلاب‌های مخملین در اروپای شرقی اشتباه است، چون در ایران ملی‌گرایی، مذهب و دموکراسی برقرار است. اینکه تصور کنیم جمهوری اسلامی نزد ایرانی‌ها مشروعیت ندارد و با نیروی نظامی حفظ شده، خلاف واقعیت است. میلیون‌ها نفر از جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران همچنان محبوب‌ترین چهره سیاسی در ایران است». 4 سال بعد (25 اسفند 93) نشریه واشنگتن اگزماینر به قلم ری تاکیه (عضو شورای روابط خارجی آمریکا) در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای تاکید کرد «آمریکا باید امتیازات زیادی از ایران بگیرد. هرچند ایران بارها در ضعیف‌ترین موضع وارد مذاکرات شده اما به واسطه مدیریت و نبوغ رهبر عالی ایران توانسته با دست پر ظاهر شود.» همان زمان واشنگتن پست خاطرنشان کرد «آیت‌الله خامنه‌ای توانسته توازن میان اصولگراها و تکنوکرات‌ها را حفظ کند و با وجود همه اختلاف‌ها، جبهه واحدی را به نمایش بگذارد.» در سایه چنین مدیریتی بود که گاردین تصریح کرد «ثبات و امنیت ایران، یک استثنا در خاورمیانه آشوب‌زده است» و هافینگتون پست نوشت «واقعیت‌های خاورمیانه، تحلیل آیت‌الله خامنه‌ای درباره قدرت ایران و توهم‌آلود بودن ارزیابی‌های اوباما را تایید می‌کند. امروز نفوذ ایران در منطقه بسیار بیشتر از آمریکاست».
7- در این 37 سال با وجود همه فراز و نشیب‌ها - و برخی کج‌فهمی‌ها و بدعملی‌های بزرگ نظیر آشوب 88 و اظهار عجز در مذاکرات هسته‌ای مقابل دشمن- ما قدرتمندتر شده‌ایم و قدرت آمریکا رو به ضعف و انحلال گذاشته است. دونالد ترامپ آخرین منتخب آمریکایی‌ها، از خارج ایالات متحده نیامده بلکه عصاره و معجونی از همه آورده‌ها و اقداماتی است که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان (بوش پدر و پسر، بیل کلینتون و اوباما) به ویژه ظرف 26-7 سال اخیر تدارک کرده‌اند. ترامپ در قله سرمایه‌داری و لیبرال- دموکراسی جهان (با 20 هزار میلیارد دلار بدهی و 48 میلیون فقیر و گرسنه مطلق) با صدای بلند می‌گوید «با هزینه‌های جنگ عراق می‌توانستیم دوبار آمریکا را بازسازی کنیم؛ اول آمریکا!» و در اولین مصاحبه پس از ریاست جمهوری با ABC NEWS تصریح می‌کند «ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لس‌آنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شده هر چند روز یک بار شماری از مردم هدف گلوله قرار می‌گیرند. ... من می‌خواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ کسی در خیابان‌های آمریکا (به خاطر بیمه و فقر) نخواهد مرد»! 
8- هر قدر توانمندی ما رو به پیچیدگی و توسعه و تنوع می‌گذارد، در آن سو مشت آمریکا در زمینه جنگ هوشمند تهی‌تر می‌شود؛ ترامپ نهایتاً حتی اگر همان بوش «صهیونیست مسیحی» (هم‌آهنگ با انگلیس و اسرائیل) باشد، اما بوش و اوبامای تاخته‌ای خواهد بود که صراحتاً می‌گوید اسلافش، چیزی از قدرت برای او باقی نگذاشته‌اند. اقتضائات این دوره را باید در مجال دیگری به بحث گذاشت اما اجمالاً باید نوشت که همچنان رمز موفقیت در اهتمام به مکتب امام خمینی (رکن قدرت ایران جدید) و اظهار بی‌اعتنایی و بی‌نیازی نسبت به شیطان بزرگ است. در این راه به تعبیر رهبر حکیم انقلاب باید مقابل تحریف‌گران مکتب امام(ره) و جماعتی که بی‌اعتقاد به مبارزه با شیطان بزرگ هستند، ایستاد؛ همان‌ها که برای نطق خداحافظی اوباما (ادعای پیروزی بر ایران بدون شلیک یک گلوله) تیتر زدند «برکت رفت»! و همان‌ها که سخنگوی وزارت خارجه فرانسه می‌گوید «باید با دادن امتیاز تجاری تقویت‌شان کرد و به مردم ایران نشان داد که توافق برایشان خوب بوده است»؛ جماعتی که ساورز رئیس MI6‌، امید به انقلاب‌زدایی از ایران به واسطه تحرکات پسابرجامی آنها دارد.
محمد ایمانی

+ نوشته شـــده در سه شنبه 95/11/12ساعــت 8:24 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی باید دوباره خواند(یادداشت روز) گفتمان دولت یازدهم،

.

 


گفتمان دولت یازدهم، پس از حدود چهار سال نهایت کارآمدی و توانمندی خود را نشان داده و آثار و علائم آن در دو عرصه کاملا مشهود است. 
  نخست عرصه تبلیغی و آمار و ارقام که توسط برخی مراکز خاص یا نشریات وابسته به دولت، دائما به گونه‌ای زیبا، موفق و حتی بی‌نظیر در تاریخ ایران و بعضا جهان به مردم ارائه می‌شود.
و دوم در عرصه زندگی حقیقی و روزمره مردم که بی‌هیچ پرده‌پوشی و مجامله‌ای، جامعه را با حقیقت خروجی گفتمان دولت مواجه می‌کند. 
در باب هریک دهها و صدها شاهد و مثال می‌توان آورد که برای پرهیز از طولانی شدن کلام، فقط به یک نمونه از گروه اول بسنده می‌شود.
بانک مرکزی در سالروز اجرای برجام با انتشار بیانیه‌ای مدعی شد  پس از اجرایی شدن برجام دسترسی به ذخایر ارزی تسهیل و بخش اعظم دارایی‌های بلوکه شده به کشور بازگشته است.در آن اطلاعیه اینگونه عنوان شده که «پس از اجرای برجام بالغ‌بر 9/9 میلیارد دلار از وجوه مسدود شده بانک مرکزی ناشی از مطالبات نفتی از کشورهای امارات، انگلستان، هند، یونان، ایتالیا و نروژ آزاد و دریافت شد. علاوه بر این 12 میلیارد دلار از وجوه مسدودی بانک مرکزی پس از توافق اولیه برجام به‌صورت اقساط از کشورهای ژاپن، کره و هند دریافت شده است.»
جمع اعداد مندرج در اطلاعیه فوق 21 میلیارد و 900 میلیون دلار است که با یک محاسبه سرانگشتی براساس قیمت روز  دلار، نزدیک به 88 هزار میلیارد تومان می‌شود.
از دیگر سو رئیس‌جمهور در آخرین نشست خبری خود از افزایش درآمد نفتی به عنوان یکی از دستاوردهای برجام نام برد و اعلام کرد: «با اجرای برجام ما امسال نزدیک 70 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی داریم.»
از تجمیع این دو گزاره خبری که از سوی دو شخص حقیقی و حقوقی معتبر بیان شده، اینگونه می‌توان فهمید که دولت در یک سال، به اندازه دو سال درآمد نفتی داشته و از محل فروش نفت و مطالبات معوق و بلوکه حدود 158 هزار میلیارد تومان عایدی داشته است.
بقیه قضاوت با خودتان که اثر این پول هنگفت و بی‌سابقه در یک‌سال را در زندگی و معیشت خودتان یا اقتصاد جامعه و هزاران کارخانه و کارگاه تولیدی دیده‌اید یا نه!؟ اما نگاهی به سخنان وزیر اقتصاد که اخیرا در گفتگو با روزنامه شرق، از نیامدنش در دولت احتمالی آتی سخن گفته بود، گویای همه دستاورد‌های گفتمان دولت یازدهم است.
اگر فارغ از نتیجه  و محصول، یگانه دستاورد دولت یازدهم را برجام بدانیم، حرفی بیراه نگفته‌ایم و راه به خطا نرفته‌ایم. حالا چند مرکز تحقیقاتی معتبر و البته غیرایرانی و غیروابسته به جناح‌های مخالف دولت، خبر از ناامیدی بیش از 75 درصد مردم کشورمان از برجام و نتایج آن می‌دهند که آخرین نمونه آن، بررسی دانشگاه مریلند است که چند روز قبل در کیهان منتشر شد.
این میوه همان درختی است که در ابتدای دولت یازدهم کاشته شد. درخت اعتماد به آمریکا و آرزوی همراهی با کدخدای جهان با انبانی از طرح‌ها و تئوری‌های غیرحقیقی و متوهمانه که تماما ناشی از عدم شناخت ماهیت انقلاب اسلامی و همین‌طور خوی استکباری آمریکا بود.
حالا و با این مقدمه می‌توان به انتخابات پیش رو که بزنگاه و نقطه عطف نگاه ملی است نگاهی تازه و دوباره کرد.
آنچه بیان شد و آنچه مردم در زندگی خود مدام با آن درگیرند، تنها یک روی سکه انتخابات است. یعنی قضاوت درباره وضع موجود و جواب آنها با یک گفتمان.
قابل تصور است پدری که چند فرزند بیکار در خانه دارد، پدری که چند ماه است شغلش را از دست داده، جوانی که با داشتن تحصیلات عالی، نمی‌تواند هیچ شغل آبرومندی برای خودش دست و پا کند، جوانی که به خاطر مشکلات معیشتی و اشتغال، نمی‌تواند به ازدواج فکر کند و ... نظرشان درباره گفتمان مسبب این وضع چیست. اما این تنها یک روی سکه انتخابات است!
اتفاقا همین قضاوت مردمی، می‌تواند برخی را به توهم بیندازد که حالا و در هنگامه «نه» مردم به یک گروه، لزوما «بله» آنها برای ماست! و این نقطه آغاز انحراف و خطر است.
نباید از نظر دور داشت که رویکرد نفی و سلب، یک روی سکه انتخابات است و بخش مهم‌تر آن، رویکرد ایجابی و گفتمانی ماجراست. این بخش است که مردم را به مشارکت فعال برای تعیین سرنوشتشان ترغیب می‌کند و متاسفانه بخش مغفول سیاست‌ورزی جریانات مطرح سیاسی کشور است. 
برای برافراشتن دوباره پرچم مجد و عظمت ایران اسلامی، بیش از قبیله‌گرایی کور سیاسی، بازخوانی مفاهیم اصیل و بلند انقلاب اسلامی -که عامل اصلی وحدت و انسجام ملت ایران در عرصه‌ها و لحظه‌های خطیر بوده- ضروری است.
این ضرورت مهم و اجتناب‌ناپذیر یگانه راه رهایی از شر قبایل سیاسی و کاسبانی است که هر از گاهی با نقش و ترفندی، خود را صدای مردم معرفی می‌کنند و با تقسیم غنایم بین خودشان، مردم را جا می‌گذارند. 
نمی‌توان انکار کرد که در هر نحله و جریان سیاسی وفادار به جمهوری اسلامی، انگیزه‌های خیرخواهانه‌ای هم وجود دارد اما نباید از نظر دور داشت که سال‌ها مشی و سعی برای تثبیت برخی جریانات در کشور و زاویه گرفتن‌های پی در پی با نسخه اصیل انقلاب از زمان دولت کارگزاران تاکنون، نسخه‌های دروغین و بی‌اثری را پیش روی مردم گذاشته و نسخه اصیل و نورانی انقلاب را که می‌تواند مشعل‌دار امید و هدایت برای جهان باشد، زیر آوار قبیله‌گرایی سیاسی دفن کرده است. همین اتفاق تکلیف را برای آحاد مردم و برای هر آنکه دغدغه انقلاب و مردم انقلابی را دارد، روشن می‌کند و این مهم را گوشزد می‌کند که نمی‌توان با رویگردانی از نسخه اصلی و دل خوش کردن به نسخه‌های تقلبی، با دل بستن به لبخند دشمن و با امید ترحم و گوشه چشم از سوی اصلی‌ترین منازع انقلاب اسلامی، راه به جایی برد و کیان انقلاب و ایران را حفظ کرد.
بالاخره باید به شفافیت هرچه تمام‌تر روشن شود که مردم آنگونه که تئوریسین‌های جریان اصلاحات می‌گفتند، «لشگر قابلمه به دست هستند» یا به زعم برخی مدعیان دیگر«قشر خاکستری(!) هستند و ماشین رای» یا نه، آنگونه که امام راحل می‌فرمود «ولی نعمتان انقلابند»!؟ هرکدام از این نگاه‌ها در عمل تبعاتی دارد و روی سرنوشت مردم اثر خاص خود را دارد. 
«نه » به تنهایی و بدون اینکه مردم بدانند باید به چه چیزی«بله» بگویند راهگشا نیست و کاری از پیش نمی‌برد. این خلاء گفتمانی باعث می‌شود اندک اندک سرو کله کاسبان سیاسی پیدا شود و مثلا همان جماعتی که در 20 دقیقه برجام را تصویب کردند، یک مرتبه نگران سرنوشت مردم شده،احساس تکلیف سیاسی کنند! همان‌ها که به ناکارآمد‌ترین افراد ممکن رای اعتماد دادند و آنها را چهارسال بر هستی مردم مسلط کردند، به ناگاه در پوستین دلسوزی و خیرخواهی ظاهر شده و علمدار مخالفت با وضع موجود شوند بی‌آنکه به روی مبارک خود بیاورند که با دست‌پخت خودشان ستیزه می‌کنند.
بدون هیچ تعارفی عده‌ای می‌کوشند اینگونه به جامعه القا شود که هشتاد میلیون ایرانی، از زایش و پرورش مردان مرد انقلابی عاجز و ناتوانند و ناچار به سبک مردمان عقیم، محدود به انتخاب چند مهره همیشگی عرصه سیاست هستند!
این درست برخلاف نسخه اصیل انقلاب و تاکیدات چندین و چندباره رهبر عزیز انقلاب است که رویش‌های انقلاب را با برکت، موثر و پیشرو‌تر از نسل‌های پیشین می‌داند و کسانی که دانسته یا ندانسته در این راه گام می‌زنند، در صدد ناامیدی جوانانی هستند که زیر پرچم انقلاب، بالیده و رشد کرده‌اند. 

حسین شمسیان

+ نوشته شـــده در شنبه 95/11/9ساعــت 7:57 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی جوانمردی زنده است (یادداشت میهمان) سالیانی مردم منت

.

حادثه پلاسکو| خبرگزاری های دنیا درباره حادثه پلاسکو چه گفتند؟ + تصاویر


سالیانی مردم منتظر ماندند همان‌گونه که در تبلیغات انتخاباتی شنیدند که گفته شد «آن‌قدر رونق اقتصادی ایجاد شود و درآمد سرشار در اختیار مردم قرار گیرد که دیگر به یارانه 45 هزار تومان نیاز نداشته باشند» محقق شود که نشد. اکنون نیز سالی است که خسته از وعده‌های سرخرمن گذشته، صبح‌ها چشم خود را به امید دیدن گشایش‌های پی‌در‌پی باز می‌کنند و روز را به شب می‌رسانند و منتظرند که از آن باغ سیب و گلابی برجام که توصیفش کرده‌اند ثمری به سبد ببرند که جدیداً گفته شد دیدن ثمرات، چشمان خاص بین می‌خواهد که دیگران همگی از آن بی‌بهره‌اند و این نیز فعلاً نشد که نشد و تنها مردم دیدند که عده‌ای دولتی برای دریافت یک هواپیما چنان در شور و شادی غرق شده‌اند و توصیفاتی می‌کنند که گویی این هواپیما با هوش و بازوی ایرانی و با حمایت دولت ساخته شده است. مسئولان چنان بر صندلی و جعبه هواپیما دست می‌کشیدند و دیواره‌اش را لمس می‌کردند و از بوی نوی آن می‌گفتند که گویی تاکنون ...، بماند.
بماند که تمام این ذوق و شوق‌های غیرطبیعی، در مقابل دیدگان متحیر مردم محترم و آبرودار ایران و نیز دشمنان مترصد و کینه‌دار انجام می‌شد. در میان سخنان کسانی از اهل شادی، مطالبی شنیده می‌شد که ایکاش گفته نمی‌شد و «خریدار حرفه‌ای شدن» مایه مباهات نمی‌شد. که اگر خریدار حرفه‌ای شدن افتخار بود، گذشتگانی بودند که حرفه‌ای‌ترین خریداران بودند و مردم به زودی سی و هشتمین سالگرد انقراضشان را جشن می‌گیرند و اکنون نیز دولت‌های دست خالی کوچک و فزرتی و محقری در گوشه و کنارمان هستند که سالیانه میلیون‌ها دلار و یورو تجهیزات خریداری می‌کنند و در مقابل هر دری که به روی فروشندگان می‌گشایند، دری از تولیدکنندگان و فکر و صنعت خود را تخته می‌کنند. تجهیز ناوگان هوایی کار نیکویی است به شرطی که عزت کارگر و مهندس ایرانی حفظ شود و به غیرت مردم برنخورد. 
کار نیکوتر از اینکه گفته شد آن است که به جای تأمین رفاه بیشتر برای عده‌ای از مردمان عزیزمان که مکنت استفاده از این‌گونه تسهیلات را دارند، به فکر عموم و اکثر مردمان عزیزی بود که برخلاف نجومی‌بگیران، هنوز یارانه 45 هزار تومانی، جزو درآمدهای اصلی و مؤثر آنان است. شاید بهتر می‌بود که به دور از هیاهو و شادی‌های تبلیغاتی، فکری برای تجهیز و ارتقای توان آتش‌نشانی یا هلال احمر می‌شد، تا کمبود امکانات این عزیزان که از جان مایه می‌گذارند، مایه طعن دشمنانِ رسوای ایران نشود. شاید بهتر می‌بود که علاج واقعه قبل از وقوع می‌شد نه آنکه چو فردا شود فکر فردا کنیم. به نظر می‌رسد رفع تهدیدات دائمی سوانح و اتفاقات مخربی که تهران و بسیاری از کلانشهرها را تهدید می‌کند، اولویت ویژه داشته باشد. ساختمان‌های فرسوده عمومی و خصوصی، هوای آلوده و مسموم، امکانات ضعیف مقابله با بحران‌ها، آسیب‌پذیری و خطر بالای بافت‌های فرسوده شهری، کم‌آبی و ... تهدیداتی نیست که بتوان آنها را نادیده گرفت.   
پنجشنبه گذشته بود که خبری ناگوار آرامش جامعه را گرفت و مردم را در نگرانی عمیق فرو برد و در کنار آن که سؤالات متعددی را در جامعه منتشر نمود. ساختمانی قدیمی که به گفته برخی قدیمی‌ترین نماد بناهای مدرن در ایران بود و سالیان سال به گونه‌ای محسوس تغییر کاربری داده بود و 14 بار اخطار گرفته بود با 600 واحد تجاری و موقعیتی حساس و مرکزی در شهر و ... در مدت چند ساعت، به تلی از سیمان و آهن و آوار تبدیل شد و علاوه بر میلیاردها تومان ضرر مالی مستقیم و غیرمستقیم به کسبه و مردم و بیت‌المال بنیاد مستضعفان و برای همان ساختمان و ساختمان‌های مجاور و خیابان‌های اطراف و ... و مشغول نمودن مدیران ارشد و بخشی از دولت و عمده‌ای از وقت رسانه‌ها و هزاران نفر نیرو و دستگاه و ماشین‌آلات صنعتی و ایجاد ترافیک گسترده و ... و ایجاد شوک و ضربه روحی در میان مردم کشور برای چندین روز متوالی و ... توانست جوانمردانی را از مردم بگیرد که هر کدامشان کیمیای دوران خود بودند.  
یک هفته است که از رشادت مردان روزگار می‌گذرد. آتش‌نشانانی که دوباره روح جوانمردی را در جامعه زنده کردند. کسانی که برای نجات مردم از عمر و آرزوهای خود گذشتند و به صف شهیدان و قهرمانان ملی پیوستند. نبود این پهلوانان اگرچه جانسوز است ولی رفتنشان همچو بودنشان مبارک بود وقتی که توانستند خواب غفلت و روزمرگی را از چشمانمان بگیرند. گویی مردم ایران دائماً باید در صحنه ارزش‌ها بمانند که این‌گونه پی‌در‌پی پیک جوانمردی و مروت به سویشان می‌آید که سستی‌شان را گیرد. این دلاوران که پیام‌آور اخلاق و معرفتند رسالتشان به‌غیر از نجات انسان‌ها از مرگ، زنده نگه داشتن ارزش‌ها و همان روحیه جوانمردی است که در آغاز آمد. مردم ایران به مرور می‌بینند که هر صنفی از آنان الگوهایی دارد که اخلاق جامعه را زنده نگه می‌دارد و شمع عاشقی را در میان مردمان روشن نگه می‌دارد و عطر زندگی می‌پراکند.  
 این آتش‌نشانان، قهرمان ملی‌اند همان‌گونه که شهدای انقلاب و دفاع مقدس و مدافع حرم و دانشمندان هسته‌ای و مهندسانی که نام ایران را پس از آنکه اتم را شکافتند و در نانو ثبت کردند، به فضا بردند قهرمانند. اینان مایه مباهاتند همان‌گونه که جنگلبانان شهید و گمنام و مرزداران غیور و شهید مایه افتخارند. ایران، این باغ و گنج پر از گل و گوهر که سرافراز تاریخ بوده و هست و ان‌شاء‌الله خواهد ماند باید پرچمدار اخلاق و فضیلت و ادب در جهان باشد و سرمشق تمام آنانکه بزرگی می‌خواهند. و این مردم مدیرانی می‌خواهند که قبل از اداره کردن امور، مسئول باشند و پاسخگو و مسئولیت‌پذیر. پاکدست باشند و در مقابل ناپاکی، قاطع و بی‌اغماض. کسانی می‌خواهند که کامل‌کننده افتخارات و تمام کننده فضائل و پاسبان حرمت و عزتشان باشند. تقویت‌کننده اراده‌شان باشند و حافظ دستاوردشان و متکی به محصول فکر و بازوی جوانان وطن.
هفت روز از حادثه عبرت‌آموز فرو ریختن ساختمان پلاسکو می‌گذرد. و عبرت بسیار است اگر عبرت گیرنده‌ای باشد. اگر این اتفاقی که اکنون تهران را متأثر خود کرده است، خدای نخواسته در یک بازه زمانی در چند نقطه تهران بوجود می‌آمد تکلیف چه می‌شد؟ وقتی که ایران بر کمربند زلزله نشسته است، می‌توان ایمن‌سازی را این‌گونه که به شوخی گرفته شده است، جدی نگرفت و به آمارهای کاغذی و ساختگی دلخوش بود؟ آیا می‌توان در ساخت و سازها، نوسازی و مقاوم‌سازی بافت‌ها و بناهای فرسوده، تعریض خیابان‌ها، تمرکز‌زدایی از تهران و مرکز، برخورد با اهمال‌کاری‌ها، چشم‌پوشی از تخلفات و عوض کردن قوانین شهرسازی با پرداخت جریمه‌ها به جای قلع و اصلاح بنا، آن‌گونه که الان سهل‌انگاری می‌شود، بی‌خیال بود؟ آیا وقت آن نرسیده است که در آموزش، فرهنگ‌سازی و ترویج روحیه جمعی و احساس مسئولیت اجتماعی در مردم برای برخورد با حوادث مشابه پلاسکو و ... آن‌گونه که شایسته است جدی بود و دلسوزانه عمل نمود؟ 
به نظر می‌رسد با فروریختن پلاسکو باید قالب‌های فکری و فرسوده‌ای که مانع انجام صحیح و وجدانی کارها و امور می‌شود نیز فرو ریزد و این حادثه تلخ، خواب شیرین را پریشان کند و مسئولان را به اتحاد و چاره‌اندیشی مدبرانه، صادقانه و به دور از ملاحظات تبلیغاتی برساند و به جای ایجاد و ترویج دغدغه‌های لوکس و وارداتی، حس انجام امور زیربنایی را در مسئولان ایجاد نماید. عبرت دیگر آن است که در این اتفاق ناگوار، انتظار بود که در مقابل تأثر ساده‌دلانه برخی که در جریان انفجارات و اتفاقات پاریس و لندن، شمع در دست گرفتند و گرد هم جمع شدند و یا روزنامه دولتی را سوگوار نمایاندند، کسانی از آنها نیز با مردم ایران همدردی می‌کردند و تجمعی می‌نمودند و شمعی می‌افروختند. از کدخدای باهوشی که زمانی به فارسی پیام نوروزی می‌داد و کری بازیگوشی که در جریان مذاکرات برای تسلیت وفات مادر رئیس‌جمهور به اتاق ایران آمده بود و 1+5 و خانم موگرینی و ... که جوانمردی و خیری نرسید.  

محمد هادی صحرایی 

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 95/11/7ساعــت 8:37 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی سخنگوی قوه قضاییه گفت: دانیال زاده دستگیر شده و تحقیق
سخنگوی قوه قضاییه گفت: دانیال زاده دستگیر شده و تحقیقات از وی در مرحله انجام است ضمن اینکه ارتباط وی با حسین فریدون هم کاملاً مشهود است ولی نحوه این ارتباط و اقدامات آنها مشخص نیست و باید منتظر نتیجه تحقیقات این پرونده باشیم.
سخنگوی قوه قضاییه گفت: دانیال زاده دستگیر شده و تحقیقات از وی در مرحله انجام است ضمن اینکه ارتباط وی با حسین فریدون هم کاملاً مشهود است ولی نحوه این ارتباط و اقدامات آنها مشخص نیست و باید منتظر نتیجه تحقیقات این پرونده باشیم.

گروه سیاسی-رجانیوز: محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه در صد و هفتمین نشست خبری خود با اصحاب رسانه در مورد آخرین وضعیت  بررسی فیش‌های حقوق‌های نجومی اظهار داشت: قرار بود که دولت اگر به موارد تخلف فیش‌های حقوقی رسید به قوه قضاییه اعلام کند که تاکنون این امر صورت نگرفته، لابد احتمالاً به تخلفی نرسیده‌اند ضمن اینکه دیوان محاسبات هم تاکنون چیزی را به ما مبنی بر فیش‌های نجومی ارسال نکرده ، اما از زمانی که قوه قضاییه به این موضوع ورود پیدا کرده توانسته‌ایم برخی اقدامات را انجام دهیم.

 

به گزارش رجانیوز، وی در مورد این اقدامات افزود: تاکنون بیش از 70 نفر احضار شده‌اند که این احضارها براساس اطلاعات اعلامی از سوی سازمان بازرسی کل کشور و سپاه بوده است. البته هر مواردی که احساس کرده را بررسی خواهیم کرد و قطعاً جرم‌های رخ داده را پیگیری می‌کنیم.

 

سخنگوی قوه قضاییه گفت: بازپرس فیش‌های نجومی مشخص شده و تمامی پرونده‌های در دست وی بجز این فیش‌های نجومی را گرفته‌ایم تا این بازپرس تمرکز لازم را داشته باشد ضمن اینکه با تمامی وزرا هم صحبت کرده‌ایم و امیدواریم تا روند بررسی فیش‌های نجومی با شتاب بیشتری صورت گیرد.

 

اژه‌ای در ادامه این نشست خبری در مورد دستگیری رسول دانیال‌زاده و اتهاماتش و ادعاهای برخی نمایندگان مجلس مبنی بر ارتباط وی با حسین فریدون گفت: من شخصاً موافق بوده و هستم که برخی متهمین به صورت علنی محاکمه شوند و رسانه‌ها هم اجازه انتشار عکس، اتهامات وی و جزئیات دادگاه باشند.

 

اژه‌ای افزود: چرا وقتی سارقی که چند سابقه دارد نباید چهره او را نشان دهیم و یا فردی که چند هزار میلیارد تومان بدهی دارد چهره‌اش به جامعه نشان داده نشود ولی ما براساس قانون موظف به انجام این کار نیستیم و خود را تابع قانون می‌دانیم.

اژه‌ای در همین راستا اظهارداشت: شخصی که شما نام بردید دستگیر شده و تحقیقات از وی در مرحله انجام است ضمن اینکه ارتباط وی با حسین فریدون هم کاملاً مشهود است ولی هم‌اکنون نحوه این ارتباط و اقدامات آنها مشخص نیست و باید منتظر نتیجه تحقیقات این پرونده  باشیم.

بر همین اساس چندی قبل رجانیوز در گزارشی به نحوه فعالیتهای دانیال زاده پرداخته و از ارتباطات وی جهت دریافت تسهیلات کلان و  ساخت و ساز برج های لوکس در خارج و داخل کشور از جمله برج معروف در کامرانیه تهران پرده برداشته بود( اینجا بخوانید) .

ر.د  یکی از ابر بدهکاران بانکی است. او از دست پرورده های ر.ص بوده و از تکنیک های او یعنی ایجاد کارخانه ای کوچک به عنوان ویترین فعالیتها برای اخذ تسهیلات نجومی است.
 
یکی دیگر از تکنیک های این دو مفسد اقتصادی نیز  پرداخت رشوه به مدیران شعب بانکی جهت همراهی در ارائه تسهیلات بوده که حداقل منفعت آن عدم شکایت بانک از بدهکار است! 
 
این بدهکار بانکی در دهه هفتاد بیشتر تمرکز خود را بر شعبه فردوسی بانک ملی گذاشت. اخذ وام و ال سی های کلان به اسم کارخانه نورد سمنان که در اغلب موارد با تخلف در اسناد و محل مصرف همراه بود، رشد سریع مالی او را رقم زد. حمایت مالی از برخی مدیران بانکی و سرویس گرفتن در تسهیلات بانکی شگرد وی بوده  است. شگردی که تنها معوقات او به بانک ملی را از سقف 3000 میلیارد تومان گذرانده است! او با این ترفند منابع لازم برای خرید فولاد کاویان و مجتمع فولاد گیلان بدست آورد و علاوه بر آن املاک و برجهای عظیمی در داخل و خارج بهم زد.
 
ر.د  بخش عمده تسهیلات بانکی را صرف برج سازی در داخل و خارج کشور کرده که از جمله آن برجهای فوق سلطنتی در کامرانیه تهران است! 
این برج در زمینی با مساحت بیش از 7000 متر ساخته شده و 65 واحد مسکونی آن که در 15 طبقه طراحی شده 47 هزار متر زیربنا داشته و دارای 1000 متر واحد تجاری و 14 هزار متر فضای تفریحی و مشاعات است. پنت هاوس 926 متری این برج نیز به قیمت 23 میلیارد تومان فروخته شده است.
واحد های مسکونی این برج حتی از بهترین هتل های پنج ستاره کشور نیز زیباتر و مجهزتر است به طوری که نور، صدا و موسیقی در همه واحدهای این برج با سیستم هوشمند کنترل می شود و مبلمان های لوکس و آشپزخانه های مجهز به اجاق گاز، فر، مایکروفر، کافی میکر و ماشین ظرفشویی از بهترین برندهای کشور آلمان در همه 65 واحد آن وجود دارد.
 
برخی از اخبار حکایت از آن دارد که این بدهکار بانکی اسپانسر بزرگ ستادی بوده است که به تازگی کمک های بابک زنجانی به آن توسط رئیس قوه قضائیه رسانه‌ای شد.
 
این خدمات در انتخابات 92 و 94  صورت گرفته و البته در ازای خدمات، از امتیاز دریافت تسهیلات سفارشی برادر یکی از مقامات دولتی هم بهره مند شده است. او در دولت تدبیر مشمول گشایش اقتصادی شد و از بانکهای تحت سلطه یک باند خاص تسهیلات کلان دریافت کرد و البته  پورسانت این تسهیلات را نیز به خوبی به این برادر پرحاشیه پرداخت کرده است. پورسانتی که شناسایی گوشه ای از آن توسط دستگاه نظارتی بزودی پای وی را به ندامتگاه سایر مفسدین اقتصادی خواهد گشود.

+ نوشته شـــده در سه شنبه 95/11/5ساعــت 8:54 صبح تــوسط عباس | نظر