بنا به اعلام ویکیلیکس این اسناد پیامهای محرمانهای را شامل میشوند که از سفارتخانههای عربستان سعودی در سرتاسر دنیا مخابره شده است.
به دنبال انتشار اسناد محرمانه وزارت خارجه سعودی توسط ویکیلیکس دولت عربستان این پایگاه اینترنتی را فیلتر کرده و به شهروندان این کشور هشدار داد که به سایت های منتشر کننده اسناد فوق مراجعه نکنند!
وزارت خارجه عربستان سعودی به جای پاسخ و یا هرگونه واکنشی نسبت به محتوای اسناد منتشر شده شهروندان خود را از ورود به هر وبگاه خبری به منظور آگاهی از اسناد افشا شده توسط ویکیلیکس برحذر داشت.
یکی از سندهای منتشر شده ویکیلیکس نشان میدهد که سفارت عربستان سعودی در لندن هزینه تحصیل پسر عطا الله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات و از فعالان فتنه 88 را تامین کرده
است .
این سند به تاریخ10 اکتبر سال 2011 میلادی نشان می دهد که به درخواست عطاالله مهاجرانی این بورس تحصیلی در مقطع دکترا برای پسر وی توسط سفارت عربستان تامین شده است.
بر اساس سند منتشر شده ویکی لیکس سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از 12 هزار پوندی برای هرسال تحصیلی(4 سال_از 2011 تا2015) و مبلغی بالغ بر 4256 پوند برای هزینههای زندگی آقازاده مهاجرانی را تامین میکند.
سند محرمانه از سفر فائزه هاشمی به ریاض
در یکی از اسناد منتشر شده ویکی لیکس با عنوان «زیبای صورتی» به سفر فائزه هاشمی رفسنجانی برای شرکت در ضیافت شامی در ریاض پرداخته شده است.
این سند در رده اسناد محرمانه ویکی لیکس قرار دارد و مربوط به سال 1999است.
در بخشی از این سند آمده است: فائزه رفسنجانی، دختر رئیس جمهور سابق ایران، به عنوان معاون رئیس کمیته ملی المپیک ایران ... در ضیافت خصوصی شام در ریاض در تاریخ 13 ژوئن، که توسط همسر ولیعهد تدارک دیده شده بود، او به مدت 30 دقیقه برای میزبانان سخنرانی کرد آن هم درحالی که تغییرات فائزه، او را غیرقابل شناسایی ساخته بود. او با کت و شلوار ملروز و مویی کوتاه در این مراسم حاضر شده بود.
آل سعود به دنبال تفرقه
میان شیعیان و اهل سنت عراق
بر اساس سند دیگر منتشر شده از سوی ویکی لیکس آل سعود با تلاش جهت ایجاد تفرقه میان اهل سنت و شیعیان عراق درصدد بوده است اهل سنت این کشور را علیه دولت نوری مالکی تحریک کند.
بر اساس گزارش تسنیم در اسناد جدیدی که پایگاه افشاگر ویکیلیکس از وزارت خارجه سعودی منتشر کرده، آمده است: در مورد وضع عراق حمایت کامل از جریانهای سنی تأثیرگذار و رهبران ملی که موضعی مخالف با طرح طایفهای نوری المالکی دارند میتواند مفید باشد.
ایران و حزبالله
محور مکاتبات وزارت خارجه عربستان
روزنامه لبنانی الاخبار نیز در گزارشی در باره این اسناد تاکید کرد: ایران و حزبالله لبنان در کانون مکاتبات دیپلماتیک سری سعودیها قرار داشته است.
بر اساس این گزارش «آل سعود برای تحقق اهداف و برنامههای خود سیاست مهار و بیطرفسازی رسانهها و سیاستمداران از طریق خریدن، وسوسه، جذب و یا تهدید کردن و باجگیری را در دستور کار قرار داده بود.»
الاخبار افزوده است: نامههایی که ویکی لیکس منتشر کرده نشان میدهد رژیم سعودی درصدد سیطره بر رسانهها و ایجاد ترس و خوف در میان مخالفان و حتی همراهان خود است و این موضوع شایعه و اتهام نیست.
بر این اساس سعودیها تلاش میکنند تا رسانهها و اصحاب رسانه و نویسندگان را تحت کنترل درآورده، آنها را مهار کرده و به زرادخانه رسانهای سعودی ملحق کنند.
زیر نظر گرفتن مخالفان بحرینی
در انگلیس توسط سعودی
همچنین یکی از اسناد منتشر شده در پایگاه اینترنتی ویکی لیکس از تلگرامهای سری سفارت عربستان سعودی در لندن به وزارت امور خارجه این کشور نشان میدهد این سفارتخانه فعالیت مخالفان بحرینی در انگلیس را زیر نظر دارد.
به گزارش «البحرین الیوم» ، بر اساس این سند، محمد بن نواف بن عبدالعزیز آل سعود سفیر عربستان در لندن گزارشهایی را درباره فعالیت مخالفان بحرینی مقیم لندن برای وزارت امور خارجه این کشور ارسال میکند.
یکی از این اسناد به فعالیت علی مشیمع و موسی عبدعلی دو مخالف بحرینی مقیم لندن میپردازد. سفیر عربستان در تلگرام خود مدعی شد علی مشیمع با حزب الله و دیگر گروههای «افراطی شیعه» در ارتباط است.
سفیر سعودی همچنین ادعای ارتباط موسی عبدعلی با گروههای تروریستی مخالف نظام بحرین را مطرح میکند.
بر اساس یک سند دیگر « پایگاه اینترنتی ویکیلیکس فاش کرد که قطر برای شکست انتخابات ریاست جمهوری در یمن و انتقال قدرت به منصور هادی 250 میلیون دلار هزینه کرده است.»
276 هزار سند جدید از هک شدن سونی
ویکیلیکس اسناد جدیدی را در وبسایت خود منتشر کرده است که حاوی اطلاعات حساسی در خصوص هکشدن شرکت سونی پیکچرز است.
به گزارش تسنیم به نقل از اسپاتنیک، ویکی لیکس بیش از 276394 سند جدید در خصوص حمله هکری به شرکت سونی پیکچرز را منتشر کرده است.
اسناد جدید مربوط به هک شرکت سونی پیکچرز همراه با اسناد قبلی که در ماه آوریل منتشر شده بود، در وبسایت ویکی لیکس قابل دسترس است.
ویکی لیکس اعلام کرده است که انتشار این اسناد منافع عمومی دارد چرا که سونی شرکت بزرگی است که با کاخ سفید مرتبط بوده و قادر است بر قوانین و سیاستها تأثیر بگذارد. شرکت سونی همچنین با مجتمعهای صنعتی نظامی آمریکا نیز در ارتباط است.
سونی پیکچرز بخشی از شرکت بزرگ سونی مستقر در ژاپن است که نوامبر سال گذشته با حمله هکری روبهرو شد. بخش زیادی از شبکههای رایانهای شرکت سونی در پی این حمله از کار افتاد و هکرها توانستند به اطلاعات حساسی دست پیدا کنند.
در حالی که کاخ سفید کره شمالی را مسئول اصلی حمله هکری به سونی پیکچرز اعلام کرده است ولی پیونگیانگ این اتهامات را رد کرده و در مقابل خواستار همکاری واشنگتن برای تحقیق در خصوص این مسئله شده است.
شناسه خبر: 327246
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا، ، در مراسم تجلیل از خانواده شهدای هسته ای کشور که با حضور سردار نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین در مجتمع آیه های مشهد برگزار شد، از گزاره برگ مردمی ملت ایران ( فکت شیت) برای مذاکرات هسته ای که خطاب به مردم جهان و تیم مذاکره کننده است، رونمایی شد.
متن این بیانیه به شرح ذیل می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
تعالی و پیشرفت کشور در سایه ی اسلام و تامین امنیت ، رفاه و آسایش مردم از اهداف همیشگی نظام اسلامی است.
همه می دانیم که امروزه پیشرفت کشور ها در ابعاد مختلف و تامین رفاه مردم از جمله در تولید انرژی پاک و سالم،افزایش محصولات کشاورزی، رقابت پذیری تولیدات صنعتی، درمان بیماری های صعب العلاج، توسعه سلامت و بهداشت و دستیابی به علوم و فناوری های نو
و ... مستلزم در اختیارداشتن فناوری هسته ای است.
ملت ایران با هوشمندی این نیاز را درک کرد . نخبگان و دانشمندان زیادی دست بکار شدند و با وجود تمامی تحریم های علمی و فنی و اقتصادی با خون دل های فراوان ، هزینه های زیادو تقدیم شهدایی بسیار ارزشمند بالاخره به این فناوری دست یافتیم.
مستکبران حسود و تمامیت خواه که نمی توانند پیشرفت ملت ها را ببینند در صدد سنگ اندازی برآمدند و اقدامات ظالمانه ای را علیه ملت ایران تدارک دیدند تا راه را بر پیشرفت ما ببندند. صدور قطعنامه های مکرر ، اعمال تحریم های غیر قانونی و ترور دانشمندان هسته ای از جمله این مظالم است.
رهبری هوشیار و حکیم انقلاب اسلامی با نرمش قهرمانانه برای اتمام حجت به دشمنان و از بین بردن بهانه های آنان مسیر مذاکره را گشودند . اما 12 سال مذاکره و گفتگو و باز گذاشتن درب مراکز هسته ای به روی انواع نظارت ها و کنترل ها و دادن انواع امتیازات تا کنون ثابت کرده است که دشمن به دنبال حل مسأله نیست و اهداف دیگری در سرمی پروراند.
عهدشکنی های مکرر آمریکا در طول مذاکرات هسته ای بویژه طی دوسال گذشته همچنین در قرارداد الجزایر، در مذاکرات مربوط به افغانستان و عراق و معاهدات آمریکا با دیگر کشورها مثل لیبی، کره شمالی تعهدات تجاری با چین و حتی قرارداد سالت 2 با روسیه ثابت می کند.همانگونه که بارها و بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی، رئیس محترم جمهور و وزیرخارجه رسماً اعلام کرده اند آمریکا عهد شکن و کاملاً غیر قابل اعتماد است.
آنها حتی در مذاکرات اخیر هم نارو زدند و با وجود اینکه هیئت ایرانی با صرفنظر کردن از بعضی حقوق امتیازات مهمی را به آنها داد، آن نمک نشناس ها با انتشار گزاره برگ آمریکایی زیر همه توافقات زدند و همانطور که وزیر خارجه ایران گفت : فکت شیت آمریکایی دروغ است.
این واقعیت های غیر قابل انکار ایجاب می کند که همیشه مراقب حیله ی آمریکای عهد شکن باشیم. آنها بارها نشان داده اند که اگر در قراردادی امتیازات را بدهیم و دریافت امتیازات متقابل را به شرط و شروط و یا زمان آینده موکول کنیم.قطعاً زیر تعهد خود خواهند زد لذا تنها راه اطمینان بخش این است که تبادل امتیازات بین طرفین همزمان باشد و به آینده و شرط و شروط موکول نشود.
در همین ارتباط و برای اطمینان از نتایج مذاکرات ما وظیفه خودمان می دانیم که گزاره برگ ملی خود را در مقابل گذاره برگ جعلی آمریکا منتشر کنیم تا همه ی مردم جهان واقعیت را بدانند و معلوم باشد که اگر مذاکرات به نتیجه نرسید مقصر آمریکاست.
ما ملت ایران با تأسی به رهبر حکیم خود و با تاکید بر مواضع صریح دیگر مقامات عالی کشور با انتشار این گزاره برگ ملی شرط هرگونه توافق هسته ای را رعایت اصول زیر میدانیم:
اصل یک: تمام تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران باید یکجا و هم زمان با امضاء توافقنامه کاملاً لغو(نه تعلیق)شود.
اصل دوم: دستاورد های هسته ای در حد نیازهای واقعی کشور باید حفظ و تقویت شود.
اصل سوم: هیچ مانعی برای استمرار تحقیقات و پیشرفت های علمی و فنی در امور هسته ای و هیچ محدودیتی برای دانشمندان مربوط وجود نداشته باشد.
اصل چهارم: هیچ نظارتی فراتر از مقررات و عرف بین المللی اعمال نشود.
اصل پنجم:هیچ گونه نظارت و اعمال محدودیت بر نیروهای مسلح و مراکز نظامی و امنیتی پذیرفته نیست.
اصل ششم: توافق هسته ای باید بازگشت پذیر باشد و در صورت نقض عهد دشمن ما هم بتوانیم به شرایط قبل از توافق برگردیم.
ما اعلام می داریم منافع و عزت کشور و شش اصل فوق باید در توافقنامه هسته ای رعایت شود وگرنه مصداق توافق بد است و یک قرارداد تحمیلی، استعماری و غیرقانونی و نامشروع است و هیچ کس از طرف ملت ایران اجازه امضای قراردادی بدون رعایت اصول 6 گانه فوق را ندارد.
بسمه تعالی
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا، ، در مراسم تجلیل از خانواده شهدای هسته ای کشور که با حضور سردار نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین در مجتمع آیه های مشهد برگزار شد، از گزاره برگ مردمی ملت ایران ( فکت شیت) برای مذاکرات هسته ای که خطاب به مردم جهان و تیم مذاکره کننده است، رونمایی شد.
متن این بیانیه به شرح ذیل می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
تعالی و پیشرفت کشور در سایه ی اسلام و تامین امنیت ، رفاه و آسایش مردم از اهداف همیشگی نظام اسلامی است.
همه می دانیم که امروزه پیشرفت کشور ها در ابعاد مختلف و تامین رفاه مردم از جمله در تولید انرژی پاک و سالم،افزایش محصولات کشاورزی، رقابت پذیری تولیدات صنعتی، درمان بیماری های صعب العلاج، توسعه سلامت و بهداشت و دستیابی به علوم و فناوری های نو
و ... مستلزم در اختیارداشتن فناوری هسته ای است.
ملت ایران با هوشمندی این نیاز را درک کرد . نخبگان و دانشمندان زیادی دست بکار شدند و با وجود تمامی تحریم های علمی و فنی و اقتصادی با خون دل های فراوان ، هزینه های زیادو تقدیم شهدایی بسیار ارزشمند بالاخره به این فناوری دست یافتیم.
مستکبران حسود و تمامیت خواه که نمی توانند پیشرفت ملت ها را ببینند در صدد سنگ اندازی برآمدند و اقدامات ظالمانه ای را علیه ملت ایران تدارک دیدند تا راه را بر پیشرفت ما ببندند. صدور قطعنامه های مکرر ، اعمال تحریم های غیر قانونی و ترور دانشمندان هسته ای از جمله این مظالم است.
رهبری هوشیار و حکیم انقلاب اسلامی با نرمش قهرمانانه برای اتمام حجت به دشمنان و از بین بردن بهانه های آنان مسیر مذاکره را گشودند . اما 12 سال مذاکره و گفتگو و باز گذاشتن درب مراکز هسته ای به روی انواع نظارت ها و کنترل ها و دادن انواع امتیازات تا کنون ثابت کرده است که دشمن به دنبال حل مسأله نیست و اهداف دیگری در سرمی پروراند.
عهدشکنی های مکرر آمریکا در طول مذاکرات هسته ای بویژه طی دوسال گذشته همچنین در قرارداد الجزایر، در مذاکرات مربوط به افغانستان و عراق و معاهدات آمریکا با دیگر کشورها مثل لیبی، کره شمالی تعهدات تجاری با چین و حتی قرارداد سالت 2 با روسیه ثابت می کند.همانگونه که بارها و بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی، رئیس محترم جمهور و وزیرخارجه رسماً اعلام کرده اند آمریکا عهد شکن و کاملاً غیر قابل اعتماد است.
آنها حتی در مذاکرات اخیر هم نارو زدند و با وجود اینکه هیئت ایرانی با صرفنظر کردن از بعضی حقوق امتیازات مهمی را به آنها داد، آن نمک نشناس ها با انتشار گزاره برگ آمریکایی زیر همه توافقات زدند و همانطور که وزیر خارجه ایران گفت : فکت شیت آمریکایی دروغ است.
این واقعیت های غیر قابل انکار ایجاب می کند که همیشه مراقب حیله ی آمریکای عهد شکن باشیم. آنها بارها نشان داده اند که اگر در قراردادی امتیازات را بدهیم و دریافت امتیازات متقابل را به شرط و شروط و یا زمان آینده موکول کنیم.قطعاً زیر تعهد خود خواهند زد لذا تنها راه اطمینان بخش این است که تبادل امتیازات بین طرفین همزمان باشد و به آینده و شرط و شروط موکول نشود.
در همین ارتباط و برای اطمینان از نتایج مذاکرات ما وظیفه خودمان می دانیم که گزاره برگ ملی خود را در مقابل گذاره برگ جعلی آمریکا منتشر کنیم تا همه ی مردم جهان واقعیت را بدانند و معلوم باشد که اگر مذاکرات به نتیجه نرسید مقصر آمریکاست.
ما ملت ایران با تأسی به رهبر حکیم خود و با تاکید بر مواضع صریح دیگر مقامات عالی کشور با انتشار این گزاره برگ ملی شرط هرگونه توافق هسته ای را رعایت اصول زیر میدانیم:
اصل یک: تمام تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران باید یکجا و هم زمان با امضاء توافقنامه کاملاً لغو(نه تعلیق)شود.
اصل دوم: دستاورد های هسته ای در حد نیازهای واقعی کشور باید حفظ و تقویت شود.
اصل سوم: هیچ مانعی برای استمرار تحقیقات و پیشرفت های علمی و فنی در امور هسته ای و هیچ محدودیتی برای دانشمندان مربوط وجود نداشته باشد.
اصل چهارم: هیچ نظارتی فراتر از مقررات و عرف بین المللی اعمال نشود.
اصل پنجم:هیچ گونه نظارت و اعمال محدودیت بر نیروهای مسلح و مراکز نظامی و امنیتی پذیرفته نیست.
اصل ششم: توافق هسته ای باید بازگشت پذیر باشد و در صورت نقض عهد دشمن ما هم بتوانیم به شرایط قبل از توافق برگردیم.
ما اعلام می داریم منافع و عزت کشور و شش اصل فوق باید در توافقنامه هسته ای رعایت شود وگرنه مصداق توافق بد است و یک قرارداد تحمیلی، استعماری و غیرقانونی و نامشروع است و هیچ کس از طرف ملت ایران اجازه امضای قراردادی بدون رعایت اصول 6 گانه فوق را ندارد.
بسمه تعالی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بسیج کارگری کشور، 10000 کارگر عرصه صنعت و تولید استان کرمان با امضای طوماری حمایت خود را از گزاره برگ ملی هستهای اعلام کردند.
کارگران کرمانی با امضای این طومار از مذاکره کنندگان ایرانی خواستند به حداقل خواسته های این قشر زحمتکش که در گزاره برگ ملی هسته ای ذکر شده توجه نموده و به کمتر از این رضایت ندهند.
در متن این طومار آمده است:
ما ملت ایران با تأسی به رهبر حکیم خود و با تاکید بر مواضع صریح دیگر مقامات عالی کشور با انتشار این گزاره برگ ملی شرط هر گونه توافق هسته ای را رعایت اصول زیر می دانیم:
اصل یک: تمام تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران باید یکجا و هم زمان با امضای توافقنامه کاملاً لغو (نه تعلیق) شود.
اصل دوم: دستاوردهای هسته ای در حد نیازهای واقعی کشور باید حفظ شود.
اصل سوم: هیچ مانعی برای استمرار تحقیقات و پیشرفت های علمی و فنی در امور هسته ای و دانشمندان مربوط وجود نداشته باشد.
اصل چهارم: نظارت ها و بازرسی ها در حد متعارف بین المللی باشد و هیچ نظارتی فراتر از مقررات و عرف بین المللی اعمال نشود.
اصل پنجم: هیچ گونه نظارت و اعمال محدودیت بر نیروهای مسلح پذیرفته نیست.
اصل ششم: توافق هسته ای باید بازگشت پذیر باشد تا در صورت نقض عهد دشمن ما هم بتوانیم به شرایط قبل از توافق برگردیم.
ما اعلام می داریم منافع و عزت کشور و شش اصل فوق باید در توافقنامه هسته ای رعایت شود و گرنه مصداق توافق بد است و یک قرارداد تحمیلی، استعماری و غیرقانونی و نامشروع است و هیچ کس از طرف ملت ایران اجازه امضای قراردادی بدون رعایت اصول شش گانه فوق را ندارد.
خون هایی که به خاطر لجاجت مجمع روحانیون ریخته شد/ بازداشت 5 عضو خاندان هاشمی در خیابان/ موشه یلعون: موسوی و همسرش روح جدیدی به آزادی بخشیده اند
بسمه تعالی
مگر قرار بود تشییع شهدا چیزی غیر از یک میتینگ سیاسی باشد!؟/یکبار دست غواصان را بستند؛ اینبار دهان غواصها را نبندید تا پیامشان را بشنوید
1- چند سال قبل در گرماگرم یک مناظره وقتی سخن از درسآموز بودن قیام عاشورا به میان آمد و بر ضرورت الگو گرفتن از مقاومت سالارشهیدان تاکید شد، طرف مقابل به اعتراض گفت: چرا از ماجرای عاشورا که به سوگواری برای شهدای کربلا اختصاص دارد استفاده ابزاری میشود؟ و چرا عاشورای حسینی(ع) را سیاسی میکنید؟! به ایشان گفته شد، مگر حضرت اباعبدالله علیهالسلام و یارانش در تصادف اتومبیل و یا سانحه سیل و زلزله کشته شدهاند؟! سیاست به مفهوم واقعی آن، اداره امور جامعه است و از این روی نمیتواند بیرون از دایره وظایف و تکالیف یک مسلمان باشد. مخصوصا، حضرت امام حسین(ع) که امام مسلمین بودهاند. بنیامیه برای پیشگیری از حاکمیت سیدالشهدا(ع) که عدالتپرور و در تضاد با حاکمیت ظالمانه و اشرافی آنان بود، آن حضرت را به شهادت رساندند. بنابراین اگر در عزای آن بزرگوار بر ضرورت مبارزه با سلطهگران تأکید نشود و از نیاز به حاکمیت اسلام که خواسته آن حضرت بود، سخنی به میان نیاید، مراسم و مجالس سوگواری و عزاداری آن امام مظلوم و شهید، آنگونه که باید، برپا نشده است.
2- روز سهشنبه هفته گذشته و به دنبال حماسه کمنظیری که در تشییع پیکرهای مطهر 270 شهید غواص و گمنام خلق شد، یک جریان سیاسی که متاسفانه برخی از کرسیهای مسئولیت نظام را در اختیار دارد، به جای همدلی و همزبانی با تودههای عظیم مردم و افتخار به برخورداری از یک ملت هوشیار و مقاوم، زبان به گلایه گشود که چرا مراسم تشییع پیکر شهدا به «میتینگ سیاسی»! تبدیل شده و کسانی تلاش کرده بودند پیام شهدا را به نفع یک جریان سیاسی خاص مصادره کنند! طیف مورد اشاره که اندک و کمشمار نیز هستند ولی از یکسو، برخی مناصب دولتی را برعهده دارند و از سوی دیگر علاوه بر رسانههای فراوان داخلی، از حمایت گسترده رسانهها و محافل بیگانه نیز برخوردارند، در گلایه و اعتراض به تشییع باشکوه یاد شده آورده بودند؛
«هنوز مردم در راه معراج شهدا بودند که آنها که هیچ نسبتی با شهیدان ندارند، شروع به نفرتپراکنی و عقدهگشایی کردند و کینهها و بغضهایشان دوباره سر باز کرد»... و توضیح ندادند که کینه و نفرت آن روز علیه چهکسانی و در مخالفت با کدام مراکز قدرت سر باز کرده بود؟!
دیگری که بر کرسی معاونت رئیسجمهور تکیه زده است، با نوشتن یکمتن - و به قول خودش دلنوشته- در فضای مجازی، آورده بود؛
«ای کاش شهدا توسط عدهای مصادره به مطلوب نمیشدند، در هیچ جای دنیا، با این سرمایهها چنین نمیکنند. امشب بارها از خودم سؤال کردم که آیا شهدا و خانوادههایشان راضی هستند که دستمایه تسویهحسابهای سیاسی شوند»؟! این معاون محترم رئیسجمهور توضیح نداده بود که «تسویهحساب سیاسی» با چه کسانی؟!
دیگری که او نیز از منصب و مسئولیتی در دولت محترم برخوردار است نوشته بود «ای کاش عدهای، حداقل با تشییع این پیکرهای مطهر کاسبی نمیکردند»!...
یک مقام دولتی دیگر گلایه کرده و گفته بود که «برگزاری میتینگ سیاسی در سایه نام بلند پاکترین فرزندان این مرز و بوم، نه گام زدن در صراط مستقیم، که پیمودن راه نفاق و خیانت به آمال این شهیدان همیشه مظلوم تاریخ است»!
و اظهارنظرهای مشابه دیگری از همین دست.
3- حالا باید از طیف یاد شده که لکه ننگ همسویی با دشمنان این مرز و بوم در فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 در کارنامه سیاسی برخی از آنان ثبت شده است پرسید؛ مگر شعارهای مردم که در مراسم کمنظیر تشییع شهدای سهشنبه سر داده شده و یا بر صفحه پلاکاردها و پرچمها نقش بسته بود، چه بود که تا این اندازه شما را عصبانی کرده است؟! اگر در مراسم باشکوه آن روز حضور نداشتهاید، میتوانید با مراجعه به فیلمها و عکسها و یا پرسوجو از تودههای عظیم شرکتکننده در مراسم یاد شده، به شعارهای آن روز پی ببرید، شعارهایی نظیر؛ «مرگ بر آمریکا»، «میجنگیم، میمیریم، سازش نمیپذیریم»، «هیهات مناالذله»، «عزت قابلمذاکره نیست، حتی اگر دستهای ما بسته باشد»، «نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا»، «تا آخرایستادهایم»، «خون شهیدان ما قابل اکسید نیست»، «در منطق شهادت، تحریم حرف مفت است»، «لب تشنه جان دهیم، سازش نمیکنیم»، «آبخوردن ما وابسته به سلام بر حسین است، نه تحریمها» و...
کدامیک از شعارهای یاد شده، با بینش و منش و راهی که شهدای بزرگوار و مظلوم این مرز و بوم طی کردهاند همخوانی ندارد؟! و از نگاه طیف مورد اشاره «سیاسی بازی»! «نفاق»! «مخالفت با منافع ملی»! «سوءاستفاده از خون شهدا»! و... تلقی میشود؟!
4- آیا شعار «مرگ بر آمریکا» جای گلایه دارد؟ و آیا عصبانیت جریان یاد شده از سردادن این شعار غیر از وابستگی آنان به شیطان بزرگ میتواند هیچ معنا و مفهوم دیگری داشته باشد؟ مگر آمریکا قاتل اصلی شهدای مظلوم ما نبوده است؟ بنابراین چرا از شعار مردم علیه قاتل شهدا برافروختهاید و رگهای گردنتان به نشانه عصبانیت بیرون زده است؟ آیا انتظار داشتید مردم در مراسم تشییع شهدایشان شعار «درود بر آمریکا»! و «زنده باد کدخدا»! سر بدهند؟! شاید هم عصبانی هستید که چرا مردم داستان جعلی مخالفت حضرت امام با شعار مرگ بر آمریکا را باور نکردهاند؟!... میتوانید بفرمائید کدامیک از شهدا شعار «درود بر آمریکا»! سر داده بودند که شما «مرگ بر آمریکا» را مصادره شهدا تلقی کردهاید؟!
5- مردم چه گناهی دارند که حاضر نیستند تن به ذلت بدهند؟! و با شعار «هیهات مناالذله» بر ادامه راه شهیدان که پیروی از سالار شهیدان است تاکید ورزیدهاند؟! راستی اگر شما روز عاشورا حضور داشتید - نستجیربالله- به امام حسین(ع) اعتراض نمیکردید که چرا به ذلت سازش با یزید تن نداده و با سردادن فریاد «هیهات مناالذله» از حاکمان ظلم برائت جسته است؟!
6- مگر شما در پی سازش با دشمنان و تسلیم در مقابل زورگویی و باجخواهی آنها بودهاید که از شعارهایی نظیر «تا آخر ایستادهایم»، و «نهسازش نه تسلیم» برآشفتهاید؟! و مگر در مذاکرات به دنبال فروش عزت مردم و نظام هستید که از شعار «عزت قابل مذاکره نیست» عصبانی شدهاید؟! تیم مذاکرهکننده کشورمان که بارها بر حفظ عزت ایران اسلامی در مذاکرات تاکید ورزیده است، پس، شما از کدام قبیلهاید که نسخه وطنفروشی میپیچید؟! و...
7- و اما، جان کلام آن که طیف مورد اشاره به یقین میداند و میدانسته است که مخالفت با شعارهای روز سهشنبه مردم، برای این طیف هزینه سنگینی به دنبال خواهد داشت و عاقلانه آن بود که برای حفظ موقعیت خود هم که شده، دست به مخالفت نزند. ولی چرا با سراسیمگی و عصبانیت به مقابله با آن شعارها برخاسته است؟! پاسخ این سوال را فقط میتوان در تدارک یک توطئه احتمالی علیه مردم این مرزوبوم دانست که با «حضور به موقع» 270 شهید غواص و گمنام و حماسه بینظیر تشییع پیکرهای مطهر آنان، نقش بر آب شده است. توضیح آن که وقتی برخی از مشاوران رئیسجمهور محترم به ایشان توصیه میکنند که حتی «آبخوردن» مردم را هم به رفع تحریمها گره بزند، به آسانی میتوان درک کرد که جریان نفوذ کرده در اطراف رئیسجمهور محترم از این طریق در پی آن است که توافق با حریف را به هر قیمتی موجه و ضروری قلمداد کند! چرا که وقتی از یکسو آب خوردن مردم هم به رفع تحریمها وابسته باشد و از سوی دیگر آمریکا و متحدانش رفع تحریمها را موکول به پذیرش شرایطی کنند که به یقین و بدون کمترین تردیدی، ذلت و تحقیر ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم را در پی خواهد داشت به طور طبیعی، این توهم به مردم القاء میشود که اگر شرایط ذلتبار حریف را نپذیرید، حتی از آب خوردن هم محروم خواهید شد! چنین است که حضور به موقع پیکرهای مطهر شهدا آنهم به قول حضرت آقا «در لحظههای نیاز این ملت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردیدناپذیر را بر دلهای بیدار نازل میفرماید و غبارها را میزداید»...
حالا به آسانی میتوان فهمید که شهدای غواص و گمنام با حضور بهموقع و بصیرتافزای خود آنهم دقیقا «در لحظههای نیاز»، «کاسبی»! چه کسانی را کساد کرده و باعث «دلواپسی»! چه کسانی شدهاند؟! تا آنجا که انگار با زبان بیزبانی خطاب به شهدا میگویند؛
این چه وقت آمدن بود؟!
بار دیگر شعارهای آن روز را مرور کنید؛ «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسین(ع) است، نه تحریمها»، «لب تشنه جان دهیم، سازش نمیکنیم» و...
حسین شریعتمداری
این روزها یکی از مباحث مطرح در مذاکرات، تلاش آمریکاییها برای تعیین سازوکار بازگشت و اعمال تحریمها علیه ایران، در صورت نقض احتمالی توافق از سوی ایران است. مقامات ارشد آمریکایی بارها به صراحت اعلام کردهاند که به جمهوری اسلامی ایران به چشم دشمن خود مینگرند - که از قضا نگرشی صحیح است- و نمیتوانند توافق را براساس اعتماد بنا کنند و باید بدترین حالتها را در نظر بگیرند. آیا نگاه مذاکرهکنندگان ما به چارچوب، ماهیت و دورنمای توافق نیز از چنین نگرشی زیربنایی برخوردار است؟ چه تضمینی وجود دارد که آمریکاییها به توافق صورتگرفته پایبند میمانند و عهدشکنی نمیکنند؟ و اگر کردند نحوه برخورد با آن باید چگونه باشد؟ شاید ذوقزدگان بگویند تضمین این توافق قطعنامه شورای امنیت خواهد بود. چنین تضمینی بیشتر یک تعارف حقوقی است تا عاملی مقوّم و اجرایی. در میان حقوقدانان مسائل و روابط بینالمللی مثلی رایج است که قوانین بینالمللی تار عنکبوتهایی هستند که برای پشهها ساخته شدهاند. خرمگسها تار عنکبوت را پاره میکنند و به راه خودشان میروند!
هیچ چیز بهتر از تاریخ و تجربههای آن نمیتواند در ایجاد فهم و درک درست از ابعاد این ماجرا راهگشا باشد. مذاکرات هستهای ایران و 1+5 که عملاً تبدیل به مذاکرات ایران و آمریکا شده است، در چارچوب ادعایی تلاش برای منع اشاعه تسلیحات هستهای انجام میپذیرد. چنین مذاکرات و توافقاتی در جهان اندک و عمری حداکثر چند دههای دارند. این تجارب آنقدر قابل تطبیق و الگوگیریاند که حتی اغلب دستاندرکاران و عوامل یک طرف ماجرا، یعنی آمریکاییها ثابتند که برای مثال میتوان به وندی شرمن اشاره کرد. او که امروز پای میز مذاکره با کشورمان است، تجربه توافقی مشابه را با کره شمالی دارد. آمریکاییها با کدام کشورها چنین مذاکراتی داشتهاند؟ نتیجه این مذاکرات چه شده و سرنوشت توافقهای امضا شده به کجا رسیده است؟ در این مجال به 3 مورد از این معدود مذاکرات که از قضا منجر به توافق نیز شدند میپردازیم. توافقهایی که ماهیت غیرقابل اعتماد آمریکایی، سرنوشت نهایی آنها را رقم زد.
1- آمریکا و شوروی در اوج دوران جنگ سرد توافقی تسلیحاتی موسوم به( ABM (Anti-ballistic missile با هدف ممانعت از گسترش سلاحهای کشتار جمعی امضا کردند. «پیمان ضدموشکهای بالستیک» در سال 1972 میان ریچارد نیکسون و لئونید برژنف امضا شد. براساس این پیمان قرار شد هر کدام از این کشورها تنها دو سایت ضدموشک بالستیک داشته باشند و در هر سایت هم حداکثر 100 موشک استقرار یابد. این تعداد دو سال بعد به یک سایت کاهش یافت. شوروی سایت ضدموشک بالستیک خود را اطراف مسکو و آمریکا در داکوتای شمالی(موسوم به سیف گارد کمپلکس؛ محل نگهداری تسلیحات اتمی و کشتار جمعی) مستقر کرد. با فروپاشی بلوک شرق، آمریکاییها منافع خود را در ادامه عمل به این پیمان ارزیابی کرده و با چهار جمهوری روسیه، بلاروس، قزاقستان و اوکراین این معاهده را با ترتیباتی تجدید کردند. معاهده 16 بندی ABM را میتوان خوششانسترین معاهده از این نوع نامید. اگرچه قرار بود این معاهده پایانی نداشته باشد اما 30 سال عمر کرد. سه ماه پس از حملات 11 سپتامبر جرج بوش - برادر بزرگتر جب بوش که چند روز پیش برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده اعلام نامزدی کرد- مدعی شد کشورش با تهدیداتی مواجه است که معاهده سال 1972 مانعی برای مقابله موثر با آنهاست. حدس میزنید این تهدیدات موهوم چه بودند؟ حملات موشکی کشورهایی مانند ایران!
آمریکا پایان این پیمان را اعلام کرد و از آن خارج شد. اگرچه روسیه که در آن زمان در خواب و خیال روابط گرمتر با غرب بود واکنش درخوری به این اقدام کاخ سفید نشان نداد اما تحلیلگران غربی مرگ این پیمان را ضربهای جدی به ان.پی.تی دانستند که جهان را به سوی وضعیتی بدون محدودیتهای موثر برای گسترش سلاحهای هستهای سوق میداد. اثرات این اقدام آمریکاییها سالها بعد در گسترش ناتو به شرق و تهدید فضای امنیتی روسیه خود را نشان داد و جنگ اوکراین که همچنان قربانی میگیرد یکی از نتایج دومینوی آمریکا در خروج از ABM است.
2- دومین مورد از چنین رفتاری باز هم در معاهدهای میان آمریکا و شوروی رخ داد. پیمان سالت 2. البته این پیمان به اندازه پیمان فوق عمر نکرد. سالت2 ( Strategic Arms Limitation II) در سال 1979 میان جیمی کارتر و برژنف امضا شد. براساس این پیمان قرار شد دو کشور موشکهای راهبردی خود را به 1320 عدد کاهش دهند. شوروی 200 موشک راهبردی خود را نابود و آمریکا هم آزمایش موشکهای کروز با برد بیش از 600 کیلومتر را متوقف کند. این توافق با کارشکنیهای کاخ سفید و سنا هرگز اجرایی نشد و پس از چندین سال کشمکش، پایان آن رسماً از سوی آمریکاییها اعلام شد.
3- مورد سوم از شلیک به تعهدات تسلیحاتی به معاهده میان آمریکا و کره شمالی مربوط است. دو کشور در سال 1994 توافقی موسوم به agreed framework در ژنو امضا کردند. این توافق برای کنترل فعالیتهای هستهای کره شمالی بود. بر این اساس پیونگ یانگ متعهد شد رآکتور آب سنگین خود را تعطیل، سوخت هستهای خود را به کشور ثالث ارسال و اجازه بازرسیهای ویژه به آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدهد. تعهدات واشنگتن به کره شمالی از این قرار بود؛ کاهش موانع تجارت و سرمایهگذاری، رفع برخی تحریمها در بخش مخابراتی و خدمات مالی، ساخت دو رآکتور آب سبک 1000 مگاواتی و تحویل سالانه نیم میلیون تن نفت خام تا وقتی که رآکتورهای آب سبک ساخته شوند و عادیسازی روابط میان دو کشور.
آمریکاییها که قرار بود با مشارکت ژاپن و کره جنوبی رآکتورهای آب سبک را بسازند، هرگز اقدامی در این زمینه نکردند و تحویل محمولههای نفتی هم به بهانههای مختلف با تاخیر بسیار انجام شده و نهایتاً قطع شد. سال 2002 آمریکا رسماً اعلام کرد پیمان هستهای با کره شمالی را به رسمیت نمیشناسد و فشارها به این کشور را تشدید کرد که البته نتیجه این رفتار، فرار هستهای کره شمالی و مسلح شدن آن به سلاح هستهای بود.
مذاکرات و توافق هستهای میان آمریکا و لیبی نیز مورد دیگری است که نتیجه آن امروز عیانتر از آن است که نیازی به بیان داشته باشد.
بله! واقعیت این است. ما امروز با چنین کشوری بر سر میز مذاکره نشستهایم. کشوری که پیمانهای امضا شده از سوی خود را به راحتی زیر پا میگذارد و به میزان و تا جایی به تعهدات خود پایبند است که منافعش را تضمین کند. مرور موارد مشابه فوق طرح این سوال را ضروریتر کرده و پاسخی عمیقتر میطلبد؛ تضمین پایبندی آمریکا به تعهدات خود و پاسخ ما به عهدشکنی متداول آنها چیست؟