حدود 17 ماه پس از آنکه رجانیوز از دریافت حقوق ثابت و فوق العاده مأموریت سه هزار پوندی مهدی هاشمی رفسنجانی بهعنوان رئیس دفتر دانشگاه آزاد در لندن خبر داد، امروز (دوشنبه) خبری مبنی بر قطع این حقوق و حق مأموریت کلان از سوی رئیس جدید دانشگاه آزاد منتشر شد.
به گزارش رجانیوز، یک ماه پس از آنکه فرهاد دانشجو با تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی و حکم رسمی وزیر علوم رئیس دانشگاه آزاد شد، از این دانشگاه، بر اساس گزارش سایت مشرق، وی دستور قطع حقوق و حق مأموریت (3200 پوند ماهیانه) مهدی هاشمی را داده است.
پیش از این اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد در خصوص علت سفر پسرش به لندن گفته بود: «ما در دانشگاه آزاد اسلامی شش واحد در خارج از کشور داریم که همه آنها مشکل دارند. میبایست کسی میرفت و رسیدگی میکرد. از لندن شروع کردیم و به لبنان رفتیم که باید توسعه پیدا کند. واحد دوبی مشکلات خاصی دارد. در زنگبار زمین دادند که هنوز نتوانستیم شروع کنیم. در ارمنستان و تاجیکستان هم واحد داریم. باید رسیدگی میکرد که رفت. دلش میخواهد بیاید و من میگویم اول کارهایت را تمام کن و انجام بده و بعد بیا. از این طرف هم مرتب تهمت میزنند که او هم همیشه جواب میدهد.»
این در حالی است که مهدی هاشمی که از صحنهگردانان حوادث تلخ انتخابات گذشته بود و حتی اعضای خانوادهاش همدوش تعدادی اراذل و اوباش و حرمتشکنان مقدسات در صحنه اغتشاشات حاضر شده بودند، پس از دستگیری تعدادی از مرتبطینش که مخزنالاسرار وی بوده و اطلاعات قابل توجهی در مورد او داشتند، در شهریور ماه سال 88 ترجیح داد که به بهانه ادامه تحصیل به انگلیس برود و در طی این مدت، مسئولیت ناقابل! تصدی دفتر دانشگاه آزاد در لندن با فوقالعاده مأموریتی 3000 هزار پوند همراه با حقوق ثابت به مهدی هاشمی واگذار شد.
اما مهدی هاشمی در این مدت بیکار ننشست و بر اساس الگوی تعیین شده، با اپوزیسیون و افرادی که در طی سه سال اخیر از کشور خارج شدهاند، ارتباط پنهانی برقرار کرد.
ستاد مهدی هاشمی برای کنترل صحت انتخابات
مهدی هاشمی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 از اعضای اصلی ستاد موسوی بود و در دانشگاه آزاد ستادی را برای کنترل صحت انتخابات ایجاد کردهبود.
اعترافات باستانی و کرمی علیه مهدی هاشمی
شائبه فرار مهدی هاشمی از کشور و ارتباط وی با اغتشاشات پبش آمده در ایام پس از انتخابات 22 خرداد 88 آنجا بیشتر تقویت شد که در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده آشوب های پس از انتخابات، مسعود باستانی از روزنامهنگاران فعال دوم خردادی با اشاره به محورهایی که از سوی مهدی هاشمی رفسنجانی به مدیریت سایت "جمهوریت " داده شده بود، گفت: حمله به عملکرد 4 ساله دولت و تضعیف نهادهای قانونی کشور(سپاه ،بسیج، شورای نگهبان و...) و القای تقلب و التهابآفرینی در انتخابات جزو محورهایی بود که دستور کار داشتیم.
همچنین حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت نیز در دادگاه اعلام کرد که مهدی هاشمی در انتخابات پولشویی، سند سازی و از بیتالمال هزینه میکرد.
اما پیرو این شائبهها، دفتر هیئتامنای دانشگاه آزاد به دفاع از مهدی هاشمی (رئیس این دفتر) پرداخت و با صدور اطلاعیهای سفر وی را یک "مأموریت سازمانی " عنوان کرد.
دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد در این اطلاعیه خود تصریح کرد که مهدی هاشمی رئیس دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد جهت بازدید و رسیدگی دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد در خارج از کشور، چندین روز قبل از دادگاه مورخ 3 شهریور 88 به خارج از کشور عزیمت کرده و قطعاً بعد از اتمام "مأموریت سازمانی " خویش جهت پاسخگویی به مطالب کذب مطرح شده در دادگاه به کشور بازخواهد گشت.
دفاع مجدد پدر از پسر
در این میان، آقای اکبر هاشمی رفسنجانی پدر مهدی هاشمی نیز در دیدار با دانشجویان مشهدی که 15 آذر سال 89 برگزار شد، در پاسخ به سوالات و اعتراضات دانشجویان راجع به سفر مهدی هاشمی به خارج از کشور پاسخهایی ارائه کرد.
آنچنان که در متن ارسالی از سوی دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از این دیدار آمده بود، هاشمی در پاسخ به سوالات دانشجویان درباره مهدی هاشمی رفسنجانی میگوید: "خیال مهدی از پروندههایش راحت راحت است."
اما هاشمی رفسنجانی در ادامه به نقش مهدی هاشمی در کمیته غیرقانونی "صیانت از آرا " اشاره کرده و گفت: من مطمئنم مهدی در این انتخابات در هیچ بخشی دخالت نداشت، "جز در مسئله کمیته صیانت از آرا ". مهدی نه پولی دارد و نه به کسی پول داد. گفتند: او پول داده تا افرادی در اغتشاشات شرکت کنند، در حالی که از این کارها بیزار است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص علت سفر پسرش به لندن هم اینچنین گفت که: "ما در دانشگاه آزاد اسلامی شش واحد در خارج از کشور داریم که همه آنها مشکل دارند. میبایست کسی میرفت و رسیدگی میکرد. از لندن شروع کردیم و به لبنان رفتیم که باید توسعه پیدا کند. واحد دوبی مشکلات خاصی دارد. در زنگبار زمین دادند که هنوز نتوانستیم شروع کنیم. در ارمنستان و تاجیکستان هم واحد داریم. باید رسیدگی میکرد که رفت. دلش میخواهد بیاید و من میگویم اول کارهایت را تمام کن و انجام بده و بعد بیا. از این طرف هم مرتب تهمت میزنند که او هم همیشه جواب میدهد."
با وجود اطلاعیه دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد که ریاست آن در آن زمان بر عهده مهدی هاشمی بود و پس از طولانی شدن غیبت وی، به یاسر برادرش واگذار شد، و همچنین اظهارات آقای اکبر هاشمی رفسنجانی، کریم زارع طی مصاحبهای در مورخ 27 دی 88 درباره مأموریت مهدی هاشمی رفسنجانی از سوی دانشگاه آزاد گفت که هنوز موضوع مأموریت آقای مهدی هاشمی برایش مشخص نشده. وی همچنین ادامه داد که "من گفتهام که موضوع مأموریت آقای هاشمی را به من بگویند ولی هنوز به من چیزی نگفتهاند!"
بنا بر این گزارش، سرانجام در پی موضعگیریهای فعالان دانشجویی درباره حضور طولانی مدت مهدی هاشمی در خارج از کشور به رغم اتهامات وی در جریان حوادث پس از انتخابات، وی پس از گذشت 6 ماه از خروج خود از کشور، علناً در این باره به ایراد توضیح پرداخت.
پاسخ مهدی هاشمی به اتهامات
مهدی هاشمی در تاریخ 28/11/88 و در پاسخ به گزارشی با عنوان "5 ماه از حضور مهدی هاشمی در لندن گذشت؛ مأموریتی که مرد شماره 2 دانشگاه آزاد از جزئیات آن بیخبر است"، نوشت: "خبرگزاری فارس هر از چند گاهی به بهانه سفر تحصیلی اینجانب به خارج از کشور، آن را مستمسکی برای تکرار ادعاهای غیرقانونی برخی محکومین جریانات بعد از انتخابات در دادگاه قرار میدهد و لابد شخص، ارگان یا سازمان و مسئولین قضایی نیز به این سایت خبری به دلیل تکرار ادعاهای محکومین علیه اینجانب که رهبری معظم انقلاب رسما در خطبههای نماز جمعه خود آن را بیاعتبار توصیف کردند، هیچگونه اعتراض و یا بازخواستی نمیکند که این گونه خود را در حاشیه امن آهنین میدانند؟!
همچنانکه کرارا اعلام شده است یک بار دیگر اعلام میکنم که اینجانب برای ادامه تحصیل مقطع دکتری و رسیدگی به دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد اسلامی در چندین شعب خارج از کشور به خارج سفر کردهام و از حدود 5 ماه اقامت در خارج از کشور حدودا یک ماه، آن را در لندن به سر بردهام و مابقی این مدت در سایر کشورها در تردد و سرکشی و ماموریت بودهام و مانند یک شهروند عادی به دور از جنجال های ساختگی خبرگزاری فارس و سایر سایتهای همسو و زنجیرهای به ادامه تحصیل در خارج از کشور ادامه میدهم.
جاسبی: ما به مهدی هاشمی ماموریت ندادیم خودش رفت
پس از آغاز انتقاداتی که به سفر وی صورت گرفت، دفتر رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد در اطلاعیه ای اعلام کرد که "آقای مهدی هاشمی بهعنوان رییس دفتر هیات امنا برای بازرسی از عملکرد این دفاتر به تعدادی از کشورهای که دارای شعبه دانشگاه ازاد می باشند مسافرت نمودهاند."
روابط عمومی حوزه تحت اختیار مهدی هاشمی در ادامه ادعا کرد، سفر او "کوتاه مدت" خواهد بود.
با این حال جاسبی رئیس دانشگاه آزاد، در کنفرانسی خبری در دانشگاه آزاد واحد تبریز، هرگونه ارتباط سفر پسر آقای هاشمی با دانشگاه آزاد را رد کرد.
جاسبی اظهار داشت: بنده به آقای مهدی هاشمی ماموریت ندادم و وی از طرف مدیریت دانشگاه حکم نداشته و بنده نیز حکمی به ایشان ندادم.
وی البته درباره سکوت یک ساله مدیران دانشگاه آزاد درباره سفر مهدی هاشمی و اینکه چرا مجموعه تحت مدیریت او سفر مهدی هاشمی را کاری دانسته، توضیح نداد.
جاسبی اوایل سال گذشته نیز در مراسم افتتاحیه پنجمین دوره مسابقات بینالمللی روبوکاپ در پاسخ به این پرسش که مأموریت مهدی هاشمی رفسنجانی چه وقت به پایان میرسد؟ اظهار داشت: من به این سوال پاسخ نمیدهم.
پس از بی نتیجه بودن درخواست بخشی از فعالان سیاسی برای بازگشت مهدی هاشمی، درخواستهای مختلفی هم از آقای هاشمی رفسنجانی به منظور درخواست وی از پسرش برای بازگشت به کشور و پاسخگویی به اتهامات مطرح شده، صورت گرفت اما رئیس مجمع تشخیص مصلحت با بیان مطالبی در حمایت از فرزندش، تلویحا اعلام کرد که تلاشی برای بازگشت او از انگلیس نخواهد نکرد. وی حتی چندی بعد اعلام کرد که به پسرش گفته است در خارج بمان و مدرکت را بگیر.
صدور حکم جلب مهدی هاشمی
اما فروردین 89 روزهای پایانی خود را سپری میکرد که اعلام خبری درباره صادر شدن حکم جلب مهدی هاشمی صحت اتهامات وارده به وی را قوت بیشتری بخشید.
صدور حکم جلب مهدی هاشمی در جلسه مشترک آیتالله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه و جمعی از نمایندگان از جمله اعضای کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس اعلام شد.
بر پایه این گزارش در این جلسه مشترک تصریح شد که در صورت ورود مهدی هاشمی به کشور وی بر اساس این حکم دستگیر خواهد شد.
در این جلسه درباره احتمال عدم مراجعت مهدی هاشمی به کشور و راههای قانونی دستگیری وی نیز مطالبی عنوان شد.
خروج خانواده مهدی هاشمی از کشور
با این وجود پس از اعلام خبر صدور حکم جلب مهدی هاشمی، برخی منابع خبری اعلام کردند در اردیبهشتماه سال 89 که خانم "فرشته هاشمی " همسر مهدی هاشمی به همراه دو فرزندش به لندن رفته و قبل از پیوستن به همسر، به برخی اطرافیان خود اعلام کرده است که قصد بازگشت به ایران را ندارد.
کشف برخی قراردادهای نفت و گاز در ساختمان هیئت امنای دانشگاه آزاد
اما در حالی که همچنان از بازگشت مهدی هاشمی به کشور خبری نبود، به ناگاه اطلاعیهای از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران صادر و اتهامات مهدی هاشمی و پیرو آن دانشگاه آزاد را وارد فاز جدیدی کرد.
دادسرای عمومی و انقلاب تهران طی اطلاعیهای اعلام کرد که اسنادی از طبقه ششم ساختمان محل استقرار هیأت امنای دانشگاه آزاد کشف کرده است که این اسناد درباره برخی قراردادهای نفت و گاز، اسناد مالی غیر مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و نیز گزارشهای مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری بوده است.
بدین ترتیب و با این اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب ایران، صحت اتهامات وارده بر مهدی هاشمی بیش از پیش تقویت و از سوی دیگر احتمال بازگشت وی به ایران کمرنگتر از گذشته شد.
اما کارشناسان و فعالان دانشگاهی در گفتوگوهایی که در خبرگزاریهای کشور منتشر شد، اعتقاد دارند که با توجه به اسناد و مدارک به دست آمده و همچنین با توجه به در دست داشتن حکم جلب مهدی هاشمی، مسئولان امنیتی و انتظامی کشورمان میتوانند از طریق پلیس بینالملل اقدام به بازگرداندن مهدی هاشمی به کشور کرده تا مسئولین قضایی، وی را در دادگاهی صالحه محاکمه کنند.
البته در این میان برخی نیز معتقدند با توجه به نوع اتهامات مهدی هاشمی و همچنین با توجه به خباثت دولت انگلیس، این کشور از همکاری با پلیس بینالملل برای بازگرداندن مهدی هاشمی به ایران، خودداری خواهد کرد.
جنگ جاری غزه بیش از آنکه جنگ رژیم صهیونیستی علیه ساکنان بیپناه و مقاومت قهرمانانه فلسطینیها باشد، جنگ رژیمهای مصر و عربستان علیه مردم مقاوم فلسطین است و بنظر میآید که حداقل از روز ششم جنگ، ارتش رژیم صهیونیستی به این جمعبندی عملیاتی رسیده بود که باید به جنگ پایان دهد کما اینکه انتقادات صریح وزیر خارجه آمریکا از ضعف توانایی تلآویو در مدیریت جنگ- که از شبکه فاکسنیوز پخش شد- بیانگر آن است که جمعبندی آنان نیز این بود که عملیات نظامی اسرائیل با همه دستبازی که ارتش آن دارد، نمیتواند به مقاومت فلسطینیها آسیب بزند. از این رو اسرائیلیها و آمریکاییها -براساس اسناد و شواهد زیاد- بعد از روز ششم جنگ دریافتند که این جنگی است با هزینه زیاد و فایده کم. اما با این حال جنگ تا امروز ادامه پیدا کرده و این نشان میدهد که اراده دیگری پشت این مسئله وجود دارد و صد البته این به آن معنا نیست که مسئولیت جنگ از روز ششم به بعد متوجه رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا نیست چرا که در طول این 26 روز، اسرائیل عامل اصلی مباشر جنایات وحشیانه بوده و آمریکا در طول این دوره از اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اسرائیل حمایت کرده و آن را حق تلآویو دانسته است.
اولین شاهد اینکه جنگ غزه از روز ششم با یک اراده عربی دنبال شده است، طرح آتشبس که رژیم مصر پس از آغاز این جنگ ارائه کرد. جدای از اینکه ارائه سریع طرح آتشبس و سپس پذیرش بیقید و شرط رژیم صهیونیستی از نوعی هماهنگی قبلی خبر میداد در عین حال کاملاً واضح بود که طرف فلسطینی و به عبارتی ملت فلسطین آن را نمیپذیرد چرا که متضمن هیچ سودی برای آنان نبود. در واقع طرح سه مادهای ناظر بر آتشبس مصریها برای آن ارائه شد که از همان آغاز مسئولیت جنگ متوجه فلسطینیها باشد و نه رژیم صهیونیستی. اما البته شدت جنایات رژیم صهیونیستی مانع آن شد که افکار عمومی دنیا مسئولیت ادامه جنگ را متوجه مقاومت فلسطین نماید از این رو یک اندیشکده آمریکایی دو هفته پس از آغاز جنگ غزه نوشت: «مصر، اسرائیل و آمریکا قادر نیستند خدشهای به مشروعیت مقاومت فلسطینیها در غزه وارد نمایند.»
شاهد دیگر نقش مصر در جنگ علیه فلسطینیها این است که یک هفته پس از آغاز جنگ و در حالی که طرح سه مادهای مصر بطور جدی مورد انتقاد واقع شده بود و شخصیتهای مسلمان و محافل عربی آن را ضعیف و غیرقابل قبول میدانستند، وزیر امور خارجه مصر هر نوع تغییر در طرح را مردود دانست و تأکید میکرد که هر مسئله دیگر باید پای میز مذاکره میان دو طرف تعیین شود. کاملاً واضح بود که منظور وزیر خارجه مصر این بود که عملیات نظامی به مثابه یک اهرم کارآمد برای تحمیل دیدگاههای دشمنان مقاومت ادامه پیدا نموده و طرف فلسطینی از همه موقعیتها و موفقیتهای خود عقبنشینی کند کما اینکه مصریها در طول این دوران حاضر نشدند گذرگاه رفح را به روی مجروحان فلسطینی باز کنند و نیز اجازه ندادند گروههای امدادی و امکانات دارویی کشورهای اسلامی به غزه وارد شود. اگر مقایسهای میان مواضع مصر و رژیم صهیونیستی در مورد گذرگاهها انجام دهیم درمییابیم که مواضع دولت ژنرالالسیسی در مورد گذرگاهها از مواضع دولت نتانیاهو سختگیرانهتر بوده است.
شاهد دیگر این است که دولتهای مصر و عربستان و نیز تشکیلات خودگردان فلسطین که کاملاً با مصر، عربستان و رژیم صهیونیستی هماهنگ است، در آغاز این جنگ، از یک سو مقاومت فلسطین را بطور آشکار مسئول جنگ معرفی میکردند و از سوی دیگر وجود سلاح در غزه را عامل اصلی جنگهای سه گانه اسرائیل علیه غزه معرفی کرده و خواستار خلع سلاح غزه بودند. جالب این است که اسرائیل در این بحث هم یک گام از مصر، عربستان و تشکیلات خودگردان عقبتر بود، اسرائیلیها مسئله ضربه به توانایی تسلیحاتی و از میان برداشتن تونلها را مطرح میکردند در حالی که آن دو دولت و تشکیلات خودگردان روی مسئله خلع سلاح مقاومت تأکید داشتند!
اصرار مصر، عربستان و تشکیلات خودگردان بر پایان دادن به توانایی تسلیحاتی مقاومت فلسطین بر چند دلیل استوار بود. دلیل اول آنان این بود که بساط مقاومت در برابر اسرائیل و مقوله کارآمدی مقاومت در برابر سازش را برچینند و موضوع فلسطین به شکل یک توپ در دستان آنان قرار گیرد و آنگونه که میخواهند- و در واقع آنگونه که رژیم صهیونیستی و آمریکا میخواهند- پرونده فلسطین را مدیریت نمایند. دلیل دوم آنان این بود که بالاخره راهی برای آغاز اضمحلال مقاومت در منطقه پیدا کنند. همانگونه که آقای سید حسن نصرالله در اثنای این جنگ گفت رژیم صهیونیستی و رژیمهای صهیونیستی عربی مصر و عربستان تصور میکنند که مقاومت فلسطین ضعیفترین و در عین حال نزدیکترین حلقه از زنجیره مقاومت منطقهای است و از طریق آن میتوان اقدامات تضعیف کننده و فیصله دهنده علیه مقاومت را آغاز کرد. هیچ کس در منطقه تردید ندارد که دولتهای آمریکا، اسرائیل، مصر، عربستان و پارهای دیگر از دولتها نظیر دولتهای امارات و اردن بزرگترین تهدید حیاتی خود را «جبهه مقاومت» میدانند و لذا برای از میان برداشتن آن هرازگاهی وارد یک عملیات نظامی شدهاند و البته تا امروز موفقیت چندانی نداشتهاند.
دلیل سوم این است که سینه رژیمهای کنونی مصر، عربستان، امارات، اردن و تشکیلات خودگردان مملو از کینه نسبت به جریان اخوانالمسلمین است و لذا در طول سالهای اخیر از هیچ اقدامی علیه این جریان اسلامگرا کوتاهی نکردهاند اگر خبرهای سه ماه اخیر را مرور کنیم میبینیم که در عربستان، اردن، مصر و امارات اقدامات مشابهی علیه رهبران و جریان اخوانالمسلمین به اجرا درآمده است. جریان عربی وابسته به غرب بعد از توافق اردیبهشتماه گذشته بین فتح و حماس و کنار رفتن دولت اسماعیل هنیه گمان کردند که موقعیت مقاومت در داخل غزه از بین رفته و از این رو تن به طرح محمود عباس داده است و لذا فکر کردند با یک جنگ میتوانند حماس را وادار به تحویل غزه و در واقع تحویل پرونده فلسطین به جریان وابسته عربی نمایند. دلیل چهارمی هم وجود داشت. مصریها و بطور خاص دولت السیسی حذف مقاومت و تحویل پرونده فلسطین به آمریکا و اسرائیل را یک فرصت مناسب برای جلب اعتماد کامل آمریکا ارزیابی میکردند و بر این اساس مواضع تندروانهتری از اسرائیل در جنگ اتخاذ کردند.
جنگ مصر، عربستان و تشکیلات خودگردان علیه غزه برای آن بود که شرایط غزه را به رنگ شرایط کرانه باختری درآورند. در کرانه باختری، رژیم صهیونیستی از اقتدار فراوان امنیتی برخوردار است و یک گروه پلیس فلسطینی وجود دارد که به نیابت از اسرائیل فریادهای مقاومت علیه رژیم تلآویو را خاموش میکند و از این رو شاهد هستیم که علیرغم مخالفتهای فراوانی که حتی در غرب علیه شهرکسازی در مناطق 1967 وجود دارد، شهرکسازیها در کرانه باختری هر روز گسترش پیدا کرده است. قرار مشترک جبهه غربی، عربی، صهیونیستی این بود که غزه به رنگ کرانه درآید اما 26 روز پس از آغاز این جنگ همه آنان به قطعیت دریافتند که نه تنها شرایط غزه به نفع آنان تغییر نکرده بلکه این کرانه باختری است که به گواهی تظاهرات عظیمی که هر روز و شب در آن جریان دارد، به رنگ غزه درآمده و شرایط را برای همه آنان خطرناک کرده است، در واقع جنگ اخیر غزه نه تنها سلطه محمود عباس بر غزه محکمتر نکرد بلکه میخهای حکومت او در کرانه را هم از جا کند و به مشروعیت اندک او آسیب جدی وارد ساخت.
اما دلیل شکست این طرح مشترک، مقاومت دلیرانه فلسطینیهاست. این مقاومت اگر چه هوشمندانه بوده و تحت تاثیر اقدامات سازمانیافته حماس، جهاد و گردانهای مقاومت قرار دارد اما اندازه آن بسیار بزرگتر از تواناییهای یک یا چند سازمان است. در واقع آنچه در غزه جریان دارد مقاومت مسلحانه یک ملت یک میلیون و هشتصد هزار نفری است نه صرفاً مقاومت یک سازمان با چند سازمان چند ده هزار نفری. بزرگترین سند این مدعا این است که هیچ کس در غزه علیه مقاومت مسلحانه حرف نزده است.
اما چرا این مقاومت مسلحانه در غزه شکل گرفته است. دو دلیل عمده را میتوان برای آن برشمرد. دلیل اول این است که فلسطینیها جنگ را بهتر از محاصره میدانند بله تردیدی نیست که هیچ ملتی از جنگ استقبال نمیکند اما وقتی فلسطینیها این دو را مقایسه میکنند میبینند هفت سال تحت محاصره بوده و در این دوران دستکم 50 هزار نفر را از دست دادهاند و محاصره هم جز فقر و رنج برایشان نتیجهای نداشته است در حالی که در جنگ که نمیتواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، قربانیان کمتری میدهند و میتوانند دستاوردهایی داشته باشند. در عمل هم دیدهاند که میزان قربانیان آنان در محاصره بیش از جنگ است. دلیل دوم، نگاه آنان به دستاوردهای مقاومت در طول این دوران بوده است آنان به خوبی میدانند که جریانهای سازشکار نتوانستهاند هیچ هدفی را به نفع آنان محقق نمایند در حالیکه مقاومت فلسطینی توانسته ضربات سنگینی به دشمن وارد کند. آنان میدانند با مقاومت به حساب میآیند و میتوانند متقابلاً برای دشمن مشکلآفرین باشند. درست است که مردم در غزه در زیر بمباران قرار داشته و امنیتی برایشان نمانده است اما در عین حال میدانند که همین وضع عدم امنیت در کرانه هم هست بدون آنکه از کرانه باختری یک گلوله به سمت اسرائیل شلیک شده باشد و اضافه بر آن، میدانند که غاصبان صهیونیست در شمالیترین تا جنوبیترین مناطق تحت اشغال خود نیز احساس امنیت نمیکنند و این عدم امنیت دو طرف در نهایت میتواند به یک راهحل به نفع فلسطین ختم شود، از این رو فلسطینیها در روند سازش برای خود هیچ نفع و چشماندازی نمیبینند در حالیکه در مقاومت به وضوح برای خویش هم نفع و هم آینده روشن میبینند اللهمانصر هم نصراً قریباً
سعدالله زارعی
یکی از نویسندگان سرشناس عرب طی مقالهای با اشاره به نامه اخیر سردار سلیمانی به مقاومت فلسطین تاکید کرد که این نامه باعث هراس و سر در گم شدن سران عرب شده است.
به گزارش نامه نیوز، "عبدالباری عطوان" نویسنده برجسته عرب طی مقالهای در روزنامه "الرایالیوم" به دو نامه مهم اخیر در بحبوحه تحولات منطقه و درگیری رژیم صهیونیستی در نوار غزه اشاره کرد.
این نویسنده برجسته عرب ادامه داد: نامه اول، نامهای است که عصر سهشنبه "محمد الضیف" فرمانده کل گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین منتشر کرد و اولین نامه از نوع خود بود و با وجود کوتاه بودن اما بسیار پراهمیت بوده و نشان دهنده موضع استوار در مقابله با دشمن و ادامه جنگ تا پایان محاصره بوده است.
سردار سلیمانی قاتلان و مزدوران اسرائیلی را تهدید کرده است
عبدالباری عطوان اضافه کرد: نامه دوم را سردار "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروهای قدس و مرد قدرتمند در ایران نوشت که در آن از سلاح مقاومت حمایت و تاکید کرده که هر گونه تلاش برای خلع سلاح مقاومت "بدعتی باطل و توهمی است که هرگز محقق نخواهد شد. وی همچنین قاتلان و مزدوران را تهدید و تاکید کرده که ما هرگز یک لحظه نیز در دفاع از مقاومت و حمایت از آن و حمایت از ملت فلسطین درنگ نخواهیم کرد و به اسرائیلیها وعده داد که غضب عمیقی در وقت مناسب بر سر صهیونیستهای مجرم ریخته خواهد شد.
این نویسنده سرشناس عرب در ادامه نوشت: زمانی که "محمد ضیف" و مردانش این جنگ را علیه دشمن به صورت علمی و مهندسی به پیش برد به گونهای که رهبری وی بالاتر از تمامی رتبههای نظامی بلند مرتبه و ژنرالهایی که یا تا کنون جنگی را انجام نداده یا اگر انجام دادند با شکست همراه بوده، است روشهای فنی و عملیاتهایش تمامی ژنرالهای اسرائیلی را سرگشته کرده و قدرت و دقت عملیاتهایش اسرائیلیها را شگفت زده کرده است.
زمانی که فرمانده گردانهای قسام میگوید هیچگونه آتشبسی جز بعد از برطرف شدن کامل محاصره غزه وجود نخواهد داشت، به این معنی است که وی صاحب تصمیم بوده و تمامی گروههای سیاسی و دیدارهایشان تنها نمایشی سیاسی برای ارائه در تلویزیون بوده و هیچ ارزش بیشتری ندارد. فرماندهان جنگ که دو شهر، یکی بر روی زمین و دیگری در زیر آن بنا کردهاند و با مردانگی و شجاعت در مقابل دشمن ایستاندند، اینها افرادی هستند که تصمیم میگیرند و باید از آنها اطاعت کرد.
عبدالباری عطوان در این مطلب خود اضافه کرد: زمانی که الضیف بدون آنکه چهرهاش در صفحات تلویزیونی نمایش داده شود، صحبت میکند به معنای ارائه نمونه کم نظیر در فرماندهی و دوری از شهرت بود که فلسطین و اعراب همانند وی را مشاهده نکردهاند. مردانی که وطنشان را دوست داشته و به ارزشها و شهامت و شجاعت و کرامت ایمان داشته و همانند سربازان گمنام با هدف دور کردن اشغالگر و بالابردن پرچم حق و رسیدن به شهادت از کوتاهترین راهها عمل میکنند.
وی در ادامه مقاله خود در روزنامه الرایالیوم نوشت: همزمان شدن نامه الضیف و انتشار فیلم عملیات شجاعانهای که یکی از یگانهای برجسته گردانهای عزالدین القسام در شهرک "ناحال عوز" در شمال غزه انجام داده، تصادفی نیست عملیاتی که از طریق یکی از تونلها انجام شده و طی آن توانستند 10 نظامی اسرائیلی را به هلاکت برسانند و در این فیلم فریاد و ناله این نظامیان را که مانند خرگوشان وحشت زده در حال فرار هستند قابل مشاهده است حال آنکه فرماندهانشان میگفتند این ارتشی است که هرگز شکست نمیخورد.
این نویسنده برجسته عرب اضافه کرد: مشاهده نکردیم که دوربین فیلمبرداری در دستان فیلمبردار این عملیات شجاعانه بلرزد بلکه شاهد خونسردی، عزمی قوی و برنامهریزی برای عملیاتی استوار بودیم که نشان از آمادگی برای این جنگ دارد که تمامی مراحل و عملیات آن توسط طرحهایی که چه بسا ماهها و شاید سالها برنامه ریزی شده باشد. این آمادگی در کجا حاصل شده است، در نوار غزهای که هشت سال از تمامی بخشها، چه دریایی، چه زمینی و چه هوایی تحت محاصره است.
نامه سردار سلیمانی باعث هراس اسرائیل و سردر گم شدن سران عرب شده است
عبدالباری عطوان در ادامه مقاله خود نوشت: نامه سردار سلیمانی که با نامه الضیف همزمان بوده و طی آن تاکید کرده که ایران به طور کامل در کنار مقاومت فلسطینی میایستد و هرگونه خلع سلاح مقاومت را رد کرده ضمن آنکه روحیه مبارزان مقاومت در نوار غزه را افزایش داده بلکه در همان وقت نیز باعث هراس سران اسرائیل و سردر گم شدن تمامی سران عرب شده که بی صبرانه منتظر پیروزی اسرائیل هستند. ایران همان کشوری است که به مقاومت فلسطین تجربه مورد نیاز برای ساخت موشک را ارائه کرده که به کمک آن تلآویو، حیفا، نتانیا، ایلات و دیمونا مورد هدف قرار گرفت و سبب شد تا 4 میلیون شهرکنشین اسرائیلی به پناهگاهها بروند یا آنکه به کمک موشکهای ضد زره تانکهای اسرائیلی را از وارد شدن به عمق نوار غزه متوقف کرد. احتمالا هم اکنون برخیها از این موضع ایران انتقاد خواهند کرد و از دیدگاه طائفی و نژاد پرستانه محض به آن نگاه خواهند کرد و خواهند گفت که ایران در حال سوء استفاده از موضوع فلسطین و خون شهدای غزه است. ما به آن میگوییم چرا شما از این موضوع استفاده نمیکنید حال آنکه میلیاردها برای خرید تجهیزات نظامی هزینه میکنید. البته از این موضوع تعجب نمیکنیم چون این، اعتقاد آنها است. چون کسانی که از ترس اسرائیل و آمریکا در رساندن پول برای پرداخت حقوق محاصره شدگان در نوار غزه کوتاهی کردند، جز سکوت و خجالت از خود هیچ حق دیگری ندارند.
ایرانیها اگر حرفی بزنند به آن عمل میکنند و از همپیمانانشان دفاع میکنند
عبدالباری عطوان تاکید کرد: همانطور که تجربهها به ما نشان داده، ایرانیها همانند اعراب نیستند. ایرانیها اگر حرفی را زدند به آن عمل میکنند و اگر با کسی همپیمان شدند، از همپیمانشان دفاع کرده و در کنار آن میایستند و هرگز آن را تنها نمیگذارند. بهترین مثال همان چیزی است که در حال حاضر در سوریه در جریان است و حتی یک لحظه نیز در اعلام اختلافمان با آنها در بسیاری از سیاستها و مواضعشان درنگ نکردهایم اما حقیقت را باید گفت و ننگ بر ما است چون ما ملتها و آرمانهایمان را خار کردیم و امیدوار هستیم که در غزه نیز این طوری باشند و زیاد منتظر "زمان مناسب" نباشیم.
نامه سردار سلیمانی هشداری است که باید توسط اسرائیلیها و رهبرات عرب جدی گرفته شود
وی اضافه کرد:نامه سردار سلیمانی به خصوص در سطری که این جمله آمده است "جام غضب بر سر صهیونیستهای مجرم در زمان مناسب ریخته خواهد شد" هشداری است که باید توسط اسرائیلیها و رهبران عرب جدی گرفته شود. تمامی منطقه عربی در آستانه جنگ منطقهای فراگیری است و چه بسا اسرائیل و همپیمانانش مهمترین قربانیانش باشند و باید این نکته را یادآور شد که "حزبالله" که بازوی نظامی ایران است آماده واکنش است همانطور که در جنگ سوریه نیز به نفع نظام این کشور وارد جنگ شد و هنگامی که وارد میدان نبرد شد، مخالفان مسلح سوریه شکستهای زیادی خوردند. اگر همپیمانی ایران و حمایت مالی و نظامی آن نبود چه بسا نظام سوریه تا کنون پایدار نمیماند و اوضاع همانطور که الان شاهد آن هستیم به نفعش نبود.
شکست اسرائیل قابل انتظار است
عبدالباری عطوان اضافه کرد: بعد از این دو نامه که نشان دهنده ارادههای قوی است، شکست اسرائیل قابل انتظار بوده و میتوانم بگویم که آتشبس پس از آنکه تمامی خواستههای مقاومت در برداشته شدن محاصره غزه و بازگشایی تمام گذرگاهها خواهد بود حاصل شود در غیر اینصورت در هفتهها، ماهها و سالهای آینده، روزهای سیاه و خونینی در انتظار اسرائیل خواهد بود.
یکی از نویسندگان سرشناس عرب طی مقالهای با اشاره به نامه اخیر سردار سلیمانی به مقاومت فلسطین تاکید کرد که این نامه باعث هراس و سر در گم شدن سران عرب شده است.
به گزارش نامه نیوز، "عبدالباری عطوان" نویسنده برجسته عرب طی مقالهای در روزنامه "الرایالیوم" به دو نامه مهم اخیر در بحبوحه تحولات منطقه و درگیری رژیم صهیونیستی در نوار غزه اشاره کرد.
این نویسنده برجسته عرب ادامه داد: نامه اول، نامهای است که عصر سهشنبه "محمد الضیف" فرمانده کل گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین منتشر کرد و اولین نامه از نوع خود بود و با وجود کوتاه بودن اما بسیار پراهمیت بوده و نشان دهنده موضع استوار در مقابله با دشمن و ادامه جنگ تا پایان محاصره بوده است.
سردار سلیمانی قاتلان و مزدوران اسرائیلی را تهدید کرده است
عبدالباری عطوان اضافه کرد: نامه دوم را سردار "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروهای قدس و مرد قدرتمند در ایران نوشت که در آن از سلاح مقاومت حمایت و تاکید کرده که هر گونه تلاش برای خلع سلاح مقاومت "بدعتی باطل و توهمی است که هرگز محقق نخواهد شد. وی همچنین قاتلان و مزدوران را تهدید و تاکید کرده که ما هرگز یک لحظه نیز در دفاع از مقاومت و حمایت از آن و حمایت از ملت فلسطین درنگ نخواهیم کرد و به اسرائیلیها وعده داد که غضب عمیقی در وقت مناسب بر سر صهیونیستهای مجرم ریخته خواهد شد.
این نویسنده سرشناس عرب در ادامه نوشت: زمانی که "محمد ضیف" و مردانش این جنگ را علیه دشمن به صورت علمی و مهندسی به پیش برد به گونهای که رهبری وی بالاتر از تمامی رتبههای نظامی بلند مرتبه و ژنرالهایی که یا تا کنون جنگی را انجام نداده یا اگر انجام دادند با شکست همراه بوده، است روشهای فنی و عملیاتهایش تمامی ژنرالهای اسرائیلی را سرگشته کرده و قدرت و دقت عملیاتهایش اسرائیلیها را شگفت زده کرده است.
زمانی که فرمانده گردانهای قسام میگوید هیچگونه آتشبسی جز بعد از برطرف شدن کامل محاصره غزه وجود نخواهد داشت، به این معنی است که وی صاحب تصمیم بوده و تمامی گروههای سیاسی و دیدارهایشان تنها نمایشی سیاسی برای ارائه در تلویزیون بوده و هیچ ارزش بیشتری ندارد. فرماندهان جنگ که دو شهر، یکی بر روی زمین و دیگری در زیر آن بنا کردهاند و با مردانگی و شجاعت در مقابل دشمن ایستاندند، اینها افرادی هستند که تصمیم میگیرند و باید از آنها اطاعت کرد.
عبدالباری عطوان در این مطلب خود اضافه کرد: زمانی که الضیف بدون آنکه چهرهاش در صفحات تلویزیونی نمایش داده شود، صحبت میکند به معنای ارائه نمونه کم نظیر در فرماندهی و دوری از شهرت بود که فلسطین و اعراب همانند وی را مشاهده نکردهاند. مردانی که وطنشان را دوست داشته و به ارزشها و شهامت و شجاعت و کرامت ایمان داشته و همانند سربازان گمنام با هدف دور کردن اشغالگر و بالابردن پرچم حق و رسیدن به شهادت از کوتاهترین راهها عمل میکنند.
وی در ادامه مقاله خود در روزنامه الرایالیوم نوشت: همزمان شدن نامه الضیف و انتشار فیلم عملیات شجاعانهای که یکی از یگانهای برجسته گردانهای عزالدین القسام در شهرک "ناحال عوز" در شمال غزه انجام داده، تصادفی نیست عملیاتی که از طریق یکی از تونلها انجام شده و طی آن توانستند 10 نظامی اسرائیلی را به هلاکت برسانند و در این فیلم فریاد و ناله این نظامیان را که مانند خرگوشان وحشت زده در حال فرار هستند قابل مشاهده است حال آنکه فرماندهانشان میگفتند این ارتشی است که هرگز شکست نمیخورد.
این نویسنده برجسته عرب اضافه کرد: مشاهده نکردیم که دوربین فیلمبرداری در دستان فیلمبردار این عملیات شجاعانه بلرزد بلکه شاهد خونسردی، عزمی قوی و برنامهریزی برای عملیاتی استوار بودیم که نشان از آمادگی برای این جنگ دارد که تمامی مراحل و عملیات آن توسط طرحهایی که چه بسا ماهها و شاید سالها برنامه ریزی شده باشد. این آمادگی در کجا حاصل شده است، در نوار غزهای که هشت سال از تمامی بخشها، چه دریایی، چه زمینی و چه هوایی تحت محاصره است.
نامه سردار سلیمانی باعث هراس اسرائیل و سردر گم شدن سران عرب شده است
عبدالباری عطوان در ادامه مقاله خود نوشت: نامه سردار سلیمانی که با نامه الضیف همزمان بوده و طی آن تاکید کرده که ایران به طور کامل در کنار مقاومت فلسطینی میایستد و هرگونه خلع سلاح مقاومت را رد کرده ضمن آنکه روحیه مبارزان مقاومت در نوار غزه را افزایش داده بلکه در همان وقت نیز باعث هراس سران اسرائیل و سردر گم شدن تمامی سران عرب شده که بی صبرانه منتظر پیروزی اسرائیل هستند. ایران همان کشوری است که به مقاومت فلسطین تجربه مورد نیاز برای ساخت موشک را ارائه کرده که به کمک آن تلآویو، حیفا، نتانیا، ایلات و دیمونا مورد هدف قرار گرفت و سبب شد تا 4 میلیون شهرکنشین اسرائیلی به پناهگاهها بروند یا آنکه به کمک موشکهای ضد زره تانکهای اسرائیلی را از وارد شدن به عمق نوار غزه متوقف کرد. احتمالا هم اکنون برخیها از این موضع ایران انتقاد خواهند کرد و از دیدگاه طائفی و نژاد پرستانه محض به آن نگاه خواهند کرد و خواهند گفت که ایران در حال سوء استفاده از موضوع فلسطین و خون شهدای غزه است. ما به آن میگوییم چرا شما از این موضوع استفاده نمیکنید حال آنکه میلیاردها برای خرید تجهیزات نظامی هزینه میکنید. البته از این موضوع تعجب نمیکنیم چون این، اعتقاد آنها است. چون کسانی که از ترس اسرائیل و آمریکا در رساندن پول برای پرداخت حقوق محاصره شدگان در نوار غزه کوتاهی کردند، جز سکوت و خجالت از خود هیچ حق دیگری ندارند.
ایرانیها اگر حرفی بزنند به آن عمل میکنند و از همپیمانانشان دفاع میکنند
عبدالباری عطوان تاکید کرد: همانطور که تجربهها به ما نشان داده، ایرانیها همانند اعراب نیستند. ایرانیها اگر حرفی را زدند به آن عمل میکنند و اگر با کسی همپیمان شدند، از همپیمانشان دفاع کرده و در کنار آن میایستند و هرگز آن را تنها نمیگذارند. بهترین مثال همان چیزی است که در حال حاضر در سوریه در جریان است و حتی یک لحظه نیز در اعلام اختلافمان با آنها در بسیاری از سیاستها و مواضعشان درنگ نکردهایم اما حقیقت را باید گفت و ننگ بر ما است چون ما ملتها و آرمانهایمان را خار کردیم و امیدوار هستیم که در غزه نیز این طوری باشند و زیاد منتظر "زمان مناسب" نباشیم.
نامه سردار سلیمانی هشداری است که باید توسط اسرائیلیها و رهبرات عرب جدی گرفته شود
وی اضافه کرد:نامه سردار سلیمانی به خصوص در سطری که این جمله آمده است "جام غضب بر سر صهیونیستهای مجرم در زمان مناسب ریخته خواهد شد" هشداری است که باید توسط اسرائیلیها و رهبران عرب جدی گرفته شود. تمامی منطقه عربی در آستانه جنگ منطقهای فراگیری است و چه بسا اسرائیل و همپیمانانش مهمترین قربانیانش باشند و باید این نکته را یادآور شد که "حزبالله" که بازوی نظامی ایران است آماده واکنش است همانطور که در جنگ سوریه نیز به نفع نظام این کشور وارد جنگ شد و هنگامی که وارد میدان نبرد شد، مخالفان مسلح سوریه شکستهای زیادی خوردند. اگر همپیمانی ایران و حمایت مالی و نظامی آن نبود چه بسا نظام سوریه تا کنون پایدار نمیماند و اوضاع همانطور که الان شاهد آن هستیم به نفعش نبود.
شکست اسرائیل قابل انتظار است
عبدالباری عطوان اضافه کرد: بعد از این دو نامه که نشان دهنده ارادههای قوی است، شکست اسرائیل قابل انتظار بوده و میتوانم بگویم که آتشبس پس از آنکه تمامی خواستههای مقاومت در برداشته شدن محاصره غزه و بازگشایی تمام گذرگاهها خواهد بود حاصل شود در غیر اینصورت در هفتهها، ماهها و سالهای آینده، روزهای سیاه و خونینی در انتظار اسرائیل خواهد بود.
این نویسنده برجسته عرب در پایان مقاله خود نوشت: مقاومت عربی اسلامی فلسطینی که اعراب و ارتشها و ژنرالها و رسانههایشان آن را خوار کردند پس از آنکه جنگ روانی را برنده شدند و در مسیر خود برای موفقیت در جنگ نظامی است، در آستانه پیروزی قرار دارد و هر فردی که کمترین شکی دارد به وی توصیه خواندن دو نامه مذکور و خواندن رسانهها و روزنامه اسرائیلی و مقالات کارشناسان نظامی و سیاسی را میکنم.
بسمه تعالی
یکی از نویسندگان سرشناس عرب طی مقالهای با اشاره به نامه اخیر سردار سلیمانی به مقاومت فلسطین تاکید کرد که این نامه باعث هراس و سر در گم شدن سران عرب شده است.
به گزارش نامه نیوز، "عبدالباری عطوان" نویسنده برجسته عرب طی مقالهای در روزنامه "الرایالیوم" به دو نامه مهم اخیر در بحبوحه تحولات منطقه و درگیری رژیم صهیونیستی در نوار غزه اشاره کرد.
این نویسنده برجسته عرب ادامه داد: نامه اول، نامهای است که عصر سهشنبه "محمد الضیف" فرمانده کل گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین منتشر کرد و اولین نامه از نوع خود بود و با وجود کوتاه بودن اما بسیار پراهمیت بوده و نشان دهنده موضع استوار در مقابله با دشمن و ادامه جنگ تا پایان محاصره بوده است.
سردار سلیمانی قاتلان و مزدوران اسرائیلی را تهدید کرده است
عبدالباری عطوان اضافه کرد: نامه دوم را سردار "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروهای قدس و مرد قدرتمند در ایران نوشت که در آن از سلاح مقاومت حمایت و تاکید کرده که هر گونه تلاش برای خلع سلاح مقاومت "بدعتی باطل و توهمی است که هرگز محقق نخواهد شد. وی همچنین قاتلان و مزدوران را تهدید و تاکید کرده که ما هرگز یک لحظه نیز در دفاع از مقاومت و حمایت از آن و حمایت از ملت فلسطین درنگ نخواهیم کرد و به اسرائیلیها وعده داد که غضب عمیقی در وقت مناسب بر سر صهیونیستهای مجرم ریخته خواهد شد.
این نویسنده سرشناس عرب در ادامه نوشت: زمانی که "محمد ضیف" و مردانش این جنگ را علیه دشمن به صورت علمی و مهندسی به پیش برد به گونهای که رهبری وی بالاتر از تمامی رتبههای نظامی بلند مرتبه و ژنرالهایی که یا تا کنون جنگی را انجام نداده یا اگر انجام دادند با شکست همراه بوده، است روشهای فنی و عملیاتهایش تمامی ژنرالهای اسرائیلی را سرگشته کرده و قدرت و دقت عملیاتهایش اسرائیلیها را شگفت زده کرده است.
زمانی که فرمانده گردانهای قسام میگوید هیچگونه آتشبسی جز بعد از برطرف شدن کامل محاصره غزه وجود نخواهد داشت، به این معنی است که وی صاحب تصمیم بوده و تمامی گروههای سیاسی و دیدارهایشان تنها نمایشی سیاسی برای ارائه در تلویزیون بوده و هیچ ارزش بیشتری ندارد. فرماندهان جنگ که دو شهر، یکی بر روی زمین و دیگری در زیر آن بنا کردهاند و با مردانگی و شجاعت در مقابل دشمن ایستاندند، اینها افرادی هستند که تصمیم میگیرند و باید از آنها اطاعت کرد.
عبدالباری عطوان در این مطلب خود اضافه کرد: زمانی که الضیف بدون آنکه چهرهاش در صفحات تلویزیونی نمایش داده شود، صحبت میکند به معنای ارائه نمونه کم نظیر در فرماندهی و دوری از شهرت بود که فلسطین و اعراب همانند وی را مشاهده نکردهاند. مردانی که وطنشان را دوست داشته و به ارزشها و شهامت و شجاعت و کرامت ایمان داشته و همانند سربازان گمنام با هدف دور کردن اشغالگر و بالابردن پرچم حق و رسیدن به شهادت از کوتاهترین راهها عمل میکنند.
وی در ادامه مقاله خود در روزنامه الرایالیوم نوشت: همزمان شدن نامه الضیف و انتشار فیلم عملیات شجاعانهای که یکی از یگانهای برجسته گردانهای عزالدین القسام در شهرک "ناحال عوز" در شمال غزه انجام داده، تصادفی نیست عملیاتی که از طریق یکی از تونلها انجام شده و طی آن توانستند 10 نظامی اسرائیلی را به هلاکت برسانند و در این فیلم فریاد و ناله این نظامیان را که مانند خرگوشان وحشت زده در حال فرار هستند قابل مشاهده است حال آنکه فرماندهانشان میگفتند این ارتشی است که هرگز شکست نمیخورد.
این نویسنده برجسته عرب اضافه کرد: مشاهده نکردیم که دوربین فیلمبرداری در دستان فیلمبردار این عملیات شجاعانه بلرزد بلکه شاهد خونسردی، عزمی قوی و برنامهریزی برای عملیاتی استوار بودیم که نشان از آمادگی برای این جنگ دارد که تمامی مراحل و عملیات آن توسط طرحهایی که چه بسا ماهها و شاید سالها برنامه ریزی شده باشد. این آمادگی در کجا حاصل شده است، در نوار غزهای که هشت سال از تمامی بخشها، چه دریایی، چه زمینی و چه هوایی تحت محاصره است.
نامه سردار سلیمانی باعث هراس اسرائیل و سردر گم شدن سران عرب شده است
عبدالباری عطوان در ادامه مقاله خود نوشت: نامه سردار سلیمانی که با نامه الضیف همزمان بوده و طی آن تاکید کرده که ایران به طور کامل در کنار مقاومت فلسطینی میایستد و هرگونه خلع سلاح مقاومت را رد کرده ضمن آنکه روحیه مبارزان مقاومت در نوار غزه را افزایش داده بلکه در همان وقت نیز باعث هراس سران اسرائیل و سردر گم شدن تمامی سران عرب شده که بی صبرانه منتظر پیروزی اسرائیل هستند. ایران همان کشوری است که به مقاومت فلسطین تجربه مورد نیاز برای ساخت موشک را ارائه کرده که به کمک آن تلآویو، حیفا، نتانیا، ایلات و دیمونا مورد هدف قرار گرفت و سبب شد تا 4 میلیون شهرکنشین اسرائیلی به پناهگاهها بروند یا آنکه به کمک موشکهای ضد زره تانکهای اسرائیلی را از وارد شدن به عمق نوار غزه متوقف کرد. احتمالا هم اکنون برخیها از این موضع ایران انتقاد خواهند کرد و از دیدگاه طائفی و نژاد پرستانه محض به آن نگاه خواهند کرد و خواهند گفت که ایران در حال سوء استفاده از موضوع فلسطین و خون شهدای غزه است. ما به آن میگوییم چرا شما از این موضوع استفاده نمیکنید حال آنکه میلیاردها برای خرید تجهیزات نظامی هزینه میکنید. البته از این موضوع تعجب نمیکنیم چون این، اعتقاد آنها است. چون کسانی که از ترس اسرائیل و آمریکا در رساندن پول برای پرداخت حقوق محاصره شدگان در نوار غزه کوتاهی کردند، جز سکوت و خجالت از خود هیچ حق دیگری ندارند.
ایرانیها اگر حرفی بزنند به آن عمل میکنند و از همپیمانانشان دفاع میکنند
عبدالباری عطوان تاکید کرد: همانطور که تجربهها به ما نشان داده، ایرانیها همانند اعراب نیستند. ایرانیها اگر حرفی را زدند به آن عمل میکنند و اگر با کسی همپیمان شدند، از همپیمانشان دفاع کرده و در کنار آن میایستند و هرگز آن را تنها نمیگذارند. بهترین مثال همان چیزی است که در حال حاضر در سوریه در جریان است و حتی یک لحظه نیز در اعلام اختلافمان با آنها در بسیاری از سیاستها و مواضعشان درنگ نکردهایم اما حقیقت را باید گفت و ننگ بر ما است چون ما ملتها و آرمانهایمان را خار کردیم و امیدوار هستیم که در غزه نیز این طوری باشند و زیاد منتظر "زمان مناسب" نباشیم.
نامه سردار سلیمانی هشداری است که باید توسط اسرائیلیها و رهبرات عرب جدی گرفته شود
وی اضافه کرد:نامه سردار سلیمانی به خصوص در سطری که این جمله آمده است "جام غضب بر سر صهیونیستهای مجرم در زمان مناسب ریخته خواهد شد" هشداری است که باید توسط اسرائیلیها و رهبران عرب جدی گرفته شود. تمامی منطقه عربی در آستانه جنگ منطقهای فراگیری است و چه بسا اسرائیل و همپیمانانش مهمترین قربانیانش باشند و باید این نکته را یادآور شد که "حزبالله" که بازوی نظامی ایران است آماده واکنش است همانطور که در جنگ سوریه نیز به نفع نظام این کشور وارد جنگ شد و هنگامی که وارد میدان نبرد شد، مخالفان مسلح سوریه شکستهای زیادی خوردند. اگر همپیمانی ایران و حمایت مالی و نظامی آن نبود چه بسا نظام سوریه تا کنون پایدار نمیماند و اوضاع همانطور که الان شاهد آن هستیم به نفعش نبود.
شکست اسرائیل قابل انتظار است
عبدالباری عطوان اضافه کرد: بعد از این دو نامه که نشان دهنده ارادههای قوی است، شکست اسرائیل قابل انتظار بوده و میتوانم بگویم که آتشبس پس از آنکه تمامی خواستههای مقاومت در برداشته شدن محاصره غزه و بازگشایی تمام گذرگاهها خواهد بود حاصل شود در غیر اینصورت در هفتهها، ماهها و سالهای آینده، روزهای سیاه و خونینی در انتظار اسرائیل خواهد بود.
این نویسنده برجسته عرب در پایان مقاله خود نوشت: مقاومت عربی اسلامی فلسطینی که اعراب و ارتشها و ژنرالها و رسانههایشان آن را خوار کردند پس از آنکه جنگ روانی را برنده شدند و در مسیر خود برای موفقیت در جنگ نظامی است، در آستانه پیروزی قرار دارد و هر فردی که کمترین شکی دارد به وی توصیه خواندن دو نامه مذکور و خواندن رسانهها و روزنامه اسرائیلی و مقالات کارشناسان نظامی و سیاسی را میکنم.
.
مقام معظم رهبری درخطبههای نماز عید فطر خاطرنشان کردند: هم مرتکبان جنایات در غزه و هم پشتیبان آنان باید محاکمه شوند.
به گزارش جوان؛ نویسنده نشریه امریکایی دیلی بیست مینویسد، «اگر روزهای قدیمی بود، شاید حزب الله به حماسی که هماکنون به شدت منزوی شده کمک میکرد اما در حال حاضر این کار را نخواهد کرد. » نویسنده معتقد است در صورت حمله حزب الله به سرزمینهای اشغالی این جنبش بازنده خواهد بود، «نه به خاطر اینکه اسرائیل بهتر خواهد جنگید بلکه نیروهای این جنبش به علت جنگ در چندین جبهه سوریه پراکنده شدهاند. » دنیل نیسمن رئیس «گروه لوانت»، یک شورای تحقیقاتی و مشورتی در زمینه خطرات ژئوپلیتیک در تلآویو متفاوت فکر میکند و در المانیتور نوشته است: «حزب الله یکی از بازیگران منطقهای است که نمیتواند این جنگ را نادیده بگیرد، این جنبش اسلامگرای شیعی همزمان که خود را برای دور جدیدی از درگیری با اسرائیل آماده میکند، در حال مطالعه استراتژی اسرائیل در تمامی جبههها نیز است و به صورت گسترده این باور در اسرائیل وجود دارد که حزب الله بادقت نظاره گر رویدادهایی است که در نوار غزه اتفاق میافتد. »
قاسم کصیر، متخصص گروههای اسلامگرا به پایگاه خبری و تحلیلی دیلی استار لبنان گفت: «تصمیم حزب الله به شرایط داخلی لبنان و میدانی غزه بستگی دارد، هم اکنون مقاومت در غزه شرایط را خیلی خوب مدیریت میکند. » یک منبع سیاسی لبنان نیز به دیلی استار گفته است که «حزب الله بعید است دست به اقدامی بزند مگر اینکه خط قرمز رعایت نشود، اگر اسرائیل بخواهد خط قرمز را رد کند مرزهای جنوبی لبنان آرام نخواهد ماند، هر گونه تلاش برای نابودی حماس یک نشانه جدی [برای حزبالله] است. » دکتر هیثم مزاحم، تحلیلگر مسائل سیاسی و کارشناس جنبشهای اسلامگرا معتقد است بعید است حزب الله در این مرحله دخالت کند چراکه این گروه در سوریه و در مناطق مرزی با سوریه درگیر است.
اگر اوضاع تشدید شود. . .
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در سخنرانی روز جمعه به مناسبت روز جهانی قدس، بدون اشاره به جزئیات، تأکید کرد که حزب الله از هیچ کمکی که در توانش باشد به مقاومت فلسطینی دریغ نخواهد کرد و بدین ترتیب تمام احتمالات را باز گذاشت. اما آیا واقعاً حزب الله توان آن را دارد که وارد یک جنگ دیگر شود در حالی که به صورت جدی و تمام قد در جنگ سوریه حاضر است؟ هر چند جنبش مقاومت اسلامی لبنان توانایی ویژهای در فریب دشمنان خود نسبت به تواناییهای خود دارد اما بنا برگفته مقامات رژیم صهیونیستی توان تسلیحاتی و رزمی حزبالله نسبت به جنگ تابستان 2006 چندین برابر افزایش یافته است و تخمین زده میشود که این جنبش بیش از 120 هزار انواع راکت و موشک را در زرادخانه تسلیحاتی خود در اختیار دارد.
ژنرال استفان کوهن، یک نظامی سابق وزارت جنگ رژیم صهیونیستی و تحلیلگر مسائل دفاعی به المانیتور گفته است که «حزبالله یک سازمان یادگیرنده است، آنها بر واکنش اسرائیل متمرکز شدهاند نه تنها بر پاسخ نظامی، بلکه رفتار سیاسی دولت اسرائیل را نیز در نظر دارند و اینکه بازیگران منطقه چگونه به این بحران پاسخ میدهند. » نیسمن نیز معتقد است که در حال حاضر «حزب الله علاقه کمتری به جنگ با اسرائیل دارد. نقشه جنگی حزبالله در نبرد بعدی، به تواناییهای نیروهای ویژه این جنبش بستگی دارد که در حال حاضر عملیات تهاجمی جدیدی در منطقه قلمون آغاز کردهاند.» اما دکتر عماد سالمی، استاد علوم سیاسی دانشگاه امریکایی بیروت به دیلیاستار گفته است: «اگر همین اوضاع ادامه یابد، کشتارهای اسرائیل زیاد شود و حمله زمینی اسرائیل زیرساختهای مقاومت فلسطینی را تهدید به نابودی کند حزب الله دیگر نمیتواند ساکت بنشیند»
روح حزبالله در جنگ
باوجود اینکه تاکنون حزب الله به صورت مستقیم در جنگ غزه دخالت نکرده است اما تمامی شواهد حاکی از آن است که روح این جنبش در نبرد غزه حضور دارد و تقریباً تمامی مقامات صهیونیستی که از مقاومت گروههای فلسطینی غافلگیر شدهاند، از مواجهه صخره سخت با سایه سنگین حزبالله خبر میدهند. آسوشیتدپرس گزارش داد اسرائیل با حماسی سختتر از جنگ قبلی روبهرو شده است که از شبکههای گسترده تونل، تاکتیکهای تله گذاری و موشکهای ضد تانک برخوردار است و از راکتهایش محافظت بهتری به عمل میآورد. آسوشیتدپرس در ادامه به نقل از نظامیان اسرائیلی مینویسد: این حماس سال 2009 نیست بلکه یک نیروی سازمان یافتهتری است که از تاکتیکها و تسلیحاتی استفاده میکند که مشابه آن در جنگ شهری لبنان بین اسرائیل و حزب الله در سال 2006 دیده شده است. کریستین ساینس مانیتور به نقل از یک افسر نظامی اسرائیل گزارش داد، «در شجاعیه فاصله بین اسرائیل و رزمندگان به صفر رسیده بود و گردانهای عزالدین قسام تلفات زیادی وارد کردند چراکه اسرائیل با تونلهای گسترده و موشکهای ضد تانک این گروه غافلگیر شد. »
بر اساس گزارش کریستین ساینس مانیتور اینگونه تسلیحات که برای اولین بار به صورت نظاممند در نوار غزه استفاده میشوند شبیه تسلیحاتی هستند که در جنگ 2006 لبنان 50 دستگاه تانک اسرائیل را منهدم کردند. از جمله موشک کرنت ساخت روسیه و مدلهای کونکروس که احتمالاً سوریه به حزب الله و حزب الله نیز به حماس تحویل داده است. یک افسر رژیم صهیونیستی به هاآرتص گفت: «من قبلاً نیز در شجاعیه بودهام اما هرگز شبیه این را ندیده بودم. تجهیزات و تاکتیکهای آنها کاملاً شبیه حزب الله است. تلههای موشکی و بمبهای کنترل از راه دور همه جا است و آنها به جای اینکه همانند گذشته فرار کنند، میمانند و میجنگند. » منظور این نظامی از فرار نیروهای مقاومت اشاره به جنگ 22 روزه در سال 2009 است که در آن نیروهای حماس و سایر گروههای فلسطینی مجبور به فرار میشدند و همین مسئله باعث شد تا تانکهای اسرائیلی به دامنه نواره غزه برسند.
این افسر همچنین گفته است: «من شخصاً شلیک یک موشک کرنت از فاصله چهار کیلومتری به سمت یک بولدوزر را دیدم. اینگونه مهارت در تیراندازی صرفاً با انجام تمرینات زیاد به دست میآید» وی سپس با اشاره به جنگ 2006 افزود: « حماس در حال نشان دادن مهارت مشابه [حزبالله] در استفاده از موشکهای ضد تانک است. » یک افسر ارشد اطلاعاتی ارتش اسرائیل به کریستین ساینس مانیتور گفته است: « حماس همچنین در حال استفاده از آرپیجی و همچنین بمبها، تلههای انفجاری در ورودی تونلها و خانهها است که هر دو از ویژگیهای شاخص حزب الله هستند. »
به نظر میرسد بیش از هر چیزی اسرائیل از شبکه تونلهای حماس غافلگیر شده به حدی که وجود این تونلها موازنه قوا را در زمین متعادل کرده و همانطور که نصرالله گفت رژیم صهیونیستی در این زمینه با شکست اطلاعاتی مواجه شده است. «بن کاسپیت» روزنامه نگار سرشناس اسرائیلی در المانیتور نوشت: «به نظر میرسد تشکیل یک کمیته تحقیقاتی درباره عملیات صخره سخت در اسرائیل اجتناب ناپذیر است. این کمیته بررسی خواهد کرد که چرا کابینه اسرائیل تونلهای حماس را به عنوان یک تهدید استراتژیک مشخص نکردهاند. . . این کمیته در تحقیق خود سه سؤال را محور قرار خواهد داد؛ آیا نیروهای امنیتی، اطلاعاتی درباره تونلها داشتند؟ اگر داشتند، آیا این اطلاعات به مقامات تحویل داده شدند و اینکه چرا رهبری سیاسی بر اساس این اطلاعات عمل نکردهاند؟» بدینترتیب به نظر میرسد اسرائیل در جنگ تونلها یک بار دیگر، این بار نه در جنوب لبنان بلکه در نوار غزه از حزبالله شکست خورده است چراکه همانطور که شیمون شپیرا، متخصص اسرائیلی حزبالله به «ویکلی استاندارد» گفته است: «پدر معنوی سیستمهای تونل حماس، عماد مغنیه است.»
رجانیوز - حجتالاسلام سید کمیل باقرزاده: امسال با دعوت امام جمعه ى محترم شهرستان نائین و شوراى هماهنگی تبلیغات اسلامی، توفیق شد به عنوان سخنران پایانی مراسم راهپیمایی روز قدس در خدمت مردم شهیدپرور نائین بودم. روز پنجشنبه که داشتم فیشهاى سخنرانیم را مرتب میکردم، ارتباط واتس اپی با دوست عزیز فلسطینیم در غزه بعد از چند روز قطع تماس برقرار شد.
به دوست عزیزم گفتم که من عازم نائین در استان اصفهانم تا به عنوان سخنران روز قدس صحبت کنم. شما پیامی براى مردم نائین و ملت ایران ندارید تا من از قول یک جوان فلسطینی بیان کنم؟ ایشان هم معرفت به خرج داد و پیام بلندبالایی نوشت و فرستاد. من هم ترجمه کردم و در پایان سخنرانی، در جمع مردم عزیز نائین این پیام را خواندم، که خیلی با استقبال و ابراز احساسات مردم مواجه شد.
این متن، سندی دیگر از پیوند عاطفی و معنوی ملت فلسطین با ملت ایران و قدرشناسی جوانان فلسطینی نسبت به حمایتهاى ملت ایران از مقاومت فلسطین است. این متن پاسخی است به بسیاری از شایعات و تخریبها و تلاشها براى بدبین کردن ملت ایران به مردم مظلوم فلسطین.
من بیش از دو سال است که با این جوان فلسطینی دوستم و میدانم که او شیعه نیست، اما مثل بسیاری از مردم فلسطین و غزه محبّ اهل بیت علیهم السلامه، و همیشه نسبت به اهل بیت با احترام خاصی صحبت میکند.
همه ى شما عزیزان رو به خوندن پیام دوست فلسطینی توصیه میکنم، و از همه دعوت میکنم اگر در پاسخ به نامه ى دوستمان پیامی دارند، در کامنتها به صورت کوتاه بنویسند تا إن شاء الله ترجمه شده و برای فلسطین ارسال شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
أذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا وأن الله على نصرهم لقدیر.
نامه ای از سرزمین فلسطین و از غزه ى صبور به عزیزان دل، ملت مسلمان و مجاهد ایران، از طرف جوانی مثل شما برادرانم، و فرزندی مثل فرزندان شما پدران و مادران عزیز.
سپاس خدایی را که توفیق جهاد در این سرزمین مبارک را به ما عطا فرمود، و ما را با یاری خود و پشتیبانی راست قامتانی چون شما ملت ایران عزّت بخشید. سپاس خدایی را که ما را و انقلاب جهادی مان را با یاورانی چون شما شرافت بخشید، آنگاه که دیگران ما را تنها گذاشتند و رها کردند. و درود و سلام بر سرورمان رسول خدا و خاندان پاکش.
ایستادگی و استقامت شما مردم ایران و حکومت جمهوری اسلامی بر موضع حمایت و پشتیبانی از مقاومت فلسطین با سلاح را می ستایم، و از یاری و دعاى شما سپاسگزارم. و به جوانان مسلمان ایرانی می گویم: همانطور که تاکنون بر دین خود استوار بوده اید و یاور مظلومان فلسطین ى مستضعفان جهان بوده اید، همچنان در خط انقلاب و گوش به فرمان ولیّ امرتان امام خامنه ای باشید.
همچون سیدالشهداء أبی عبدالله الحسین علیه السلام به عهد خود در جهاد فی سبیل الله وفادار بمانید. و خود را براى آزادسازی قدس آماده کنید، که قدس در انتظار شما و در انتظار مسلمانانی است که إن شاء الله به زودی با امام مهدی علیه السلام وارد آن خواهند شد، تا به امید خدا به زودی با یکدیگر در قدس شریف ملاقات کنیم.
در روز جهانی قدس یاد میکنم از امام خمینی رضوان الله علیه و به روح او درود می فرستم؛ و به رهبر معظم انقلاب اسلامی امام سید علی خامنه ای سلام می کنم؛ و سلام می کنم به فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و به همه ى ملت ایران، از زن و مرد و پیر و جوان؛ و به همه ى شهداى باوفاى ایران درود می فرستم، خصوصاً ژنرال شهید، حسن طهرانی مقدم سازنده ى موشک فجر5 که این روزها تلآویو را به لرزه در می آورد.
عزیزانم، براى ما بسیار دعا کنید و ماجراى فلسطین را در همه ى کشورها منتشر کنید و به گوش جهان برسانید. خدا شما را از شرّ دسیسه هاى شیطان بزرگ آمریکا، و اسرائیل و مزدوران آنها حفظ کند. و مجدداً به شما سلام میکنم. همواره موفق و عزیز باشید. والسلام علیکم ورحمة الله.
دکتر حسین کچوئیان*
امسال روز قدس تحولی اساسی را پشت سر گذاشت و با اوجگیری تبدیل به نقطه عطفی در سیر تاریخی این ابتکار حکیمانه رهبرکبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (قدس سره) گردید. اکنون بیش از گذشته، این رخداد سیاسی قابلیتهای خود را برای شکلدهی راهبرد تاریخی برای آزادسازی قدس شریف نشان داده است. راهبردی که بر پایه هر مسلمان یک سطل آب یا یک سنگ، بسیج تمام توان کلیه مسلمانان جهان و ایجاد وحدت میان آنها بر محور آزادسازی مسجدالاقصی اولین قبله مسلمانان را هدف قرار داده بود، اکنون پس از بیداری اسلامی ظرفیتهای به مراتب بیشتری برای آزادسازی جهان اسلام از سلطه غرب و پیریزی بنیانهای تشکیل امت واحده اسلامی را در خود جمع کرده و بروز میدهد. اما تا آنجایی که به آرمان آزادی قدس شریف و رهایی مسلمانان فلسطین از سلطه شوم رژیم دیوسیرت صهیونیستی مربوط میشود، روز قدس امسال با به میدان آوردن کلیه ظلمستیزان و عدالتطلبان جهان از ژاپن تا جنوب و شمال قاره آمریکا، ظرفیتهای به مراتب بیشتری از ظرفیت مسلمانان را برای مبارزه با اشغالگران جنایتکار بسیج کرد. از این جهت میتوان گفت که روز قدس امسال نه روز جهانی اسلام و مسلمانان بلکه باید روز جهانی همه ملتها و مردم عالم خوانده شود. این تحول برای عصری که هر روز بیش از گذشته شاهد نفوذ و سلطه صهیونیزم بر مقدرات و سرنوشت ملتهای عالم و کل نظام جهانی است قطعا ذخیرهای برای صفبندیهای آتی جهانی و نبرد رهایی بخش نهایی به حساب میآید.
تحولاتی که روز قدس امسال را به نقطه عطفی در مسیر کارکرد و نقش تاریخی این رخداد بدل کرده است، تنها محدود به بسیج به مراتب گستردهتر کمی جهان اسلام از حیث جغرافیا و عدد و ارتقاء کیفی شعور و شعار شرکتکنندگان در راهپیمایی این روز نمیشود. افزایش گستره جهانی آن فراتر از جهان اسلام نیز تمام تفاوت ماهوی قدس امسال با سالهای گذشته نیست. اما در همین حد نیز برای درک اهمیت روز قدس به طور کلی، خاصه از جهت همین دسته از دگرگونیها در کم و کیف مشارکتکنندگان در مراسم این روز، بد نیست که مقایسهای انجام دهیم. قیاس روز قدس به طور کلی به ویژه قدس امسال با روزهایی که جهان قدیم یا غرب قابلیت برپایی آن را در گستره جهانی داشته مثل روز کارگر و یا میکوشید آن را به روز جهانی بدل سازد، مثل تلاش فمینیستها برای تبدیل روز زن به روز جهانی، از تحولی اساسی در موازنه نیروهای تاریخی حکایت دارد. روز قدس امسال نشان داد که تنها نیرویی که در جهان کنونی قابلیت بسیج نیرو در گستره جهانی را داشته و از این طریق میتواند بر روند و ماهیت تحولات آتی تاریخ تأثیر بگذارد انقلاب اسلامی ایران است. به این معنا و به بیان روزنامه کویتی الرای العام؛ روز قدس امسال نشان داد که انقلاب اسلامی نقطه عطفی در تاریخ تحولات جهان بوده است. یا به بیان دیگر روز قدس امسال با گسترش کمی و کیفی خود دلالت دیگری بر ماهیت تاریخساز انقلاب اسلامی در جهان کنونی میباشد که در مقابل آن تنها نیروهای فرتوت و رو به مرگ تجدد هماوردی میکنند.
این واقعیت که روزهایی مثل روز جهانی کارگر علیرغم تداوم اهتمام به آن در بعضی از کشورها، خواستهها و دغدغههای گروههایی خاص و نه همه اصناف مردم یا ملتها و کشورها را منعکس میکند، حقیقتی است که باز هم اهمیت بیشتر روز قدس و تحول واقع شده در جریان برپایی آن در سال جاری را نشان میدهد.
اینکه در هماوردی و نبرد جهانی مورد انتظار تاریخی ما، صهیونیزم ( که در همه کشورها از شوروی و اروپای شرقی گرفته تا آمریکای شمالی نسبت به نقش مخرب آنها. در حیات ملتها و نظم جهانی هر روز بیش از گذشته اشعار پیدا میکنند) نقش محوری دارد، باز هم ارزش این روز و تحول ماهوی مراسم امسال آن را افزونتر و لزوم اهتمام و توجه راهبردی و بیش از پیش ما بدان را روشنتر میکند. اما در کنار این تحولات که قابلیتها و ظرفیتهایی به مراتب متفاوتتر است از آنچه تاکنون در مورد روز قدس در ذهن یا در طرحهای راهبردی خود داشتهایم، چند تحول دیگر در مراسم قدس امسال ظاهر شده که در کوتاهمدت و میانمدت و برای نبرد جاری مقاومت با صهیونیستها ارزشمند میباشد.
از میان این تحولات، فراخوان رسمی گروههای مقاومت فلسطینی به انجام راهپیمایی روز قدس در غزه و کرانه باختری، بیش از همه شایسته توجه است. اهمیت این تحول در این است که برای اولین بار در طول تاریخ برگزاری مراسم روز قدس اتفاق میافتد.
اگر در گسترش کمی و کیفی مراسم روز قدس امسال در جهان، سبعیت و وحشیگریهای صهیونیستها در کشتار مردم غیرنظامی غزه، خاصه کودکان و زنان، نقش عمدهای داشته است، تحول اخیر را مستقیما بایستی معلول بیداری اسلامی و پیامدهای ناشی از آن در منطقه دانست. این تحول در واقع مبین تغییر صفبندی نیروهای منطقهای و تغییر راهبردی در کیفیت پیوند میان نیروهای مقاومت میباشد که محصول تصحیح انحراف در بعضی از نیروهای مقاومت در جهان اسلام بعد از بیداری اسلامی است. بعد از خیزش مردم منطقه همان انحرافی که موجب گشت محمد مرسی اولین سفر خارجی خود را به عربستان برنامهریزی کرده و آن موضعگیری تکفیری مآبانه را در کنفرانس سران غیرمتعهدها در تهران داشته باشد، بعضی از نیروهای فلسطینی را به توهم موازنه تازهای از قدرت در منطقه در جهت دور شدن از صف مقاومت خاصه از رهبری آن توسط جمهوری اسلامی ایران به حرکت درآورد. اما اکنون بعد از کودتا علیه مرسی و حکومت مطلق و رضایتمندانه رهبران کشورهای عربی در جریان تجاوز به غزه، در مقابل، همراهی مطلق جبهه مقاومت از ایران گرفته تا حزبالله در لبنان، نه تنها ترکهای حاصله در صف مقاومت بطور کامل برطرف شده بلکه به شهادت فراخوان رهبران مقاومت فلسطینی برای راهپیمایی قدس، استواری خللناپذیری نیز یافته است. از این جهت مراسم قدس امسال اگر نه علت، حداقل نشانهای از تصحیح انحراف و خطای حاصله در ارزیابی نیروی مقاومت فلسطین از موازنه و صفبندیهای منطقهای پس از بیداری اسلامی میباشد. با این حال و به شهادت همین فراخوان، اکنون صفبندیهای منطقهای بر محور روز قدس به شکل خللناپذیر و غیرقابل گسستی در قیاس با قبل از آن تحکیم و یکپارچه شده است.