سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسمه تعالی ائتلاف جدید سعودیها و چند کلمه حرف حساب(یادداشت روز)
سه‌شنبه هفته گذشته 24 آذرماه، آل سعود اعلام کرد دومین ائتلاف ضد تروریستی خود را این بار با هدف «مبارزه با تمام گروه‌های تروریستی» راه‌اندازی کرده و توانسته است 34 کشور عمدتا آفریقایی را عضو این ائتلاف  35 عضوی خود کند. خبری که ناگهانی بودنش، به اندازه هدف اعلامی آن، غافلگیر‌کننده و البته مضحک بود. این دومین ائتلافی است که سعودی‌ها طی 9 ماه گذشته با هدف اعلامی «مبارزه با تروریسم» راه‌اندازی می‌کنند. ائتلاف نخست برای مبارزه با انقلابیون یمنی تشکیل شد، انقلابیونی که سعودی‌ها آنها را  شورشی و تروریست می‌نامند. 
با توجه به اینکه سعودی‌ها با وجود در اختیار داشتن تمام و کمال حمایت‌های برخی کشورهای مرتجع عربی، آفریقایی، سازمان ملل، غرب، رژیم صهیونیستی، بلک واتر و ... نتوانسته‌اند حریف چند قبیله تحت محاصره شوند، سوال اصلی اینجاست که پس، «هدف اصلی» این رژیم بی‌عرضه از راه‌اندازی یک ائتلاف 35 عضوی دیگر، آن هم برای مبارزه با «تمام» گروه‌های تروریستی چیست؟ و چرا نام کشورهای اصلی مبارزه‌کننده با تروریسم که در خط مقدم جبهه جنگ با تکفیری‌ها هستند، یعنی ایران، سوریه، عراق و روسیه در این ائتلاف نیست؟ 
بنا به دلایل متعدد می‌توان گفت، نه هدف از تشکیل این ائتلاف مبارزه با تروریسم است و نه آل سعود تشکیل‌دهنده آن است. همه، حتی خود سعودی‌ها در اینکه آل سعود، پدرخوانده تکفیری‌های وهابی است، متفق‌القولند. لذا، به این خبر که یک رژیم قرون وسطاییِ تکفیری با هدف جنگ با تروریست‌های تکفیری، ظرف 9ماه دو ائتلاف ضد تروریستی تشکیل داده،  فقط باید خندید. 
درباره ادعای دوم نیز باید گفت، آل سعود وقتی با در اختیار داشتن حمایت‌های بی‌حد و حصر  مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و سیاسی تمام دنیای غرب و دنباله‌روی آن نتوانسته حریف یک جمعیت بیابان‌نشین تحت محاصره اما باغیرت در یمن شود- و بنا بر گزارش‌های موثق با پیغام و پسغام فرستادن به برخی کشورها درصدد میانجیگری آنها برای توقف جنگ در جبهه یمن برآمده است- چرا باید با گشودن یک جبهه و «حریف دوم»، کار را برای خود سخت‌تر کند!؟ بنابراین به احتمال قریب به یقین، این سعودی‌ها نیستند که ائتلاف 35 عضوی را راه‌اندازی کرده‌اند چون آنها نه توان آن را دارند، نه عرضه و انگیزه آن را.
برای یافتن پاسخ این دو سوال که «ائتلاف جدید دستپخت کیست؟» و «هدف یا اهداف اصلی آن کدام است؟» می‌بایست گریزی به تحولات چند ماه گذشته منطقه و جهان زد و با یافتن سرنخ‌هایی که کم نیست، به پاسخ درست رسید.
به جرأت می‌توان گفت، بسیاری از تحولات منطقه، از اشغال شمال عراق توسط ترکیه گرفته تا اوضاع امروز نیجریه، مستقیم یا غیرمستقیم به یک «نقطه» یا به عبارت دقیق‌تر، به یک «کشور» بازمی‌گردد و آن  نقطه و کشور، جایی نیست جز ایران.
پدیده نحس «تروریست‌های تکفیری»،  قرار بود و هست پروژه «اسلام‌هراسی»، «تجزیه و جا‌به‌جایی مرزها» و در نهایت «تضعیف و نابودی مقاومت» را - که همگی مقدمه‌ای هستند برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران- به پیش ببرد، تا بدین ترتیب امنیت رژیم صهیونیستی تامین گردد. اما بنا به دلایلی مثل تشکیل بسیج مردمی در عراق و سوریه، ورود به موقع ایران، حزب‌الله، مدافعین حرم و این اواخر روسیه به معرکه و... این پروژه تا کنون، شکست خورده است. اما هنوز برای رونق دادن به بازارهای تسلیحاتی غرب، مشغول نگه داشتن مقاومت و از همه مهم‌تر، به عقب انداختن مرگ رژیم صهیونیستی کارایی دارد.
بنابراین پروژه «تروریست‌های تکفیری» آن‌طور که باید، پیش نرفته و آتش آن، بعضا حتی دامن خود غربی‌ها را هم گرفته است. در چنین شرایطی است که می‌بینیم ناگهان ائتلاف تازه سعودی‌ها، با هدف مبارزه با تمام گروه‌های تروریستی! اعلام موجودیت می‌کند، ترکیه به خود جرأت می‌دهد به جنگنده سوخوی روسی حمله کند، در حالی که هنوز از فشارهای روسیه رهایی نیافته، با لشکرکشی به شمال عراق، جبهه دیگری علیه خود می‌گشاید، حادثه پاریس رخ می‌دهد تا انگلیس و فرانسه و آلمان وارد جنگ سوریه شوند، قتل‌عام شیعیان در نیجریه رخ می‌دهد تا یک ائتلاف اسلامی نظامی به سرکردگی عربستان تشکیل شود و قس علیهذا... بدین ترتیب بازیگران تازه وارد عرصه می‌شوند تا پروژه زمین نخورده و به پیش برود!
با وقوع چنین تحولاتی- که تنها به برخی از آنها اشاره شد- پای بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی و ثروتمند اروپایی به منطقه باز شده که از قضا همگی ادعای مبارزه با تروریسم دارند. مثلا کشورهایی مثل کوت دیفوار، بنین، چاد، توگو، جیبوتی، سنگال، سودان، سیرالئون، گابون، گینه، کومور،  لیبی، مالدیو، مالی، مغرب، موریتانی، نیجر، اوگاندا و... که بسیاری از آنها حتی قادر به تامین امنیت جانی مردم خود نیستند به این ائتلاف پیوسته‌اند تا امنیت مردم کشورهای دیگر را تامین کنند! 99 درصد این کشورها  به شدت از فقر رنج می‌برند، و هدف از عضویتشان در این ائتلاف نمایشی و بی‌خاصیت نیز فقط و فقط دریافت یک مشت دلار از آل‌سعود است. حتی مصر که در میان این کشورها اوضاع نسبتا بهتری دارد بدون حمایت‌های مالی عربستان و آمریکا، قادر به اداره امور کشورش نیست.
در واقع بازیگردانان آمریکایی- صهیونیستی که با سوءاستفاده از «فقر فکری»، پروژه داعش را خلق کردند، این بار  به فکر سوءاستفاده از «فقر اقتصادی» کشورهای فقیر آفریقایی و عربی افتاده‌اند تا تروریست‌های تکفیری را که با ورود ائتلاف سوریه، ایران، روسیه، عراق و حزب‌الله، زمین‌گیر شده، از این وضع خارج نمایند. این کارگردانان با اجیر کردن کشورهای ثروتمند اما  عقب‌مانده‌ای مثل آل سعود و قطر و دادن وعده وعیدهایی به کشورهایی مثل ترکیه در حال بازتولید نیابتی این حرکت شیطانی از جیب دیگرانند.
از همین جا می‌توان، به اهداف واقعی تشکیل چنین ائتلافی پی برد. اهداف این ائتلاف به رغم پوشالی بودن آن، هیچ تفاوتی با اهداف تعریف شده برای تروریست‌های تکفیری ندارد. عربستان چند ماه قبل از تشکیل ائتلاف 35 عضوی‌اش، حزب‌الله لبنان را در لیست تروریستی خود قرار داده بود. این کشور هدف از تشکیل این ائتلاف را هم، مقابله با همه گروه‌های تروریستی خوانده است! بنابراین حزب‌الله لبنان یکی از اهداف این ائتلاف است. مقابله با حزب‌الله یعنی مقابله با ایران، و مقابله با ایران نیز یعنی، مقابله با مقاومت. مقابله با مقاومت هم یعنی کمک به رژیم صهیونیستی و...
اما آل سعود با این ائتلاف جدید هم، به همان دلیل که در سوریه و یمن شکست خورد، شکست خواهد خورد. سعودی‌ها در یمن تنها نیستند و «هیچ» محدودیتی، تاکید می‌شود هیچ محدودیتی هم در استفاده از سلاح- ممنوعه و غیرممنوعه-  ندارند. آمریکا، اروپا، سازمان ملل، مرتجعین عرب و بسیاری از همین کشورهای آفریقایی در یمن به شدت علیه انصارالله فعالند و مراکز اطلاعاتی و جاسوسی غرب و رژیم صهیونیستی نیز به آنها کمک می‌کنند اما عربستان،  به گفته دوست و دشمن،  با دادن خسارات و تلفات بسیار سنگین- که هر از چند گاهی گوشه‌ای از آن رسانه‌ای می‌شود- به سختی شکست خورده است. با این وضع باید پرسید، وقتی آل سعود با مزدورانی بزرگتر از توگو و نیجر و بورکینافاسو، از انقلابیون با ایمان و شجاع یمن، فقیرترین کشور دنیا که جز ایمان به خدا چیزی ندارند، شکست می‌خورند،  چگونه می‌تواند حریف کشوری مثل ایران، روسیه، و حزب‌الله لبنان و... شود؟
قتل‌عام شیعیان در نیجریه، پاکستان و جمهوری آذربایجان اگرچه دل ایرانیان و مسلمانان را به درد می‌آورد اما جز اینکه، مرگ آل سعود را جلو اندازد، هیچ دستاورد درخور  توجه دیگری نخواهد داشت.

+ نوشته شـــده در شنبه 94/9/28ساعــت 11:5 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی گزارش خبری تحلیلی کیهان از فاجعه نیجریه خمینیون: به ج
گزارش خبری تحلیلی کیهان از فاجعه نیجریه
سه روز از قتل عام شیعیان نیجریه می‌گذرد و اطلاع دقیقی از سرنوشت رهبر آنان در دست نیست. شیعیان مظلومی که به جرم عشق به امام(ره) و پیروی از مقام معظم رهبری در سایه سکوت مدعیان حقوق بشر و منادیان صلح به خاک خون کشیده شدند.

سرویس سیاسی- 

در لهوف سید بن طاووس آمده است؛ «غلام سیاهی بود اهل آفریقا که «جون بن حوی» نام داشت؛ در روز عاشورا و در میانه معرکه، جون از امام حسین(ع) اذن میدان گرفت ولی حضرت به او فرمودند تو غلام هستی جون، و غلامان از جنگ معافند. جون به پای امام علیه السلام افتاد و عرضه کرد مولای من، انصاف نیست که در وقت آسایش کنار شما باشم و هنگام سختی، شما را رها کنم، گرچه بوی خوشی ندارم و رنگ من سیاه است اما به خدا سوگند از شما جدا نخواهم شد تا خون تیره من با خون سرخ شما درآمیزد؛ پس اذن گرفت و به میدان رفت و پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید و به صف شهدای عطشان دشت نینوا پیوست. آنگاه امام علیه السلام بر بالینش حاضر شد و فرمود خدایا رویش را سفید و بویش را معطر کن و با محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله محشورش گردان.
شیعیان کشور نیجریه در ساحل غربی آفریقا، ریختن خون جون در کربلا را نشانه بیعت محکم آفریقا با اهل بیت و امام حسین(ع) می‌دانند و چند روز پیش نیز به جرم همین بیعت و ارادت به اهل بیت و حضرت امام خمینی(ره) و مقام‌معظم رهبری -به عنوان پرچمداران عصر حاضر این حرکت- چند صد تن از آنها به خاک و خون کشیده شدند. 
چگونه عطر امام(ره) و انقلاب به غول آفریقا رسید؟
چگونگی شکل گیری و رشد جامعه شیعیان در نیجریه، خود از معجزات و عجایب عصر حاضر است. ماجرا به روزهای اوج مبارزه مردم ایران به رهبری حضرت امام(ره) با رژیم پهلوی و ارباب او آمریکا بازمی گردد. در این ایام، جوانی بیست‌وچند ساله و دانشجو به نام ابراهیم زکزاکی تصویری از حضرت امام را در حال اقامه نماز در یکی از نشریات غربی می‌بیند. تصویر مردی که حتی نمی‌داند کیست اما جاذبه‌ای دارد که ابراهیم جوان را با خود می‌برد تا سرنوشت او، میلیون‌ها هموطنش و بلکه نیجریه را نیز تغییر دهد و جماعتی از مومنان را شکل دهد که امروز به خمینیون معروف شده اند.
ابراهیم زکزاکی در اولین فرصت به ایران می‌آید و موفق به دیدار با حضرت امام(ره) شده و شیعه می‌شود. امام قرآنی به او هدیه می‌کند و می‌فرماید: به کشورت برو و با قرآن مردم کشورت را هدایت کن. و اینگونه است که ابراهیم زکزاکی پرچمدار آموزه‌های اهل بیت و انقلاب در پرجمعیت‌ترین کشور آفریقا می‌شود. نیجریه که مشهور به غول آفریقاست امروزه بیش از 180 میلیون جمعیت دارد که بیشتر آنها مسلمان و بقیه مسیحی هستند. وی که پس از تحصیل در حوزه علمیه قم به کسوت روحانیت درمی آید جنبش «حرکت اسلامی نیجریه» را پایه گذاری می‌کند و علی رغم تمام محدودیت‌ها و موانعی که دولت‌های مختلف برایش پدید می‌آورند، موفق می‌شود طی حدود 3 دهه، تعداد شیعیان این کشور را به بیش از 10 میلیون نفر برساند. این در حالی است که پیش از این هیچ شیعه‌ای در این کشور نبوده است. 
شیعیان نیجریه رابطه‌ای عالی با اهل سنت و حتی مسیحیان این کشور دارند. مساجد خود را از اهل سنت جدا نکرده و در کنار آنها نماز می‌خوانند و در ارائه خدمات اجتماعی و کمک به فقرا و محرومان، تفاوتی میان شیعه، سنی و مسیحی قائل نمی‌شوند. 
نیجریه که هنوز هم زخم استعمار انگلیس را بر پیکر خود دارد، شیخ ابراهیم زکزاکی را ناجی و منادی بیداری این سرزمین می‌داند. شیعیان نیجریه علی رغم تمام محدودیت‌ها و فشارها به حرکت معنوی خود ادامه داده‌اند. آنها از دسترسی به کتب و منابع معارف شیعی محرومند و حتی به مفاتیح الجنان نیز به آسانی و وفور دسترسی ندارند. 
محرم و عاشورا از اصلی‌ترین نمادها و فرصت‌های آنان برای رساندن پیام خود به جامعه تشنه حقیقت نیجریه است. نوارها و سی دی‌های سخنرانی شیخ و یارانش در میان مردم دست به دست می‌شود و آنها که از شهرهای دور و حتی کشورهای همسایه خود را به شهر زاریا (اصلی‌ترین شهر شیعیان نیجریه) رسانده‌اند، این نوارها را به عنوان سوغات برای دیگران می‌برند. 
خشم آل سعود و صهیونیسم
دولت نیجریه که روابطی گرم و نزدیک با رژیم صهیونیستی و آل سعود دارد از هیچ اقدامی برای محدود کردن و ممانعت از گسترش این معارف دریغ نکرده است. این تلاش‌ها در سال‌های گذشته بصورت زندانی کردن چند باره شیخ ابراهیم صورت می‌گرفت (یک بار نیز در سال 2009 با بمب‌گذاری قصد ترور وی را داشتند که ناکام ماند) اما بی‌نتیجه بودن این کارشکنی‌ها باعث شده است از سال گذشته آنان وارد فاز خشونت علیه جامعه شیعیان نیجریه شوند. در راهپیمایی روز قدس سال گذشته ارتش نیجریه به تظاهرات کنندگان یورش برد و ده‌ها تن را به شهادت رساند که در میان شهدا 3 تن از پسران شیخ نیز بودند. 
خبرهایی که بعداً از این حادثه منتشر شد نشان داد رژیم صهیونیستی آمر اصلی این جنایت بوده و عوامل امنیتی آن فرماندهی میدانی این عملیات تروریستی را بر عهده داشته‌اند. تفکر وهابی آل سعود نیز در جنایت علیه شیعیان نیجریه، سهم قابل توجهی دارد. آنان علی رغم صرف هزینه‌های هنگفت نتوانسته‌اند مردم را از گرویدن به جنبش حرکت اسلامی بازدارند. یکی از یاران شیخ ابراهیم در این مورد تحلیل قابل توجهی دارد. وی می‌گوید؛ مردم می‌بینند که حرف و عمل مفتی‌های وهابی یکی نیست اما در مقابل شیخ ابراهیم زکزاکی به سخنی که می‌گوید عمل نیز می‌کند. بزرگ مردی که 3 روز است از سرنوشت او اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی منابع اعلام کرده‌اند 4 گلوله به وی اصابت کرده و به همراه همسرش که او نیز مجروح است، در مکان نامعلومی به دست ارتش اسیر است.
جرم ما پیروی از امام و رهبری است
در حالی که شیعیان مظلوم نیجریه از سوی صهیونیست‌ها، ارتش کشور خود، آل سعود و گروه تروریستی بوکوحرام مورد حمله قرار گرفته و قربانی می‌دهد اما در عین استقامت همچنان صبر پیشه کرده‌اند. «حسن بالا» عضو جنبش اسلامی و از نزدیکان زکزاکی در این خصوص به مشرق می‌گوید: ما باز هم منتظر خواهیم ماند تا ببینیم رهبری جنبش چه دستوری می‌دهد. اگر رهبران ما دستور بدهند که باید قیام کنیم، حتماً این کار را خواهیم کرد. اگر دولت جرأت کند رهبر ما را شهید کند، و رهبران جدید ما دستور بدهند، قطعاً دولت را متلاشی خواهیم کرد. با این حال، تا الآن که من با شما صحبت می‌کنم هنوز چیزی مشخص نیست، اما در تقریباً تمام شهرهای نیجریه تظاهرات در دفاع از جنبش اسلامی شکل گرفته است و این تظاهرات‌ها ادامه خواهد داشت. بزرگ‌ترین اشتباهی که دولت می‌تواند در این شرایط مرتکب شود این است که شیخ زکزاکی را به شهادت برساند. این آخرین اشتباه دولت خواهد بود.
وی در بیان چرایی جنایت اخیر علیه شیعیان کشورش تاکید می‌کند: دلیل اصلی این‌که دولت نیجریه به ما شیعیان حمله می‌کند، شیعه بودن ما نیست، بلکه این است که اکثریت ما پیرو امام خمینی و رهبر ایران هستیم، و از فلسطین دفاع می‌کنیم و با جنایت‌ها و اشغالگری رژیم صهیونیستی در این کشور مخالف هستیم. بنابراین دلیل اصلی حمله دولت نیجریه به شیعیان این کشور، اعتقاد آن‌ها به ایدئولوژی امام خمینی و امام خامنه‌ای است.
فریاد انزجار در ایران 
در اعتراض به کشتار شیعیان نیجریه، جمعی از دانشجویان و اساتید دانشگاه امام صادق(ع) ظهر سه شنبه با تجمع مقابل مسجد دانشگاه خشم و اعتراض خود را نسبت به کشتار بیرحمانه شیعیان در نیجریه، آذربایجان و پاراچنار اعلام کردند.در این تجمع دانشجویان با شعارهای «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آل‌سعود، لبیک یاحسین(ع)» این اقدام را محکوم کردند.
همچنین شماری از معترضان به حمله و کشتار شیعیان کشور آفریقایی نیجریه مقابل سفارت این کشور در تهران تجمعی اعتراضی برگزار کردند.تظاهرات کنندگان با سر دادن شعارهایی علیه آمریکا، رژیم صهیونیستی، وهابیت، آل سعود و انگلیس خواستار اقدام بیشتر مسئولان دولت نیجریه در رسیدگی به حمله به شیعیان در این کشور شدند.
واکنش علما و مراجع تقلید 
همچنین حضرات آیات نوری همدانی، علوی گرگانی، صافی گلپایگانی از مراجع عظام تقلید کشورمان با صدور بیانیه‌ای حمله به شیعیان نیجریه و قتل عام آنان را محکوم کرده، آزادی فوری شیخ زکزاکی، رهبر شیعیان این کشور و برخورد قاطع حکومت نیجریه با فرقه ضاله بوکوحرام را خواستار شدند. علاوه بر این، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در واکنش به کشتار شیعیان نیجریه پیام تسلیت صادر کرد.
همچنین جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با صدور بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن هجوم نیروهای نظامی نیجریه به منزل شیخ الزکزاکی، مسلمانان جهان را به حفظ وحدت و هوشیاری مقابل توطئه‌های دشمنان دعوت کرد و گفت: دولت نیجریه ضمن مجازات عوامل خودسر نظامی خود، آزادی و مداوای فوری شیخ ابراهیم الزکزاکی و دیگر آسیب دیدگان را در دستور کار خود قرار دهد.
در بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آمده است: در این مقطع حساس تاریخی که جهان اسلام با چالشهای مختلفی مانند صهیونیست و گروه‌های تکفیری و تروریستی و نقشه‌‌های شوم استکبار جهانی در بسیاری از کشورهای اسلامی مواجه است جای تأسف است در کشور نیجریه که 70 درصد از مردم آن مسلمان می‌باشند شاهد جنایت آشکار نظامیان در حمله به حسینیه بقیه‌الله و منزل رهبر شیعیان این کشور باشیم که منجر به شهادت رسیدن صدها تن و زخمی شدن شیخ ابراهیم زکزاکی و اطرافیان ایشان گردید.
تماس روحانی با همتای نیجریه‌ای
همچنین حسن روحانی عصر دیروز در تماس تلفنی با محمد بوهاری رییس‌ جمهوری نیجریه به بررسی تحولات اخیر جهان اسلام و حادثه اخیر در شمال آن کشور پرداخت.
رییس‌ جمهوری کشورمان در این گفتگو ضمن جویا شدن وضعیت آسیب‌دیدگان این حادثه به ویژه رهبر شیعیان آن کشور، با بیان اینکه امروز همه مسلمانان راهی جز اتحاد و همدلی برای ساختن آینده کشورشان ندارند، گفت: دنیای اسلام امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به آرامش و حل و فصل مسالمت‌آمیز مشکلات دارد.
روحانی با تأکید بر ضرورت تشکیل گروه حقیقت‌یاب در قبال این حادثه، اظهار داشت: انتظار داریم دولت نیجریه در شرایط فعلی از همه آسیب‌دیدگان دلجویی کرده و با دستورات قاطع از تداوم هرگونه ناآرامی جلوگیری کند.
 روحانی بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای ارایه هرگونه کمک به ویژه اعزام تیم‌های پزشکی، مداوای مجروحین و آسیب‌دیدگان حادثه و التیام آلام مردم تأکید کرد.
محمد بوهاری رییس‌ جمهوری نیجریه نیز در این مکالمه تلفنی با تشکر از حساسیت و پیگیری رییس‌ جمهوری اسلامی ایران نسبت به وضعیت مسلمانان جهان و نیجریه، تشریح این حادثه ناخوشایند، و تأکید بر تعهد خود به حفظ جان مسلمانان این کشور، بر عزم دولت نیجریه برای پیگیری دقیق علل و عوامل وقوع این حادثه اشاره و اظهار داشت: دستور داده‌ام گزارشی دقیق از این حادثه تهیه شود و خواسته‌ام تا مقامات استان نسبت به آن واکنش نشان دهند، همه تلاش خود را برای حفظ آرامش به کار خواهیم گرفت و در خصوص این حادثه با کسانی که کوتاهی کرده باشند، برخورد خواهد شد.
برخورد دوگانه رسانه‌های زنجیره ای
یکی از نکات قابل تامل در مورد جنایت دولت نیجریه علیه شیعیان این کشور برخورد متناقض نما و دوگانه رسانه‌های زنجیره‌ای کشورمان با این حادثه  است. برخوردی همراه و همسو با رسانه‌های غربی در برابر این فاجعه و جنایت تروریستی.  چندی پیش که پاریس، پایتخت فرانسه مورد حملات تروریستی قرار گرفت صفحه نخست روزنامه‌های اصلاح طلب تا چندین روز بعد از آن حادثه تبدیل به تابلوی یادمان کشته شدگان حمله تروریستی فرانسه شده بودند و علاوه بر این رپرتاژ خبری، عده‌ای نیز با روشن کردن شمع در مقابل سفارت فرانسه با کشته شدگان این حادثه ابراز همدردی کردند  و همه این رخدادها در حالی است که نه رسانه‌های زنجیره‌ای و نه آن عده سینه چاک شهروندان غربی‌ها حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به کشتار فجیع شیعیان نیجریه طی روزهای اخیر نکرده اند.
این استاندارد دوگانه در میان رسانه‌های زنجیره‌ای مسئله تازه‌ای نیست و همواره با برخورد دوگانه آنها در امور مختلف مواجه بوده ایم اما نکته اینجاست که چنین رفتاری اثبات‌کننده این امر است که برای رسانه‌های مذکور حتی حرفه‌ای گری و انتشار اخبار مهم جهان نیز قابل اعتنا نیست و تنها آن بخشی از اخبار از نظر آنها قابل انتشار است که با افکار غربگرایانه آنها همخوان باشد.
علاوه بر این نکات جای خالی پیام تسلیت و همدری دولت در این برهه زمانی نسبت به کشتار شیعیان نیجریه خالی است و این امر تامل برانگیز است چرا که دولت به فاصله تنها چند ساعت بعد از حوادث تروریستی در پاریس پیام تسلیت فرستاد ولی هنوز بعد از گذشت سه روز از فاجعه شیعیان نیجریه هیچ موضع گیری جدی از دولتمردان دیده نشده. البته این مسئله نیز در رفتار سیاسی دولت سابقه داشته چرا که هنوز افکار عمومی کشور تعلل دولت در ارسال پیام تسلیت نسبت به شهدای عملیات تروریستی داعش در منطقه ضاحیه لبنان را از یاد نبرده است؛ پیام تسلیتی که سه روز بعد از بروز آن فاجعه و به زور افکار عمومی و آن هم ساعت‌ها بعد از صدور پیام تسلیت نسبت به کشته شدگان عملیات تروریستی پاریس صادر شد.

+ نوشته شـــده در چهارشنبه 94/9/25ساعــت 8:7 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی سیلی محکم انصارالله به آمریکا انقلابیون یمن در آستانه
انقلابیون یمن در آستانه آتش‌بس موقت، با شلیک دقیق یک موشک توشکا به مقر فرماندهی ائتلاف سعودی بیش از 150 نظامی ائتلاف سعودی از جمله فرمانده نیروهای ویژه عربستان و 42 نظامی بلک‌واتر را به هلاکت رساندند.


ارتش و کمیته‌های مردمی یمن  بار دیگر ضرب شستی به  مثلث شوم عربستان، آمریکا و امارات نشان دادند که تا عمر دارند، آنرا فراموش نخواهند کرد. در حالی که آتش‌بس هفت روزه یمن از ساعت 24 دیشب به مرحله اجرا درآمده است ارتش یمن یک روز قبل‌تر از آتش‌ بس با شلیک یک موشک، ائتلاف سعودی را در بهت فرو برد. به گزارش فارس، ارتش یمن بامداد دوشنبه با شلیک یک موشک توشکا به محل تجمع نیروهای ائتلاف سعودی در جنوب غرب یمن، حدود 150 نظامی ائتلاف را به هلاکت رساند. شبکه خبری المسیره اعلام کرده این موشک به مرکز فرماندهی عملیات ائتلاف سعودی در منطقه «شعب الجن» در «باب المندب» شلیک شده و دقیقا به هدف اصابت کرده است. به گزارش این شبکه یمنی، جسد سوخته 146 نظامی ائتلاف عربستان به شهر عدن و اردوگاه عمران منتقل شده و ائتلاف سعودی یک کشتی را هم  برای امداد پزشکی به ساحل تعز اعزام کرده است تا زخمی‌ها را از نزدیکی باب‌المندب منتقل کند. یک منبع نظامی یمنی در این ارتباط به المسیره گفته: تعداد کشته‌های ائتلاف سعودی در این حمله در مجموع 152 نفر است که حداقل 23 نفر آنها  سعودی، 9 نفر اماراتی، هفت افسر مغربی و 42 نفر نیز جزو نیروهای  عضو تیم «بلک واتر» آمریکا هستند. بنابر گزارش منابع اماراتی سرهنگ «عبدالله سهیان» فرمانده نیروهای ویژه عربستان در یمن و سرهنگ اماراتی، «سلطان محمد بن هویدن الکتبی» در میان کشته شدگان هستند. این حمله به منهدم شدن کامل ساختمان‌های مقر فرماندهی عملیات ائتلاف متجاوز عربی و منهدم شدن سه هلی‌کوپتر آپاچی، بیش از 40 خودروی نظامی و پنج خودروی زرهی وابسته به شرکت بلک واتر منجر شده است. این حملات یک روز پس از آن صورت گرفت که ارتش و کمیته‌های مردمی پایگاه هوایی «الخالد» در «خمیس مشیط» در جنوب عربستان را با موشک «قاهر1» هدف قرار دادند. هنوز از میزان تلفات و خسارات این حمله موشکی خبری منتشر نشده است. پیش‌از این حمله نیز ارتش یمن با موشک «توشکا» و «قاهر1» فرودگاه «جیزان» عربستان را هدف قرار داده بود.  هفته گذشته نیز 16 مزدور بلک واتر از جمله فرمانده این گروه در یمن توسط انقلابیون یمنی از پای درآمدند. این ضربه مهلک به منزله یک سیلی سخت به گوش آل‌سعود، آمریکا و امارات است که در قتل‌عام غیرنظامیان یمن حد و مرزی نمی‌شناسند.
مذاکرات ژنو2
از سوی دیگر مذاکرات صلح یمن در حالی امروز در ژنو از سر گرفته می‌شود که همچنان تردیدهایی درباره موفقیت‌آمیز بودن آن وجود دارد. «اسماعیل ولد الشیخ احمد» فرستاده سازمان ملل متحد گفته است هدف از این مذاکرات اعلام آتش بس دائمی و بهبود اوضاع انسانی و بازگشت به دوره گذار سیاسی منظم است. بنابر اعلام طرفین، پیش از آغاز این مذاکرات آتش‌بس در یمن با هدف پیشبرد مذاکرات به مدت هفت روز اجرا خواهد شد. این درحالی است که همواره در آتش‌بس‌های قبلی ائتلاف متجاوز سعودی آتش‌بس را نقض کرده است.  پیش از این نیز سازمان ملل دو تلاش ناموفق برای حل بحران یمن داشته است که علت آن موضع گیری‌های نامناسب عربستان و «منصور هادی» و عدم پایبندی آنها به آتش بس بوده است. روزنامه الاخبار لبنان نیز اعلام کرده عربستان تلاش می‌کند ژنو 2 را تنها یک نشست سیاسی نشان دهد. سخنگوی انصارالله نیز تاکید کرده اگر خدای ناکرده گفت‌وگوها در ژنو شکست بخورد، دیگر اعتماد به سازمان ملل که ناظر بر گفت‌وگوهایی از این دست است، ضعیف می‌شود.

+ نوشته شـــده در سه شنبه 94/9/24ساعــت 9:13 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تغالی( مجلس نمایندگان آمریکا بازتولید اتهام محور شرارت علی
تشدید اقدامات امنیتی علیه محور مقاومت در منطقه به مرز هشدار رسیده است. ورود نظامیان ترکیه به شمال عراق و اقدام مجلس نمایندگان آمریکا در بازتولید اتهام محور شرارت علیه ایران و همزمان با این مباحث سخن گفتن از اعزام نیروهای جدید غربی عربی بنام اقدام علیه داعش در سوریه و عراق، علامت‌های بالینی تشدید وضعیت امنیتی منطقه می‌باشد. برای چند و چون این تحولات توجه به نکات زیر ضرورت دارد:
1- حمله به هواپیمای نظامی روسیه که به دعوت دولت دمشق وارد فضای شمال سوریه شده بود، درست چند روز پس از ماجرای تروریستی پاریس اتفاق افتاد و همزمان با ابراز تأسف شدید نسبت به ماجرای پاریس، دولت آمریکا حمایت کامل خود را از اردوغان در مناقشه پیش آمده بین روسیه و ترکیه اعلام کرد. این در حالی است که محکوم کردن تروریزم و اسقاط هواپیمای نظامی روسیه که به منظور مقابله با داعش و بقیه گروه‌های تروریستی وارد سوریه شده بود، قابل جمع نیست.
2- درست در فضایی که ترکیه از واکنش نظامی روسیه در نگرانی به سر می‌برد، نظامیان ترکیه یک واحد نظامی به استعداد 130 نفر و حدود 20 تانک و نفربر زرهی را به شمال موصل اعزام کردند و علیرغم مخالفت صریح دولت عراق، آنکارا بر ابقاء این نیروها در خاک عراق و افزایش آنان تأکید کردند: اردوغان اعزام این نیروها را به درخواست مسعود بارزانی رئیس دولت اقلیم کردستان عراق مرتبط کرد و حال آنکه قوانین بین‌المللی اجازه نمی‌دهد در امور امنیتی به استناد درخواست دولت یک اقلیم مداخله نظامی صورت گیرد چراکه چنین اقدامی نقض صریح حاکمیت ملی آن کشور محسوب می‌شود و این در حالی است که منطقه حضور نظامیان ترکیه هیچ ارتباطی با دولت اقلیم ندارد. پایگاه «عشیقه» بخشی از استان عرب‌نشین نینواست و ربطی به مناطق کردی ندارد. در این منطقه ایزدی‌ها، مسیحی‌ها و کردها حضور دارند و اردوغان با مداخله در این منطقه علاوه به نقض حاکمیت ملی عراق، مقدمات درگیری‌های خونین طایفه‌ای را نیز فراهم کرده است.
مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل نشان می‌دهد که حمله به هواپیمای روسیه در سوم آذر ماه جاری یک اقدام برنامه‌ریزی شده با هدف تغییر وضع امنیتی منطقه به نفع آمریکا و ترکیه صورت گرفته است. این موضوع علی‌القاعده می‌تواند بیانگر سلسله رخدادهایی باشد که یکی پس از دیگری از سوی آمریکا و ترکیه به اجرا گذاشته می‌شود و نیاز به واکنش فیصله دهنده دارد.
3- مذاکرات بارزانی و اردوغان که پیش از این بصورت محرمانه انجام شده بود، پس از مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل جنبه رسمی و علنی پیدا کرد. پس از این حمله، بارزانی تأیید کرد که این مداخله با اطلاع او صورت گرفته است. این موضوع نشان می‌دهد که ترکیه به موازات تشدید درگیری با کردهای خود، درصدد برآمده است تا از اختلافات کردهای عراق با دولت بغداد برای پیشبرد سیاست‌های ضدعراقی خود سود جوید. در این میان جدا از اقدام فتنه‌انگیزانه دولت اردوغان، شاهد خیانت مسعود بارزانی از یک سو علیه کردها و از سوی دیگر علیه دولت عراق هستیم. در این مداخله  جرم بارزانی قطعاً از جرم اردوغان سنگین‌تر است و دولت عراق باید با استفاده از ابزارهای خود ابتدا حاکمیت خود را بر کردستان اعمال کند و پس از آن به تجاوز نظامی ترکیه خاتمه دهد. جالب این است که حدود یک سال پیش وقتی که منطقه کردی عراق از سوی داعش مورد تهدید قرار گرفت درخواست بارزانی از آمریکایی‌ها برای کمک به جایی نرسید و اگر کمک به موقع ایران نبود داعش با کمک ترکیه بر منطقه کردستان مسلط شده بود. بارزانی در این میان با نادیده گرفتن هم پیمانی اردوغان- ابوبکر البغدادی در زمان حمله شهریور ماه گذشته داعش به اربیل، هم اینک که داعش با ضربات نیروهای عراقی مؤتلف ایران، بشدت ضعیف شده به هم پیمانی با حامی داعش رسیده است! بارزانی جدای از اینکه به کردهای ترکیه و سوریه پشت کرده و جنایات دولت اردوغان علیه آنان را نادیده گرفته است، موقعیت امنیتی منطقه کردستان عراق را نیز به مخاطره انداخته است چرا که در صورت بهم خوردن موازنه در منطقه شمال عراق، بغداد و تهران سکوت نمی‌کنند و این می‌تواند منازعات کنونی را به منطقه کردی در عراق بکشاند. طبعاً در چنین شرایطی مانع موجود بر سر راه توسعه داعش به سمت شمال نیز ناخواسته از میان می‌رود و دیوارهای دفاعی اربیل در همان دقایق اولیه فرو می‌ریزد. در واقع در اینجا بارزانی پیش از آنکه مرتکب خیانت علیه کردهای ترکیه و سوریه شده باشد، به مردم کرد عراق خیانت کرده است.
4- اقدام روز سه‌شنبه گذشته مجلس نمایندگان آمریکا در باز تولید اتهام «محور شرارت» علیه ایران و تصویب طرحی که ایران را نا امن و یکی از مراکز تولید تروریزم معرفی می‌کند، معنادار به حساب می‌آید. این در حالی است که دو روز پس از آن «حنان فتلاوی» یک نماینده مجلس عراق فاش کرد وزرای خارجه و دفاع آمریکا سرگرم آماده‌سازی شرایط در عراق برای اعزام دهها هزار نیروی نظامی مزدور- عمدتاً عربی- هستند.
آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که آنچه نیروهای نظامی آنان را در سال 2011 از عراق اخراج کرد، هماهنگی‌های انجام شده میان عراق و ایران بود و امروز نیز، ایران مهمترین مانع بازگشت دوباره نظامیان آمریکا به عراق محسوب می‌شود. در واقع مجلس آمریکا با تصویب طرح ضدایرانی خود که بدون شک با درخواست وزارت خارجه و دفاع آمریکا همراه بوده است بازسازی موقعیت نظامی آمریکا در عراق را کلید زده است. البته این موضوع ساده‌ای نیست و تحقق آن نیازمند همراهی دولت عراق  می‌باشد. از این رو هیچ بعید نیست که مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل یک قطعه از پازل آمریکایی‌ها برای هل دادن عراق به سمت آمریکا به گمان رها شدن از تجاوز نظامی ترکیه باشد. اگرچه رئیس‌جمهور، دولت عراق، مرجعیت و گروههای مختلف عراقی بخصوص گروههای شیعی در این مورد موضع یکپارچه‌ای داشته‌اند ولی مواضع دولت اقلیم کردستان عراق و مواضع بعضی از شخصیت‌های سنی عراق - از جمله موضع سلیم الجبوری - به نحو تاسف‌انگیزی مسئولانه و در جهت مقابله با مداخله خارجی نبوده است. این شکاف سیاسی کار را بر دولت عراق سخت می‌کند ولی با این حال اگر شیعیان عراق موضع یکپارچه کنونی خود را حفظ کنند، شکاف‌های موجود و مواضع ضعیف رهبران کردی و رهبران سنی عراق کمک چندانی به طرح‌های مداخله‌گرایانه آمریکا و ترکیه نمی‌کند.
5- موضع مجلس نمایندگان آمریکا علیه ایران که بدون شک به درخواست دولت‌ آمریکا صورت گرفته است، حساسیت شرایط را به ما گوشزد می‌کند. آمریکایی‌ها با ناامن‌ نشان دادن ایران به عوامل تروریستی خود گرا داده‌اند که ناامن‌سازی ایران کلیدخورده و آنان باید برای ایفای نقش در این موضوع آماده باشند. در ادبیات نظامی دنیا، این یک علامت انکار برای مداخله به حساب می‌آید. اما این چه نوع مداخله‌ای است؟ در این روند دو سطح مداخله می‌تواند اتفاق بیفتد و البته این دو سطح می‌توانند توأمان مدنظر قرار گیرد. یکی از این مداخلات شبیه آنچه در عراق یا سوریه اتفاق افتاده است، می‌تواند مداخله امنیتی و نظامی مستقیم و غیرمستقیم - یا یکی از این دو - باشد. اقدام آمریکا در شکل‌دهی به یک ائتلاف و آنچه اخیرا توسط «فتلاوی» فاش شد، شکل‌دهی به «ارتش مزدوران»  علیه سوریه می‌تواند یک الگو باشد و در جای دیگر- یعنی ایران - نیز کاربرد داشته باشد. کما اینکه مداخله نظامی مستقیم ترکیه در عراق زیر چتر یک گروه داخلی در این کشور، می‌تواند یک الگو باشد و در جای دیگر نیز کاربرد داشته باشد. در واقع در این دو مدل رفتاری، مداخله نظامی یک یا چند کشور علیه یک کشور دیگر، الزاما نیازمند موافقت دولت آن کشور نیست، خواست یک ائتلاف بین‌المللی یا درخواست یک گروه داخلی - ولو غیر قانونی- برای مداخله نظامی  کفایت می‌کند؛ اقدام توأمان و هماهنگ آمریکا و ترکیه که پس از ماجرای پاریس صورت‌بندی شده و با حمله ترکیه به سوخوی 24 روسیه کلید خورده، نوعی تغییر حقوقی و امنیتی در جغرافیای منطقه است و از این رو ایران باید پیش از آنکه با چنین الگوها و فرمول‌هایی تهدید امنیتی و حقوقی شود به مقابله جدی با آن برخیزد و از این منظر می‌توان به اهمیت توافق ایران و روسیه در مسائل امنیتی منطقه پی برد. توافق ایران و روسیه از آنجا که از یک سو ناظر بر مقابله فراگیر با تروریزم است و از سوی دیگر عملیات نظامی ناظر بر محور قرار گرفتن دولت‌ها  در سرزمین‌های مورد تهدید تروریزم است، یک اقدام آفندی قوی در دفاع از مرزها و حقوق کشورهای منطقه به حساب می‌آید.
اما یک جنبه دیگر از اقدام مجلس نمایندگان آمریکا مربوط به حوزه سیاسی می‌شود. این اقدام در آستانه انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان ایران صورت گرفته و دارای پیام خاصی است. آمریکایی‌ها چندی است گمان کرده‌اند مردم ایران «کنار آمدن»  را بر مقاومت در برابر آمریکا انتخاب نموده و نیروهایی در حاکمیت ایران هستند که این انتقال از مقاومت به کنار آمدن را مدیریت می‌نمایند. مجلس نمایندگان آمریکا در این طرح با زنده کردن اتهام محور شرارت درصدد برآمده است تا به خیال خود مردم  ایران را از ترس جنگ و تحریم‌های جدید به سمت تنزل از مواضع انقلابی سوق دهد. 
اما آنان این روش را در طول سال‌های گذشته تجربه کرده و همواره ناکام بوده‌اند این بار هم به نتیجه نمی‌رسند البته به شرطی که بزک کردن‌هایی که «دوستان آمریکا»  در ایران از چهره و نیات آمریکا می‌کنند به توهم آمریکایی‌ها دامن نزند و آنان را وسوسه ننماید.

سعدالله زارعی

+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/9/22ساعــت 8:50 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی انقلابیون یمن فرمانده بلکواتر و 15عضو این گروه را به
انقلابیون یمن با حمله به نیروهای بدنام بلک‌واتر که توسط سعودی‌ها اجاره شده‌اند دستکم 16 تن از آنها از جمله فرمانده بلک واتر در یمن را به هلاکت رساندند.

«شکارچی‌ها در یمن شکار شدند.» نیروهای بدنام بلک واتر که در پوشش سربازان کلمبیایی به استخدام آل سعود در آمده‌اند تا شکست‌های عربستان در یمن را جبران کنند، از سوی انقلابیون یمنی شکار شدند. 
به گزارش فارس، حداقل 16 تن از نیروهای شرکت «بلک واتر» که در خدمت ائتلاف عربستان در یمن در آمده‌اند کشته شدند. در میان این 16 مزدور، یک مستشار انگلیسی، یک استرالیایی و یک فرانسوی نیز دیده می‌شود.
 فرمانده نیروهای «بلک واتر» در یمن در استان «تعز» واقع در جنوب غربی این کشور به هلاکت رسیده است. «ماسیاس باکنباه» که اصالتا مکزیکی است، قصد داشت با پشتیبانی مزدوران سودانی، خود را به اردوگاه نظامی «العمری» نزدیک منطقه «ذباب» و «باب المندب» برساند، ولی در این مسیر به دام نیروهای یمنی افتاد. در پی افزایش تلفات نظامیان اماراتی و مزدوران عربستان در یمن، شرکت امنیتی بلک واتر آمریکا، آدم‌کش‌های خود را برای کمک به نیروهای ائتلاف سعودی به یمن اعزام کرده است.
راز حضور سودان در یمن
از سوی دیگر، پایگاه تحلیلی المانیتور در گزارشی اعلام کرد، حمله عربستان به یمن، یک «فاجعه» برای عربستان به بار آورد و این کشور مجبور شد تا از سودان و برخی دیگر از کشورهای آفریقایی برای ورود نیروی زمینی به یمن درخواست کمک کند. المانیتور در این گزارش به اوضاع نابسامان اقتصادی سودان اشاره و اعلام کرد این کشور برای خروج از ورشکستگی اقتصادی دست به دامان کشورهای حاشیه خلیج فارس شده است. در این گزارش آمده، عربستان یک میلیارد دلار در ابتدای سال 2015 و قطر نیز در جریان سفر سال گذشته «عمر البشیر» به دوحه یک میلیارد دلار به سودان کمک مالی کرده‌اند. المانیتور در ادامه تاکید کرد،  اما این کمک‌ها رایگان نبود، سودان در حال حاضر با شرکت در جنگ یمن هزینه این کمک‌ها را می‌پردازد و در هفته‌های گذشته صدها سرباز و افسر سودانی به نیروهای این کشور در یمن اضافه شده‌اند تا مجموع این نیروها به هزار سرباز برسد. همچنین «عوض بن عوف» وزیر دفاع سودان اعلام کرده که شش هزار نیروی ذخیره آماده هستند تا در صورت نیاز به یمن بروند.
این پایگاه آمریکایی در ادامه یادآور شد: این نزدیکی سودان به کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس  در حالی است که این کشور با ایران روابط عمیقی داشت... اما سودان پس از نزدیکی به شورای همکاری خلیج فارس، تلاش کرده تا سطح روابط با ایران را کاهش دهد، با این بهانه که ایران از حمایت اقتصادی سودان پس از جدایی جنوب اجتناب کرده است. طبق این گزارش سودان خود را به قیمت 2 میلیارد دلار و همچنین دوری از ایران به آل‌سعود فروخت.
سایر رویدادها
* منابع یمنی اعلام کردند که یک فروند جنگنده اف 16 عربستان هنگام فرود در پایگاه هوایی العند واقع در شمال شهر عدن در جنوب یمن سقوط کرده است. 
*سخنگوی انصارالله در کنفرانسی خبری اعلام کرد براساس آنچه توافق شده، آتش‌بس یمن در 14 ماه جاری (دسامبر) برابر با 23 آذرماه و پیش از مذاکرات ژنو برقرار خواهد شد.
*نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن توانستند چهار روستا را در منطقه جیزان عربستان به کنترل درآورند.

+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/9/22ساعــت 8:17 صبح تــوسط عباس | نظر
بسمه تغالی نجات خلبان روسیه توسط کماندوهای حزبالله و ارتش سوریه+
نیروهای ویژه ارتش سوریه و حزب‌الله در عملیاتی سریع، یکی از دو خلبان روس را از دست مسلحین نجات می‌دهند.
به گزارش گروه بین‌الملل مشرق،‌ پس از سقوط  جنگنده سوخو-24 ارتش روسیه توسط جنگنده‌های ترکیه، یکی از خلبانان این جنگنده به دست تروریست‌های ترکمان اسیر می‌شود که بنابر گزارش‌ وزارت دفاع روسیه، بلافاصله به شکل بی‌رحمانه‌ای بدست این افراد کشته می‌شود. تروریست‌ها فیلم‌ها و تصاویر جسد این خلبان را نیز منتشر کردند.


اما خلبان دوم این جنگنده نیز که در ارتفاعات ترکمان در شمال‌شرقی لاذقیه با چتر نجات فرود آمد؛ نیروهای ویژه ارتش سوریه به همراه کوماندوهای حزب‌الله به سرعت با حضور در این منطقه ضمن پیش از رسیدن تروریست‌ها به خلبان دوم، وی را نجات داده و به یکی از پایگاه‌های مشترک ارتش سوریه و روسیه منتقل کردند. تصویر زیر نیروهای ویژه ارتش سوریه و حزب الله را نشان می‌دهد که پس از آزادسازی خلبان دوم روس، در راه انتقال وی به پایگاه هستند. قرار است ولادیمیر پوتین به این خلبان نجات‌یافته مدال افتخار اعطا کند.

آزادسازی خلبان روسی توسط کوماندوهای حزب‌الله و ارتش سوریه+عکس
نیروهای ویژه ارتش سوریه و حزب‌الله به همراه تفنگداران روسیه پس از نجات خلبان روس و در حال انتقال وی به پایگاه حمیمیم

یک خبرگزاری روسیه هم جزئیات عملیات نجات خلبان روس را اینگونه شرح داده است: سه بالگرد به محل سرنگونی فرود احتمالی اعزام شدند. منبع خبرگزاری "ریانووستی" گفت:" گروه نجات تفنگداران دریایی روسیه با نبرد وارد محل فرود کمک خلبان روسی شد. چند گروه نیروهای ویژه سوریه نیز وارد نبرد با شبه نظامیان شده و بطور همزمان از سه طرف از گروه روسی نجات پشیبانی کردند".

 گروه 12 نفره تفنگداران دریایی روسیه که از حمایت گروه نیروهای ویژه سوریه برخوردار بود، کنستانین موراخین، کمک خلبان روسی  را با وجود آتشباری شبه نظامیان از جوانب مختلف نجات داده و حدود ساعت 4 بامداد 25 نوامبر به پایگاه هوایی حمیمیم رساندند.

هدایت عملیات نجات توسط سردار سلیمانی

اما پایگاه اسپوتنیک روسیه هم در خبری به نقل از منابع نظامی در سوریه اینگونه عملیات نجات کمک خلبان روس را روایت کرده است: 

پس از سقوط هواپیمای روسی بلا فاصله هلیکوپتر های روس جهت نجات خلبان دست به کار شدند اما با آتش شدید ارتش آزاد سوریه (همان به اصطلاح مخالفین میانه رو مورد حمایت غرب) و ترکمان های وابسته به ترکیه و استفاده آنها از موشک ها و تسلیحات پیشرفته ای که اخیرا به دستشان رسیده مواجه شدند در این ماجرا یک امدادگر روس هم کشته شد.

اطلاعات موثق مبنی بر اینکه تعدادی از یگان های ویژه ترکیه جهت اسارت خلبان روس و باج گیری از روسیه به مکان اعزام شده اند به دست آمده بود.

در گیرودار برنامه ریزی برای عملیات مجدد جهت آزادی سریع خلبان روس سردار سلیمانی با روس ها تماس می گیرد و به آنها اطلاع می دهد که یک یگان ویژه جهت نجات خلبان روس آماده کرده و پیشنهاد داد به دلیل اینکه این یگان ویژه متشکل از نیروهای ویژه حزب الله لبنان و کماندوهای سوری آموزش دیده توسط ایران است وآشنایی کامل با جغرافیای مکانی دارند، عهده دارند عهده دار عملیات زمینی گردند و نیرو هوایی روسیه پشتیبانی وآتش بار هوایی و اطلاعات ماهواره ای را برای آنها تامین کند و تعهد می دهد که خلبان روس را صحیح وسالم برگرداند، در نهایت همین هم شد.

پس از ردیابی مکان خلبان روس توسط دستگاه ردیابی ماهواره ای که به وی متصل شده بود مشخص شد خلبان در مکانی حدود 6 کیلومتر پشت خطوط مقدم درگیری ارتش سوریه و مخالفین قرار دارد.

شش رزمنده از یگان ویژه عملیاتی حزب الله و 18 کماندوی سوری برای انجام عملیات به خطوط مقدم نزدیک شدند همزمان نیرو هوایی وهلیکوپتر های روس جهنمی از آتش در اطراف منطقه ایجاد کردند و همه استحکامات را با خاک یکسان کردند به گونه ای که اکثر نیروهای دشمن مستقر در مکان فرار را بر قرار ترجیح دادند و زمینه نفوذ یگان های ویژه را فراهم شد.

نجات خلبان روسیه توسط کوماندوهای حزب‌الله و ارتش سوریه+عکس
کمک‌خلبان نجات یافته سوخو-24 از اتفاقات رخ داده به خبرنگاران می‌گوید
این افسر سوری افزود وجب به وجب پیشروی یگان های ویژه توسط ماهواره های روسیه بگونه ای دقیق پوشش داده شده بود که حتی بقول وی وجود یک مورچه در فاصله چند صد متری یگان ها حتی درون مکان های سربسته را به آنها اطلاع می دادند و لحظه به لحظه گزارش عملیات به یک مقام خیلی عالیرتبه در کرملین که به نظرش شخص آقای پوتین بود منتقل می شد و مشخص بود که وی از همان جا بر کل عملیات با چشم ماهواره ای نظارت دارد. به گفته این افسر که نمی خواست نامش فاش شود عملیات به شکار یکایک تروریست ها در محیط عملیات چه توسط نیروی هوایی روسیه چه یگان های عملیاتی سردار سلیمانی تبدیل شده بود. طبق اظهار نظر این افسر همزمان روس ها یک جنگ الکترونیکی راه اندازی کردند که طی آن کل ماهواره ها و تجهیزات ارتباطاتی دشمن در شعاع چند کیلومتری منطقه و اطراف آن کور شده بود و تا وقتی که دشمنان به خود آمدند کار از کار گذشته بود چرا که بیم آن می رفت ماهواره های غربی جهت کمک به تروریست ها اطلاعات عملیات را در اختیار آنها قرار دهند.

در نهایت این یگان ویژه پس ازنفوذ در این شش کیلومتر و نابودی کل نیروهای باقیمانده با تجهیزات پیشرفته ای که در اختیارشان بود خلبان را نجات دادند.

جالب اینکه در این عملیات فوق العاده خطرناک کل 24 نیرو به همراه خلبان کاملا سالم بدون حتی یک زخمی به پایگاه بازگشتند.

به گفته یک افسر عالیرتبه سوری یکی از دلایل موفقیت این عملیات اختلافی بود که میان ترک ها و تروریست های وابسته به آنها پیش آمده بود بوده. چرا که ترک ها تلاش داشتند خلبان را اسیر و به ترکیه ببرند و بعد برای باج گیری سیاسی از روسیه از او استفاده کنند. در حالی که تروریست های مستقر در مکان معتقد بودند که ماجرای آتش زدن خلبان اردنی را باید برای خلبان روسی پیاده کنند تا ترس و وحشت را در دل دیگر خلبانان روس حاکم کنند و همین اختلاف فرصت داد تا عملیات نجات سازی که باید ظرف چند ساعت طلایی انجام می شد اجرا گردد. چون مخالفین به هیچ وجه پیش بینی طرح ریزی و پیاده سازی چنین عملیات پیچیده ضربتی با این سرعت را نمی کردند.

افسر سوری اظهار داشت ژنرال سلیمانی اصرار داشتند خود شخصا بر ریز عملیات نیروهای خود نظارت داشته باشند و تا اطمینان از موفقیت عملیات اتاق عملیات در کنار آنها بودند.

ارتفاعات ترکمان در شمال‌شرق لاذقیه منطقه‌ایست که ترویست‌های مهاجر از آسیای میانه با حمایت ترکیه آن را تصرف کرده‌اند و مشغول اقدامات تروریستی برضد دولت قانونی سوریه و مردم این کشور هستند. این‌ها همان ترورست‌هایی هستند که در صورت بازگشت به کشورهایشان (در آسیای مرکزی و قفقاز) بزرگترین تهدید برای امنیت روسیه و منطقه‌ای خواهند بود که رهبر انقلاب در دیدار پوتین، نسبت به اعمال جنایت‌کارانه در آن در صورت عدم سرکوب تروریست‌ها در سوریه (و عراق) هشدار دادند. 

+ نوشته شـــده در شنبه 94/9/21ساعــت 4:4 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی روحانی صدای پای دشمن را میشنود؟(یادداشت روز) آقای رو

benchmark


آقای روحانی در ابتدای راهی پرخطر ایستاده که  خاتمی 16 آذر 1383 به ته آن خط رسید و برخی حقایق تلخ را به زبان آورد. سیدمحمد خاتمی در آخرین 16 آذر 8 سال ریاست جمهوری، با جماعت دریده‌ای مواجه شد که به واسطه قصور و تقصیرهای وزارت علوم و کشور و اطلاعات و ارشاد، با نقاب همسویی اقدام به شبکه‌سازی در دانشگاه و احزاب و مطبوعات کرده بودند. خاتمی آن روز دو جمله گفت «کاری نکنید که بگویم شما را بیرون بیندازند» و «از اردوگاه اصلاحات صدای پای دشمن به گوش می‌رسد». او البته از این تجارب تلخ عبرت نگرفت و در فتنه و آشوب نیابتی سال 88 در خدمت همان شبکه برانداز درآمد و لعنت ملتی را به جان خرید؛ ‌او الی‌الابد سرزنش خواهد شد که با وجود اذعان به دروغ‌بودن تقلب در محافل خصوصی، چرا جزو دعوت‌کنندگان به اعتراض و آشوب خیابانی قرار گرفت و با فتنه‌گران تا به امروز همراهی کرد.
16 آذری که امسال دولت آقای روحانی برگزار کرد، بار دیگر صدای پای دشمن را از اردوگاه مدعیان اعتدال و اصلاح‌طلبی به گوش رساند. شماری از عمله‌های شبکه ساختارشکن روز دوشنبه مجال پیدا کردند تا خودنمایی کنند. کار به آنجا رسید که رئیس گروهک نهضت آزادی را به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دعوت کردند و پس از مخالفت برخی نهادهای ذی‌ربط، رئیس شاخه جوانان همین گروهک می‌خواست نامه رئیس گروهک را بخواند و سپس یک عضو مفسد کارگزاران که سمبل سقوط و انحطاط کامل یک آقازاده و دارای سابقه محکومیت است، در روز انزجار از شیطان بزرگ پشت بلندگوی خطابه رفت و از فتنه‌گران حمایت کرد.  او همان کسی است که تا سر قبر شاه مقبور در مصر رفت، با بیوه وی مصاحبه و در روزنامه زن منتشر کرد و پس از آزادی از زندان مدعی شد دوستان خوبی از میان بهایی‌ها و «سازمان مجاهدین خلق» پیدا کرده و اصرار دارد تا این سازمان تروریستی را نه منافقین بلکه مجاهدین خلق بنامد! قبیل این انحطاط‌ها و کرم‌خوردگی‌ها در اردوگاه افراطیون مدعی اصلاحات به حدی است که محمدرضا تاجیک شنبه 7 آذر در مصاحبه با روزنامه اعتماد هشدار داد «بن‌مایه رنج اصلاح‌طلبان تعریف ناشدگی گفتمان اصلاح‌طلبی بعد از 18 سال است... هیچ مرزبندیی میان خودی و غیرخودی اتفاق نیفتاده است و به نام اصلاح‌طلبی 72 ملت وجود دارد... باید گفتمانی باشد تا به نام اصلاح‌طلبی دیگران سخن نگویند. وقتی این اتفاق نیفتاده، دیگر راه چاره‌ای باقی نمانده و باید هزینه هر گرایش و کنشی را بپردازیم؛ از کسی که به نام اصلاح‌طلبی می‌رود و با فرح پهلوی ملاقات می‌کند تا کسی که با خارج از کشور می‌بندد، تا کسی که در پشت تریبون رسانه‌های خارجی می‌خواهد نظام را براندازی کند، همه‌اش را می‌اندازند گردن اصلاح‌طلبان، پس از ماست که برماست. هرچه سریع‌تر مرزهای اصلاحات باید مشخص شود که اگر بشود هر کس نمی‌تواند در واکنش به هر مسئله کوچکی به دامن رادیکال‌ترین اپوزیسیون خارج کشور پناه ببرد؛ که اگر برد، قبل از خروج از حاکمیت، از اصلاحات خروج کرده است.»
سیدمحمد خاتمی سقوط کرد چون به نصایح و هشدارهای رهبر معظم انقلاب اهتمام نکرد حال آن که به قول مسعود بهنود «از حق نگذریم اگر حمایت آقای خامنه‌ای نبود، خاتمی را می‌خوردندش(!) آقای خاتمی در دنیا به هیچ کس به اندازه بدهی به آقای خامنه‌ای بدهی ندارد، یعنی هر 5 روز یک بار نجاتش داد.» خاتمی در ظلم و جفای خود علیه نظام جمهوری اسلامی سقوط کرد چون از سرنوشت ابوالحسن بنی‌صدر و روند سقوط او و هشدارهای امام عبرت نیاموخت. امام روز اول تیر 1360 با اشاره به ماجرای بنی‌صدر و نهضت آزادی و جبهه ملی و منافقین فرمود: «باید متأسف باشم از این مسائل که گرفتارش هستیم. من نمی‌خواستم که آنها هم این سرنوشت را داشته باشند... عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ... من به شما عرض کردم که یک مطلبی که برخلاف ضرورت اسلام است و برخلاف نص قرآن است و از یک گروهی صادر شده  با اسم و رسم، من دعوت کردم که از اینها حسابتان را جدا کنید، چرا نکردید؟ آن آقا، من کرارا به او گفتم که حسابت را از این منافقین جدا کن و اعلام کن به اینکه شماها به من ارتباط ندارید، نپذیرفت و دید آنچه دید و من امیدوارم توبه کند که خدای تبارک و تعالی او را بیامرزد و در آن عالم روسیاه نباشد. شما الان وقت دارید... شما از اینها که دیروز پریروز ریختند در خیابان‌ها و آن همه جنایت کردند و اعلام کردند که ما بر خلاف جمهوری اسلامی مسلحانه جنگ می‌کنیم، شما از اینها تبرّی کنید. من صلاح شما را می‌خواهم شماها با اینکه در سیاست بزرگ شدید، شمّ سیاسی ندارید، چنانچه که آقای بنی‌صدر هم نداشت. من الان هم نصیحت می‌کنم آقای بنی‌صدر را به اینکه مبادا در دام این گرگ‌هایی که در خارج از کشور نشستند و کمین کردند بیفتید و این آبرویی که از دست دادید، بدتر بشود. من علاقه‌ دارم که تو بیشتر از این خودت را تباه نکنی... اگر نصیحت‌های من را گوش کرده بودی، این مسائل پیش نمی‌آمد. لکن نگذاشتند؛ آنهایی که به تو اظهار علاقه می‌کردند، به اسلام علاقه نداشتند و تو را کشاندند به جایی که تباه کردند. بیش از این خودت را تباه نکن، به دام این اشخاصی که مثل اژدها دهان باز کرده‌اند تا همه حیثیت تو را به باد فنا بدهند و ببلعند، نیفت...». (جلد 14 صحیفه امام، صفحه490)
در حالی که رهبر معظم انقلاب به اعتبار ظلم و جنایت عظیم فتنه‌گران و سران آنها به کشور و نظام و مقابله آنها با اسلامیت و جمهوریت می‌فرمایند «فتنه خط قرمز نظام است»، چه آفتی به جان برخی مدیران افتاده که مثلاً سخنگوی دولت می‌گوید: «در رابطه با موضوع حصر، دولت اقدامات لازم و اثربخش را انجام خواهد داد و رئیس‌جمهور از هیچ یک از وعده‌های خویش عدول نکرده‌اند» و شماری از همین جماعت یاغی و محارب و مفسد فی‌الارض با مساعدت مسئولین وزارت کشور و علوم و کوتاهی وزارت اطلاعات، مجال تجدید حیات سازمان فتنه (آشوب نیابتی CIA, MI6 و موساد) و سربازگیری را به بهانه روز دانشجو و روز مبارزه با استکبار آمریکا یا قبل از آن پیدا می‌کنند؟ آیا یکی از همان اعضای جبهه ملی مرتد اعلام شده از سوی حضرت امام نبود که در نشریه کارگزارانی آسمان، حکم قرآنی قصاص را غیرانسانی خواند و سردبیر همین نشریه (نایب‌رئیس کمیته سیاسی کارگزاران) نبود که در نشریه مردم امروز تیتر هتاکانه «من هم شارلی هستم» را علیه پیامبر اعظم(ص) انتخاب کرد؟! و آیا همین امروز دبیرکل حزب مذکور به تصریح اعلام نمی‌کند که مشغول سربازگیری هستیم؟! یعنی امثال این آقا غیر از بدبخت کردن کروبی و میرحسین موسوی باید چند ده رجل سیاسی دیگر را به امراض مهلک خود هلاک کنند، تا احساس خطر کنیم؟ آیا این خطر مثلا به اندازه مشاهده ویروس آنفلوآنزای «H1N1» در فلان شهر و جان باختن 33 نفر اهمیت ندارد که دولت و وزرای ذی‌ربط را تکان دهد؟! اگر بیماری‌های خود ایمنی (Autoimmune)  نظیر ام‌اس، لوپوس و روماتیسم مفصلی، خطرناک حساب می‌شوند چون بخشی از سیستم ایمنی بدن به اشتباه به خود بدن حمله می‌کند و آن را از پا می‌اندازد، آیا شماری از سیاسیون و مطبوعات و احزاب و مدیران صاحب مسئولیت ما دچار این وارونگی خطرناک نشده‌اند؟!
این وارونگی است که فلان رجل سیاسی مدعی اعتدال و عقلانیت و نبوغ، مورد نفوذ قرار گیرد و دشمن از زبان او این یاوه را منتشر کند که «ما می‌خواستیم بمب اتمی بسازیم و نشد»! اما مسئولان امنیتی او را بازخواست نکنند. این غصه را کجا باید برد که همین رجل سیاسی پیش از این چند بار به خاطر اعتراض منتقدان به روند تهیه برجام مدعی شد «دلواپسان با صهیونیست‌ها و نتانیاهو همنوا شده‌اند» اما خود حرف گزافی را برزبان جاری کرد که بلافاصله با ذوق‌زدگی مورد استقبال نشریات صهیونیستی هاآرتص و عاروتص‌شوا و رادیو اسرائیل و نیویورک تایمز قرار گرفت تا بگویند اگر آژانس سندی رو نکرده، این هم سند دروغ‌گویی ایران! نظام و ملت و انقلاب به کنار، آیا دولت نمی‌خواهد از حیثیت خود دفاع کند و معترض ماجرا شود؟!
مورد دیگر مصاحبه چند ماه پیش همین چهره سیاسی است که مدعی شد شعار صدور انقلاب ما باعث شد صدام و کشورهای عربی بترسند و برای دفاع از خود به ایران حمله کنند! آیا واقعیت جنگ این است؟ آیا این سخن خلاف واقع، اول از همه تخطئه حضرت امام نیست که از صدور انقلاب سخن گفتند؟ ماجرای بعدی، طرح ادعای خلاف واقع استفاده حکومت سوریه از سلاح‌های شیمیایی (تکرار عملیات روانی غرب) بود که گزاف بودن ماجرا آشکار شد و همان چهره سیاسی مجبور شد حرفش را پس بگیرد. وقتی این «خارج زدن»‌ها تکرار می‌شود، ناظران را حساس می‌کند تا ببینند چه عارضه‌ای برای این سیاسیون پدید آمده است؟ دقیق که می‌شوید معلوم می‌شود شماری از عناصر آلوده- از بستگان نزدیک و فرزندان تا برخی نفوذی‌های کارکشته - چنان فرد را محاصره کرده‌اند که مجال تنفس و تعقل را ندارد. عمیق که می‌شوید نفوذی‌هایی را پیدا می‌کنید که بر سر فتنه سبز، نامه سرگشاده به امثال کروبی و موسوی نوشته و در آن نامه مشخصا 7-8 بار به حضرت امام ناسزا گفته و از کشور گریخته  اما پس از انتخابات 92 به کشور برگشته و به عنوان مشاور ارشد در دفتر و دیدارهای فلان رجل ارشد سیاسی حاضر شده‌اند؛ حال آن که در همان نامه (با عرض پوزش از ساحت مقدس حضرت امام(ره) و  خوانندگان محترم) از این دست ادبیات استفاده شده است. «تو را به خدا در زنده کردن «امام» نکوشید که این «امام» زنده‌شدنی نیست... طاقت از کف می‌رباید و خون جگر می‌خوریم اینکه از امام حرف می‌زنید... مگر آیت‌الله منتظری نگفت ولایت مطلقه شرک است و مگر امام خمینی واضع ولایت مطلقه نبود... فاجعه بارتر از کتاب ولایت فقیه، کتاب کشف‌الاسرار است. «امام خمینی» مصداق آیه ]...‌[ درباره نابودی نعمت‌ها و تبدیل آنها به کفر است»!! کرم خوردگی و فسادزدگی دفتر یک رجل سیاسی مدعی همراهی با نظام و انقلاب تا کجا؟! این پیچک‌های سرطان‌گون اگر به پر ‌و‌ پای سیاستمداری حلقه زدند، اجازه حیات و بالندی سالم سیاسی را می‌دهند؟‌ چرا قبیل این جماعت در مدیریت مرکز اسناد دانشگاه آزاد و برخی مراکز دولتی تصمیم‌گیر یا تصمیم‌ساز به کار گمارده می‌شوند؟
جریان ساختارشکنی که در 8 ماهه آشوب‌افکنی نقاب از چهره برداشت و به خاطر زنجیره خیانت‌هایش در حماسه الهی 9 دی مورد لعنت ملت قرار گرفت، به صراحت از دولت به عنوان «دولت اجاره‌ای» (رحم‌اجاره‌ای) یاد کرده است. از این بدتر نمی‌شود به یک دولت ناسزای ناموسی گفت. سکوت در برابر این ادعا که در عمل نیز شواهد و قرائن آن دیده می‌شود، یعنی سوزاندن ریشه‌های حداقل تدبیر و کفایت و امید در یک دولت. خروجی انفعال دامنه‌دار همین می‌شود که پس از 27 ماه، دولت در زمینه «برنامه» و «کارنامه» به شکل کاملا محسوس بلنگد و برخی مدیران دولتی به جبران این اتفاق، تحریک شوند به رادیکالیسم سیاسی و ایجاد دوقطبی‌های مصنوعی در درون کشور دامن بزنند تا محیط آلوده‌تری برای زیست انگل‌های سیاسی و عناصر طفیلی آویزان از شعار اعتدال فراهم شود. می‌شود همین که اگر امویان و آل یزید، روز عاشورا را به روز مبارک و عید تبدیل کردند، هم گفتمان‌های آنها روز قربانی شدن شهدای دانشجو پیش پای معاون رئیس‌جمهور آمریکا را روز بزک شیطان و پنجه کشیدن به سیمای جمهوری اسلامی قرار دهند. آن سوی این قهقرای سیاسی و فرهنگی منافقین مدعی حمایت از دولت، انبوهی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در حاشیه دید برخی دولتمردان قرار گرفته است. آقای روحانی اگر نجنبد و در تراز خطابه تاریخی 23 تیر 1378 علیه منافقین جدید ظاهر نشود، همین بی‌صفت‌های سیاسی و فرهنگی بلایی را که سر خاتمی و هاشمی درآوردند، سر او درمی‌آورند و خدا نکند که چنین شود.

محمد ایمانی

+ نوشته شـــده در شنبه 94/9/21ساعــت 2:12 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی اردوغان نگران ضربه متقابل (یادداشت روز) تنش بین ترکیه
تنش بین ترکیه و روسیه، شرایط منطقه و به خصوص وضعیت آینده امنیتی ترکیه را با سؤالات زیادی مواجه کرده است از این رو سقوط سوخو 24 روسی توسط اف 16 ترکیه علامت رمزی است که از تشدید اوضاع امنیتی منطقه خبر می‌دهد. درخصوص این تحولات نکاتی وجود دارد:
1- اقدام جسارت‌آمیز ترکیه در ساقط کردن یک جنگنده روسی در خاک سوریه حساس‌تر از آن بود که ارتش ترکیه، پیش از اقدام از درک تبعات آن عاجز باشد و دقیقاً به همین دلیل نمی‌توان پذیرفت که ارتش اردوغان این اقدام را خودسرانه و بدون هماهنگی با یک «قدرت مؤثر» انجام داده است. ترکیه اگرچه عضو ناتو است اما با نگاه به سوابق ناتو- و بخصوص تجربه عملکرد آن در بحران اوکراین- این قدرت مؤثر، ناتو نیست. مواضع احتیاط‌آمیز ناتو در مواجهه با این بحران و دعوت از سران دو کشور برای خویشتنداری نشان می‌دهد، اردوغان با اتکا به ناتو نمی‌توانسته به جنگنده روسیه حمله کرده باشد. مواضع متحدانه آمریکایی‌ها و قرار گرفتن آنان کنار ترکیه به خوبی از اطلاع و هماهنگی آمریکایی‌ها حکایت می‌کند اما واقعیت این است که بعد از شکست مداخله در عراق  و افغانستان، استراتژی آمریکایی‌ها در منطقه خاورمیانه مداخله مستقیم نیست و از این‌رو باید گفت آمریکایی‌ها به طور واقعی و عملیاتی کنار اردوغان قرار نمی‌گیرند و در واقع در این صحنه  او تنها خواهد بود.
2- بعضی از تحلیلگران مدعی شده‌اند که این اقدام ارتباطی با اردوغان نداشته و اقدامی است که از سوی ارتش ترکیه به وقوع پیوسته است اما دلایل روشنی وجود دارد که این گمانه‌زنی را رد می‌کند. این درست است که میان دولت اردوغان و ارتش ترکیه اختلاف نظرهایی وجود دارد اما در این اختلافات طرف افراطی، اردوغان و طرف متعادل، ارتش است. در بحران سوریه، ارتش سیاست دولت ترکیه را نادرست می‌داند با این وصف چطور ممکن است، ارتش علیه دولت سوریه و متحد آن علی‌رغم مخالفت اردوغان دست به عملیات نظامی بزند؟ بنابراین می‌توان گفت عده‌ای با آسمان و ریسمان کردن می‌خواهند گریزگاهی برای اردوغان بیابند و حال آنکه اردوغان با اصرار به سیاست، خود راه گریز را بر خویش بسته است.
3- شواهد و قرائن بیانگر آن است که ترکیه به شدت از عواقب اقدام نظامی خود علیه روسیه ترسیده است. تغییر پی‌درپی مواضع ترکیه عمق این نگرانی را برملا می‌کند. در حالی که اردوغان بلافاصله پس از اقدام علیه جنگنده روسی، سرنگون شدن سوخو 24 را اقدامی درست در راستای امنیت و حقوق ترکیه معرفی کرده بود، فردای آن روز احمد داوود اوغلو- نخست‌وزیر- گفت که پدافند هوایی ترکیه، ملیت هواپیما را نمی‌دانسته است. پس از آن اردوغان درصدد برآمد با پوتین صحبت کند ولی به گفته خودش با امتناع رئیس‌‌جمهور روسیه مواجه شده است و دو روز بعد اردوغان گفت که از حادثه به وجود آمده، عمیقاً متأسف است و پس از آن اوغلو گفت کشورش نمی‌خواهد در واکنش به اقدامات مقابله‌جویانه روسیه، اقدام مشابهی انجام دهد. اینکه ترکیه به سرعت از هجوم به بیان اظهار تأسف رسیده است، نشان‌دهنده نگرانی عمیق آن می‌باشد.
4- برخلاف رفتار عجولانه و رنگ به رنگ ترکیه، دولت روسیه با طمأنینه، اقداماتی را به عمل آورد که از تسلط رهبران آن و توانایی مدیریتی آنها خبر می‌دهد. پوتین در اولین واکنش گفت کشورش از پشت خنجر خورده است. اشاره پوتین از یک سو به توافقی بود که هفتم سپتامبر 2015- 16 شهریور 94- میان دو دولت روسیه و ترکیه درباره عملیات هوایی در آسمان سوریه موسوم به «قرارداد آسمان باز» امضاء شده و براساس آن جنگنده‌های روسیه در آسمان سوریه به پرواز درآمده‌اند به همین دلیل استناد دولت بر اینکه چند دقیقه یا چند ثانیه هواپیمای روسی در آسمان ترکیه بوده‌اند، وجهی ندارد. پوتین از سوی دیگر در این اظهارات نگاهی هم به خیانت آمریکایی‌ها داشت چرا که روسیه، آمریکا را در جریان پروازها و هواپیماهای پروازی قرار داده بود و این موضوع ضمن آنکه از هماهنگی بین آمریکا و ترکیه در اسقاط هواپیمای روسی خبر می‌دهد، مخاطبان سخن پوتین را هم مشخص می‌نماید.
روسیه در اقدامی دیگر، پس از واقعه مذکور، حرکت هواپیماهای خود به سمت شمال و به‌خصوص شمال غرب سوریه را توسعه داد تا ثابت کند که اهمیتی برای حساسیت‌‌های ترکیه قایل نیست. ترکیه پیش از این از انجام پروازهای روسیه در منطقه شمال غربی سوریه ابراز نگرانی کرده و آن را عاملی برای گسیل بیشتر پناهجویان ساکن ادلب به مناطق جنوبی ترکیه دانسته بود، به همین جهت روس‌ها تا حد زیادی رعایت می‌کردند اما پس از اقدام ترکیه روس‌ها این ملاحظه امنیتی را کنار گذاشتند و از این‌رو در محافل امنیتی ترکیه انتقادات علیه اقدام اردوغان بالا گرفت.
اقدام دیگر روسیه وضع بعضی از مقررات فلج‌کننده علیه دولت اردوغان بود مسکو اعلام کرد که صادرات گاز به ترکیه را متوقف می‌کند و  حال آنکه ترکیه هم اینک ضمن وابستگی 60 درصدی به صادرات گاز روسیه، زمستان را پیش‌رو دارد و این اقدام می‌تواند فشار زیادی را به دولت وارد کند. علاوه بر آن کرملین فعالیت بخش زیادی از حدود 2000 شرکت ترکیه که در روسیه فعالیت می‌کردند را به حالت تعلیق درآورد. بعضی از این شرکت‌ها در حوزه گردشگری فعالیت می‌کردند و به کار ساماندهی 3 تا 4 میلیون توریست روسی که سالانه به ترکیه سفر می‌کردند، مشغول بودند.
دولت پوتین در اقدامی دیگر اعلام کرد که برای مجازات نظامی منتظر مصوبه دوما می‌ماند و حال آنکه همزمان رئیس دومای روسیه اعلام کرد که ما خواهان اقدام متقابل روسیه هستیم. به میان کشیدن پای پارلمان از یک سو، واکنش احتمالی نظامی روسیه را در حد و اندازه «واکنش ملی» ارتقاء می‌دهد و از سوی دیگر اضطراب زیادی را به دولت مهاجم ترکیه وارد می‌کند.
5- روسیه در این میان علی‌القاعده واکنش نظامی خواهد داشت چرا که تنبیهات اقتصادی که در جای خود تیغ دو لبه به حساب می‌آید، نمی‌تواند ضربه امنیتی ترکیه را جبران کند کما اینکه واکنش ارتش روسیه در روز واقعه هم از در پیش بودن اقدام نظامی حکایت می‌کرد. مقامات روسیه می‌گویند در انتظار عذرخواهی ترکیه نشسته‌اند و در عین حال مقامات ارشد ترکیه اگرچه اظهارات رو به تنازلی داشته‌اند اما در مفهوم رسمی، عذرخواهی نکرده‌اند. عذرخواهی ترکیه به این معنا خواهد بود که مسئولیت خطا در شلیک به هواپیمای نظامی روسیه را پذیرفته است. چنین پذیرشی توأم با تبعات خاص خواهد بود و به روسیه حق می‌دهد تا اقدام متقابل انجام داده و خسارات وارده را از دولت ترکیه مطالبه کند. پذیرش چنین مسئولیتی، موقعیت اردوغان را متزلزل می‌کند و هزینه‌های ترکیه در این ماجرا را به گردن اردوغان می‌اندازد.
6- با وضعیت پیش آمده، بیش از گذشته، امکان برقراری منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه دشوار شده است. شاید این سنگین‌ترین هزینه‌ای است که ترکیه در این ماجرا پرداخت کرده است. ترکیه در طول سه سال گذشته همواره بر لزوم برقراری منطقه پرواز ممنوع شمال سوریه تأکید داشته و در این موضوع، مدت‌ها با آمریکا اختلاف داشت و آمریکا با نگاه به شرایط روی زمین منطقه شمال و حضور گروه‌های مختلف که همه مسلح هستند، ایجاد منطقه پرواز ممنوع را غیرممکن ارزیابی می‌کرد. بعد از وقایع پاریس آمریکایی‌ها به طور غیرمترقبه از لزوم ایجاد منطقه پرواز ممنوع سخن گفتند. هدف مشترک آمریکا و ترکیه در این موضوع این بود که با ایجاد منطقه پرواز ممنوع امکان حرکت زمینی نیروهای شبه نظامی وابسته به ارتش ترکیه و ارتش آمریکا را فراهم نمایند و از سوی دیگر به مخالفان وابسته به خود در سوریه موقعیت مطمئن‌تری ببخشند. اسقاط هواپیمای نظامی روسیه، وضعیت منطقه شمال سوریه به ضرر طرح ایجاد منطقه پرواز ممنوع را متحول کرده و دسترسی به آن را به شدت دشوار کرده است. در عین حال واقعیت این است که مقامات آمریکایی علی‌رغم آنکه از امکان‌پذیر بودن ایجاد منطقه پرواز ممنوع سخن گفته‌اند اما هنوز موانعی که در گذشته وجود داشت و باعث بروز اختلاف بین آمریکا و ترکیه درباره ایجاد چنین منطقه‌ای شده بود، وجود دارد. 

+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/9/15ساعــت 9:54 عصر تــوسط عباس | نظر
بسمه تعالی روند وحدت اصولگرایان امیدوارکننده است تذکر جدی آیتالل
یک عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه از تذکر آیت‌‌الله موحدی کرمانی به حجت‌الاسلام مصباحی مقدم خبر داد و گفت: روند وحدت اصولگرایان امیدوار کننده است و دوستان نباید مصاحبه‌های اختلافی داشته باشند.
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم، از تذکر آیت‌الله موحدی کرمانی به حجت‌الاسلام مصباحی‌مقدم به‌دلیل مصاحبه‌ اختلافی خبر داد و گفت: شب گذشته، آیت‌الله موحدی کرمانی در جلسه‌ای به آقای مصباحی مقدم درباره مصاحبه‌ اختلافی با یک سایتی که مأموریت اختلاف میان اصولگرایان را دارد، تذکر داده است.
 
وی گفت: آقای موحدی کرمانی از آن مصاحبه دلخور بودند چرا که آن مصاحبه نادرست و اختلافی بود؛ چرا که مسیر وحدت اصولگرایان ذیل شورای فقها روندی امیدوار کننده دارد و قرار است هروقت که لازم شد، آیات مصباح، موحدی و یزدی تشکیل جلسه دهند و اینکه این جلسات ادامه نخواهد داشت، درست نیست.
 
ترقی گفت: با توجه به روندی که ما در جریان اصولگرایی داریم و مسیر وحدت اصولگرایان که امیدوار کننده است، انتظار می‌رود دوستان در مصاحبه‌ها دقت کنند و به‌نظرم مصاحبه آقای مصباحی مقدم اختلافی بود.

+ نوشته شـــده در یکشنبه 94/9/15ساعــت 7:50 عصر تــوسط عباس | نظر