آن گاه که جبهه ی پایداری به دلیل مقاومت در برابر حضور ساکتین فتنه در جبهه ی متحد، با ائتلاف با آن خودداری کردند، برخی از بزرگان اصولگرایی که اتفاقاً در فتنه نیز خوب و انقلابی عمل کرده بودند، با یک اشتباه محاسباتی هم جبهه ی پایداری را با اتهام بی بصیرتی تخریب کردند و هم مأمنی برای ورود ساکتین مهیا کردند تا برای خودشان و دوستانشان بلیط ورودی به مجلس تهیه کنند.
آری! اکنون موضوع من همین بزرگان اصولگرایی است، دیدید که همان ها که بر طبل وحدت با ساکتین نواختند چه زود پشت دست گزیدند؟! دیدید کسانی که ولایت را آن موقع که بایست در می یافتند، نیافتند، اکنون به منظور شکستن وحدت اصولگرایان، فراکسیون "رهروان ولایت" تشکیل داده اند!؟ دیدید آقای زاکانی؟! شما که بصیرتِ چراغ انقلاب، استاد مصباح، مطهری زمان را، زیر سوال بردید، چگونه در جایگاه متهم به بی بصیرتی جاخوش کرده اید؟! دیدید که میوه ی وحدتی را که به ساکتین، تعارف کردید، چگونه تفاله اش را پس از مکیدن آبش، پَسِتان دادند؟! می دانم که مطالبم را قابل خواندن نمی دانید، ولی این قدر می دانستم که قبل از انتخابات بنویسم "شأن حضور جبهه ی پایداری ناقض ائتلاف" و کاش شماهم می دانستید تا اکنون سایت تان (جهان نیوز)، اینگونه محل گلایه گذاری و حسرت و آه و فغان نبود!
آقایانی که ساکتین را در جرگه اصولگرایی دانستید! خطابم با شماست! مگر نمی دانستید که آزموده را آزمودن خطاست؟! مگر از خیانت ساکتین در شروع و بروز فتنه مطلع نبودید؟! مگر می توان مؤمن بود و کیس هم بود و از یک سوراخ چند بار گزیده شد؟! آقایان عزیز! شما هرچقدر که ساکتین را محرم دانستید، همان قدر جبهه ی پایداری را نامحرم فرض کردید!؟ اکنون وقت بازخواست نیست!؟ ولی بدانید که به بهانه ی مصلحت نمی توان عدالت را زیرسؤال برد، نمی توان کسانی را که ناشایستند جذب کرد و شایستگان را دفع کرد؟! این روند مصلحت اندیشی همان است که جبهه ی پایداری بر آن تاخت و اگر همراهی شما می بود، اکنون وحدت واقعی را شاهد بودیم، آنهم با شایستگان، نه این که ساکتین دفاع از حریم ولایت اکنون گروه "رهروان ولایت" تشکیل دهند و ما را به یادِ زلف علی بی مو و عین اللهِ روشن دل بیندازند.
« هوالاوّل »
سلام بر شما ای شهیدان؛ کسانی که زنده اید و نزد خداوند شاهدید بر ما و اعمال و رفتار ما که چه کرده ایم پس از شما... شما رفتید تا دین بماند، وطن بماند، مردم بمانند و ارزشها از بین نرود، همان ارزشهایی که برایش فدا شدید و در این راه جانبازی و ایثار نمودید. همواره بر این نکته تاکید کردید که نباید میهن و ناموسمان به دست دشمن بیافتد ... رگ غیرتتان بیرون زد و شور و شعورتان جوشید و جبهه ها را پر نمودید که این خاک و سرزمین از خونتان رنگین شود، مبادا فراموش کنیم که بودیم و چه می خواستیم و چه باید کنیم... رفتید تا ما آیندگان در صلح و صفا و آرامش تنفس کنیم و امنیت مان تامین باشد ... شاید از ما انتظار داشتید که ادامه دهنده راه شما باشیم و پاسدار ارزشهای انقلاب پس از شما... امتداد مسیر انقلاب پس از جنگ به دست ما افتاد، اما به نحو شایسته از آن نگهداری ننموده و با چنگ و دندان حفظش ننمودیم... هر آنچه ودیعه گذاشته بودید را از دستهایمان در آوردند ... بی غیراته نشستیم و نظاره کردیم که چگونه غیرتمان به باد فنا رفت و بی غیرتیمان مهر آزادی و آزاد اندیشی و سکولاریزه خورد و افتخار نمودیم. چادر از سر زنانمان آرام آرام بیرون کشیدند و ما گذشتیم... چند روزیست شهرهایمان عطرآگین گردیده از حضور شما در خیابانها و محله ها ... تشییع می کنیم و دست به دست تابوتهایتان می چرخد بر روی دستهایمان ... با چه رویی بگوییم که چه کردیم پس از شما؟ عرق سرد شرمساری از سر و صورتمان می ریزد ... به خدا شرمنده ایم... آخر یادمان رفته که شما چرا رفتید؟ چرا جان دادید، خون دادید، دست و پا و سر دادید... شاید با حضور دوباره تان، یادآور شوید مسیر را ...
ماه خدا در روایات
رجب یکی از ماه های با فضیلت خداست که جنگ در آن ماه حرام است و روزه در آن بسیار فضیلت دارد، در این ماه که مقدمه ی ماه رمضان است، استغفار بسیار توصیه شده. من از خودم چیزی ندارم که بگویم، لذا بر خود وظیفه دانستم در آغاز این ماه پر فضیلت احادیثی از معصومین بزرگوار برایتان در این پست قرار دهم.
1- کثیر النوّاء از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کند که فرمود: حضرت نوح علیه السّلام روز اوّل ماه رجب سوار کشتى شد، و بتمام همراهان خود دستور داد که آن روز را روزه بگیرند، و فرمود: هر کس این روز را روزه بگیرد آتش جهنّم باندازه یک سال راه از او دور خواهد شد، و هر کس هفت روز روزه بگیرد هفت در جهنم بر روى او بسته مىشود، و هر کس هشت روز روزه بگیرد درهاى هشتگانه بهشت بروى او باز میگردد، و هر کس پانزده روز روزه بگیرد، حاجت او برآورده مىگردد، و هر کس بیشتر روزه بگیرد، خداوند اجر او را زیادتر خواهد کرد.
2- باز از آن حضرت علیه السّلام نقل کند که فرمود: رجب ماه بزرگى است که در آن حسنات چند برابر، و گناهان در آن آمرزیده خواهد شد، هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد به مقدار صد سال راه، آتش جهنّم از او دور خواهد شد و هر کس سه روز را روزه بگیرد بهشت بر او واجب مىشود.
3- محمّد بن [ابى] اسحاق از محمّد بن حسن رازى از على بن محمّد بن على مفتى از حسن بن محمّد مروزى از پدرش از یحیى بن عیّاش از على بن عاصم از ابى هارون عبدى (عمارة بن جوین) از ابو سعید خدرى نقل کرده که گفت رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم فرمود: آگاه باشید که رجب ماه فرد خدا است، و آن ماه بزرگى است، و «اصمّ» «1»[1] نامیده شده، زیرا هیچ ماهى در حرمت نزد پروردگار بپایه آن نمیرسد، و در زمان جاهلیّت با آنکه از ایمان و دانش دور بودند آن را احترام می نمودند، و هنگامى که اسلام آمد بر حرمتش افزوده شد، آگاه باشید که رجب ماه خدا، و شعبان ماه امّت من است، هشیار باشید هر کس یک روز از رجب را از روى ایمان و نیّت پاک روزه بگیرد، مستوجب خشنودى بزرگتر پروردگار مىشود، و آن روزه آتش غضب الهى را خاموش میکند، و درى از دوزخ را بر رویش مىبندد، و اگر زمین را پر از طلا کنند و به او دهند بالاتر از آن روزه نیست، و با هیچ یک از زخارف دنیا مزد او کامل نمیشود مگر با آن حسنات که ذکر شد در صورتى که نیّتش در این روزه خالص باشد، و چون شام کند از براى او ده دعاى مستجاب است، اگر راجع به دنیا دعا کند یا به او عطا کند، و یا براى آخرتش خوبیهائى را مهیّا میکند که بالاترین درخواستهاى اولیاء و دوستان و برگزیدگان خود باشد.[2]
4 - کسى گفت اى پیغمبر خدا اگر شخصى عاجز بود و نتوانست ماه رجب را روزه بگیرد یا براى کسالت و ضعفى که داشت، یا بیماریى که مبتلا بود، یا بفرض زنى بود که در ایّام ماه رجب پاک نبود و عذر داشت چه کند که بدین ثوابها که بیان فرمودید برسد؟ فرمود: در هر روزى بجاى روزه گرده نانى بفقیر و درویش بدهد به آن خدائى که جانم بدست اوست اگر کسى این صدقه را بدهد بتمام آنچه شرح دادم و بیشتر از آن خواهد رسید، و چنانچه تمام خلق آسمانها و زمین گرد آیند تا اندازه أجر و مزد او را معیّن کنند به ده یک آن فضائل و درجات که او در بهشت بدان میرسد نخواهند رسید.
گفته شد: یا رسول اللَّه اگر کسى نتوانست این صدقه را نیز بدهد چه کند که باین ثوابها که فرمودید برسد؟ فرمود: در هر روز از ماه رجب تا سى روز آن تمام شود روزى صد بار بدین ذکر خدا را تسبیح گوید: «سبحان الإله الجلیل، سبحان من لا ینبغی التّسبیح إلّا له، سبحان الأعزّ الأکرم، سبحان من لبس العزّ و هو له أهل».
5- سعد بن عبد اللَّه قمىّ بسند خود از حسن بن بکّار از امام هشتم علیه السّلام روایت کرده که فرمود: خداوند متعال پیغمبر خود محمّد صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم را در سه شب گذشته از ماه رجب «لثلاث مضین» یعنى روز سوّم مبعوث فرمود پس روزه این روز مانند روزه هفتاد سال خواهد بود.
سعد بن عبد اللَّه گوید: بزرگان ما گفتهاند این عبارت که گفت «لثلاث مضین» غلطى است که از نویسنده خبر سر زده و صحیحش این بود که «لثلاث بقین» یعنى در سه روز از ماه رجب باقیمانده. یعنى بیست و هفتم رجب خداوند رسولش را مبعوث فرمود.
اگرچه مسئولین ستاد بزرگداشت حضرت امام خمینی (ره) برخلاف توصیه های حضرت امام (ره) ابتدا از میزبانی شهدای گمنام سرباز زدند و این توفیق بزرگ را از زائران حرم مطهر حضرت امام(ره) گرفتند اما قمی ها از شنیدن آمدن شهدا به شهرشان سر از پا نمی شناسند. به گزارش سرویس ایثار و شهادت بی باک، قرار بود که امسال حرم مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی در سالروز رحلت آن پیر عاشق ایثار و شهادت؛ میزبان 96 میهمان ویژه ای باشد که هر کدام شان به تنهایی برای معنویت بخشیدن بیشتر به آن مراسم باشکوه کافی هستند اما انگار برخی از مسئولین ستاد بزرگداشت امام خمینی (ره) ابتدا با این میهمانی بزرگ مخالفت کرده اند و سرانجام بعد از اعتراضات رسانه ای به این موضوع محمدعلی انصاری دبیر ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی(س) از تشییع پیکر شهدای دوران دفاع مقدس یک روز قبل از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) یعنی در 13 خرداد و در حرم امام (ره) خبر داد.
بسمه تعالی
مشرق- آیت ا... حاج میرزا عبدالکریم حقشناس تهرانی در سال 1298 شمسی در خانواده ای متدین در تهران متولد شدند. نام پدرشان علی و نام خانوادگیشان صفاکیش بود. پدر در فرمانداری آن روز تهران صاحب منصب بود و به همین جهت به علیخان شهرت داشت. او سه فرزند داشت: ولی، کریم و رحیم. منزل مسکونی پدریشان در خیابان عین الدوله یا ایران کنونی قرار داشت که جزو محلات نجیب تهران حساب می شد. پدر در ایام صباوت فرزندان خویش وفات یافت؛ ولی مادرشان تا آن زمان که ایشان به سن پانزده شانزده سالگی برسند در قید حیات بود.
بسمه تعالی دست کی بالا ؟! (یادداشت روز)
1- «خانم ها و آقایان! می دانید امروز چه روزی است»؟ این پرسشی بود که دکتر جلیلی مسئول تیم هسته ای کشورمان در آغاز یکی از نشست های کاری اجلاس بغداد از نمایندگان 1+5 پرسید. سوال غیرمنتظره بود و اعضا و نمایندگان تیم های مذاکره کننده 1+5 که نمی دانستند این سوال چه ربطی به موضوع مذاکرات دارد، با تعجب پاسخ دادند «امروز چهارشنبه 23 می 2012 است» و دکتر جلیلی گفت « و سوم خرداد، یعنی دقیقا همان روزی که 30 سال پیش خرمشهر را از اشغال عراق دوران صدام آزاد کردیم» و سپس توضیح داد که چگونه در آن جنگ 8 ساله کشورهای متبوع گروه 1+5 و همه قدرت های ریز و درشت در دنیای بلوک بندی شده آن روزها، با تمامی تجهیزات و ماشین های جنگی و سیاسی و تبلیغاتی خود به حمایت از صدام وارد کارزار شده بودند، تانک های لئو پارد آلمانی، چیفتن های انگلیسی، موشک های اگزوسه و جنگنده های میراژ و سوپراتاندارد فرانسوی، هواپیماهای میگ و موشک های اسکادبی روسی، بمب های شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشک های سایدبایندر و هواپیماهای آواکس آمریکایی، دلارهای سعودی و کویتی و اماراتی و... در اختیار رژیم بعثی صدام بود و ما به قول حضرت امام راحلمان(ره) تنهای تنها بودیم ولی می بینید که آن عقبه سخت و نفس گیر را با پیروزی پشت سر گذاشته ایم و امروزه صدام کجاست؟ و ما در کدام نقطه ایستاده ایم؟... امروز در سالروز آزادی مقتدرانه خرمشهر و درحالی که حاکمیت عراق به مردم مظلوم آن و دوستان استراتژیک ما بازگشته است در قصر صدام با شما به مذاکره نشسته ایم» دکتر جلیلی در ادامه می گوید؛ « آن روزها که همه دنیا در یکسو و ایران اسلامی در سوی دیگر ایستاده بود، تسلیم زورگویان غربی و شرقی و حامیان منطقه ای آنها نشدیم بنابراین نباید انتظار داشته باشید امروز که در اوج اقتدار هستیم به کسی باج بدهیم و در مقابل خواسته های غیرقانونی و زورگویانه آنان تسلیم شویم- نقل به مضمون»
2- «برتراند راسل» فیلسوف بلندآوازه انگلیسی می گوید « از حماقت کسانی تعجب می کنم که در میان دهها راه پیش روی، دقیقا همان راهی را انتخاب می کنند که بی نتیجه بودن آن را بارها آزموده اند. نمی دانم چرا اصرار دارند که اشتباهات خود را تکرار کنند؟!» و «برتولت برشت» نمایشنامه نویس و شاعر معروف آلمانی، از قول بازیگر نقش اول یکی از نمایشنامه های خود می گوید «شرم آور است! چرا هنوز نفهمیده اید که؛ می توان به یک نفر برای همیشه دروغ گفت و می توان برای یک بار به همه دروغ گفت! ولی هرگز نمی توان برای همیشه به همه دروغ گفت».
چالش هسته ای ایران اسلامی با 1+5 و پیش از آن با تروئیکای اروپایی -آلمان، فرانسه و انگلیس- اگر چه نزدیک به ده سال به درازا کشیده است ولی باید توجه داشت که در فاز اول این چالش از اجلاس اکتبر 2003 تهران تا اوت 2005 تمامی فعالیت های هسته ای خود را به طور داوطلبانه و به منظور اعلام شده «اعتمادسازی» برای حریف به حالت تعلیق درآورده بودیم و طرف مقابل با ترتیب نشست های پی در پی به فرصت سوزی مشغول بود. در فاز اول، از آنجا که فعالیت هسته ای کشورمان به تعلیق درآمده بود، فرصت سوزی به نفع حریف و به زیان جمهوری اسلامی ایران رقم می خورد. اما، از اوت 2005 که با راه اندازی کارخانه UCF اصفهان و علی رغم تهدیدهای مکرر، به تعلیق ها پایان دادیم و فعالیت چرخه های به تعلیق درآمده را یکی پس از دیگری از سرگرفتیم، روند امور به نفع جمهوری اسلامی ایران ورق خورد. در این فاز که از اوت 2005 آغاز شده و تاکنون ادامه دارد، فرصت سوزی به زیان حریف بوده و هست. چرا که بی اعتنا به قطعنامه های غیرقانونی شورای امنیت سازمان ملل و تحریم های یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا نه فقط به فعالیت هسته ای صلح آمیز خود تحت نظارت مستقیم آژانس ادامه داده ایم بلکه به پیشرفت های خیره کننده و برای حریف باور نکردنی فراوانی نیز دست یافته ایم.
آمریکا و متحدانش بعد از آن که تحریم ها را بی اثر- و یا بسیار کم اثر- دیدند و از سوی دیگر با انقلاب های اسلامی منطقه، بحران های سنگین اقتصادی در غرب، فروپاشی عقبه های استراتژیک خود در خاورمیانه و شمال آفریقا، جنبش ضد سرمایه داری و 99 درصدی وال استریت، ناکامی در حمله نظامی به عراق و افغانستان، شکست اسرائیل به عنوان پایگاه نظامی خود در جنگ 33 روزه و 22 روزه و ده ها بحران سنگین دیگر روبرو شدند، به ناچار- تاکید می شود که به ناچار و نه به میل و اختیار- مذاکرات 1+5 با ایران اسلامی را که بیش از 15 ماه متوقف شده بود از سر گرفتند ولی برخلاف انتظار- و شاید هم با پیش بینی احتمالی و نه قطعی- در دو اجلاس اسلامبول2 و بغداد با دیوار غیرقابل نفوذی روبرو شدند که تیم هسته ای ایران به نمایندگی از ملت مسلمان و مقاوم این مرز و بوم، پیش روی آنها کشیده بود.
3- مروری هرچند گذرا- به دو اجلاس «اسلامبول2» و «بغداد» و ارزیابی مسائل پیرامونی آن- نظیر بحران های شکننده ای که حریف با آن روبروست و مختصات نقطه ای که امروزه جمهوری اسلامی ایران در عرصه داخلی و منطقه ای بر آن ایستاده است، به وضوح و بی آن که خلاف و گزافی در میان باشد، از دست بالا و موقعیت برتر کشورمان در چالش هسته ای نزدیک به ده ساله با حریف حکایت می کند.
بنابراین به آسانی می توان نتیجه گرفت- و دشمن نیز انکار نمی کند- که مذاکره نیاز حریف است و برای تامین این نیاز باید امتیاز بدهد. این دو معادله هیچ «مجهولی» ندارد و دست بالای ایران اسلامی از آینده ای روشن و بستری بی دست انداز- و یا کم دست انداز- خبر می دهد که حاصل مقاومت سرسختانه و هوشمندانه در چالشی نزدیک به ده ساله است. اما در این میان آمریکا و متحدانش دست به تقلب زده و تلاش می کنند، موقعیت متزلزل خود را با بهره گیری از یک ترفند دوسویه داخلی و خارجی جابه جا کنند!
یک سوی این ترفند دوسویه، تهدیدهای بیرونی است که مقامات آمریکایی و اسرائیلی با استفاده از ماشین تبلیغاتی خود دنبال می کنند و سوی دیگر آن، پمپاژ توهمی است که ستون پنجم دشمن با شاخک های اقتصادی و سیاسی خود در داخل کشور ماموریت انجام آن را برعهده دارد. درباره پوچ بودن تهدیدهای بیرونی، پیش از این نوشته ها و گزارش های مستندی داشته ایم که بازخوانی دوباره آن بیرون از محدوده این نوشته محدود است. اما در داخل کشور، جریان مرموز و بعضا شناخته شده ای را می توان دید که با بهره گیری از کم توجهی مسئولان و مراکز مربوطه و یا سرگرم بودن آنان به چالش های- به قول حضرت آقا- ناموجه به جان ملت افتاده اند و در اقدامی هماهنگ با مدیران و کارفرمایان بیرونی خود، از یکسو تلاش می کنند آینده و سرنوشت اقتصادی کشور را به نتیجه مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با 1+5 گره بزنند و از سوی دیگر به قول «جین شارپ» و «بروس جنکینز» در کتاب «ضد کودتا»، برای آن که ادعا و توهمی که پراکنده اند را واقعی! جلوه دهند سایه ای هرچند مجازی را از واقعیت به نمایش می گذارند. این جریان مرموز- که ناشناخته نیست- با بهره گیری از یک شبکه مافیایی، قیمت اجناس، کالا و خدمات مورد نیاز مردم را متناسب و همسو با شاخه بیرونی ترفند یاد شده، دست کاری می کند و در این میان آنچه تاسف آور است این که انگار نه انگار مسئولان و مراکز اقتصادی، اطلاعاتی و امنیتی کشور برای مقابله با این ترفند دوسویه دشمن و قطع شاخک های داخلی آن- که شناخته شده هستند- وظیفه ای برعهده دارند!
بعد از صدور قطعنامه 1929، واشنگتن پست نوشت، این قطعنامه نمی تواند تاثیری در مبادلات اقتصادی ایران داشته باشد و خانم هیلاری کلینتون در پاسخ به خبرنگار وال استریت ژورنال که نظرش را درباره این نوشته واشنگتن پست پرسیده بود گفت؛ می پذیرم که در دنیای کنونی و در اقتصاد باز جهانی، تحریم کشوری با گردش پولی سالانه صدها میلیارد دلار و حضور رقبای تجاری آسان نیست ولی صدور این قطعنامه می تواند در نگاه مردم ایران نسبت به آینده اقتصادی و معیشتی خود موثر باشد و زمینه همراهی مسئولان ایران با «نرم های بین المللی»- بخوانید کوتاه آمدن از حق ملت و باج دادن به آمریکا و متحدانش- را فراهم آورد!
در این باره گفتنی های دیگری هست.
حسین شریعتمداری
بسمه تعالی
انتخابات هیات رئیسه مجلس را باید پر حاشیهترین در مجالس پس از انقلاب دانست. وجود اکثریتی مطلق در مجلس و در عین حال تلاش برای جلوگیری از تشکیل فراکسیونی واحد و سرانجام کشیده شدن رقابت بین دو چهره که در مجلس هشتم در یک فراکسیون گنجیده بودند به صحن علنی مجلس، حال و هوای این انتخاب را متفاوت از انتخابات دیگر کرد. اما شاید آنچه در هیاهوی رسانهای نتایج انتخابات هیات رئیسه گم شد، اقدام تقدیر برانگیز غلامعلی حداد عادل بود که به عنوان نماینده اول مجلس از نظر تعداد آراء در میان نمایندگان و رئیس مجلس هفتم حاضر به رقابت در صحن علنی مجلس و پذیرش احتمال شکست شد.
بسمه تعالی
تکیه بر آرا اقلیت در مجلس عدول از اصولگرایی است
تب وتاب انتخابات مجلس نهم پایان یافت اما بحث های انتخاب ریاست مجلس همچنان داغ ادامه دارد منتخبین دوره نهم مجلس شورای اسلامی در مقابل آزمونی بزرگ قرار گرفته اند مجلس باید بین ریاست دکتر حداد عادل و با دکتر لاریجانی تصمیم بگیرد اما شاید مفید باشد سوای اینکه نمایندگان به کدام یک از این بزگواران رای میدهند مقایسه ای بین دکتر لاریجانی ودکتر حداد عادل داشته باشیم .
اول اینکه دکتر حداد عادل منتخب دوگروه بزرگ اصولگرائی جبهه متحد وپایداری میباشد وهردو گروه دکتر حداد عادل را به عنوان کاندیدای اصلح معرفی کرده اند درحالیکه دکتر لاریجانی چنین ویژگی ای ندارد و صرفا کاندیدای تنها یک جبهه اصولگرایی یعععنی جبهه متعد میباشد
دوم اینکه در بررسی کارنامه مجلس هفتم و هشتم مشاهده می کنیم که کارنامه دکتر حداد عادل در مجلس هفتم تقربنا بی تنش و مقبول میاشد؛ ولی در کارنامه دکتر لاریجانی درمجلس هشتم نقاط تاریکی دیده می شود که از آن جمله انفعال مجلس در فتنه 88 ،و گرفتن موضع محافظه کارانه در قبال فتنه و پرداختن به حاشیه ها به جای اصل که تقلب در انتخابات بود ،همچنین مصویه وقف دانشگاه آزاد و قانون حقوق ما دام العمر برای نمایندگان و سستی در تصویب قانون نظارت بر نمایندگان که خواست مقام معظم رهبری بود، میباشد با این ترتیب مشاهده میکنیم که دکتر حداد عادل از هر جهت برای ریاست مجلس مناسب تر است وجا دارد نمایندگان اصولگرا به دور ازطمع ورزی که ممکن است به آرا غیر اصوگرایان داشته باشند با وحدت وهم دلی وبر اساس شایسته سالاری به دکتر حداد عادل رای دهند وبدانند که تکیه کردن برآرا غیر اصولگرایان عدول ازاصولگرای است
بسمه تعالی
سنجش عملکرد مجلس هشتم، موضوعی است که به ویژه در ماههای جاری مورد بحث و بررسی گسترده مطبوعات و کارشناسان مسائل سیاسی در داخل کشور قرار گرفت نکته ای که علاوه بر ترکیب مجلس به نحوه اداره امور مجلس نیز مرتبط بوده است. اما آنچه نهایتا از مجموع این بحثها و همچنین مناظرات انتخاباتی خارج شد، عدم رضایت کلی مردم و دلسوزان انقلاب اسلامی از عملکرد این مجلس بود، امری که موجب عدم راهیابی نزدیک به 200 نماینده مجلس هشتم به دوره نهم نمایندگی مردم شد. به گزارش رجانیوز به نظر می رسد در مقابل جدلهای رسانهای، آنچه بهترین عیار برای سنجش میزان موفقیت مدیریت مجلس در دوره هشتم به حساب میآید، مقایسه نحوه برخورد رهبر معظم انقلاب با این مجلس نسبت به مجلس هفتم باشد، امری که به واسطه رقابت علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس هشتم و غلامعلی حداد عادل به عنوان رئیس مجلس هفتم، برای ریاست نهمین دوره مجلس، میتواند راهگشای انتخاب نمایندگان مردم نیز باشد. "وقف غیرقانونی اموال دانشگاه آزاد" و "طرح حقوق مادامالعمر مسئولان"، ماجرای" طرح نظارت بر نمایندگان " با وجود تاکید مستقیم شخص رهبر معظم انقلاب بر تهیه و اجرای آن، مواضع عجیب و سوال برانگیز در قبال فتنه عظیم 88، کشمکش دائمی با دولت به بهانه حفظ استقلال مجلس و مواردی از این دست، اتفاقات کوچکی نیست که بتوان به راحتی آنها را نادیده گرفت. هر چند که نمیتوان مواضع بجا در موضوعات خارجی را از مجلس هشتم نادیده گرفت. اما شاید همین مسائل و حواشی بی شمار موجود پیرامون مجلس هشتم بوده باشد که پیام رهبر معظم انقلاب به مجلس نهم را بسیار متفاوت از پیام به مجلس هشتم کرده است. چنانکه اگر پیام ایشان به مناسبت آغاز به کار مجلس هشتم، در تقدیر از عملکرد مجلس هفتم به ویژه رویکردهای حاکم بر آن، با پیام رهبر انقلاب برای آغاز فعالیت مجلس نهم که امروز در صحن علنی قرائت شد، مقایسه شود، نکات راهگشا و جالبی برای انتخاب رئیس جدید مجلس به دست خواهد داد. رهبر معظم انقلاب در پیامی که پس از پایان مجلس هفتم به ریاست حداد عادل برای نمایندگان ارسال کردند، با نام بردن از رئیس مجلس، به تجلیل از رویکرد حاکم بر مجلس هفتم پرداخته و فرمودند: "همچنین لازم است که به اقتضای قدرشناسی و انصاف، از عموم نمایندگان مجلس هفتم بویژه از رئیس فرزانه و پرتلاش و بُردبار مجلس جناب آقای دکتر حدادعادل و هیئت رئیسه محترم آن تشکر کنم." ایشان کارنامه مجلس هفتم را تحسین برانگیز خوانده و نوشتند: "مجلس هفتم با رویکرد ارزشی و شجاعانه? خود در مسائل جهانی و ملی، و با دفاع از حقوق ملت در برابر بیگانگان، و با تلاش در راه رفع مشکلات مردم و با حرمت نهادن به آرامش فضای سیاسی و پرهیز از آشفتهسازی و جنجالآفرینی، کارنامه? تحسینبرانگیزی به جای گذاشت." این در حالی است که چهار سال بعد و زمانی که مجلس نهم آغاز بکار کرد، نه تنها خبری از تجلیل اینچنینی نسبت به مجلس هشتم وجود نداشت، بلکه رهبر انقلاب به صراحت نگرانی خود از نادیده گرفته شدن محسنه مجلس هفتم یعنی " حرمت نهادن آرامش فضای سیاسی و پرهیز از آشفتهسازی و جنجالآفرینی" را اعلام کنند. ایشان اصلیترین توصیه خود به مجلس نهم را موضوعی قرار دادند که زمانی مجلس هفتم را به جهت رعایت آن تحسین کرده بودند و اینچنین نوشتند: "همچنین لازم است از عموم نمایندگان مجلس هشتم و رئیس و هیئت رئیسه? محترم آن، به خاطر خدماتی که در دوره? مسئولیت خویش بر آن توفیق یافتند، صمیمانه تشکر کنم... اکنون در طلیعه? مجلس نهم، اصلیترین توصیه? اینجانب به نمایندگان محترم آن است که در جایگاه خطیری که با رأی مردم به دست آوردهاند، تنها به مسئولیت الهی و اَدای وظیفه? سنگین نمایندگی از ملّت بیندیشند و انگیزهها و حُب و بُغضهای شخصی و گروهی و طائفی و محلی را در قانونگذاری که مهمترین وظیفه? مجلس شورای اسلامی است و نیز در نظارت بر اجرای قانون و البته در موضعگیریهایی که فضای کشور را تحت تأثیر قرار میدهد، دخالت ندهند... همکاری حقیقی و صمیمی با قوای دیگر و پرهیز از چالشهای ناموجّه نیز یک شاخص مهم دیگر و دارای سهم تعیینکننده در اتحاد ملّی است که دلسوزان کشور همواره بر آن پای فشرده و منافع عمومی و وجاهت چهره? ملت ایران در چشم جهانیان را در گرو آن دانستهاند." شاید معنای این تفاوت در تعابیر و توصیهها برای دو دوره مدیریتی چهارساله مجلس آنقدر روشن باشد که نیاز به توضیح و تفسیر نداشته باشد ولی آنچه روشن است اینکه رهبر معظم انقلاب، "چالشهای ناموجه" را میان قوا نمیپسندند، حال بهانه این چالشها حفظ "استقلال مجلس" باشد یا هر بهانه دیگری و طبیعی است که این نکته متاثر است از رویکردی که بر اداره مجلس حاکم است. به نظر میرسد این تفاوت برای انتخابی که فردا بر عهده نمایندگان مجلس نهم است راهگشا باشد چنانکه رهبر معظم انقلاب در بخشی از پیام خود به نمایندگان مجلس هشتم فرمودند :" عزیزان من! دوران نمایندگی کوتاه، و مسئولیت شما سنگین، و هر فعل و ترک و گفت و سکوت شما در دیوان الهی ثبت و ماندگار است. سوگندنامه را که باید با نیت و جِدّ خوانده شود، همواره در یاد نگهدارید و خود را با آن تطبیق کنید، بدین ترتیب حسنه? ماندگاری از خود بر صحیفه? الهی باقی خواهید گذارد