دولت دروغ گویان و خالی بندان
علیرغم انتظار مردم برای حل مشکلات عدیده معیشتی، مشکل بیکاری و... در حالی که ماهها تا برگزاری انتخابات مجلس وقت باقی است، دولتمردان ورود به این عرصه را عملاً کلید زدهاند. چندی پیش بود که یکی از منصوبین دولت اعلام کرد مجلس بعدی باید مجلس اعتدال و همسو با دولت باشد و چند مقام دولتی نیز در نشستهای حزبی با موضوع انتخابات شرکت و حتی سخنرانی کردند. رئیس جمهور نیز روز گذشته وارد گود شد. برای شورای نگهبان تعیین تکلیف کرد و در اظهاراتی قابل تامل گفت دوره اول مجلس با نبود شورای نگهبان بهترین دوره بودهاست!
حسن روحانی صبح روز چهارشنبه در نشست مشترک هیئت دولت و استانداران سراسر کشور گفت: ایران اسلامی در مذاکرات هستهای به هیچ وجه از اصول و اهداف اصلی خود کوتاه نیامد.
وی با اشاره به اینکه «معنای مذاکره واقعی تعامل و بده بستان است»، گفت: حفظ غنیسازی و حق تحقیق و توسعه برای مراحل پیشرفتهتر این دانش و برخورداری از مکانی برای این فعالیتها که برای ما دارای تضمین باشد، اهداف اصلی بود که توانستیم آنها را به خوبی تثبیت کنیم.
هجمه به تیم گذشته
رئیس جمهوری با بیان این که تا این چراغ سبز به دنیا نشان داده نمیشد قدرتهای بزرگ حاضر به نشستن پشت میز «مذاکره» نبودند، با زیر سوال بردن تلاشهای دیپلماتیک سابق اظهارداشت: آنچه گاهی پیش از این انجام میشد صرفاً نشستن پشت میز و بیانیه خواندن بود و مذاکرهای انجام نمیشد در حالی که ما نیاز به مذاکره واقعی داشتیم.
روحانی تصریح کرد: مذاکره واقعی یعنی آنکه ما حرف طرف مذاکره را بفهمیم و حرف و منظور خودمان را نیز به او بفهمانیم و در این بین راه میانهای را برای رسیدن به توافق کشف کنیم.
با درشتگویی نمیشود
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه توان مذاکره از ملزومات اولیه و بدیهی مذاکره است، خاطرنشان ساخت: متأسفانه برخی فکر میکنند با شعار و درشتگویی میشود عالم بشریت را تسلیم کرد اما مذاکره روال دیگری دارد. در مذاکره باید هر یک از طرفین مذاکره، طرف مقابل خود را به نقطهای امیدوار کند و اساساً مذاکره باید بر ایجاد نقطه امید بنا شود.
روحانی ادامه داد: مذاکره یعنی این که طرف مقابل اگر احساس میکند که نمیتواند به صد در صد اهداف خود برسد - که اساساً چنین چیزی در مذاکره معنا و مفهوم هم ندارد - اما دو طرف مذاکره اهداف حداقلی را برای خود در نظر بگیرند تا فضایی برای گفتگو ایجاد شود و در این میان فرصتی برای چانهزنی وجود داشته باشد.
رئیس جمهوری گفت: هر مذاکرهای از یک نقطه عزیمتی شروع میشود تا طرفین پس از مذاکره به یک نقطه تلاقی برسند و طبیعی است که هر یک از طرفین، این نقطه تلاقی را جایی در میدان طرف مقابل خود ترسیم کند اما در نهایت باید در میانه میدان به تفاهم برسند.
مذاکره یعنی بده بستان
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاستجمهوری، روحانی با بیان این که نمیخواهم شرایط سخت مرداد سال 92 مصادف با آغاز به کار دولت را تشریح کنم ، تصریح کرد: دولت تدبیر و امید رویکرد تعامل سازنده را برگزید و وارد عرصه مذاکرات هستهای شد. مذاکره یک دانش، فن و هنر است و نیازمند تسلط به مبانی مذاکره و خواندن ذهن طرف مقابل است. معنای مذاکره واقعی تعامل و بده بستان است.
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه در مذاکره تلاش بر آن است که اهداف و دستاوردهای اصلی حفظ شده و درباره آنچه در کوتاه مدت قابل جبران است مذاکره صورت گیرد، خاطرنشان ساخت: طبیعی است که طرف مذاکره ما هم از ورود به مذاکره اهدافی دارد. برخی فکر میکنند در مذاکره ما باید به صددرصد اهداف خود دست یابیم و طرف مقابل دستاوردش از مذاکرات صفر باشد و به ما اعتراض میکنند که مثلاً چرا طرف مذاکرات ما نیز به یک سری اهدافش دست یافته است.
لغو تحریمها
روحانی رفع همه تحریمهای ظالمانه در زمینههای مالی، بانکی، حمل و نقل و سایر عرصههای اقتصادی را هدف مهم دیگر دولت از ورود به عرصه مذاکره ذکر کرد و اظهارداشت: این هدف نیز به خوبی محقق شد و مقرر شده است که طرف مقابل، در آستانه آغاز اجرای توافقات صراحتاً لغو تحریمها را اعلام کند و با توجه به اینکه آنها ابتدا فقط به تعلیق و سپس لغو تدریجی تحریمها اصرار میورزیدند، لغو کامل و یکجای تحریمهای اقتصادی برای ما دستاورد بزرگی است.
درباره این بخش از سخنان رئیس جمهور محترم باید گفت:
1- برجام فقط تحریمهای مربوط به برنامة هستهای را در بر دارد و نه کل تحریمها را.
2- تحریمهای هستهای بخش اندکی از کل تحریمها میباشد. مثلا در آمریکا از 28 قانون مربوط به تحریمها فقط 5 قانون مربوط به موارد هستهای بوده و بقیه ترکیبی است.
3- برجام موجب لغو تحریمها یعنی لغو حقوقی کلیه قوانین نمیشود بلکه فقط فعلاً برداشته میشود.
4- دولت آمریکا حتی نسبت به تحریمهای ایالات هم تعهدی نمیدهد و تنها آنها را تشویق (Encourage) به اجرای توفق میکند!
5- تحریمهای سازمان ملل، اروپا و آمریکا بعد از راستیآزمائی فقط تعلیق یا برداشته (Lift) میشود نه لغو در هنگام امضای توافق.
6- صحبتی از لغو تحریمها از ابتدا مطرح نبوده و با استفاده از کلماتی مانند توقف (Cease)، برداشتن، توقف اجرا و... با موضوع برخورد کردهاند.
همه راه خرداد 92 را بروند!
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه رویکرد جمهوری اسلامی ایران پافشاری بر حل و فصل همه معضلات جهان از طریق مذاکره و گفتوگوست، اظهار داشت: نباید فکر کنیم پس از حصول توافق میتوانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم و دیگران در برابر این تغییر رفتار ما واکنشی نخواهند داشت! باید همان مسیر سازنده را به درستی به پیش ببریم، همان راهی را که مردم در خرداد 92 به آن اقبال کردند و عامل این توفیق بود که اگر آن راه را ادامه ندهیم چه بسا توافق نیز پایدار نباشد.
با رفع تحریمها مشکلات یک روزه حل نمیشود
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه البته مردم ما به خوبی توجه دارند که با رفع تحریمها همه مشکلات یک روزه سامان نمییابد، خاطرنشان ساخت: این نکته مهمی است اما از آن مهمتر امیدی است که در جامعه ایجاد شده و مردم میبینند که نظام مقتدری دارند که بزرگترین معضل سیاسی بینالمللی را با انگشت تدبیر خود حل و فصل میکند و برای موفقیت در آینده باید این امید، تدبیر، اعتماد و تلاش متقابل بین مردم و دولت و حاکمیت، تداوم یابد.
روحانی با اشاره به بهانهجوییهای برخی بدخواهان که همواره میگفتند توافق در مسئله هستهای ممکن نیست، گفت: همین افراد امروز که توافق حاصل شده میگویند کسی حاضر نیست به ایران آمده و سرمایه و تکنولوژی با خود بیاورد اما مطمئنم که سرمایه و تکنولوژی خیلی زودتر از آنچه در مخیله این بدخواهان است، مسیر خود را برای ورود به این کشور پیدا میکند و البته ما باید اراده خودمان را برای تعامل با جهان همچون گذشته به خوبی حفظ کرده و به دنیا نشان دهیم.
هدف نهایی؛ اقتصاد مقاومتی
رئیس جمهوری با بیان این که هدف ما در نهایت تحقق اقتصاد مقاومتی است، تصریح کرد: قطعاً شرایط پساتحریم برای تحقق اقتصاد مقاومتی بهتر از قبل است و در کنار این شرایط جدید باید فضای مناسب اجتماعی و سیاسی را نیز فراهم کنیم.
بهترین مجلس بدون شورای نگهبان!
روحانی در توضیح الزامات فضای مناسب اجتماعی و سیاسی برای پیشرفت سریع کشور تأکید کرد: هیچ حزب، جناح و گروه قانونی در کشور نباید احساس یأس کنند.
رئیس جمهوری با بیان این که مجلس شورای اسلامی آینده متعلق به یک حزب و جناح نخواهد بود، افزود: این نظر مقام معظم رهبری و گفته قانون اساسی ماست و مگر میشود جناحی بگوید که من یک خم رنگرزی پیدا کردهام که میتوانم آنجا را به هر رنگی که بخواهم درآورم؛ اینگونه نیست.
روحانی با بیان این که «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی در آن حاکم است»، اظهار داشت: ما جایی را در کشور نداریم که بخواهد افراد صالح و دلسوز را که میخواهند با استفاده از تجربیاتشان به کشور خدمت کنند حالا از هر جناحی که باشند رد صلاحیت کند. تمام گروهها و دستهجات سیاسی قانونی مورد احترام هستند. همه از نظر دولت برابرند و آن جایی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا نه هیئتهای اجرایی هستند و ما هیئت اجرایی نداریم که یک جناح را تأیید صلاحیت کند و یک جناح دیگر را تأیید صلاحیت نکند.
رئیس جمهوری تأکید کرد: شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات دولت است. دولت مسئول برگزاری انتخابات است و دستگاهی هم پیشبینی شده که نظارت کند تا خلاف قانون صورت نگیرد. شورای نگهبان چشم است و چشم نمیتواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم.
روحانی با اشاره به این که امام راحل معتقد بود میزان رأی ملت است، اظهار داشت: ما فقط باید زمینه را برای برگزاری یک انتخابات سالم و باشکوه آماده کنیم. مگر مجلس اول پس از انقلاب اسلامی که در آن زمان حتی شورای نگهبان نیز وجود نداشت و همه حتی گروهکهای مخرب در آن حضور داشتند بهترین مجلس تاریخ این کشور نبود؟ ملت ایران ملتی بالغ، باتجربه و بزرگ است که به خوبی برای آینده خود تصمیم میگیرد.
درباره این بخش از اظهارات جناب روحانی باید گفت:
1- درباره نقش و جایگاه شورای نگهبان در برگزاری انتخابات باید گفت بر اساس اصل 99 قانون اساسی اعلام نظر درباره صلاحیت نامزدها برعهده این نهاد است و این نظارت نیز از نوع استصوابی است. وظیفه نظارتی هیئتهای اجرایی نیز در طول وظیفه شورای نگهبان و زیرمجموعه آن است.
2- دولت و هیچ نهاد دیگری نمیتواند خود را مفسر قانون اساسی بداند چرا که این وظیفه براساس اصل 98 قانون اساسی برعهده شورای نگهبان است.
3- برخلاف اظهارات رئیس جمهور درباره دوره اول مجلس شورای اسلامی، این دوره نیز بدون نظارت تشکیل نشده بود. اگر چه در آن زمان هنوز نهاد شورای نگهبان شکل نگرفته بود اما اعضای شورای انقلاب که منصوبین حضرت امام(ره) بودند بر چگونگی و روند انتخابات برگزاری آن نظارت داشتند.
-
بسمه تعالییکی از مهمترین وظایف ویتامین B در بدن، کمک به سلول های بدن برای تولید انرژی است.
باشگاه خبرنگاران جوان: کمبود ویتامین B12 یک مشکل شایع در اکثر کشورهاست و در گیاهخواران و زنان باردار بیشتر دیده می شود.
افراد معمولا کمبود ویتامین B12 را در رژیم غذایی خود احساس نمی کنند، زیرا کبد قادر به ذخیره این ویتامین تا 5 سال است.به گزارش انتشارات پزشکی دانشگاه هاروارد، مهمترین عوارض کمبود ویتامین B12 عبارتند از :
کم شدن اشتها
از دست دادن وزن
احساس خستگی و ضعف
افسردگی
اختلال حافظه و تفکر
احساس بی حسی و سوزن سوزن شدن دست و پا
از دست دادن تعادل
زخم دهان و زبان
یبوست و مشکلات گوارشی
زردشدن پوست
کم خونی
بسمه تعالی
باشگاه خبرنگاران جوان: کمبود ویتامین B12 یک مشکل شایع در اکثر کشورهاست و در گیاهخواران و زنان باردار بیشتر دیده می شود.
افراد معمولا کمبود ویتامین B12 را در رژیم غذایی خود احساس نمی کنند، زیرا کبد قادر به ذخیره این ویتامین تا 5 سال است.به گزارش انتشارات پزشکی دانشگاه هاروارد، مهمترین عوارض کمبود ویتامین B12 عبارتند از :
کم شدن اشتها
از دست دادن وزن
احساس خستگی و ضعف
افسردگی
اختلال حافظه و تفکر
احساس بی حسی و سوزن سوزن شدن دست و پا
از دست دادن تعادل
زخم دهان و زبان
یبوست و مشکلات گوارشی
زردشدن پوست
کم خونی
دستور دستگیری به جرم استکبار ستیزی /بازداشت فرزند شهید در مراسم تشییع شهدای غواص در اصفهان به اتهام ترویج شعار مرگ بر آمریکا/ با بگیر و ببند نه فریاد حزبالهیها ساکت میشود و نه توافق وین خوب!
گروه سیاسی – رجانیوز: امروز و روز گذشته در آستانه تشییع شهدای استقامت، تنها دغدغه شورای تأمین استان اصفهان، خفه کردن صدای استکبار ستیزی و مقابله با نشر شعار مرگ بر آمریکا بود؛ بطوریکه منزل شهیدی که چند شبانه روز است سربندهای "مرگ بر آمریکا" و تصاویر رهبر انقلاب و بیرق های استکبارستیزی در آن تهیه میشد محل دستگیری فرزند شهید، طلبه ولایی مهدی امینی شد.
به گزارش خبرنگار رجانیوز؛ دیروز دوشنبه یک روز قبل از مراسم تشیع پیکرهای پاک 50 شهید استقامت شهدای غواص در اصفهان مانده است که خبری دلخراش? روحیه ی جوانان مومن و انقلابی شهر اصفهان که چندین ماه است مشتاق برگزاری مراسمی باشکوه برای یونس های گمگشته و جوانان استکبار ستیز دیروز و شهیدان گلگون به خون امروز هستند را برهم می زند. به حکم شورای تامین استانداری اصفهان حوالی ساعت 5 بعد از ظهر روز گذشته دو تن از فعالان فرهنگی اصفهان، طلبه ولایی مهدی امینی (فرزند شهید) از منزل شهید به شماره حکم 94/455/38396 دستگیر شده و بدون این که خانواده های آن ها را در جریان بگذارند به نقطه ی نامعلومی انتقال می یابند.
تهیه سربند ها و بیرق های «مرگ بر آمریکا» برای تشییع شهدای امروز اصفهان از جمله فعالیت ایشان برای مراسم تشییع بوده است. شعاری که این روزها در این دولت جرم است و باید برای جلوگیری از این جرم به خانه شهید تعرض نمود!!
در همین راستا ظهر دیروز نیز هم طلبه دانشجو محسن ربانی در خیابان دستگیر شد! و در راستای جمع آوری پلاکاردهای استکبارستیزی به چند کانون فرهنگی اصفهان از جمله کانون جواد الائمه تعرض گردید!!
ماجرا وقتی غم انگیز تر می شود که می بینیم مراسم شهدای غواص اصفهان که با حضور بی سابقه و پرشور جوانان و مردم اصفهان، تجلی گاه و زنده کننده ی پیام خون شهیدان که همان استکبارستیزی، آمریکاستیزی و مبارزه ی با ظالمان و گردنکشان هر عصری است، سعی شده با فشار و برنامه ریزی مفصل اعوان و انصار دستگاه های امنیتی و دولتی اصفهان به مراسم ختم و ترحیمی تبدیل شود که در آن اجساد مطهر شهیدان فقط تشییع شوند و سپس مردم و جوانان اصفهانی باید حمد و سوره ای می خواندند و خیلی آرام متفرق می شدند! که با هوشیاری و روحیه انقلابی مردم، این پروژه نیز به شکست انجامید بطوریکه ندای مرگ بر امریکا، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل سرتاسر مراسم شکوهمند روز گذشته اصفهان را در بر گرفته بود و تلاش های نیروهای امنیتی برای به پایین کشیدن پلاکاردهای انقلابی مردم بی ثمر ماند.
مراسمی که پخش کننده گان سربندها و و پلاکاردهای «یازهرا» و «مرگ بر آمریکا» توبیخ می شدند و در آن دست نوشته های صادقانه ی مردم که حاوی شعارهایی همچون «خون شهیدان ما قابل اکسید نیست»، «نه سازش? نه تسلیم? نبرد با آمریکا»، «دستاوردهای هسته ای را ارزان نفروشیم» و... بودند، یکی پس از دیگری توسط افرادی ناشناس در کسوت ماموران امنیتی پایین کشیده شده و یا پاره می گشتند.
این مراسم در حالی برگزار گردید که به واعظین و مداحان انقلابی اصفهان اجازه سخنرانی و مداحی داده نشد و زمانی که از یکی از مداحان مراسم سوال می شود که چرا در رابطه ی با هدف و راه این شهیدان که همان نبرد با آمریکا و مستکبرین است شعر و دکلمه ای نخوانده اید؟ این گونه پاسخ می دهد که: «قبل از مراسم در جلسه ای توجیهی از سوی یکی از مسولین دولتی برگزاری مراسم به ما تکلیف شد که فقط روضه بخوانیم و حرفی از سیاست و آمریکا و استکبار و مذاکرات هسته ای و از این قبیل مسائل به میان نیاوریم!».
بازداشت چند تن از فعالان مردمی و فرهنگی چندساعت قبل از مراسم و رفتارهای امنیتی و سرکوبگرانه ی مردم که در بالا به گوشه ای از آن ها اشاره شد، همه وهمه دست در دست هم داد که مراسمی باشکوه که می توانست همانند مراسم تشییع غواصان شهید در شهر تهران که جلوه ای از شور استکبارستیزی مردم انقلابی ایران و بستری برای ابراز عقاید واقعی ملت مومن و همیشه در صحنه ی ایران پیرامون نوع تعامل با جامعه ی بین المللی بود؛ تبدیل به مراسمی خشک و بی روح و فرمایشی شود.
این اتفاقات در حالی در اصفهان رخ داده است که حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی خویش خود را نه سرهنگ بلکه حقوق دان معرفی کرده بود و با شعار اعتدال توانست پیروز انتخابات شود.
برخورد و دستگیری کسانی که پیرو منویات رهبری در مسیر مبارزه با استکبار ستیزی امریکا قدم برداشته اند این سوال را در ذهن جاری می کند که آیا پس از توافق وین، دولت یازدهم مخالف ادامه روند استکبار ستیزی و مقابله با امریکا است؟ هر چند در آبان 1392 نیز زمانی که بیلبوردهای صداقت امریکایی در تهران و چندین کلان شهر کشور نصب شده بود دولت و حامیان آن علیه این بیلبوردها اعلام مواضع کردند بطوریکه که افخم سخنگوی وزارت امور خارجه دولت یازدهم نصب این بیلبوردها که در مسیر حرکت انقلاب اسلامی بوده است را یک کار غیر قانونی اعلام نمود.
این اقدامات دولت یازدهم در خصوص برخورد با منتقدین نیز مسبوق به سابقه بوده است، بطوریکه اخیرا هفته نامه 9 دی را که به نقد فنی توافق وین پرداخته بود توقیف نمود و پایگاه اطلاع رسانی رجانیوز و روزنامه کیهان نیز به همین بهانه تذکر گرفته اند. هر چند روند دو ساله برخورد با منتقدین با انواع روش ها در دولت یازدهم، برخلاف اصول آزادی بیان و مش تبلیغاتی حسن روحانی در تبلیغات انتخابات سال 92 می باشد، اما برخورد مستقیم و امنیتی با مردم و تشکلات مردمی که علیه امریکا و استکبار، هم مسیر با انقلاب اسلامی اقدامات فرهنگی را انجام می دهند، شیوه جدیدی است که در دولت یازدهم در پیش گرفته شده است که می بایست پاسخگوی این عملکرد خود باشد.
قابل توجه است ، با این بگیر و ببندها آقای روحانی نمی تواند، فریاد عزتمندانه را ساکت کند و نه توافق دور از شان مردم انقلابی ایران، به توافق خوب تبدیل خواهد شد!
روستائیان جوان دادند و خون دل خوردند تا آقازاده ها در کنار سد لتیان «خوب بخورند!»/ خاندان هاشمی در مقابل امانتی که کوخ نشینان روستایی در اختیارشان قرار دادند، چه کرد!؟
گروه سیاسی - رجانیوز: اکبر هاشمی رفسنجانی هفته گذشته طی گفتگویی با یکی از نشریات حامی دولت برای تحقیر منتقدان خود در اظهاراتی توهین آمیز به روستاییان گفت: «بعضیها هم (منتقدان فعلی دولت) اصلاً آن موقعها نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشتند، ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند»
به گزارش رجانیوز؛ وی همچنین در همایش سراسری مدیران آموزش و پرورش هم کار را به امریکا و حمله به شورای نگهبان کشاند و گفت:
« مردم ما در بدترین شرایطی که از طرف شورای نگهبان، دولت و نهادهای امنیتی برای جلوگیری از انتخابات درست تحت فشار زیاد بودند، متحول شدند و مردم این تحول را به وجود آوردند. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: یکی از جاهایی که تحول بروز کرد و کار عجیب و غریبی بود و اجازه نمیدادند اتفاق بیفتد و هنوز هم در مخالفت با آن دست و پا میزنند، این بود که میگفتند "تابوی مذاکره با آمریکا شکست" مقام معظم رهبری ماهها قبل از انتخابات موافقت کردند که با آمریکا مذاکره شود و با پیام سلطان قابوس نیز موافقت کردند و تیمی به عمان رفت.»
اما شاید بررسی نگاهی که امام خمینی (ره) به روستائیان داشتند و فاصله زیادی که این نگاه با دیدگاه اشرافی مکتب رفسنجان دارد، بتواند ابواب جدیدی از عمق انحراف از تفکر اصیل انقلابی را به نمایش بگذارد، آنجا که روستائیان و مستضعفین بار این انقلاب را بر دوش کشیدند تا عده ای شهر نشین از قبل آن متنعم شده و به آلاف و علوف برسند.
حضرت امام در این زمینه می فرمایند: «شما این انقلاب را به ثمر رساندید و گروه هایی که در سرتاسر کشور این انقلاب را به ثمررساندند، همان زن و مرد محروم و همان هایی که مستضعف هستند و کاخ نشین ها آنها را استضعاف می کنند و اینها ثابت کردند که کاخ نشین ها آنها را استضعاف می کنند و اینها ثابت کردند که کاخ نشین ها که ضعیفند و پوسیده اند و برای این ملت هیچ کاری نکرده اند و نخواهند کرد».
رهبر معظم انقلاب نیز مرد و زن روستایی را حافظ کشور در هشت سال دفاع مقدس می داند و در 1369/02/12 می فرماید: «کار دوم، حضور در صحنهی جنگ بود. سختترین دفاع را کارگران - چه کارگران شهری، چه کارگران روستایی - کردند. در این بسیج عظیم مردم برای جبههها، اغلب همین طبقات پایین و محرومان جامعه و از جمله، طبقات کارگر که اکثریت عظیمی را تشکیل میدادند، بودند. یعنی غیر از نبرد اقتصادی، به نبرد نظامی هم میپرداختند. این، خیلی ارزش دارد». وی همچنین در 1379/07/06 در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس می گوید: «این ملت آنچه که داشت، در طبق اخلاص گذاشت و آمد. مرد روستایی و زن روستایی، مرد و زن مستضعف شهری، خانوادههای گوناگون، جوانهای فراوان، قشرهای مختلف، سازمانهای رزمنده کشور - ارتش، سپاه، حتی نیروی انتظامی و بسیج عظیم مردم - همه اینها آمدند وارد میدان شدند. حقیقتاً ملت ایران در آن هشت سال، کار بزرگی را انجام داد.»
تاریخ انقلاب اسلامی نیز خود گواهی بر انقلابی بودن روستاییان است. در یکی از خاطرات ثبت شده این تاریخ آمده است که وقتی خبرنگار از حال مادری روستایی که پنج فرزند خویش را در راه انقلاب تقدیم کرده است، جویا می شود و آن مادر در جواب وی می گوید که تمامی فرزندانش را در راهی که امام خمینی (ره) منادی آن بوده است داده و فرزند ششم خود را نیز به جبهه های جنگ می فرستد.
باری که روستاییان بر دوش کشیدند، ساختاری سیاسی را رقم زد که از قبل آن ریاست مجلس شورای اسلامی (9 سال)، ریاست جمهوری (8 سال) و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام آن به امانت در اختیار هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است، تا هاشمی شهر نشین، امکان خدمت به انقلاب را پیدا کند؛ اما پس از 37 سال از انقلاب اسلامی، نگاه کوتاهی به حال فعلی هاشمی رفنسجانی و خانواده اش اشرافی گری وی و خانواده اش، فتنه انگیزی خانواده اش در سال 88 و فساد گسترده اقتصادی فرزندش مهدی هاشمی را نشان می دهد، که در ادامه به بخشی از عملکرد وی و خانواده اش پس از هشت سال دفاع مقدس می پردازیم.
هاشمی در بخش های از خاطرات خود بر زندگی اشرافی خود و فرزندانش گواه می دهد. آن هم خاطراتی که مربوط به دهه 60 و هفتاد بوده و غالب مردم چه شهر نشین و چه روستایی بخاطر خسارت هایی که کشور از جنگ تحمیلی دیده بود در تنگنای شدید اقتصادی بسر می بردند. در بخشی از این خاطرات آمده است:
روز یکشنبه 30 تیر 1370 مصادف با تاسوعای حسینی:
با هلی کوپتر به سد لتیان آمدیم. بچه ها هم تا ظهر کم کم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچه ها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است...
یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد.به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفته اند.. آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلا قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم. با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم....
دوشنبه 31 ت?ر 1370 - 10 محرم 1412 (روز عاشورا) :
امروز عاشورا است. تا ساعت هشت و ن?م صبح خواب?دم. روز را به «استراحت» و انجام کارها?? که با خودم به «لت?ان» برده بودم ، گذراندم. نزد?ک غروب به خانه برگشتم.
6دی 1370: فائزه به مشهد رفته بود. یاسر هم برای اسکی به دیزین رفته است.
27دی 1370: دو سه ساعت درمحوطه بازجلوی ساختمان {در سد لتیان} ، با بچه ها بابرف، بهمن های بزرگ درست کردیم و تا لب سد، غلطاندیم.
29 اسفند 1370: فاطی از باکو در اذربایجان شوروی، تلفنی تماس گرفت.
30اسفند 1370: فاطی و بچه هایش در آذربایجان هستند. فائزه هم به کیش رفته است… بافرشته و مهدی، تلفنی صحبت کردم، از وضع شان در استرالیا راضی اند. ریس دپارتمان که او را شناخته است، پیشنهاد داده برای بازدید ازکارخانجات مربوط به رشته اش، به کتنتدا یا آمریکا بروند. گفتم به شرط ناشناس ماندن بپذیرد.
این در حالی است که در بررسی ساده از املاک هاشمی و خانواده اش در تهران، در وب سایت شرکت مخابرات استان تهران مشاهده می شود که وی و تمامی اعضای خانواده اش در محلات اعیانی نشین تهران سکونت دارند.
امام صادق(ع) مرد علم و مبارزه و تشکیلات/ دوران امامت امام صادق(ع) عصر طلایی شیعه/ رازی که جز پس از ظهور آشکار نمیشود/ علت قیام نکردن امام صادق برعلیه خلفای جور/ گروهی که به شفاعت امام صادق(ع) نمیرسند/ صوت: مداحی خلج، کریمی و مقدم
به گزارش «تابناک»، جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، صبح امروز تهدید کرد، در صورت ادامه اقدامات ارتش سوریه علیه گروه های مسلح مورد حمایت آمریکا در این کشور، واشنگتن «اقدامی جدید» علیه دولت دمشق انجام خواهد داد. این اظهارات از سوی برخی ناظران به عنوان آغاز عملی ایجاد «منطقه حائل» در سوریه با مشارکت ترکیه جهت براندازی دولت دمشق تعبیر شده است.
ارنست در اظهارات خود هشدار داد که دمشق نباید در عملیات نیروهای تحت حمایت آمریکا در خاک سوریه «دخالت» کند و مدعی شد، حمایت آمریکا از این گروه های مسلح، یک «استراتژی» است تا همان گونه که باراک اوباما، رئیس جمهور این کشور وعده داده، داعش تضعیف و در نهایت نابود شود. اشاره وی به حمایت واشنگتن از برخی گروه های شورشی در سوریه بود که دولت آمریکا آن ها را «میانه رو» می خواند و خواستار تقویت آن ها علیه داعش و همچنین دولت اسد است.
در همین حال، وزارت دفاع آمریکا نیز امروز اعلام کرد، ارتش این کشور، نخستین حملات هوایی را برای دفاع از یک گروه مسلح مورد حمایت خود موسوم به «سوریه نوین» در خاک سوریه انجام داده است. این عملیات که به گفته مقامات آمریکایی، اولین حمله دفاعی ارتش این کشور در خاک سوریه محسوب می شود، روز جمعه انجام گرفته است. وی گفت: «ما باید برای دفاع از گروه سوریه نوین که نیروهای آن را خودمان آموزش داده و تجهیز کرده ایم، تلاش کنیم».
گفتنی است، یک مقام ارشد دولت اوباما پیشتر اعلام کرده بود، نیروی هوایی آمریکا در پاسخ به حمله گروه تروریستی «جبهه النصره» به شورشیان مورد حمایت این کشور، مواضع این گروه را هدف قرار داده اند. به این ترتیب، با حمله هوایی ارتش آمریکا در حمایت از شورشیان آموزش دیده توسط پنتاگون، این کشور مداخله خود را در جنگ داخلی سوریه که از چهار سال پیش این کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده، تقویت کرده است.
در همین حال، روزنامه «الشرق الاوسط» مطلبی را منتشر کرد که نشان می دهد، مواضع و اقدامات جدید آمریکا، بخشی از طرح مشترک این کشور با ترکیه درباره سوریه است که محور آن را ایجاد یک «منطقه امن» تشکیل می دهد. این روزنامه به نقل از منابع رسمی دولت ترکیه می نویسد، طرح آنکارا و واشنگتن، شامل جزئیاتی دقیق از اوضاع شمال سوریه است و منطقه امن مورد نظر به زودی ایجاد خواهد شد.
به گفته این منابع، در طرح مذکور، نیروهای ترکیه از ابتدا وارد خاک سوریه نخواهند شد، بلکه از طریق اقدامات مختلف نظامی، نسبت به ایجاد منطقه امن مورد نظر اقدام خواهند کرد. پس از این اقدام، آن دسته از گروه های شورشی سوری نیز که تحت حمایت آمریکا و غرب هستند، باید از این اقدام جهت آزادسازی شهرهای تحت اشغال داعش و دیگر گروههای تروریستی استفاده کنند. این منطقه امن از عفرین تا اعزاز و جرابلس ایجاد می شود و به مسافت 140 کیلومتر و عمق 50 کیلومتر است.
همزمان با این اقدامات، عملیاتی نیز جهت هماهنگی گروه های مخالف سوری انجام خواهد گرفت تا این گروه ها نسبت به تأمین نیروی نظامی لازم برای مشارکت در عملیات اقدام کنند. از سوی دیگر، تغییراتی نیز در «دولت موقت سوریه» که توسط مخالفان در خارج از کشور تشکیل شده، ایجاد خواهد شد تا برای مرحله بعدی و استقرار دولت آماده شوند.
منابع مورد اشاره الشرق الاوسط گفته اند عملیات زمینی به زودی آغاز خواهد شد و ابتدا حملاتی علیه داعش صورت خواهد گرفت. ترکیه منطقه امن را بر اساس نظریه «آزادسازی شهرها» از گروههای تروریستی اجرا خواهند کرد، به ویژه به بهانه داعش یا «پ ک ک»، منطقه امن را تشکیل خواهد داد. پس از آن، به صورت خودکار کنترل بر حلب به دست خواهد آمد و در نتیجه تشکیل منطقه امن در مجاورت با این شهر، حلب سقوط میکند. به گروههای کرد اجازه داده نخواهد شد تا از عملیات نظامی برای کنترل مناطق آزاد شده استفاده کنند و قدرت و اختیار عمل این گروهها از شهر کوبانی تجاوز نخواهد کرد. گفته می شود ناتو در نشست اخیر خود که به درخواست آنکارا برگزار شد، با این عملیات موافقت کرده است.
به این ترتیب، مشخص می شود همان گونه که از ابتدای آغاز عملیات ارتش ترکیه در شمال سوریه شمار زیادی از تحلیلگران اشاره می کردند، موضوع مبارزه با داعش تنها پوششی برای عملیات ترکیه در سوریه است و هدف نهایی دولت آنکارا، محقق کردن ایده همیشگی خود مبنی بر براندازی دولت اسد است؛ اما تفاوت اینجاست که این بار آمریکا پس از مدت ها مخالفت با طرح ایجاد منطقه امن، با این طرح موافقت کرده و خود نیز به صورت فعال مشارکت در آن را آغاز کرده است.
در این رابطه بیشتر بخوانید: http://www.tabnak.ir/fa/news/522059/%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D9%88-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87 © www.tabnak.ir
بسمه تعالی
برخی ماجرای توافق ایران و 1+5 را تمام شده میبینند و آن را در ذهن و گفتار خود به سرنوشتی محتوم برای ایران بدل کردهاند و شماری دیگر حتی پا را فراتر گذاشته، آن را نسخهای قابل تعمیم به کل عالم میدانند! فارغ از اینکه چقدر این نسخه قابل تعمیم است و حتی کشوری مثل کره شمالی در بیانیهای رسمی چه واکنشی به آن نشان داده، باید گفت که این نگاه، نگاهی نادرست است و منطقا راه به جایی ندارد. علت این نگاه خاص و ترویج و تبلیغ دائمی آن و نیز افزودن پی در پی انتظارات عمومی از توافقی که هنوز صدر و ذیل آن بر عامه مردم و متاسفانه بر بسیاری از خواص پوشیده است، جز این نیست که کشور و نظام را با عملی انجام شده و مسیری غیرقابل برگشت روبرو کنند و چارهای باقی نگذارند جز پذیرش! فراموش نمیکنیم که بسیاری از مسئولان دولتی و رئیسجمهور محترم، از مدتها قبل از حصول توافق کنونی، حل همه مشکلات را منوط به آن میدانستند و جامعه را برای جهشی بزرگ در سایه این توافق آماده میکردند. از این نکته صرفنظر میکنیم که از صبح روز توافق، ناگهان موج آرزوهای بلند فروکش کرد و با مردم چنان سخن گفته شد که گویی قرار نیست هیچ اتفاقی بیفتد! 150 میلیارد دلار به سه میلیارد دلار بدل شد و به گفته رئیسجمهور، قرار شد فعلا «نهال غرس کنیم»! با این همه میبینیم که جریانسازی با هدف تثبیت متن وین کماکان ادامه دارد و سامانهای هدفمند با در دست گرفتن مدیریت رسانههای زنجیرهای و غیر آن، میکوشد این مسیر را تا آنجا ادامه دهد که نظام ناچار به پذیرفتن برجام شود.(در این لحظه در پی این نکته نیستیم که این متن خوب است یا بد و پذیرش آن به نفع ایران است یا خیر) اما خوب است این نکته بنیادین از سوی صحنهگردانان این نمایش و کسانی که مقهور این کار شدهاند مورد توجه قرار گیرد که اساس جمهوریت و اداره کشور براساس قانون، با اینگونه رفتارها فاصلهای طولانی دارد و سالهاست که برای جلوگیری از چنین وضعی، قانون اساسی به عنوان میثاق ملی، ساز و کار مشخص و روشنی مطرح کرده که دقیقا یکی از تفاوتهای نظام جمهوری با نظامات خودکامه را به تصویر میکشد. پیش از شرح مبانی حقوقی این گفتار، ذکر و یادآوری این نکته ضروری است که قانون و مبانی آن، اصولا و صرفا برای آنانی اهمیت دارد که قصد پایبندی به آن را دارند و تجربه نشان داده که همین جریان هوچی، در ماجرای فتنه 88 کوشید نظام را با آشوبهای خیابانی و ایجاد ناامنی، وادار و ملزم به ابطال انتخابات کند و تذکر همه مشفقان و دلسوزان و در راس آنها رهبر عزیز انقلاب مبنی بر تمکین به قانون و پیگیری امور از مسیر و مجرای قانونی در آنها بیاثر بود. اکنون نیز شاهد نسخه دیگری از همان جریان هستیم. جریانی که میکوشد هر روز سبد آرزوهای مردم را در افق حصول تواق با 1+5 رنگینتر و پربارتر نشان دهد و به آنان اینگونه بنمایاند که با این توافق، به دروازههای رشد و تعالی و توسعه میرسید و در پی همین، صدای هر منتقد منصف را خاموش کند و هزینه مخالفت و حتی نقد را تا سرحد تقابل با آمال و آرزوهای مردم بالا ببرد! اما این شگرد را خبرگان قانون اساسی در سال 58 پیشبینی کردند و برای جلوگیری از غلبه احزاب و اشخاص به منافع ملی، راههایی را پیشبینی کردند که فرایند آن را مرور میکنیم:
1- پس از انتشار توافق وین، نخستین بار رهبر معظم انقلاب لزوم عمل به قانون را در دو مقطع متذکر شدند. نخست در پاسخ به نامه رئیسجمهور که در آن از پیروزی هستهای سخن به میان آمده بود، معظمله ضمن تقدیر و تجلیل از مذاکرهکنندگان محترم کشورمان، فرمودند: «...لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و «در مسیر قانونی پیشبینی شده» قرار گیرد و آنگاه در صورت تصویب، مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود.» و دیگر بار در خطبههای نماز با شکوه عید فطر مجددا تاکید کردند: «البتّه برای تصویب این متن، یک «مسیر قانونیِ پیشبینیشدهای» وجود دارد که باید این مسیر را طی کند و خواهد کرد» کاملا آشکار است که از نظر ایشان هیچ چیز تمام شده نیست و باید مبانی رسمی و قانونی تصمیمی مهم و تاثیرگذار در سرنوشت ملت و نسلهای آینده آن، به درستی و از طریق مراجع قانونی آن طی شود و مادام که چنین نشده، آنچه فراهم آمده و آنچه گفته میشود، تصمیم نظام نیست و نهایتا نظری است در میان نظرها.
2- اما «مسیر قانونی پیشبینی شده» برای این کار چیست که رهبر عزیز انقلاب بر آن پای میفشارند؟ شاید اگر ما در نخستین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی بودیم و هنوز قانون اساسی مصوب و مدون نداشتیم، پاسخ به این سوال مشکل و حتی ناممکن بود اما اکنون و با گذشت 37 سال از آن رخداد پرشکوه و افتخارآمیز، و با در دست داشتن میثاق ملی، پرسش از این موضوع عجیب است! اما برای آنان که نمیدانند و آنان که میکوشند ندانند باید یادآور شد که اصل 77 قانون اساسی صراحتا رسمیت یافتن هر گونه پیمان خارجی را منوط و مشروط به تصویب مجلس شورای اسلامی کرده و بدون این مصوبه قانونی، وجاهتی برای آن قائل نشده است. این موضوع تنها موضوعی است که در اصلی دیگر از قانون اساسی و به بهانهای دیگر، تکرار شده و میتوان آن تکرار را نشان از اهمیت دانست. اصل 125 قانون اساسی میگوید: «امضای عهدنامهها، مقاولهنامهها، موافقتنامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها و همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیههای بینالمللی «پس از تصویب مجلس شورای اسلامی» با رئیسجمهور یا نماینده قانونی او است» ملاحظه میشود که بازهم تصویب مجلس، مقدم بر امضای رئیسجمهور و مایه اعتبار آن است. در بند ج ماده 7 از فصل دوم آییننامه اجرایی قانون اساسی تصریح شده «در مورد توافقهای چندجانبه بینالمللی که تحت نظارت سازمانهای بینالمللی منعقد میشود توافق حقوقی «تشریفاتی» محسوب میشود.» و تبصره ذیل همان ماده میگوید توافق حقوقی تشریفاتی «با هر نام و عنوانی» باید مراحل قانونی تصویب در مجلس را طی کند. این مقررات به صراحت گویای وضع کنونی است و جای هیچگونه شبهه و تردیدی باقی نمیگذارد.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که بحث ما بر سر اظهارات سخنگوی دولت نیست که مدعی شده «قرار نیست در مجلس پیرامون متن توافقنامه رایگیری صورت بگیرد» و کاری نداریم که چه کسی با چه کسی قرار گذاشته و چه کسی اجازه و حق دارد در برابر نص صریح قانون اساسی قرار خلاف بگذارد!؟ بحث بر سر اظهارات رئیس محترم سازمان انرژی اتمی هم نیست که مدعی شده بود:«اسم توافق وین «برنامه جامع اقدام مشترک» است و معاهده یا کنوانسیون نیست.» و نتیجه گرفته بود که بررسی آن در مجلس ضروری نیست! کاری به این اظهارات و نمونههای مشابه دیگر نداریم. اینجا بحث بر سر چیزی است که «میثاق ملی» نام دارد و کسی نمیتواند و نباید آن را با هر توجیه و تفسیری دور بزند.
3- در متن مشروح مذاکرات قانون اساسی و اظهارات شهید مظلوم بهشتی، به این نکته و واژه میرسیم که تنظیم و تصویب این قانون برای جلوگیری از دیکتاتوری و به منظور گذر تمامی امور از زیر چشم مردم و نمایندگان آنان بوده است و هرگونه عدول از آن، تغییر مسیر جمهوریت نظام است و تفسیرهای مختلف افراد یا تعابیر گوناگون برای دور زدن این اصل کلیدی بیفایده است. در بین تمامی اصول قانون اساسی 71 اصل مورد تفسیر از شورای محترم نگهبان قرار گرفته که بیش از همه اصول، همین اصل 77 مورد پرسش و تفسیر بوده و نکته جالب اینکه در تمامی تفاسیر یازدهگانه از اصل مزبور، بر ضرورت نقشآفرینی مجلس در جزییات پیمانهای تعهدآور با کشورهای خارجی تاکید شده تا آنجا که گفته شده اگر در گذشته پیمانی با تصویب مجلس شورای اسلامی با کشوری منعقد شده و اکنون تغییرات اندکی در آن پدید آمده، چنانچه این تغییرات، کوچکترین تعهد تازهای برای کشور ایجاد کند، نیازمند تصویب مجدد مجلس شورای اسلامی است. این تفسیر به روشنی گویای همه چیز است و ما را از توضیح بیشتر بینیاز میسازد.
جمعبندی آنچه به اختصار اشاره شد حاکی از این است که مجلس شورای اسلامی، نقشی بیبدیل و غیرقابل عبور دارد و ایفای آن در این مقطع سرنوشتساز، میتواند ضامن استقلال کشور باشد. بررسی و تصویب نمونههای متعدد و فراوان از پیماننامههای بسیار کمارزشتر از این موضوع همچون «لایحه موافقتنامه همکاریهای فرهنگی آموزشی بین ایران و اوگاندا»، «لایحه موافقتنامه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری کنیا به منظور اجتناب از دریافت مالیات مضاعف»، «لایحه موافقتنامه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری ترکیه در مورد استفاده مشترک از دروازه مرز زمینی اسندره و سرو»، «لایحه موافقتنامه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت کویت در زمینه کمک و همکاری متقابل در امور گمرکی» و دهها و صدها نمونه دیگر، گویای آن است که مجلس این نقش را براساس قانون اساسی پذیرفته و به آن عمل نموده است.
آنچه باقی میماند، اشراف نمایندگان به متون موجود یعنی برجام، نقشه راه و قطعنامه 2231 است که سبب میشود تصمیمی بگیرند که به گفته حکیمانه حضرت آقا، با گردن افراشته در پیشگاه خداوند حاضر شوند،که خود فصلی مجزا است و درباره آن خواهیم نوشت.
حسین شمسیان
مسئله توکّل به عنوان حقیقتى انکارناپذیر در زندگى انسان به معناى اعتماد به خدا و تفویض امور به اوست و با توجه به روایات، داراى موانع و لوازمى است.
چکیده
در این پژوهش پس از جست وجو در روایات پیرامون موضوع توکّل و جمع بندى، طبقه بندى، ویرایش اطلاعات و با استفاده از روش تحلیلى ـ توصیفى این مطلب ثابت مى شود که توکّل به خدا مسئله اى است که روایات بر آن مهر تأیید و تأکید زده اند. در روایات، تلاش و دوستى اهل بیت علیهم السلام به عنوان لوازم توکّل، و تعویذ و تطیّر به عنوان موانع تحقق این امر، مطرح شده است. در این پژوهش در کنار بررسى لوازم و موانع روایى توکّل، رابطه توکّل با مسئله اعتماد به نفس مورد بررسى و توجه قرار گرفته است.
استفاده از تعویذهاى شرعى و توکّل در کنار هم مورد تأکید است و مى توان توکّل را جایگزین تطیّر نمود. لازمه توکّل، تلاش است و این دو مکمّل یکدیگرند. حب ائمه اطهار علیهم السلام از ملزومات توکّل مى باشد. اعتماد به نفس در کنار اعتماد به خدا و بندگى او معنا پیدا مى کند و در کنار توکّل قرار مى گیرد.
کلیدواژه ها: توکّل، لوازم، موانع، اعتماد به نفس، قرآن، حدیث.
مقدّمه
توکّل به خدا یعنى: واگذارى همه امور به خدا و بى نیازى از غیر به همراه تلاش و کوشش فردى. با توجه به روایات، توکّل سعى و تلاش کردن و خدا را به عنوان تکیه گاه برگزیدن معنا شده است. حقیقت توکّل، اعتماد به خدا و تفویض امور به او و اطاعت خدا و ترک معصیت او مى باشد (طبرسى، 1372، ج 5، ص 259؛ ابوالفتوح رازى، 1408ق، ج 5، ص 128؛ قتال نیشابورى، 1357، ج 2، ص 426). آن گاه که انسان بر خداى سبحان توکّل کند، همواره غالب است و هیچ سببى نمى تواند بر او غلبه کند.
تاکنون تنها یک مقاله در رابطه با موانع توکّل نوشته شده است. در این مقاله که در نشریه مکتب اسلام توسط حسینى حقانى زنجانى به رشته تحریر درآمده، تکیه بر غیر خدا به عنوان مانع توکّل معرفى گردیده است.
مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلى ـ توصیفى، به ذکر ادلّه روایى پیرامون لوازم و موانع توکّل پرداخته و با استفاده از قرآن و کتب حدیثى، مطالب را مورد تحلیل و طبقه بندى قرار داده است. منابع قرآنى و حدیثى درجه اول، ازجمله تفسیر المیزان، اصول کافى و بحارالانوار در اولویت قرار گرفته است. تعویذ به معناى قرائت دعا و آویختن حرز به منظور حفاظت از موجودات و اشیاست و تطیّر به معناى آنچه از فال بد ناشى مى شود. براساس روایات، این دو مورد از موانع توکّل به شمار مى روند. اعتماد به نفس به معناى ارزش نفس و تکیه بر کرامت فردى است. این ویژگى که خاص انسان است، او را از سایرین متمایز مى گرداند. با بررسى روایات پیرامون لوازم و موانع توکّل، این مطلب اثبات مى شود که تعویذ و تطیّر دو مانع توکّل به شمار مى روند و تلاش و دوستى اهل بیت علیهم السلام از لوازم توکّل مى باشند. همچنین ارتباط مسئله اعتماد به نفس و بحث توکّل بررسى شده است.
سؤال اصلى تحقیق حاضر این است: براساس روایات، لوازم و موانع توکّل کدامند؟
سؤالات فرعى نیز عبارتند از: 1. کدام نوع تعویذ از موانع توکل به شمار مى رود؟ 2. چرا برخى تعویذها از موانع توکّل مى باشد؟ 3. چرا تطیّر از موانع توکّل مى باشد؟ 4. چرا تلاش براساس روایات از لوازم توکّل مى باشد؟
تعویذ
تعویذ در لغت به معناى دعایى است که براى رفع بلا و دفع چشم زخم به گردن یا بازو بندند. تعویذ در لغت به معناى پناه بردن، پناه دادن و در امان نگاه داشتن و در اصطلاح، به معناى دعا خواندن و حرز آویختن بر آدمیان، جانوران یا اشیا براى محافظت از آنهاست (ابن منظور، 1414ق؛ حسینى زبیدى، 1414ق، ذیل عوذ). در گذشته، به ویژه در میان اعراب، به هنگام ناامیدشدن از روش هاى معمول درمان، بر زخم ها آهن گداخته قرار مى دادند و یا براى پیش گیرى از چشم زخم اذکارى را بر گردن یا دست افراد مى آویختند که حدیث زیر ظاهرا هر دو را منافى توکّل دانسته است. چون توکّل یعنى تکیه بر قدرت خدا همراه با در نظرگرفتن اسباب، نه تکیه بر اسباب ظاهرى و نادیده گرفتن قدرت خدا؛ و با این تحلیل، تعویذهاى غیرمأثوره و صادر نشده از جانب معصوم مانع توکّل است.
النَّبِىِ ـ صلوات اللّه علیه ـ قَالَ: لَنْ یتَوَکَّلَ مَنِ اکْتَوَى أَوِ اسْتَرْقَى (ابى جمهور احسائى، 1405ق، ج 1، ص 75؛ نورى، 1408ق، ج 16، ص 438)؛ هرکه خود را داغ نهد یا تعویذ بندد، از توکّل بى بهره است. البته در اسلام تعویذهاى شرعى نیز وجود دارد و در این حدیث، انسان به جاى توسل به تعویذ غیرشرعى، تشویق به توکّل شده است. در سیره ائمّه اطهار علیهم السلام در رابطه با تعویذ سخنانى ذکر شده، درحالى که این بزرگواران، خود، مظهر توکّل اند.
مرحوم شیخ عباس قمى در حاشیه مفاتیح الجنان حرزهایى را که ائمّه هدى علیهم السلام استفاده مى کردند آورده است. در ذکر بعضى احراز و ادعیه موجزه، چندین حرز مثل حرز حضرت فاطمه علیهاالسلام، امام زین العابدین، امام صادق، حضرت کاظم، حضرت رضا، حضرت جواد، حضرت هادى، امام عسکرى و حضرت حجت علیهم السلام وجود دارد. حرز امام جواد علیه السلام و یا انگشتر حاوى حرز آن حضرت بنابر آنچه در روایت آن آمده است، به جهت حفظ از بلاها و بدى ها و هرچه که انسان از آن مى ترسد، ازجمله چشم زخم، مى تواند مفید باشد، گرچه در خصوص چشم زخم در روایت اشاره مستقیم نشده است (مجلسى، 1403ق، ج 50، ص 98). در خصوص انگشتر عقیق هم روایاتى وارد شده که انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مى کند (حرّعاملى، 1409ق، ج 5، ص 89ـ90). در سیره ائمّه اطهار علیهم السلام آمده است که آن حضرات دعایى را مى نوشتند و در عین اینکه آن را مى خواندند، نزد خود مى گذاشتند. حتى گفته شده امام رضا علیه السلام دعایى را در یقه خود گذاشته بودند، که به حرز امام رضا علیه السلام مشهور است. در دسته اى از روایات نیز آمده است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دو فرزندش حسن و حسین علیهماالسلام را با همان عباراتى تعویذ مى کردند که ابراهیم، دو پسرش اسماعیل و اسحاق و موسى دو پسرِ هارون را تعویذ مى کردند (فخررازى، 1415ق، ج 32، ص 189ـ190؛ مجلسى، 1403ق، ج60، ص 6). در کتب حدیثى شیعه، تعاویذ بسیارى از قول پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهو ائمّه اطهار علیهم السلام نقل شده است. علّامه مجلسى در بحارالانوار، هفده باب (36ـ52) را به عوذات و حرزهاى منسوب به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، همسران ایشان، حضرت فاطمه علیهاالسلامو امامان شیعه علیهم السلام اختصاص داده است. نگه دارى قرآن در نزد خود، نوعى وسیله دفع فتنه است و یک نوع حرز به حساب مى آید. بر همین اساس، قدیمى ها قرآن هاى بسیار کوچک را در محفظه اى که آب به آن نرسد قرار مى دادند و به گردن کودکانشان مى آویختند. دعا و قرآن، هم خواندش خوب است و هم نگه دارى آن، ولى این خطوطى که به نام دعا به افراد مى دهند، اصلاً مورد اطمینان نیست. برخى سوره هاى قرآن، به ویژه فاتحه و یس و برخى آیات ازجمله آیه الکرسى (بقره: 255ـ256) و آیه العرش (توبه: 129) نیز بنا بر احادیث و کتاب هایى که در ادبیات اسلامى، به خواص الآیات، خواص القرآن و فضائل القرآن، معروفند براى تهیه تعاویذ و گاه افسون ها و برخى طلسمات، مناسب دانسته شده اند.
به طور کلى، آیات، ادعیه، اذکار و اورادى که براى این گونه استفاده ها توصیه شده، ذیلِ عناوینِ موردِ انتقاد و تحریمِ تعالیمِ اسلام، مثل سحر و طلسم و جز آنها نیامده، بلکه عمدتا تحت نام ادعیه، عوذات و در منابع شیعه به ویژه با عنوان احراز یا اَحْرُز طبقه بندى و نقل شده اند. از میان انبوه کتاب هایى که در این زمینه موردِ استفاده دعانویسان و تهیه کنندگان تعاویذ بوده است مى توان به مجمع الدعوات مولاعبدالمطلب بن غیاث الدین محمد و مهج الدعوات ابن طاووس اشاره کرد. در مجموع، در اسلام توصیه شده است که توجه و اعتماد خود را بر قدرت و لطف الهى بیشتر کنید و در عین حال، حرزها و تعویذهاى مأثوره از جانب معصومان علیهم السلام نیز مورد تأکید مى باشد و اهمیت و جایگاه توکّل نباید منجر به از بین رفتن ارزش و جایگاه تعویذهاى شرعى شود و ائمّه هدى علیهم السلام از هر دو توأمان استفاده مى کردند. پس بهترین راه استفاده از هر دو در کنار یکدیگراست.
تطیّر
یکى دیگر از موانع توکّل، تطیّر است. قرآن در آیات متعددى، تطیّر مشرکان و کفار را در برابر دعوت فرستادگان الهى قرار داده که ازجمله آنها مى توان به آیات 47 سوره نمل و 131 سوره اعراف اشاره کرد. خلاصه اینکه خداوند در آیه 19 سوره یس، به فال بد زنندگان مى فرماید: طائر شما از خود شماست، اگر درست بیندیشید. در آیه 53 سوره انفال نیز این نکته را تأکید مى کند. در حدیث زیر به بررسى تطیّر پرداخته شده است: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: الطِّیرَه شِرکٌ و ما مِنّا إلاّ وَ لکنَّ اللّه َیذهِبُهُ بِالتَّوکُّلِ (ابن حنبل، بى تا، ج 1، ص 438؛ مجلسى ،1403ق، ج 55، ص 322؛ همان، ج 11، ص 392؛ ابن شعبه حرّانى، 1363، ص 50؛ کلینى، 1429ق، ج 15،ص266)؛ فال بد زدن [نوعى ]شرک است و هیچ فردى از ما نیست مگر [اینکه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود] اما خداوند، باتوکّل کردن [او]، آن را از بین مى برد.
فال بد زدن نوعى شرک به خداست. در روایت فوق، نبى اکرم صلى الله علیه و آلهطیره را با یکتاپرستى واقعى متضاد مى داند؛ زیرا کسى که ـ مثلاً ـ پرنده یا چیز دیگرى را به فال بد مى گیرد و آن را در سرنوشت خود مؤثر مى داند، براى خداوند شریک قرار داده است. همچنین امیرالمؤمنین على علیه السلام در حدیثى، ترک فال بد زدن را انتخاب درست معرفى کرده است: اَلْخِیرَه فى تَرْکِ الطَّیرَه (ابن ابى الحدید، 1404ق، ج 10، ص 73)؛ انتخاب درست آن است که طیره را ترک کنى.
الطّیره به کسر طاء و فتح یاء و سکون راء به معناى آنچه از فال بد ناشى مى شود، است. اصل طیره از طیر به معناى پرنده گرفته شده است؛ زیرا بیشتر فال هاى بد اعراب مخصوص کلاغ بوده است و معتقد بودند کلاغ آنها را از مقاصدشان باز داشته است. پس دین این عمل آنها را نفى کرده و همان گونه که ذکر گردید، روایت شده که فال بد زدن شرک است و باعث از بین رفتن توکّل مى شود. اصل آن است که آنچه در باب تطیّر گفته شده است، افراد را از رسیدن به مقاصدشان بازمى دارد. پس شرع تطیّر را نفى کرده و ذکر شده که هیچ تأثیرى در سرنوشت افراد ندارد و سپس حدیث فوق با مضمون شرک بودن تطیّر نقل شد؛ زیرا افراد معتقد بودند که تطیّر ضررى را از آنها دور مى سازد و زمانى که این عمل را مرتکب مى شدند گویا چیزى را براى خدا شریک قرار مى دادند؛ بنابراین، تطیّر شرک است. منظور این حدیث، تأثیرپذیرى یا عدم تأثیرپذیرى آنچه نفس آن را شوم مى داند، است و احادیث این گونه نقل کرده اند که فقط تطیّر با تحت تأثیر قرار گرفتن نفس از آن و عدم توکّل بر خدا تأثیرگذار مى شود (کلینى، 1429ق، ج 15، ص 247).
تطیّر مانع توکّل است: برخى معتقدند که حدیث اول مقطوع است و مستثناى آن، یعنى مستثناى الّا ذکر نشده است و عارى از تطیّر است و به خاطر اختصار و اعتماد بر فهم شنونده حذف شده است (مجلسى، 1404ق، ج 26، ص 100). حدیث اول که نقل مى کند: خدا تطیّر را با توکّل از بین مى برد، معنایش این است که وقتى عارضه تطیّر بر ذهن انسان خطور مى کند، باید بر خدا توکّل کند، درحالى که به آن فکر عمل نکرده است.
توکّل به خدا، فال بد را جبران مى کند: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند: کَفَّارَه الطِّیرَه التَّوَکُّلُ (مجلسى، 1403ق، ج 55، ص 322؛ کلینى، 1429ق، ج 8، ص 198؛ حرّعاملى، 1409ق، ج 11، ص 362)؛ با توکّل به خدا، فال بد را جبران کنید. همچنین در نهج البلاغه مى خوانیم: الطِّیرَه لَیسَتْ بِحَق (ابن ابى الحدید، 1404ق، ج 19، ص 372)؛ فال بد گرفتن امرى به حق نیست. حضرت در این کلمه قصار، ابتدا مى فرماید: سحر حق است؛ یعنى سحر وجود دارد و اگر عمل سحر انجام شود اثر خود را دارد، ولى طیره حقیقتا وجود ندارد. شاید به این دلیل باشد که طیره با بدگمانى و انتظار بلا همراه است. انسانى که به فضل خداوند امیدوار باشد، در مسیر خیر گام برمى دارد و با قطع امید، تبهکار مى شود. انسان یکتاپرست اگر به بدیها یا خوشى هاى امرى مى اندیشد، باز هم آن را از خدا مى داند و هیچ گاه پیشاپیش چیزى را بد و زشت نمى پندارد و هرگز فال بد نمى زند. موحد اعتقاد دارد که آنچه اراده الهى به آن تعلق گرفته است، واقع مى شود. به طور کلى، اگر انسان علل حوادث را به ذات پاک خداوند که طبق حکمتش همه چیز را روى حساب انجام مى دهد، بازگرداند و از نظر سلسله علت و معلول طبیعى بر علم تکیه کند، مشکلى ندارد، وگرنه مجبور است یک سلسله علل بى اساس براى امور جست وجو کند.
علاج تطیّر، بى اعتنایى است: در حدیثى، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: إِذَا تَطَیرْتَ فَامْض (نهج الفصاحه، 1363، ص 416)؛ هر جا فال بد زدى آن را نادیده بگیر و کار خود را دنبال کن. نقطه مقابل تطیّر، تفأل است که به آن سفارش شده است. ائمّه اطهار علیهم السلام تنها راه علاج تطیّر را بى اعتنایى مى دانند. البته این در صورتى است که کسى بتواند بى اعتنا باشد. در غیر این صورت، انسان باید با خواندن قرآن و دعا و دادن صدقه به خدا پناه ببرد تا بتواند کارهایش را انجام دهد.
بنابراین، در فرهنگ اسلامى، فال بد حقیقت ندارد و اثرى بر آن مترتب نیست و باید از آن دورى کرد؛ اما فال خوب زدن بدین لحاظ که مایه امیدوارى، حرکت و حسن ظن به آینده است کار شایسته اى به شمار مى آید.
تلاش
یکى از الزامات توکّل، تلاش است؛ چراکه این باور نقش مهمى در مشخص شدن توکّل دارد. در اینجا با توجه به روایات، این موضوع را مورد بحث قرار مى دهیم. انسان متوکّل در کنار تلاش، روزى خود را نزد خدا مى داند، ولى انسان غیرمتوکّل این گونه نیست.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله عده اى را مشاهده فرمودند که کشاورزى نمى کردند. به آنها فرمودند: شما چه کاره اید؟ عرض کردند: ما توکّل کنندگانیم. فرمودند: نه، شما سر بار [دیگران ]هستید (نورى، 1408ق، ج 11، ص 217).
چون آیه و هرکه از خدا پروا کند خداوند براى او راه خروجى قرار مى دهد و او را از جایى که گمان نمى برد روزى مى دهدنازل شد،عده اى ازصحابه درخانه هاى خودنشستند و به عبادت پرداختند؛ چون مطمئن شدند که خداوند روزى ایشان را تضمین کرده است. پیامبر صلى الله علیه و آله از این ماجرا باخبر شد و بر کار آنان خرده گرفت و فرمود: من نفرت دارم از مردى که کار و کسب را رها سازد و دهان خود را به سوى پروردگارش باز کند و بگوید: خدایا! روزى ام ده (ابى جمهور احسائى، 1405ق، ج 2، ص 108؛ صدوق، 1413ق، ج 3، ص 192؛ نورى، 1408ق، ج 13، ص 15).
امیرالمؤمنین على علیه السلام به عده اى که در حین سلامت و تندرستى در گوشه مسجد نشسته بودند فرمود: شما کیستید؟ عرض کردند: ما توکّل کنندگانیم. حضرت فرمود: نه، بلکه شما سر بار دیگرانید. اگر به راستى توکّل کننده هستید، توکّلتان شما را به کجا رسانده است؟ عرض کردند: اگر چیزى بیابیم مى خوریم و اگر هم نیابیم صبر مى کنیم. حضرت فرمود: سگ هاى ما نیز همین کار را مى کنند! عرض کردند: پس چه کنیم؟ فرمود: همان کارى که ما مى کنیم. عرض کردند: شما چه مى کنى؟ فرمود: اگر چیزى بیابیم مى بخشیم و اگر نیابیم شکر مى گوییم (نورى، 1405ق، ج 11، ص 220).
توکل معنایى متضاد با تنبلى براساس فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام دارد. در حدیث مزبور عمل افراد بیکار و معتکف در مسجد معادل عمل سگ ها شمرده شده؛ زیرا این افراد به جاى کار کردن منتظر روزى از جانب خداوند هستند و در برابر عدم برخوردارى از روزى به جاى تلاش بیشتر صبر مى کنند. بنابراین، توکلشان بى نتیجه است. امیرالمؤمنین علیه السلام به نکته ظریفى اشاره کردند که اگر انسان مؤمن در حین تلاش چیزى کسب کند بهتر است در حد آن توان مال را در راه خدا ببخشد و اگر چیزى به دست نیاورد و تلاشش بدون نتیجه باقى ماند باید خداوند را شکر کند. پس براساس بیانات امیرالمؤمنین علیه السلام فرد متوکل بدون تلاش سربار دیگران به شمار مى رود.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: لا تَدَعْ طَلَبَ الرِّزقِ مِن حِلِّهِ فإنّهُ أعوَنُ لَک على دِینِکَ و اعقِلْ راحِلَتَکَ و تَوَکَّلْ (بروجردى، 1386، ج 22، ص 80؛ حرّعاملى، 1414ق، ج 6، ص 14؛ مفید، 1404ق، ص 172؛ طوسى، 1413ق، ص 193)؛ به دست آوردن روزى حلال را رها مکن؛ زیرا روزى حلال تو را در دینت بیشتر کمک مى کند، زانوى اشترت را ببند و آن گاه توکّل کن.
آن حضرت همچنین فرمودند: وقتى آیه "و هرکه از خدا پروا کند خداوند براى او راه خروجى قرار مى دهد و از جایى که گمان نمى برد روزى اش مى دهد" نازل شد، عده اى از اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله درها را به روى خود بستند و به عبادت پرداختند و گفتند: [روزى ]ما را ضمانت کردند. این خبر به گوش پیامبر صلى الله علیه و آلهرسید. حضرت در پى آنان فرستاد و فرمود: چه چیز شما را وا داشت که چنین بکنید؟ عرض کردند: اى رسول خدا! روزى ما تضمین شده، ازاین رو، به عبادت روى آورده ایم. پیامبر صلى الله علیه و آلهفرمود: بدانید که هر کس چنین کند، دعایش مستجاب نمى شود. دنبال کسب و کار بروید (کلینى، 1429ق، ج 5، ص 84؛ صدوق، 1413ق، ج 3، ص 192؛ طوسى، 1407ق، ج 6، ص 323؛ مجلسى، 1406ق، ج 10، ص 258).
مردى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد، پس گفت: اى فرستاده خدا! شترم را ببندم و به خدا توکّل کنم یا رهایش بگذارم و توکّل کنم؟ ایشان فرمود: با توکّل زانوى شترت را ببند (صدوق، 1389ق، ص 362؛ طبرسى، 1344، ص 319).
این احادیث اشاره به این مطلب دارد که توکّل منافى سعى و تلاش نیست و درواقع، این احادیث در پاسخ به کسانى آمده است که توکّل را بى خیال نشستن مى دانند و تلاش نمى کنند. پس این احادیث، اشاره به توکّل همراه با کار و تلاش دارد. اولیاى الهى همواره کسانى را که بدون کار و تلاش منتظر روزى خدا بودند، نصیحت به تلاش و توکّل توأمان مى کردند. همان گونه که بررسى شد، با توجه به احادیث بالا، این افراد به عنوان سربار جامعه، همواره مورد سرزنش واقع مى شدند و به صراحت بیان شده که دعاى این افراد مستجاب نمى شود، عمل آنها شبیه عمل سگ هاست و مشخص بوده که این گروه این آیه را به عنوان دست آویز خود قرار داده بودند.
دوستى اهل بیت علیهم السلام
با توجه به حدیث زیر، یکى از لوازم توکّل، دوستى اهل بیت علیهم السلاماست و با توجه به این حدیث، توکّل ارمغان دل باختگى به معصومان است.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: مَنْ أَرَادَ التَّوَکُّلَ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى فَلْیحِبَّ أَهْلَ بَیتِى وَمَنْ أَرَادَ أَنْ ینْجُوَ مِنَ النَّارِ فَلْیحِبَّ أَهْلَ بَیتِى (مجلسى، 1403ق، ج 27، ص 116؛ ابن شاذان قمى، 1363، ص 84)؛ هرکس مى خواهد بر خدا توکّل کند، باید اهل بیت مرا دوست داشته باشد و هرکس مى خواهد از آتش رهایى یابد، باید اهل بیت مرا دوست داشته باشد.
در این روایت حبّ اهل بیت و پیروى از این بزرگواران از لوازم توکل به شمار مى رود؛ چون اهل بیت علیهم السلام از متوکلان واقعى مى باشند و در مسیر الهى گام برمى دارند و خداوند به واسطه جایگاه رفیع ائمه و گام برداشتن در مسیر آنها انسان را به سلاحى به نام توکل مسلح خواهد گردانید که از تمامى قدرت ها برتر و والاتر مى باشد و هیچ گاه چنین انسانى دچار شکست نخواهد شد.
رابطه اعتماد به نفس و توکّل
اعتماد به نفس از نظر قرآن، به معناى پى بردن به کرامت و ارزش نفس است (اسراء: 70) و این کرامت انسان از ویژگى هاى اوست که سایر مخلوقات از آن برخوردار نیستند و به همین خاطر، نسبت به دیگر مخلوقات برترى دارد. بحث اعتماد به نفس و رابطه آن با موضوع توکّل، موضوعى چالشى در بین دانشمندان علوم دینى و متخصصان علم روان شناسى مى باشد. در این مجال، به اختصار به بررسى و توصیف کلّیات این ارتباط و مسائل پیرامون آن اشاره مى نماییم.
در منابع روایى، تعدادى از احادیث در ذمّ اعتماد به نفس آمده است. معناى نفس در مباحث کلامى، اعتقادى و روان شناختى متفاوت است. همچنین معناى اعتماد به نفس در روان شناسى، با آیات و روایات متفاوت است و توجه به تفاوت واژه ها در اصطلاحات مختلف این مشکل را حل مى کند. اعتماد به نیروهایى که خداوند در وجود ما قرار داده است، بى گمان با توکّل و اعتماد بر خداوند ناسازگار نیست و این بدان معنا نیست که فرد داراى اعتماد به نفس، دیگر توکّل را کنار گذاشته و تنها به خود متکى است، بلکه مفهوم اعتماد به نفس در امتداد توکّل به خدا قرار دارد. توکّل و اعتماد به نفس در طول هم قرار گرفته اند، نه در عرض هم.
بر اساس حدیث زیر، اعتماد بر نفس خود کردن از محکم ترین فرصت هاى شیطان است؛ یعنى هر که اعتماد بر نفس خود کند و اعتقاد به این مطلب داشته باشد که مرتکب بدى نمى شود و هرچه انجام دهد، خوب است و از اعمال خود هراسى نداشته باشد و اعتمادش بر عصمت و لطف خدا نباشد، این از محکم ترین فرصت هاى شیطان براى گمراه نمودن فرد است. امیرالمؤمنین على علیه السلام مى فرماید: اطمینان به خود، از مطمئن ترین فرصت هاى شیطان است (تمیمى آمدى، 1410ق، ص 78).
در حدیث زیر، دورى از اعتماد بر نفس ضرورى است؛ زیرا بیان شده که آن از بزرگ ترین دام هاى شیطان است. مراد از اعتماد بر نفس بر اساس حدیث، این است که انسان خود را خوب بداند و خاطرجمع باشد و خدا او را به خود واگذارد و این مطلب آشکار است که چنین کسى زود به دام شیطان مى افتد و شکار او مى گردد. و این برداشت اشتباه است، بلکه آدمى همیشه باید که مراقب و نگهبان نفس خود باشد و با وجود اعتماد به نفس، در حفظ و نگاه دارى نفس خویش بکوشد و به خداوند متوسّل شود. امیرالمؤمنین على علیه السلام مى فرماید: إِیاکَ وَ الثِّقَه بِنَفْسِکَ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَکْبَرِ مَصَائدِ الشَّیطَان (همان)؛ از اطمینان به خودت بپرهیز؛ زیرا که آن از بزرگ ترین دام هاى شیطان است.
همچنین آن حضرت مى فرماید: از منفورترین مردم نزد خداى متعال دو نفرند: کسى که خداوند او را به خودش واگذاشته است که درنتیجه، از راه راست منحرف شود... و کسى که مشتى جهالت و نادانى از هر سو فراهم آورده و در میان نادانان امّت تاخت وتاز مى کند (طبرسى، 1403ق، ج 1، ص 262؛ حلّى، 1411ق، ص 186.)
در حدیث بالا نیز کسى که خدا او را به خود واگذارد، در زمره منفورترین مردم قرار گرفته است. به هر حال، به حکم قرآن، انسان از فقر (نیاز) ذاتى برخوردار مى باشد و هر کارى که انجام مى دهد با کمک و نیروى الهى است، هرچند در این میان، فاعل کار خود اوست. در نماز مى خوانیم: با قدرت و حول الهى مى ایستم و مى نشینم. بنابراین، هرچند که انسان مى ایستد و یا مى نشیند، ولى این امکان تنها با قدرت و خواست خداوندى براى وى میسر شده است. از نظر قرآن (با توجه به آیات هفت سوره علق، پنج سوره عبس و هشت سوره لیل)، یکى از عوامل بسیار مهم در راه کفر و طغیان بشر بر ضد خدا، استغناى انسان است. این معنا از اعتماد به نفس، همان مفهوم بى نیازى انسان از خداوند است که در آیات مذکور به عنوان نگرش مذموم و عاملى براى کفر و طغیان بشر برشمرده شده است، حال آنکه در تفسیر آیه چهار سوره حمد آمده است: عبودیت از فعل ماست، ولى قدرت و قوت و کون از جانب خداوند است.
پس از بیان احادیثى پیرامون اعتماد به نفس و همچنین نظر قرآن در این رابطه، به بیان دیدگاه بزرگان دین در باب مسئله اعتماد به نفس مى پردازیم. علّامه طباطبائى در باب مسئله اعتماد به نفس نقل مى کند که اعتماد به نفس در مقابل اعتماد به خدا و افتخار به عبودیت او، مردود است (طباطبائى، 1417، ج 4، ص 597). با توجه به نظر مرحوم علّامه، اعتماد به نفس کاملاً مردود است. آیت اللّه جوادى آملى نیز این مطلب را با توجه به مطلبى که در کتاب تفسیر موضوعى قرآن کریم نقل کرده، تأیید مى کند. ایشان نیز در این رابطه نقل مى کنند که برخى از متفکران اسلامى بر این باورند که اندیشه اعتماد به نفس از مغرب زمین به حریم اندیشه ناب توحیدى مسلمین راه یافته است و اسلام هرگز اعتماد به نفس را تأیید نکرده است؛ زیرا آدمى که از خود چیزى ندارد و مالک سود و زیان خود نیست، چگونه مى تواند به خود تکیه و اعتماد کند؟ تنها اعتماد و توکّل بر خداست که از نظر اسلام فضیلت به شمار مى آید. تکیه گاه مؤمن قدرت بى کران خداى سبحان است، نه قدرت خودش و نه قدرت دیگران و اعتماد به نفس یا اعتماد به دیگران، از نظر اسلام مردود است و رذیلت به شمار مى آید (جوادى آملى، 1378، ج 11، ص 367و368).
آیت اللّه مصباح نیز نظرى تقریبا مشابه با این دو عالم بزرگوار مطرح مى کند. به نظر ایشان، بعد ایجابى اعتماد به نفس از نظر روان شناسى مورد قبول است و از نظر اسلام مردود مى باشد؛ زیرا در دین اسلام تکیه بر خود بدون تکیه بر خداوند مردود است و از نظر اسلام، انسان به کمک توانایى هاى خود نمى تواند نیازهایش را برطرف سازد و همواره نیاز به پشتوانه اى محکم دارد. در مقابل، بعد سلبى اعتماد به نفس، یعنى عدم اعتماد بر دیگران، از دیدگاه اسلام و علم روان شناسى مورد قبول است؛ زیرا درجایى که انسان مى تواند بر نیروى خداوند تکیه کند نباید بر دیگران تکیه کند و خداوند انسان را به گونه اى خلق کرده که با توکّل بر خدا و تکیه بر نیروهاى خویش مى تواند مشکلاتش را حل کند و در زمان ناتوانى در حلّ مشکلات به خدا توکّل کند و از ایزد منّان کمک بخواهد. این مطلب در قرآن و روایات مورد تأکید قرار گرفته و فاعل آن مورد تحسین واقع شده است (مصباح، 1374، ص 16و17). پس ظاهرا برداشت روان شناسان در رابطه با مسئله اعتماد به نفس مقابل برداشت دانشمندان اسلامى است (براى مطالعه بیشتر، ر.ک: اسلامى نسب، 1373). حال آنکه اعتماد به نفس باید در طول و امتداد اعتماد و توکّل به خدا باشد. آنچه در روایات در رابطه با اعتماد به نفس مورد نکوهش قرار گرفته این است که انسان دچار وسوسه شده و به طور کلى خود را بى نیاز از خداوند بداند. اعتماد به نفس در کنار اعتماد به خدا، باعث امیدوارى بیشتر انسان مى شود و بر اعتماد به نفس انسان مى افزاید. اگر توکّل به خدا را به معنى به کارگیرى اسباب طبیعى براى رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذارى آنها به خواست خدا بدانیم و درباره اعتماد به نفس به نیروى خود متکى باشیم و منشأ آنها را خدا بدانیم در این صورت، توکّل به خدا با اعتماد به نفس منافاتى ندارد و اعتماد به نفس یکى از ابعاد توکّل به خدا مى شود. این بهترین تعریفى است که مى توان از اعتماد به نفس با نگرش اسلامى ارائه داد که هیچ تعارضى با اصل توکّل به خدا ندارد (شجاعى، 1385، ص 51و52). توکّل مسئله اى است که با توجه به روایات، همراه با اعتماد به نفس و تلاش است و نقطه مقابل اتکا به انسان هاى دیگر است و در واقع، این روح توکّل است (مطهرى، بى تا، ص 111و112).
درنتیجه، با دقت در آیات و احادیث ذکرشده، ما به یک اصل علمى رهنمون مى شویم و آن این است که اصل توکّل ازجمله اصول باسابقه و متداول در قرآن و احادیث است و همه این اصل را پذیرفته اند و با توجه به آیات قرآن و احادیث، توکّل در کنار تلاش معنا مى یابد و اعتماد به نفس در طول اعتماد به خداوند قرار دارد و توکّل را نفى نمى کند. آراى اندیشمندان اسلامى در زمینه رابطه میان توکّل و اعتماد به نفس، متأثر از برداشتى است که آنان از مفهوم اعتماد به نفس دارند. پس عقیده منحرفان با توجه به آیات و روایات در رابطه با این مسئله مطرود است. خدایى که مافوق همه علت ها و اسباب است، اراده اش بر همه اراده ها غلبه دارد و اعتماد به نفس در طول اراده خدا قرار گرفته است. به هر حال، اعتماد به نفس قرآنى هماهنگى و ارتباط تنگاتنگى با مسئله توکّل و مقوله اعتماد به خدا و تکیه بر او دارد و نمى توان مسئله اعتماد به نفس را در اسلام و قرآن از توکّل و اعتماد به خدا جدا دانست؛ زیرا باور این عقیده چیزى جز کفر و شرک نیست. پس، اگر در مواردى از اعتماد به خویشتن نهى شده است، مقصود آن نیست که این امر از نظر دین به طور کلى محکوم است، بلکه هشدارى است به انسان ها که درباره توانایى هاى خود دچار غفلت و غرور نشوند و آنها را مستقل از اراده خداوند ندانند.
نتیجه گیرى
مسئله توکّل به عنوان حقیقتى انکارناپذیر در زندگى انسان به معناى اعتماد به خدا و تفویض امور به اوست و با توجه به روایات، داراى موانع و لوازمى است. تعویذ و تطیّر دو مانع توکّل است. تعویذ به معناى استفاده از اذکار و اوراد مأثوره براى دفع شر یا بلا در زمان یأس و ناامیدى، در اسلام امرى شرعى است. تعویذ همراه با تکیه بر قدرت خداوند مانع توکّل نیست، ولى بدون توجه و اتکا به خداوند به عنوان مسبب الاسباب مانع تحقق توکّل است. تطیّر به معناى فال بد، در فرهنگ اسلامى از جایگاهى برخوردار نیست و تأثیرى در زندگى انسان ندارد و نوعى از شرک به خداست، البته فال خوب زدن بدین لحاظ که مایه امیدوارى انسان است، کار پسندیده اى به شمار مى آید. انسان بهتر است به جاى تطیّر، به توکّل متوسّل شود. توکّل منافى سعى و تلاش نیست، بلکه در کنار دوستى اهل بیت علیهم السلام از لوازم اساسى تحقق مسئله توکّل به شمار مى آید. نظر مخالفان مبنى بر اینکه توکّل مساوى با بى مسئولیتى و عدم اعتماد به نفس و در نظر نگرفتن اسباب است، مردود مى باشد. اعتماد به نفس در طول اعتماد به خدا واقع شده است. پس اعتماد به نفس مقبول در اسلام، یعنى: اعتماد بر نیروهاى خویش در کنار تکیه و توکّل به خدا که در اسلام مورد تأیید است و اعتماد به نفس مردود، یعنى: تکیه بر نیروهاى ذاتى خویش بدون توکّل بر خدا که در اسلام رد شده است.