سرویس سیاسی-
پس از بیتوجهی سکاندار وزارت علوم نسبت به درخواستهای جامعه علمی کشور و نمایندگان مردم در مجلس در خصوص توقف رشد علمی و نفوذ عناصر مسئلهدار به دانشگاهها و با وجود حسن نیت و دادن مهلت به فرجی دانا برای تغییر رویکرد، فردا قرار است در صحن علنی خانه ملت جلسه استیضاح وزیر علوم برگزار شود.
این استیضاح درحالی برگزار میشود که مخالفان با فضاسازی گسترده رسانهای سعی دارند آن را موضوعی جناحی و سیاسی جلوه داده و چشم خود را به روی مستندات محکم علمی و فنی آن بستهاند.
طرح استیضاح رضا فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و آموزش، چهارم تیرماه تقدیم هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی شد اما به دلایلی اعلام وصول نشد تا آنجا که الیاس نادران نماینده مردم تهران در مجلس، روز 15 تیرماه در تذکری به هیئت رئیسه از تأخیر در اعلام وصول طرح استیضاح وزیر انتقاد کرد.
اما نمایندگان متقاضی استیضاح، با وساطت علی لاریجانی رئیس مجلس آمادگی خود را برای مذاکره با وزیر علوم اعلام کردند و هیئت رئیسه اعلام وصول استیضاح را به زمان دیگری موکول کرد.
در شانزدهم تیر ماه جلسهای بین متقاضیان استیضاح و وزیر علوم برگزار شد که این جلسه توقف روند استیضاح فرجیدانا را به مدت یک ماه بهدنبال داشت و مقرر شد تا وزارت علوم در این مدت هر هفته گزارشی از عملکرد خود به کمیته نظارت بر تفاهم انجام شده ارائه کند.
پس از چند جلسه حضور وزیر علوم در کمیسیون آموزش مجلس، نمایندگان از توضیحات وزیر قانع نشدند و سرانجام طرح استیضاح وزیر علوم روز 21 مرداد با 51 امضاء در صحن علنی مجلس اعلام وصول شد.
فرجی دانا به تعهداتش عمل نکرد
درباره مهلت یک ماهه مجلس به وزیر علوم، لاله افتخاری نماینده مردم تهران و عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت با بیان اینکه نمایندگان مجلس در استیضاح وزیر علوم جدی هستند، تصریح کرد: بالاخره اگر آقای وزیر علوم میخواست رفتار خود را اصلاح کند، میبایست به پادرمیانی آقای دکتر لاریجانی احترام میگذاشت چرا که آقای لاریجانی آبرو گذاشتند اما آقای فرجیدانا به وعدههای خود عمل نکرد.
وی با بیان اینکه عدم توجه فرجیدانا به پادرمیانی رئیس مجلس نشانگر بیاعتنایی وزیر علوم به مجلس و نمایندگان است، تصریح کرد: فکر میکنم نتیجه استیضاح از هم اکنون روشن باشد چرا که نمایندگان وزیر علوم را چندبار آزمودهاند و نتیجه نگرفتهاند.
افتخاری با بیان اینکه استیضاح ابراز نظارتی مجلس است و باید مورد احترام همگان قرار گیرد، تصریح کرد: جمع بندی من این است که اکثریت نمایندگان مجلس به استیضاح آقای فرجیدانا رای مثبت خواهند داد چرا که عدم پایبندی وزیر علوم به وعدههایی که داده بود و همچنین بیاعتنایی به پادرمیانی رئیس محترم مجلس، نمایندگان را برای استیضاح مصمم کرده است.
ترفندهایی علیه استیضاح
حال که قرار است فرجی دانا فردا در صحن علنی خانه ملت استیضاح شود، مخالفان ترفندهای مختلفی را برای حفظ رویه سابق در وزارت علوم در پیش گرفتهاند؛ از اتهام استیضاح جناحی و سیاسی تا لابیگریهایی با نمایندگان -که البته چندان هم غیرمرسوم نیست- و انتشار طومارهایی در حمایت از فرجیدانا. طومارهایی که در مورد اصالت و سندیت آنها شک و شبهههایی وجود دارد.
روز گذشته علی بیانی دبیر دفتر تحکیم وحدت در نشست خبری اتحادیههای دانشجویی که در خصوص بررسی عملکرد یکساله وزارت علوم، برگزار شد، با اشاره به اینکه برخی به دنبال این هستند که تشکلهایی برای حمایت از دولت شکل بگیرد، تاکید کرد: آنها میخواهند یک تشکل مطبوع خود بسازند. در دولت قبل افرادی میگفتند نباید تشکلها از دولت حمایت کنند ولی امروز خود به دنبال تاسیس تشکلهایی برای این کار هستند.
وی به بیانیه منتشر شده در رابطه با حمایت از وزیر علوم اشاره کرد و تصریح کرد: اخیرا بیانیهای منتشر شده که در زیر آن نام تشکلهایی برده شده است که جعلی هستند.
درخواست پخش تلویزیونی استیضاح
در پاسخ به اتهام سیاسی بودن
با وجود اینکه نمایندگان طراح استیضاح وزیر علوم، با دلایل و استنادات خود در خصوص توقف رشد علمی کشور و برای کمک به پیشرفت و توسعه جایگاه علمی ایران اقدام به این کار کردند اما برخی قصد دارند این عمل به وظیفه نمایندگی را سیاسی جلوه دهند. در همین رابطه، زهره طبیبزاده عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با رد سیاسی بودن استیضاح با اشاره به پخش زنده تلویزیونی جلسه استیضاح وزیر علوم گفت: با پخش زنده مشخص میشود که آیا نمایندگان سیاسی عمل میکنند یا اینکه انگیزه خدمت به دانشگاهها را دارند. وی پخش کامل جلسه استیضاح را موجب روشن شدن اذهان مردم نسبت به موضوع دانست و افزود: مردم با استماع کامل سخنان استیضاحکنندگان متوجه میشوند که چه کسانی دغدغه امنیت روانی دانشگاهها را دارند و در کل این جلسه محک خوبی برای مشخص شدن خادمان و خائنان به دانشگاه است.
39 طرح کلان متوقف شده است
علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در خصوص استیضاح وزیر علوم، اظهار داشت: استیضاح به معنای روشن کردن و شفافسازی است و چیزی نیست که بخواهد عدهای را نگران و دلواپس کند، همان افرادی که به ما گفتند چرا دلواپس هستید، از کلمه استیضاح دلواپس و مضطرب شدهاند؛ استیضاح به معنای این است که وزیر محترم به یکسری از سوالات مطرح شده پاسخ دهند و شفافسازی صورت گیرد که مطمئنا بعد از صحبتهای وزیر محترم تصمیمگیری میشود و اینگونه نیست که تصمیمی از قبل اتخاذ شده باشد.
وی در ادامه افزود: برخی از دوستان یکسری دغدغه دارند بطور مثال رشد علمی کشور ما دو پایه پایین آمده است یعنی از رتبه پانزدهم به رتبه هفدهم رسیدهایم؛ در بحث طرحهای کلان ملی متاسفانه در یکسال اخیر 39 طرح متوقف شده است اما عدهای مایلند این استیضاح را سیاسی جلوه دهند، این استیضاح سیاسی نیست و امر مهمی هم نیست که عدهای بخواهند این همه فضاسازی کنند.
ادعای سیاسی بودن
و مقایسه دو وزارتخانه
همچنین روحالله نجابت عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل با اشاره به اینکه برخی تلاش میکنند استیضاح وزیر علوم را سیاسی جلوه دهند، تصریح کرد: این استیضاح هرگز از سوی مجلس با دیدگاه سیاسی همراه نیست، همانطور که میدانیم وزیر علوم و بهداشت در برخی از حوزهها به یکدیگر نزدیکند در حالی که از وزیر بهداشت گاهاً حمایت میشود، اما این اتفاق در خصوص عملکرد وزارت علوم رخ نداده است و عملکرد وی بعضاً با انتقاداتی همراه بوده است.
نجابت گفت: روند نزدیکان فرجیدانا در استیضاح سیاسی است. شاهد آن مسائلی است که در خصوص بورسیهها مطرح میشود. اگر روند غلطی در زمینه بورسیهها است حتما باید با آن برخورد شود و اگر تخلفی در آن صورت نگرفته بود و سیاسی بود باید پاسخگو باشند که به حق و کاملا قانونی بورسیه شدند و کسانی که اسامی آنها را در رسانهها منتشر کردند، باید در این زمینه پاسخگو باشند.
لابیگری سنگین برای ابقا
همچنین دستگاههای اجرایی مشغول لابیگری سنگین هستند تا بر جریان استیضاح تاثیر بگذارند. در این زمینه، جبار کوچکینژاد نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از لابی سنگین معاونین پارلمانی وزارت علوم و دیگر دستگاههای اجرایی با نمایندگان جهت از اکثریت انداختن استیضاح وزیر علوم خبر داد.
وی با بیان اینکه هزینه استیضاح وزیر علوم برای دولت سنگین است، تصریح کرد: معاونین پارلمانی بهشدت با نمایندگان در حال رایزنی و لابی هستند تا نمایندگان را از نظرشان منصرف کنند و در همین جهت فشار به نمایندگان بهشدت تشدید شده است.
عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت در گفتوگو با تسنیم، ادامه داد: بیشتر دستگاههای دولتی اعم از استانی و کشوری به نمایندگان فشار میآورند تا بهشکلی آنها را از استیضاح وزیر منصرف کنند، در حالی که باید اجازه دهند نمایندگان در این زمینه آزادانه تصمیم بگیرند.
کوچکینژاد خاطرنشان کرد: نمایندگان دستگاههای دولتی گزارشهای خلاف واقع و غیرواقعی به نمایندگان ارائه میکنند و قصد دارند در جلسه رأی اعتماد واقعیتها را غیرواقعی جلوه دهند. این نماینده روز قبل نیز از موافقت 150 نفر از وکلای ملت با استیضاح وزیر علوم خبر داده بود.
هماهنگیهای فراکسیونهای مختلف مجلس نیز برای جلسه استیضاح همچنان ادامه دارد و برخی از اعضای فراکسیون اصولگرایان و همچنین فراکسیون رهروان ولایت بر استیضاح وزیر علوم تاکید دارند.
در این خصوص ابوالقاسم جراره عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان مجلس تاکید کرد: اعضای هردو فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت، طرح استیضاح وزیر علوم را امضا کردهاند.
همچنین صفر نعیمیرز سخنگوی فراکسیون رهروان در خصوص استیضاح وزیر علوم اعلام کرد: موارد استیضاح وزیر علوم منطقی است و«فرجیدانا» در فرصت یک ماهه مجلس به وی موارد استیضاح را برطرف نکرد.
انتقاد دانشگاهیان به عملکرد وزیر علوم
علاوه بر نمایندگان مردم در مجلس، تشکلهای علمی و دانشگاهی نیز نسبت به عملکرد یک ساله وزیر علوم و توقف رشد علمی کشور انتقاداتی را دارند. در خصوص استیضاح وزیر علوم، انجمن اسلامی 50 دانشگاه از سراسر کشور در نامهای خطاب به رئیس مجلس، از وی خواستند که اجازه ندهد مصالح کشور قربانی تمامیتخواهی عدهای شود که اصل پیشرفت علمی و آرامش و امنیت کشور را هدف قرار دادهاند. در این نامه آمده است؛ یک جریان اقلیت حامی دولت که با کمال تأسف، حامی بی چون و چرای تصمیمات و عملکرد دولت هستند و با جانبداری صرف از عملکرد وزارت علوم، سعی در خدشه وارد نمودن به استقلال مجلس نسبت به دولت دارند که البته با توجه به سوابق این اقلیت، توقعی هم جز این از ایشان نیست.
هرچند برخی رسانهها به دنبال فضاسازی و تهیه بیانیههایی در حمایت از فرجی دانا در آستانه جلسه استیضاح هستند اما روحالله نجابت عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل در گفت وگو با تسنیم تاکید کرد که بیانیههایی که در حمایت از فرجیدانا به اسم انجمن اسلامی چند دانشگاه منتشر شده است، «ساختگی» است.
بازگشت 140 متهم امنیتی
به دانشگاه
نفوذ برخی عوامل فتنه و افراد مسئلهدار به دانشگاههای کشور از موارد اصلی طرح استیضاح وزیر علوم است تا جایی که محمد مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: بیش از 140 نفر از متهمان امنیتی که به خاطر وابستگی به گروهک منافقین، خلق عرب و سایر گروههای معاند نظام، دانشجو رد صلاحیت شده بودند و حتی علیه نظام سلاح به دست گرفته بودند، در حال حاضر به دانشگاه بازگشتهاند.
و در آخر اینکه فرصت بیش از یک ماهه وزیر علوم یک روز دیگر نیز به درخواست دولت تمدید و جلسه استیضاح قرار است فردا برگزار شود؛ این خبر را مجید نصیرپور معاون نظارت و هماهنگی معاونت پارلمانی رئیس جمهور، رسانهای کرد و بهروز نعمتی سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با مهر از تایید درخواست وزیر علوم برای حضور در جلسه روز چهارشنبه مجلس جهت بررسی استیضاح خبر داد.
رای نیاورم میروم!
به گزارش خبرگزاریها، روز گذشته خبری منتشر شد که فرجی دانا در وزارت علوم مطرح کرده است؛ چنانچه مجلس وی را عزل کند به خارج برمیگردد. برخی منابع اعلام کردهاند، وی در زمان تشکیل دولت یازدهم مشغول گذراندن فرصت مطالعاتی خود در کانادا بوده است و با پیشنهاد تصدی وزارت علوم به ایران بازگشته است. در عین حال این خبر با واکنش منفی برخی از نمایندگان مجلس روبرو شد.
بیانیه تامل برانگیز وزارت علوم
همچنین روابط عمومی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طی اطلاعیهای اسامی بورسیههای منتشره در رسانهها را غیر قابل استناد دانست. در این اطلاعیه آمده است:
«فهرستی که اخیراً در بعضی از رسانهها تحت عنوان فهرست بورسیههای غیرقانونی دولت گذشته منتشر شده است از نظر این وزارت غیر قابل استناد بوده و مراحل پیگرد قانونی انتشاردهندگان آن از جانب دفتر حقوقی وزارت در حال پیگیری است. این وزارت ضمن اعلام مجدد التزام خود به تعهدات قانونی ایجاد شده در این زمینه، بر عزم خود در برخورد قانونی با هرگونه تخلف احتمالی صورت گرفته در فرایند اعطای بورسهای تحصیلی، تأکید و همگان را به تبعیت از قانون و پرهیز از قضاوتهای شتابزده دعوت میکند.»
اطلاعیه وزارت علوم در حالی منتشر میشود که یکی از اصلیترین بهانههای مخالفان استیضاح، بحث ادعایی بورسیههای غیرقانونی بوده است. طی روزهای اخیر لیستی از بورسیهشدگان وزارت علوم در دولت سابق منتشر شد. اطلاعیه وزارت علوم مشخص نکرده است که اساساً آن اسامی را به عنوان بورسیه شده قبول ندارد یا بورسیه این افراد، آنطور که جنجالآفرینان میگویند غیرقانونی نبوده است.
وزیر علوم چهارشنبه استیضاح میشود و باید در برابر نمایندگان از عملکرد و انتصابهایش دفاع کند، انتصابهایی که برخی از آنها شاید جایی برای دفاع نداشته باشد.
به گزارش فارس، چند وقتی است که روزنامههای اصلاح طلب و حامیان وزیر علوم برای سرپوش گذاشتن بر عملکرد ضعیف یکسال گذشته فرجی دانا، سخن از بورسیههای غیر قانونی آن هم بدون سند و مدرک میآورند تا استیضاح را سیاسی جلوه دهند.
اقدامی که بسیاری از نمایندگان مجلس و دانشگاهیان آن را فرار به جلو مسئولان وزارتعلوم برای عدم پاسخگویی میدانند.
نمایندگان مجلس در متن طرح استیضاح وزیر علوم درخصوص یکی از دلایل این استیضاح اعلام کردهاند که فرجی دانا عناصر دارای سابقه مشخص در فتنه 88 را در مسئولیتهای مهم ستادی وزارتخانه منصوب کرده است. همچنین افراد دارای سوابق تند و افراطی به ویژه در مدیریتهای میانی دانشگاهها گماشته است.
حجتالاسلام سیدمحمود نبویان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به عزل و نصبهای صورت گرفته در وزارت علوم می گوید: متاسفانه آقای فرجیدانا با اینکه در کمیسیون آموزش و تحقیقات به نمایندگان قول داده بود که از فتنهگران در مسئولیتهای وزارت علوم استفاده نکند، زیر قول خود زده و در این وزارتخانه از فتنهگران استفاده کرده است.
از جمله این افراد جعفر میلی منفرد معاون آموزشی وزارت علوم است. فردی که بین سالهای 76 تا 79 بعنوان معاون دانشجویی وزیر علوم ایفای نقش کرده است که دقیقا در همان زمان فتنه 18 تیر 78 رقم می خورد.
سرپرستی وزارت علوم دولت اصلاحات از شهریور تا مهر 82 و قائم مقام وزیر علوم تا سال 84 از دیگر سوابق وی است.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند علت اصلی فتنه 18 تیر، پر و بال دادن وزرات علوم و معاونت دانشجویی (میلی منفرد) وقت به عناصر افراطی و غیر قانونی به عنوان پیاده نظام دفتر تحکیم وحدت برای ایجاد آشوب و فتنه بوده است.
جالب اینکه یکی از همراهان مصطفی تاج زاده در ماجراهای 18 تیر 78 میلی منفرد بوده است.
در همین راستا دهقان عضو هیئت رئیسه مجلس در رابطه با سابقه سیاسی میلیمنفرد میگوید: با آمدن میلی منفرد به وزارت علوم در دوران اصلاحات به تدریج عناصر افراطی و بیاعتقاد به نظام اسلامی به درون دفاتر تحکیم وحدت نفوذ کردند و نیروهای معتدل و مذهبی به تدریج از درون دفاتر تحکیم وحدت اخراج شدند.
وی ادامه داد: در سوابق مدیریتی میلیمنفرد التهاب آفرینی و آشوب و درگیریهای دانشجویی را مشاهده میکنیم و این وضعیت نمی تواند زمینه پیشرفت علمی کشور را در دوره کنونی فراهم کند.
البته میلی منفرد نقش پررنگتری نیز در فتنه 88 داشته است. به گفته مهدی رفیعی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر میلی منفرد علاوه بر امضای نامه و بیانیه علیه نظام در انتخابات سال 88 از اعضای محوری تحصن اساتید مسجد دانشگاه امیرکبیر بوده است.
بنا به گفته رفیعی، میلی منفرد از موافقان لغو امتحان و تعطیلی امتحانات بود و علاوه بر حضور در تحصن اساتید در هدایت دانشجویان برای ایجاد التهاب در دانشگاه نقش اساسی داشت.
در همین رابطه حجتالاسلام نبویان با اشاره به حضور فعال میلی منفرد در فتنه 88 میگوید: میلی منفرد نه تنها در فتنه 88 فعال بوده است، بلکه دستگیر نیز شده است.
فرد دیگری که بنا به گفته نمایندگان مجلس میتواند مصداق انتصاب افراد فتنهگر در وزارت علوم باشد، جعفر توفیقی است. فردی که دغدغههای خود را همان دغدغههای معین عنوان کرده است، که حال بعنوان مشاور عالی فرجی دانا در وزارت علوم فعال است.
جعفر توفیقی خود سابقه سکانداری وزارت علوم در دوران اصلاحات را دارد. وی بهترین دوره اجرایی خود را کار در وزارت علوم معین میداند و عنوان میکند که در آن دوران بهترین خدمات به مردم و نظام علمی کشور ارائه شده است. حال این سوال مطرح است که آیا وی ایجاد آشوب و فتنه 18 تیر در دانشگاهها را خدمت به نظام و آموزش عالی میداند؟
حجتالاسلام نبویان نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص فعالیت توفیقی در فتنه 88 میگوید: توفیقی در تحصن اساتید در مسجد دانشگاه تهران در فتنه 88 حضور داشته و علاوه بر اینکه از متحصنین حمایت کرده، نظام را به دستکاری در انتخابات متهم کرده است.
در فیلمی که از سخنرانی توفیقی در مسجد دانشگاه تهران در جمع متحصنین منتشر شده است، وی با ادعای اینکه در رای مردم دستکاری شده است، نظام را متهم به تقلب می کند و حمایت خود را از اقدام متحصنین اعلام میکند.
همچنین طبیبزاده نماینده مجلس شورای اسلامی معتقد است که توفیقی که به غرب گرا میدهد که باید در مقابل نظام جمهوری اسلامی از شیوههای غیردموکراتیک مانند تحصن استفاده کرد، انتظاری نیست که نسبت به نهادهای قانونی و مدنی اعتباری قائل باشد.
مجتبی صدیقی معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان فرد دیگری است که نمایندگان مجلس نسبت به حضور وی در وزارت علوم معترض هستند.
درخصوص پذیرش نگرانی نمایندگان مجلس پیرامون انتصاب صدیقی این واقعه تاریخی وجود دارد که در سال 82 نامهای منتشر میشود که در آن، نام افرادی از جمله، هادی خانیکی، غلامرضا ظریفیان و مجتبی صدیقی نیز دیده می شود. نامهای که امضاء کنندگان آن اعلام کرده بودند در حمایت از تحصن نمایندگان مجلس ششم از سمت خود استعفا می دهند.
در آن زمان مجتبی صدیقی معاون سازمان برنامه و بودجه بوده است که در همین مسیر قدم بر می دارد. حال بحث درباره اینکه اتفاقات رخ داده در ماه های پایانی مجلس ششم و تحصن برخی نمایندگان و همچنین استعفای جمعی از معاونین وزارتخانهها و سازمان های دولت اصلاحات، تندروی بود یا نه از سوی محافل مختلف نقل شده است.
حال فرجی دانا صدیقی را بعنوان معاون خود و رئیس سازمان امور دانشجویان قرار داده است. فردی که اعلام بورسیههای غیر قانونی مورد ادعای وزارت علوم را برعهده گرفت.
*عدم توجه وزارت علوم به استعلام وزارت اطلاعات
فرجی دانا در دفاع از انتصاب میلی منفرد بعنوان معاون آموزشی خود، ادعا میکند که در این خصوص از وزارت اطلاعات استعلام گرفته است، اما به گفته حجت الاسلام نبویان نماینده مجلس، وزیر اطلاعات در جواب نامه زاهدی رئیس کمیسیون آموزش به وی در این زمینه اعلام کرده است که« در مورد ادعای فوق، به اطلاع میرساند هیچ استعلامی از وزارت اطلاعات صورت نگرفته است».
فرجی دانا در ادامه دفاع از انتصابات خود عنوان میکند که «اگر مراجع قانونی اعلام کنند، معاونان بنده مشکل دارند آنها را عزل میکنم».
در همین رابطه حجتالاسلام نبویان میگوید: وزیر علوم گفتهاند که درباره آقای صدیقی استعلام نشده و یا اینکه استعلام او مثبت بوده است. بنده میخواهم پاسخ استعلام درباره آقای صدیقی را قرائت کنم، پاسخ استعلام این است «برابر نظر مراجع ذیصلاح، انتصاب نامبرده به عنوان معاونت دانشجویی وزارت علوم به مصلحت نیست».
از دیگر افرادی که نمایندگان مجلس به حضور وی در وزارت علوم معترض بودند، سعید سمنانیان معاون وزیر و رئیس مرکز هیأتهای امنا و هیأتهای ممیزه وزارت علوم است.
« طبق نظر مراجع ذیصلاح مشاور علیه فاقد صلاحیت به کارگیری در پست مورد نظر است». این جمله نشان میدهد وزارت علوم برخلاف نتیجه استعلام، سمنانیان را بعنوان معاون خود و رئیس مرکز هیأت امنای وزارت علوم منصوب کرده است. انتصابی که خلاف گفته فرجی دانا است چراکه وزیر علوم صراحت اعلام کرده بود «اگر مراجع قانونی اعلام کنند، معاونان بنده مشکل دارند آنها را عزل میکنم».
استعلام محمود صادقی مشاور فرجی دانا و مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی نشان می دهد وی نیز مورد تایید دستگاه های ذی صلاح نیست.
با این وجود مشاهده میکنیم فرجی دانا برخلاف نتایج استعلامات مراجع ذیصلاح تمامی این افراد را در سطوح مدیریتی وزارت علوم گماشته است و حال که زمان پاسخگویی به نمایندگان مجلس است با طرح ادعای واهی بورسیهها بدنبال سرپوش بر این قضیه است.
به نظر میرسد اصلاح طلبان رادیکال و فتنهگران در تلاش هستند تا با در اختیارگیری فضای دانشگاه دوباره فضای اجتماعی مشابه سالهای دوم خرداد را ایجاد کنند. بر همین اسا استیضاح فرجی دانا را به ضرر خود دانسته و در دفاع از عملکرد یکسال گذشته وی بر آمده اند.
روزنامه کیهان در شماره امروز خود نوشت:
در حالی که چند روزی بیشتر به استیضاح وزیر علوم نمانده است، مقامات دولت با خط و نشان کشیدن برای نمایندگان مردم اعلام کردند حتی اگر استیضاح نیز رای بیاورد، جانشین فرجی دانا همان رویه جنجالی سابق را ادامه خواهد داد.
روزنامه کیهان در شماره امروز خود نوشت:
در حالی که چند روزی بیشتر به استیضاح وزیر علوم نمانده است، مقامات دولت با خط و نشان کشیدن برای نمایندگان مردم اعلام کردند حتی اگر استیضاح نیز رای بیاورد، جانشین فرجی دانا همان رویه جنجالی سابق را ادامه خواهد داد.
دکتر حسین کچوئیان*
ای کاش آقای روحانی در جلسه روز چهارشنبه هیئت دولت در مقام دفاع و توجیه سخنان خود در جمع سفرا برنیامده بود تا میشد در غیاب عذرخواهی رسمی، سکوت وی را در فضایی که حتی دوستان و همراهان سیاسی ایشان نیز به انتقاد از آن سخنان پرداختهاند، حمل بر نوعی عذرخواهی یا ندامت و پشیمانی کرد. اما ظاهراً گستردگی انتقادات یا آن چه که ایشان در جلسه اخیر هیئت دولت از آن تعبیر به «هیاهو» کرده است، چنان بر وی گران آمده که تنها راه سبک کردن آن را جوابگویی به منتقدین از طریق موجهسازی، تأویل و تفسیر آن سخنان دیده است. اما دریغ و تأسف که توجیه یا تعبیر و تفسیرها، نه تنها باری از دوش ایشان بر نداشته بلکه بر سنگینی آن افزوده است.
در سخنان توجیهی ایشان در جلسه اخیر هیئت دولت، تناقضاتی وجود دارد که نه تنها دلالت بر درستی فهم منتقدین از اظهارات ایشان در جمع سفرا دارد، بلکه تردیدها و ابهامات جدی در مورد معنا و مضمون آنچه که ایشان از آن به برداشتن پرچم انتقادپذیری و منتقد دوستی توسط دولت تدبیر و اعتدال تعبیر میکند، بوجود میآورد.
احتمالاً آشکارترین تناقض تعبیری است که آقای روحانی در مورد جو انتقادی حاصله در عرصه عمومی پس از به کارگیری تعابیر نامناسب در جمع سفرا کرده است. آقای روحانی در هیئت دولت، فضایی را که در آن موافقین و مخالفین سیاسی آقای روحانی، تقریباً یکصدا اظهارات او را مناسب شأن رئیس جمهور و بلکه شخص آقای روحانی ندانستهاند تعبیر به «هیاهو» نموده است. حال سؤال این است که این چگونه انتقادپذیری و انتقاددوستی است که چنین اجماع غریبی میان موافقین و مخالفین سیاسی بر سر عدم تناسب آن اظهارات و لزوم انتقاد از آن را با تعبیر تحقیر کننده «هیاهو» یاد میکند. بدیهی است آن انتقادپذیری و منتقد دوستیای که انتقاد اجماعی موافقین و مخالفین دولت را هیاهو قلمداد کند، منطقاً انتقاد جریانات مخالف و منتقد دولت را، توطئه و تخریب اقلیتی تخریبگر خواهد خواند.
اما تناقض دیگری در سخنان آقای روحانی در جمع اعضای هیئت دولت به چشم میخورد که به تردید و دوگانگی ایشان در تجویز انتقاد از سویی و نحوه برخورد مناسب با منتقدین و مخالفین از سوی دیگر به ویژه در برابر به اصطلاح تخریب کنندگان توجه میدهد.
ایشان «دولت یازدهم را پرچمدار انتقاد دانسته که هیچ کس قادر نیست این پرچم را پایین آورد» همچنین وی منتقدین و مخالفین را که به هر دلیلی با دولت «مخالفت» داشته یا منافع خود را در دولت وی نمیبینند یا حتی اساساً افرادی که قواعد بازی را در دنیای سیاست بلد نیستند، مستثنی کرده و میگوید: «آنها هم حق دارند با دولت مخالفت کرده و انتقاد کنند». ایشان با اینکه چندی پیش در سخنانی در جمع دانشگاهیان، منتقدین خود را بیسواد و بیکار خوانده و از آنها خواسته بود دست از انتقاد بردارند، این بار میگوید «همه باید نقد کنند حتی همه مردم اعم از زن و مرد، روستایی و شهری هم باید نقد کنند». آقای روحانی نه تنها برای تمامی این گروهها حتی برای «گروههای اقلیتی که نه منتقد و نه مخالف هستند» بلکه به تعبیر ایشان «تخریبگر» هستند نیز نوعی حق انتقاد و مخالفت قائلند چون میگویند «در برابر این گروه اقلیت که در طی 10 ماه گذشته مشغول کارشکنی و اتهامات ناروا و دروغپراکنی بودهاند نیز صبر و تحمل کرده و باز هم این کار را ادامه خواهیم داد.» فراتر از آن پس از اینکه میگوید «همیشه باید بهترین واژهها را برگزینیم و واژههایمان باید بازدارنده باشد» در دنباله باور خود را این میداند که «حتی در برابر تخریبکنندگان هم باید از واژههای احسن استفاده کنیم و بهترین قالبها را برگزینیم» اما ایشان در ضمن همین اظهارات که نه تنها انتقادپذیری بلکه دعوت به انتقاد، سعه صدر و گشادهرویی مودبانه در آن موج میزند، جابهجا مطالبی میگوید که سازگارسازی آنها با اظهارات قبلی ایشان دشوار بلکه ناممکن است.
از جمله این تعابیر متناقض اینکه آقای روحانی از ضرورت سعه صدر، لزوم بهکارگیری بهترین واژهها و حتی صبر و تحمل در برابر اقلیت تخریبگر و استفاده از واژههای احسن، همچنین گزینش بهترین قالبها در برابر تخریبکنندگان سخن گفت اما ضمنا با هشدار به همین گروه منتقدین میگوید که «از اقدامات آنها مطلع بوده و در مقابل آنها سکوت نخواهیم کرد.» به علاوه میگوید «در این زمینه جملاتی متناسب با تخریب آنها را به کار خواهیم برد.»
نکته اینکه آقای روحانی همسو با مشاور خود که روز قبل از جلسه اخیر هیئت دولت، اظهارات وی در جمع سفرا را نه توهین بلکه صراحت کلام خوانده بود، این بار در تفسیر آنچه که گزینش واژههای احسن و بهترین قالبها خوانده است؛ با اشاره به سخنان خود در جمع سفرا ضمن یکی کردن خود و نظام میگوید مخاطب وی «کسانی بودند که عموما به دنبال تخریب و کارشکنی هستند و مدتی است که از اتاق فکر به اتاق عملیاتی وارد شدهاند» تا «آنهایی که میخواهند به انتخاب مردم و منافع ملی به دلایلی پشت کنند بدانند که نظام نیز با آنها صریح سخن خواهد گفت.»
بر این اساس از دید وی آنچه ایشان در جمع سفرا گفتهاند، واژههایی احسن و در بهترین قالبها بوده و جملاتی صریح و متناسب با تخریب این اقلیت معدود و تخریبگر استفاده شده است. جالب این است که آقای روحانی با اشاره به آنچه که خطاب به تخریبگران در جمع سفرا گفته است، هشدار میدهد که «فکر میکنم همین موضعگیریهای مقطعی برایشان کافی باشد تا بدانند از اقدامات آنها مطلع بوده و در مقابل آنها سکوت نخواهیم کرد.» به این معنا ایشان میگوید این تنها جلوهای از جلوات سعه صدر و واژههای احسن در بهترین قالبهاست که نشان داده شده است. به بیان دیگر این هنوز از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتت بدمد!
تناقضی که این هشدار اخیر آقای روحانی به ویژه با آنچه ایشان در مورد ضرورت سعه صدر و تحمل انتقاد بلکه دعوت منتقدین به انتقاد دارد، تنها وجهی از تناقض موجود در این زمینه است. ایشان در سخنان خود در هیئت دولت به درستی بر پیوستگی ضروری بیان انتقاد و جلوگیری از انحراف و فساد در جامعه تاکید داشته و از لزوم سعه صدر در اداره کشور سخن میگوید. اما زمانی که این موضعگیریهای درست با هشدارهایی همراه میشود که در تمامی گفتار ایشان از آغاز تا پایان ساری و جاری است، تناقضی ظاهر میگردد که حل و رهایی از آن ناممکن است. آنچه در بند پیشین در این مورد گفته شده تنها نمونهای از این تناقضها است.
اما شاید شدیدترین و در عین حال جالبترین تناقضها در این زمینه، جایی ظاهر میشود که آقای روحانی به فضای انتقادی چند روز گذشته اشاره میکند. ایشان با به کارگیری تعبیر «هیاهو» برای اشاره به جو گسترده انتقادی مشترک میان مخالفین و موافقین سیاسیاش نسبت به آنچه در جمع سفرا گفته بود، ناخشنودی و در عین حال نگرش تناقضآمیز خود به انتقاد را نشان میدهد. وقتی از این اجماع نادر میان مخالفین و موافقین بر سر عدم تناسب تعبیرات به کار گرفته شده در آن سخنرانی و لزوم انتقاد از آن به «هیاهو» تعبیر میشود، معنای تناقضآمیز سعهصدر، خشنودی نسبت به نقد و منتقدین، باور به ضرورت نقد، ضرورت حضور منتقدین در جامعه و لزوم بکارگیری واژههای احسن در بهترین قالبها مشخص میگردد.
تناقض آنجا به اوج میرسد که ایشان از «هیاهو»ی به وجود آمده به عنوان شرایطی یاد میکند که در آن «میتوان رسانهها، یاران، موافقین و مخالفین واقعی را بهتر شناخت.» اگر این تعبیر حتی از سوی یک شخص یا گروه سیاسی در موقعیتی مشابه ارائه شود، قطعا دیگر افراد و گروههای سیاسی، آن را هشداری قلمداد خواهند نمود که بایستی به تناسب قدرت و نفوذ گروه و فرد هشدار دهنده از انتقاد اجتناب شود، چه رسد به اینکه شخص مزبور رئیس قوه مجریه، قدرتمندترین و بانفوذترین قوه از میان قوای سهگانه کشور باشد. اینجاست که آقای روحانی باید روشن کند که چگونه انتظار دارد کل آنچه که وی در هیئت دولت در مورد پرچم انتقادپذیری، منتقددوستی، سعهصدر، به کارگیری واژههای احسن در بهترین قالبها گفته است، با تلقی وی از «هیاهو»ی چند روز اخیر به عنوان شرایط آزمونی شناخت دوست و دشمن دولت و استفاده از آن برای ترساندن منتقدین، جمع گردد.
به هر حال تردیدی نیست که آنچه آقای روحانی در جمع سفرا گفته است نه صراحت کلام و لهجه بلکه مطابق اجماع غریب1 منتقدین از همه گروههای سیاسی موافق و مخالف ایشان، کلماتی نامناسب شأن و مقام رئیسجمهور، بلکه شخص آقای روحانی بوده است. به علاوه تمامی تناقضاتی که آقای روحانی در مقام دفاع از آن اظهارات دچار آن شده است، از حقیقتی در این زمینه نبایستی غفلت کرد. حقیقت این است که آنچه آقای رئیسجمهور در هیئت دولت در توجیه تعبیرات مطروحه در جمع سفرا بیان کرده است، موضوعا هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. سخنان رئیسجمهور در جمع سفرا، چنان که معنا و لفظا به صراحت و بیهیچ ابهامی از آن برمیآید ناظر به افراد و گروههای مشخصی است که از آغاز مذاکرات هستهای در ژنو به اظهار دیدگاههای خود نسبت به این مذاکرات و انتقاد کلی یا جزئی از آن دست زدهاند. حتی تعبیرات رئیسجمهور در مورد میلرزیم و نگرانیم یا نظایر آن، با توجه به اقدامات منتقدین و تعبیرات به کار گرفته شده توسط و در مورد آنها از جمله گردهمایی دلواپسیم و متقابلا گردهمایی در تقابل با آن «دلآرامیم» دلالات کاملا آشکار و روشنی در این زمینه دارد.
اما هر کس که این واقعیتها را نداند درمیماند که چه نسبتی میان تعبیرات آقای روحانی در جمع سفرا و اظهارات ایشان در هیئت دولت در مقام دفاع از آن تعبیرات، وجود دارد. تنها احتمال این است که مشاورین وی تحت فشار برای یافتن پاسخی جهت مواجهه با موج گسترده و همهگیر انتقادات، محمل و چارچوبی کاملا متفاوت اما مورد پذیرش عموم از پس زمینه واقعی تعبیرات مطروحه در جمع سفرا یافته و به ایشان عرضه کردهاند که ایجاد پیوند و ارتباط میان آنها اگر نه غیرممکن، حداقل بسیار دشوار میباشد و به تناقضهای مورد اشاره منجر میشود.
* استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- تعبیر غریبی که تا اینجا به کرات برای توافق عجیب افراد و گروههای سیاسی مختلف نسبت به سخنان رئیسجمهور محترم در جمع سفرا به کار گرفته شده است، به واقع وصف مناسبی برای این اجماع نادر است. این مطلب آنجا روشنتر میشود که توجه کنید در این مورد حتی روزنامه جمهوری اسلامی که در کنار تابوی همیشگی خود در جهت دید مشابهی نسبت به آقای روحانی عمل میکند، با انتقاد از آقای آشنا مشاور آقای رئیسجمهور، تلویحا به انتقاد از رئیسجمهور دست میزند.
دکتر حسین کچوئیان*
ای کاش آقای روحانی در جلسه روز چهارشنبه هیئت دولت در مقام دفاع و توجیه سخنان خود در جمع سفرا برنیامده بود تا میشد در غیاب عذرخواهی رسمی، سکوت وی را در فضایی که حتی دوستان و همراهان سیاسی ایشان نیز به انتقاد از آن سخنان پرداختهاند، حمل بر نوعی عذرخواهی یا ندامت و پشیمانی کرد. اما ظاهراً گستردگی انتقادات یا آن چه که ایشان در جلسه اخیر هیئت دولت از آن تعبیر به «هیاهو» کرده است، چنان بر وی گران آمده که تنها راه سبک کردن آن را جوابگویی به منتقدین از طریق موجهسازی، تأویل و تفسیر آن سخنان دیده است. اما دریغ و تأسف که توجیه یا تعبیر و تفسیرها، نه تنها باری از دوش ایشان بر نداشته بلکه بر سنگینی آن افزوده است.
در سخنان توجیهی ایشان در جلسه اخیر هیئت دولت، تناقضاتی وجود دارد که نه تنها دلالت بر درستی فهم منتقدین از اظهارات ایشان در جمع سفرا دارد، بلکه تردیدها و ابهامات جدی در مورد معنا و مضمون آنچه که ایشان از آن به برداشتن پرچم انتقادپذیری و منتقد دوستی توسط دولت تدبیر و اعتدال تعبیر میکند، بوجود میآورد.
احتمالاً آشکارترین تناقض تعبیری است که آقای روحانی در مورد جو انتقادی حاصله در عرصه عمومی پس از به کارگیری تعابیر نامناسب در جمع سفرا کرده است. آقای روحانی در هیئت دولت، فضایی را که در آن موافقین و مخالفین سیاسی آقای روحانی، تقریباً یکصدا اظهارات او را مناسب شأن رئیس جمهور و بلکه شخص آقای روحانی ندانستهاند تعبیر به «هیاهو» نموده است. حال سؤال این است که این چگونه انتقادپذیری و انتقاددوستی است که چنین اجماع غریبی میان موافقین و مخالفین سیاسی بر سر عدم تناسب آن اظهارات و لزوم انتقاد از آن را با تعبیر تحقیر کننده «هیاهو» یاد میکند. بدیهی است آن انتقادپذیری و منتقد دوستیای که انتقاد اجماعی موافقین و مخالفین دولت را هیاهو قلمداد کند، منطقاً انتقاد جریانات مخالف و منتقد دولت را، توطئه و تخریب اقلیتی تخریبگر خواهد خواند.
اما تناقض دیگری در سخنان آقای روحانی در جمع اعضای هیئت دولت به چشم میخورد که به تردید و دوگانگی ایشان در تجویز انتقاد از سویی و نحوه برخورد مناسب با منتقدین و مخالفین از سوی دیگر به ویژه در برابر به اصطلاح تخریب کنندگان توجه میدهد.
ایشان «دولت یازدهم را پرچمدار انتقاد دانسته که هیچ کس قادر نیست این پرچم را پایین آورد» همچنین وی منتقدین و مخالفین را که به هر دلیلی با دولت «مخالفت» داشته یا منافع خود را در دولت وی نمیبینند یا حتی اساساً افرادی که قواعد بازی را در دنیای سیاست بلد نیستند، مستثنی کرده و میگوید: «آنها هم حق دارند با دولت مخالفت کرده و انتقاد کنند». ایشان با اینکه چندی پیش در سخنانی در جمع دانشگاهیان، منتقدین خود را بیسواد و بیکار خوانده و از آنها خواسته بود دست از انتقاد بردارند، این بار میگوید «همه باید نقد کنند حتی همه مردم اعم از زن و مرد، روستایی و شهری هم باید نقد کنند». آقای روحانی نه تنها برای تمامی این گروهها حتی برای «گروههای اقلیتی که نه منتقد و نه مخالف هستند» بلکه به تعبیر ایشان «تخریبگر» هستند نیز نوعی حق انتقاد و مخالفت قائلند چون میگویند «در برابر این گروه اقلیت که در طی 10 ماه گذشته مشغول کارشکنی و اتهامات ناروا و دروغپراکنی بودهاند نیز صبر و تحمل کرده و باز هم این کار را ادامه خواهیم داد.» فراتر از آن پس از اینکه میگوید «همیشه باید بهترین واژهها را برگزینیم و واژههایمان باید بازدارنده باشد» در دنباله باور خود را این میداند که «حتی در برابر تخریبکنندگان هم باید از واژههای احسن استفاده کنیم و بهترین قالبها را برگزینیم» اما ایشان در ضمن همین اظهارات که نه تنها انتقادپذیری بلکه دعوت به انتقاد، سعه صدر و گشادهرویی مودبانه در آن موج میزند، جابهجا مطالبی میگوید که سازگارسازی آنها با اظهارات قبلی ایشان دشوار بلکه ناممکن است.
از جمله این تعابیر متناقض اینکه آقای روحانی از ضرورت سعه صدر، لزوم بهکارگیری بهترین واژهها و حتی صبر و تحمل در برابر اقلیت تخریبگر و استفاده از واژههای احسن، همچنین گزینش بهترین قالبها در برابر تخریبکنندگان سخن گفت اما ضمنا با هشدار به همین گروه منتقدین میگوید که «از اقدامات آنها مطلع بوده و در مقابل آنها سکوت نخواهیم کرد.» به علاوه میگوید «در این زمینه جملاتی متناسب با تخریب آنها را به کار خواهیم برد.»
نکته اینکه آقای روحانی همسو با مشاور خود که روز قبل از جلسه اخیر هیئت دولت، اظهارات وی در جمع سفرا را نه توهین بلکه صراحت کلام خوانده بود، این بار در تفسیر آنچه که گزینش واژههای احسن و بهترین قالبها خوانده است؛ با اشاره به سخنان خود در جمع سفرا ضمن یکی کردن خود و نظام میگوید مخاطب وی «کسانی بودند که عموما به دنبال تخریب و کارشکنی هستند و مدتی است که از اتاق فکر به اتاق عملیاتی وارد شدهاند» تا «آنهایی که میخواهند به انتخاب مردم و منافع ملی به دلایلی پشت کنند بدانند که نظام نیز با آنها صریح سخن خواهد گفت.»
بر این اساس از دید وی آنچه ایشان در جمع سفرا گفتهاند، واژههایی احسن و در بهترین قالبها بوده و جملاتی صریح و متناسب با تخریب این اقلیت معدود و تخریبگر استفاده شده است. جالب این است که آقای روحانی با اشاره به آنچه که خطاب به تخریبگران در جمع سفرا گفته است، هشدار میدهد که «فکر میکنم همین موضعگیریهای مقطعی برایشان کافی باشد تا بدانند از اقدامات آنها مطلع بوده و در مقابل آنها سکوت نخواهیم کرد.» به این معنا ایشان میگوید این تنها جلوهای از جلوات سعه صدر و واژههای احسن در بهترین قالبهاست که نشان داده شده است. به بیان دیگر این هنوز از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتت بدمد!
تناقضی که این هشدار اخیر آقای روحانی به ویژه با آنچه ایشان در مورد ضرورت سعه صدر و تحمل انتقاد بلکه دعوت منتقدین به انتقاد دارد، تنها وجهی از تناقض موجود در این زمینه است. ایشان در سخنان خود در هیئت دولت به درستی بر پیوستگی ضروری بیان انتقاد و جلوگیری از انحراف و فساد در جامعه تاکید داشته و از لزوم سعه صدر در اداره کشور سخن میگوید. اما زمانی که این موضعگیریهای درست با هشدارهایی همراه میشود که در تمامی گفتار ایشان از آغاز تا پایان ساری و جاری است، تناقضی ظاهر میگردد که حل و رهایی از آن ناممکن است. آنچه در بند پیشین در این مورد گفته شده تنها نمونهای از این تناقضها است.
اما شاید شدیدترین و در عین حال جالبترین تناقضها در این زمینه، جایی ظاهر میشود که آقای روحانی به فضای انتقادی چند روز گذشته اشاره میکند. ایشان با به کارگیری تعبیر «هیاهو» برای اشاره به جو گسترده انتقادی مشترک میان مخالفین و موافقین سیاسیاش نسبت به آنچه در جمع سفرا گفته بود، ناخشنودی و در عین حال نگرش تناقضآمیز خود به انتقاد را نشان میدهد. وقتی از این اجماع نادر میان مخالفین و موافقین بر سر عدم تناسب تعبیرات به کار گرفته شده در آن سخنرانی و لزوم انتقاد از آن به «هیاهو» تعبیر میشود، معنای تناقضآمیز سعهصدر، خشنودی نسبت به نقد و منتقدین، باور به ضرورت نقد، ضرورت حضور منتقدین در جامعه و لزوم بکارگیری واژههای احسن در بهترین قالبها مشخص میگردد.
تناقض آنجا به اوج میرسد که ایشان از «هیاهو»ی به وجود آمده به عنوان شرایطی یاد میکند که در آن «میتوان رسانهها، یاران، موافقین و مخالفین واقعی را بهتر شناخت.» اگر این تعبیر حتی از سوی یک شخص یا گروه سیاسی در موقعیتی مشابه ارائه شود، قطعا دیگر افراد و گروههای سیاسی، آن را هشداری قلمداد خواهند نمود که بایستی به تناسب قدرت و نفوذ گروه و فرد هشدار دهنده از انتقاد اجتناب شود، چه رسد به اینکه شخص مزبور رئیس قوه مجریه، قدرتمندترین و بانفوذترین قوه از میان قوای سهگانه کشور باشد. اینجاست که آقای روحانی باید روشن کند که چگونه انتظار دارد کل آنچه که وی در هیئت دولت در مورد پرچم انتقادپذیری، منتقددوستی، سعهصدر، به کارگیری واژههای احسن در بهترین قالبها گفته است، با تلقی وی از «هیاهو»ی چند روز اخیر به عنوان شرایط آزمونی شناخت دوست و دشمن دولت و استفاده از آن برای ترساندن منتقدین، جمع گردد.
به هر حال تردیدی نیست که آنچه آقای روحانی در جمع سفرا گفته است نه صراحت کلام و لهجه بلکه مطابق اجماع غریب1 منتقدین از همه گروههای سیاسی موافق و مخالف ایشان، کلماتی نامناسب شأن و مقام رئیسجمهور، بلکه شخص آقای روحانی بوده است. به علاوه تمامی تناقضاتی که آقای روحانی در مقام دفاع از آن اظهارات دچار آن شده است، از حقیقتی در این زمینه نبایستی غفلت کرد. حقیقت این است که آنچه آقای رئیسجمهور در هیئت دولت در توجیه تعبیرات مطروحه در جمع سفرا بیان کرده است، موضوعا هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. سخنان رئیسجمهور در جمع سفرا، چنان که معنا و لفظا به صراحت و بیهیچ ابهامی از آن برمیآید ناظر به افراد و گروههای مشخصی است که از آغاز مذاکرات هستهای در ژنو به اظهار دیدگاههای خود نسبت به این مذاکرات و انتقاد کلی یا جزئی از آن دست زدهاند. حتی تعبیرات رئیسجمهور در مورد میلرزیم و نگرانیم یا نظایر آن، با توجه به اقدامات منتقدین و تعبیرات به کار گرفته شده توسط و در مورد آنها از جمله گردهمایی دلواپسیم و متقابلا گردهمایی در تقابل با آن «دلآرامیم» دلالات کاملا آشکار و روشنی در این زمینه دارد.
اما هر کس که این واقعیتها را نداند درمیماند که چه نسبتی میان تعبیرات آقای روحانی در جمع سفرا و اظهارات ایشان در هیئت دولت در مقام دفاع از آن تعبیرات، وجود دارد. تنها احتمال این است که مشاورین وی تحت فشار برای یافتن پاسخی جهت مواجهه با موج گسترده و همهگیر انتقادات، محمل و چارچوبی کاملا متفاوت اما مورد پذیرش عموم از پس زمینه واقعی تعبیرات مطروحه در جمع سفرا یافته و به ایشان عرضه کردهاند که ایجاد پیوند و ارتباط میان آنها اگر نه غیرممکن، حداقل بسیار دشوار میباشد و به تناقضهای مورد اشاره منجر میشود.
* استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- تعبیر غریبی که تا اینجا به کرات برای توافق عجیب افراد و گروههای سیاسی مختلف نسبت به سخنان رئیسجمهور محترم در جمع سفرا به کار گرفته شده است، به واقع وصف مناسبی برای این اجماع نادر است. این مطلب آنجا روشنتر میشود که توجه کنید در این مورد حتی روزنامه جمهوری اسلامی که در کنار تابوی همیشگی خود در جهت دید مشابهی نسبت به آقای روحانی عمل میکند، با انتقاد از آقای آشنا مشاور آقای رئیسجمهور، تلویحا به انتقاد از رئیسجمهور دست میزند.
گروه سیاسی- رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، دستگاه دیپلماسی کشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملی و سرمایه ملی ایرانیان خواندند و ضمن تبیین ویژگی های دیپلماسی ایرانی و ضرورت دیپلماسی فعال و هوشمند در دوران بسیار مهم گذر به نظم جدید جهانی سخنان مهمی را در بی فایده بودن تعامل با امریکا بیان کردند.
به گزارش رجانیوز، ایشان در تبیین اهمیت کار دیپلماسی افزودند: یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال می تواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمی شود و این واقعیت نشان دهنده وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعه مدیریت یک کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای رویدادهای چندین سال اخیر در منطقه را نشان دهنده واقعیت یاد شده خواندند و خاطرنشان کردند: قدرتهایی تلاش کردند با زور و اسلحه منافع خود را تأمین کنند که ناکام ماندند اما کسانی با ظرافت، هوشمندی و تحرک، توانستند منافع خود را بخوبی تأمین کنند.
رهبر انقلاب، وزارت خارجه را ارتش منظم دیپلماسی کشور خواندند و افزودند: در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه به عنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.
ایشان در تشریح شروط و لوازم یک دیپلماسی موفق، بر ضرورت تعیین دقیق و صریح هدفها تأکید کردند و افزودند: برخی اهداف آرمانهای بزرگ و ملی هستند، برخی راهبردی و منطقه ای به شمار می روند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی هستند که این اهداف در همه سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همه ی عناصر فعال در دیپلماسی در ستاد و صف، وظایف خود را بخوبی بدانند.
حضرت آیت الله خامنه ای «سازماندهی مناسب» را شرط دوم دیپلماسی موفق برشمردند و افزودند: این سازماندهی باید با نگاه به اهداف و با توجه به قابلیتها انجام شود.
رهبر انقلاب برخورداری از عناصر با صلاحیت را شرط دیگر یک دیپلماسی موفق دانستند.
ایشان در تبیین مفهوم «صلاحیت های دیپلماتیک»، عناصری همچون «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری»، و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را مورد اشاره قرار دادند.
رهبر انقلاب در تبیین هوش دیپلماتیک افزودند: این ویژگی انسان را قادر می سازد اهداف و حرکات طرفهای مقابل را در مذاکرات و تعاملات پیش بینی کند و حرکات خود را با توجه به آنها، برنامه ریزی و عملیاتی سازد.
حضرت آیت الله خامنه ای «مهارت دیپلماتیک» را استفاده به موقع و به جا از انعطاف و اقتدار معنا کردند و افزودند: معنای دیگر این ویژگی نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی (ع) پرشکوه ترین نمونه تاریخی آن به شمار می رود.
ایشان افزودند: نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونه ی آن در مسابقه کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود بکار نگیرد قطعاً شکست می خورد اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده قرار دهد پشت حریف را بخاک می نشاند.
رهبر انقلاب همچنین در بیان «پایبندی عمیق و صادقانه به آرمانها و اهداف» خاطرنشان کردند: اگر کسی بدون ایمان و باور عمیق به اهداف، در عرصه دیپلماسی فعال باشد قطعاً نمی تواند موفق شود.
حضرت آیت الله خامنه ای با تشبیه عرصه دیپلماسی به میدان جنگ افزودند: واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد.
تحرک فراوان و بی وقفه شرط دیگری بود که رهبر انقلاب در تشریح لوازم دیپلماسی موفق به آن پرداختند.
ایشان افزودند: تحرک بالا لازمه لاینفک دیپلماسی است و باید مورد توجه جدی قرار داشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان در جمع وزیر خارجه و فعالان عرصه دیپلماسی کشور، دوران فعلی را دوران گذر به یک نظم جدید جهانی ارزیابی و خاطرنشان کردند: در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، افریقا و امریکای لاتین وارد عرصه شده اند و در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در این دوران، دیپلماسی قوی و کارآمد اهمیت مضاعفی می یابد و به همین علت، امروز کار وزارت خارجه از گذشته حساس تر است.
ایشان افزودند: اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.
«شکار فرصتها و استفاده صحیح از آنها»، نکته دیگری بود که رهبر انقلاب به مسئولان دیپلماسی کشور خاطرنشان کردند.
ایشان افزودند: تحولات منطقه ای و جهانی، بسیار سریع است و باید بطور آنی، آنها را رصد کرد و با تحرک بالا، هر حادثه و رویدادی را بلافاصله تحلیل کرد و با درک نسبت آن با اهداف و آرمانها، موضع خود را در قبال آن مشخص نمود.
سخنان رهبر انقلاب در جمع مسئولان دستگاه دیپلماسی با تمرکز بر اهداف و سیاستهای کلانی ادامه یافت که باید بطور دائم مد نظر مسئولان سیاست خارجی باشد.
ایشان در همین زمینه، «به کرسی نشاندن منطق جمهوری اسلامی» یعنی مردمسالاری دینی را هدفی بزرگ برشمردند و تأکید کردند: در این مسئله بدون انفعال وارد شوید چرا که این هدف بخصوص در منطقه اسلامی، کاملاً قابل تحقق است.
رهبر انقلاب برجسته کردن ویژگی ها و ممیزات دیپلماسی ایرانی در جهان را از دیگر اهداف مهم دست اندرکاران سیاست خارجی برشمردند.
ایشان افزودند: پایبندی به موازین شرع در رفتارهای فردی و اجتماعی و در محافل دیپلماتیک، و نترسیدن از هیبت و تشر قدرتهای بزرگ از جمله امریکا، ویژگی خاص دیپلماسی ایرانی است و باید مورد توجه جدی باشد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: نهراسیدن از قدرتهای سلطه گر، بعد از انقلاب، به خصوصیت بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده که این ویژگی هم در دل ملتها جاذبه ایجاد کرده و هم سیاستمداران دنیا را چه بگویند و چه پنهان کنند به تعظیم و تجلیل وا داشته است.
حضرت آیت الله خامنه ای، «دفاع صریح، قاطع و واقعی از مظلوم» را از دیگر ویژگی های دیپلماسی ایرانی معرفی کردند و افزودند: این خصوصیت در تمام سالهای بعد از انقلاب، در دفاع از ملت و مبارزین فلسطینی و لبنانی و موارد مشابه دیگر، جلوه داشته است.
رهبر انقلاب، «مخالفت جدی با نظام سلطه» را از خصوصیات آشکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی برشمردند و افزودند: مسئولان ما با شهامت و بدون رودربایستی با حضور سلطه گران و بویژه امریکا در هر جای جهان، مقتدرانه مخالفت کرده و می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای «تأمین منافع ملی» را از اهداف مشترک همه دستگاههای دیپلماسی جهان خواندند و افزودند: در دیپلماسی ایرانی، علاوه بر تلاش برای تأمین منافع ملی، «حفظ سرمایه ملی»، بسیار مهم است، چرا که اگر سرمایه ملی از دست برود دستگاه دیپلماسی بدون پشتوانه می شود و منافع ملی نیز قابل تأمین نخواهد بود.
رهبر انقلاب «هویت ملی، اسلامی، انقلابی و تاریخی» را سرمایه ملی ایرانیان خواندند و خاطرنشان کردند: استقلال برآمده از انقلاب اسلامی، دین، ملت مؤمن، جوانان انقلابی، سخن قاطع در مقابل زیاده خواهان، دانشمندان، نخبگان و فعالیتهای علمی از جمله عناصر سرمایه ملی هستند که باید در عرصه دیپلماسی حفظ شوند تا منافع ملی هم تأمین شود.
حضرت آیت الله خامنه ای بخش پایانی سخنانشان را در این دیدار به موضوع تعامل با جهان اختصاص دادند.
ایشان با تأیید سخنان دو روز قبل رئیس جمهور در جمع سفیران و کارداران درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم صهیونیستی و امریکا.
حضرت آیت الله خامنه ای با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با امریکا تأکید کردند: رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟!
ایشان افزودند: عده ای اینجور وانمود می کردند که اگر با امریکایی ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می شود، البته ما می دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.
رهبر انقلاب افزودند: البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قوی تر و گاهی گزنده تر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند.
رهبر انقلاب در همین زمینه، افزایش تحریم ها را مورد اشاره قرار دادند و گفتند: امریکایی ها نه تنها دشمنی ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است.
ایشان افزودند: البته در زمینه ادامه مذاکرات هسته ای، منع نمی کنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال می شود اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.
رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با امریکایی ها افزودند: این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با امریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان، تعامل با رژیم صهیونیستی را موضوعاً منتفی خواندند و درباره امریکایی ها هم گفتند: تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.
رهبر انقلاب به افزایش نفرت ملتها از امریکا بخاطر هم دستی با جنایات صهیونیستها در غزه اشاره کردند و افزودند: هیچ کس در دنیا نیست که امریکایی ها را از مشارکت با جنایات و نسل کشی رژیم «غاصب، گرگ صفت، قاتل، کافر و ظالم صهیونیست» در غزه مبرا بداند، بنابراین امریکایی ها اکنون در موضع ضعف بیشتری قرار دارند.
رهبر انقلاب در اشاره به اوضاع این روزهای مردم مظلوم غزه تأکید کردند: منطق فلسطینی ها در قضیه آتش بس درست است. آنها می گویند قبول آتش بس به معنای این است که رژیم خونخوار و درنده صهیونیست هر فاجعه ای خواست بیافریند و بعد بدون هیچ تاوانی، اوضاع به روز قبل از حمله یعنی محاصره شدید و ادامه فشارها برگردد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: همانگونه که فلسطینی ها می گویند، برای این همه جنایت، باید تاوانی وجود داشته باشد که پایان محاصره غزه است و هیچ انسان منصفی نمی تواند این خواسته بر حق را نفی کند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان درباره اوضاع عراق هم گفتند: انشاءالله با تعیین نخست وزیر جدید عراق، گره کارها باز و دولت تشکیل می شود تا بتواند کار کند و به کسانی که قصد فتنه در عراق داشته و دارند درس خوبی بدهد.
ایشان همچنین با آرزوی توفیق برای مسئولان و فعالان دستگاه دیپلماسی افزودند: بطور دائم از خداوند متعال برای وزیر خارجه عزیز و همکارانشان طلب توفیق می کنم.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با بیان گزارشی از همایش سفرا و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، هدف از برگزاری این همایش را تبادل نظر و همفکری، تنظیم سیاست خارجی بر اساس اسناد بالادستی، و بهره جویی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اعلام کرد.
وی با قدردانی از حمایت های رهبر معظم انقلاب اسلامی، مقطع کنونی را پیچ ویژه تاریخی خواند و گفت: سیال بودن صحنه ی بین الملل، متکثر شدن منابع قدرت و امکان تاثیرگذاری بازیگران جدید از جمله ویژگی های کنونی جهان و منطقه است.
آقای ظریف، وظیفه دستگاه سیاست خارجی را استفاده از فرصت های استثنایی پیش آمده در داخل و خارج توصیف و تاکید کرد: قدرت معنایی جمهوری اسلامی در حال حاضر بر اساس گفتمان امام و رهبری، مردم سالاری دینی و آرمانگرایی واقع بینانه، ایران را به ثبات داخلی رسانده و با تبدیل جمهوری اسلامی به قدرت منطقه ای، از سرمایه مقاومت و گسترش اسلام خواهی در منطقه بهره مند کرده است.
وی با اشاره به وظیفه وزارت امور خارجه به عنوان دیده بان نظام، خاطرنشان کرد: ما مصمم هستیم سیاست خارجی طراحی شده از سوی رهبر معظم انقلاب را به بهترین وجه اجرا کنیم و در اجرای آن، به قدرت لایزال و برتر الهی اعتماد داریم، و هیچ قدرتی را ابرقدرت نمی دانیم.
آقای ظریف همچنین گفت: به قدرت ملی و توان کارشناسی خود باور داریم و بر اساس این باور در مقابل قدرتهای ظاهری مغلوب نخواهیم شد.
«اینکه با فرافکنی مشکلات را به دیگران نسبت دهیم و به دیگران لجنپراکنی کنیم که کاری ندارد. ادبیات رئیس جمهور باید همراه با اخلاق و ادب باشد و نباید بیدلیل به دیگران تهمت بزنیم... وقتی افرادی که مسئولیتهای سنگین دارند اخلاق را زیر پا میگذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین میرود... ما باید آستانه تحمل خود را افزایش داده و از نقد و انتقاد نهراسیم و...»
اگر تصور میکنید این پند و اندرزهای عاقلانه و دلسوزانه را شماری از افراد خیرخواه و نیکاندیش از باب نصیحت خطاب به رئیس جمهور محترم ادا کرده و ایشان را به خاطر اظهارات توهینآمیز نسبت به منتقدان دولت ملامت کردهاند، باید گفت؛ حق با شماست! ولی اشتباه میکنید! حق با شماست چرا که اظهارات آقای دکتر روحانی علیه منتقدان، در خور ملامت است و اما، از سوی دیگر، تصور شما اشتباه نیز هست! زیرا جملات یاد شده فقط بخشی از انبوه اظهارنظرهای قبلی جناب آقای روحانی است که بارها و بارها در «مذّمت فرافکنی»، «نسبت دادن مشکلات به دیگران» و به قول ایشان «لجنپراکنی علیه منتقدان»، «تهمت بیدلیل به این و آن»، «ضرورت افزایش آستانه تحمل مسئولان»، «نیاز دستاندرکاران نظام به اخلاق مداری» و... ایراد کردهاند! (18اردیبهشت و 15 خرداد 92 و...).
درباره اظهارات موهن و به دور از انتظار رئیس جمهور محترم که در جمع سفیران و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران مطرح کردهاند، گفتنیهایی هست که از آن میان به چند نکته بسنده میکنیم.
1- جناب روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی خود و در موارد فراوان دیگری تأکید کردهاند اگر مسئولانی که مسئولیت سنگین دارند اخلاق را زیرپا بگذارند، اعتماد عمومی از بین میرود. آثار و نتایج این دیدگاه را که عالمانه و دقیق نیز هست در فاصله کوتاهی بعد از اظهارات اخیر ایشان به وضوح میتوان دید و کاش رئیس جمهور محترم بدون توجه به وسوسه برخی از مشاوران و اطرافیان، نیم نگاهی به واکنش طرفداران خویش- و نه منتقدان دولت که طرفدار هستند ولی انتقاد نیز دارند- بیندازند. واکنش طیف یاد شده را در چهار محور میتوان ارزیابی کرد.
اول: شماری از مدعیان طرفداری از دولت و رئیس جمهور که ترجیح دادند درباره اظهارات آقای روحانی سکوت اختیار کنند. سکوت این عده را فقط میتوان به حساب شرمندگی آنها نوشت و این که در اظهارات اخیر رئیسجمهور کمترین زمینهای برای دفاع و حمایت نمیبینند. آیا این عده «اعتماد» قبلی خود به رئیسجمهور محترم را از دست ندادهاند؟!
دوم: بخش دیگری از طیف مدعی طرفداری رئیسجمهور، تلاش کردند با چسبهای ناچسب، اظهارات ایشان را به اصطلاح توجیه! و حتی منتقدان را مستحق اهانت قلمداد کنند. یکی از سایتهای این طیف تا آنجا پیش رفت که منتقدان دولت را به «زنان بدکاره»! تشبیه کرد و آقای روحانی را به «انسان درستکار» که فحاشی وی به زن بدکاره! نه فقط«این زن بیعفت را نمیآزارد بلکه برعکس از این که میتواند در میدان بیحیایی با او درافتد خوشحال هم میشود»!
این عده که بسیار اندک و کمشمار نیز هستند، کمترین ارزشی برای پرداختن ندارند آنها برده پول و پله هستند و به قول بروبچههای تهران «آب دهان روی پیادهرو را به هوای سکه 2 ریالی برمیدارند»! ولی باید برای آقای روحانی عمیقا متأسف بود که به اینگونه افراد اجازه میدهند خود را طرفدار ایشان معرفی کنند!
سوم: دسته سوم کسانی هستند که ضمن نقد اظهارات آقای روحانی و ملامت ایشان که چرا زبان به این سخنان آلودهاند، به منتقدان دولت نیز به شدت تاخته و آنان را مستحق اعتراض و انتقاد دانستهاند اما به رئیسجمهور پیشنهاد کردهاند از الفاظ و عبارات دیگری برای مقابله با منتقدان استفاده کند! این طیف عمدتا- وتقریبا همه آنها - از افراد و گروههای مدعی اصلاحات هستند. یعنی طیفی که در ماههای اولیه ریاستجمهوری آقای دکتر روحانی «به کنایه» و این روزها با صراحت اعلام میکنند با رئیسجمهور مرزبندی تعریف شدهای دارند و ضمن حمایت «مشروط» از ایشان، تاکید میکنند که وی را اصلاحطلب! نمیدانند!
موضع دوگانه این طیف نسبت به اظهارات اخیر رئیسجمهور، حسابشدهتر از طیفهای دیگر است و از هماهنگی درون گروهی آنان خبر میدهد. این طیف به روال چند ماه اخیر خود، اصرار دارد که اشتباهات و ناکامیهای روحانی را به حساب خود او بنویسد و در همان حال انتخاب وی به ریاستجمهوری را مدیون اصلاحطلبان و حمایت خاتمی و هاشمی از ایشان قلمداد کند! موضع دو پهلوی طیف یاد شده نشان میدهد که آنها نیز اظهارات اخیر آقای روحانی را به اندازهای غیرقابل قبول و آسیبرسان میدانند که حاضر نیستند هزینه سنگین آن را که کاهش چشمگیر اعتماد مردم به رئیسجمهور است تحمل کنند.
چهارم: این طیف شامل بخش دیگری از اصلاحطلبان است که درباره اظهارات رئیسجمهور، موضعی متفاوت با طیف سوم و نزدیکتر به مردم دارند. طیف یادشده اظهارات اخیر رئیسجمهور را «ناامیدکننده»! و با تصور و انتظاراتی که از ایشان داشتهاند متفاوت ارزیابی کردهاند تا آنجا که یکی از روزنامههای وابسته به این طیف ضمن ملامت آشکار رئیسجمهور، با صراحت بیشتری مینویسد «در آستانه یک سالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود» و تاکید میکند «صادقانه بگوئیم این روحانی، آن روحانی نبود». به بیان دیگر، این طیف در لفافه - اما نه چندان پوشیده و پنهان - اعلام میکند در دیدگاه و تصور اولیه خود نسبت به آقای روحانی دچار اشتباه شده است و این روحانی که امروز میبینید با آن تصور که هنگام انتخابات از وی داشت، تفاوت دارد!
اکنون باید از جناب رئیسجمهور محترم پرسید؛ آیا در همین واکنشهای اولیه که به فاصله اندکی بعد از اظهارات حضرتعالی صورت گرفته است، تحقق عینی فرمولی که خود ارائه کرده بودید را نمیبینید؟! «وقتی افرادی که مسئولیتهای سنگین دارند، اخلاق را زیر پا میگذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین میرود.»...؟!
2- انتظار آن بود - و هنوز هم هست- که آقای روحانی به جای عتاب و اهانت به منتقدان، در مقام پاسخ مستدل و منطقی به آنها باشند و موفقیتهای مورد ادعای خویش را برای مردم برشمرده و توضیح بدهند. مثلا بفرمایند در مذاکرات هستهای غیر از آن همه امتیازات «نقد» که دادهاند و در مقابل «وعدههای نسیه» که گرفتهاند چه دستاورد دیگری داشتهاند؟ مگر نمیفرمودند و نمیفرمایند که منتقدان ایشان از مذاکره با آمریکا «هراس» دارند و آن را «تابو» میدانند؟! خب! حالا بفرمایند کدام دیدگاه واقعیت داشت و کدام «تابو» بود؟ آیا میتوانند این واقعیت را انکار کنند که درباره «صداقت آمریکا»! که تابلوهای نماد بیصداقتی آن را با دستپاچگی از سطح شهر جمع کردند، دچار اشتباه فاحش شدهاند و درپی «آب»، به سوی «سراب» رفتهاند؟ دست آقای روحانی و تیم مذاکرهکننده با وجود بدبینی نسبت به نتیجه این مذاکرات بازگذاشته شد ولی دست خالی بازگشتند البته مذاکرات اخیر دستاورد بزرگی نیز داشته است که همان اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست، بنابراین نمیتوانند ادعا کنند که میخواستند مشکل را حل کنند ولی عدهای نگذاشتند! و نمیتوانند از هماکنون - آنگونه که پیداست - برای ناکامی خسارتبار خود بهانه بتراشند. گفته بودند آقای اوباما آدم مؤدبی! است و برخورد مؤدبانه ما، باعث مواجهه مؤدبانه ایشان شده است! ولی هنوز این جمله ناتمام بود که با متکبرانهترین برخوردهای اوباما روبرو شدند و خانم وندی شرمن با وقاحت فریب و فریبکاری را بخشی از «دی.ان.ای- یعنی ذات» مردم ایران معرفی کرد! وعده داده بودند که علاوه بر سانتریفیوژها، چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد ولی به جای آن بسیاری از سانتریفیوژها نیز از چرخش افتاد! قول داده بودند که پاسپورت ایرانی را از احترام بینالمللی برخوردار سازند، اما چند ماه است که آمریکا برخلاف قوانین بینالمللی به نماینده رسمی ایران در سازمان ملل اجازه ورود نمیدهد. قرار بود طی 100 روز اول ریاستجمهوری، گشایش چشمگیر اقتصادی به مردم هدیه بدهند. ولی در موعد 100روزه و زنگحساب، انشاء خواندند، و...
اگر این واقعیات قابل انکار است، بفرمایند که چرا؟ و اگر قابل انکارنیست -که نیست - اهانت به منتقدان که باید شایسته تقدیر باشند، برای چیست؟
3- کاش جناب رئیسجمهور به این نکته بدیهی توجه میفرمودند که اگر منتقدان ایشان - منظور همه منتقدان نیست - خدای نخواسته در پی دشمنی با دولت آقای روحانی بودند، خطاهای آن را گوشزد نکرده و به نقد نمیکشیدند چرا که هیچ بدخواهی خواستار اصلاح طرف مقابل نیست و فقط دوستان دلسوز هستند که لغزش دولت و زیانهای حاصل از آن را برنمیتابند و با نقد مستند و خیرخواهانه در پی اصلاح خطاها برمیآیند زیرا دولت را بخشی از نظام مقدس جمهوری اسلامی میدانند و کمترین آسیب احتمالی به آن را، نمیتوانند تحمل کنند. دقیقا برخلاف دشمنانی که به لباس دوست درآمدهاند و یا دوستان نادانی که همیشه آسیبرسان و ضایعهآفرینند.
4- در خاتمه این نکته نیز گفتنی و این گلایه مطرح کردنی است که چرا جناب روحانی برخلاف توصیه اکید و حکیمانه خداوند تبارک و تعالی، ابراز دوستیهای خود را نثار دشمنان تابلودار نظام میکنند و خشم و عصبانیت خویش را به سوی دوستان میفرستند؟!
و دراینباره گفتنیهای دیگری نیز هست که میگذاریم و میگذریم و برخلاف برخی از کسانی که به ریا و نفاق خود را دوستدار آقای روحانی جامیزنند - و در همان حال پنهان نمیکنند که ایشان را پلی برای مقاصد حزبی خود میدانند - برای رئیسجمهور محترم آرزوی موفقیت داریم.
حسین شریعتمداری
!
کیهان گزارش داد:
قرارداد نفتی 20 میلیاردی با روسیه این فرصت را به ایران میدهد که موضع قاطعتری را در مذاکرات با غرب در پیش گیرد.
مجله تایم با اشاره به توافق ضمنی ایران و روسیه برای قرارداد نفتی 20 میلیارد دلاری نوشت: تحریمهای غرب، دو کشور را وادار کرده که اختلافاتشان را کنار بگذارند. کلیف کاپچال تحلیلگر گروه مشاوره اروسیا در نیویورک، گفت این قرارداد این فرصت و اطمینانخاطر را به ایران میدهد تا مواضع محکمتری را در مذاکرات بکار بندد.«دیوید اس کوهن» معاون وزارت خزانهداری آمریکا گفت: چنین چشماندازی تاکنون «برخی نگرانیهای جدی» را در واشنگتن برانگیخته است. من فکر میکنم که این امر در روند 5+1 تاثیر خواهد داشت اما نمیتوانم پیشبینی کنم که چنین تاثیری چگونه خواهد بود. ما به روشنی در این باره با بلندپایهترین مقامات روسیه درباره تداوم چنین قراردادی مذاکره کردهایم.
بسمه تعالی
بسته پوسیده ! (یادداشت روز)
با گذشت یکسال از تشکیل و فعالیت دولت یازدهم و سپری شدن یک چهارم فرصت تحقق وعدههای فراوان داده شده به مردم، بطور طبیعی و منطقی، این حق برای مردم وجود دارد که عملکرد دولت در حوزههای مختلف را بررسی و نقد کنند و به اجرا یا عدم اجرای آنها، در کارنامه یکساله دولت نمره بدهند.
بیهیچ تردیدی باید وعدههای اقتصادی را مهمترین وعدههای دولت یازدهم دانست. وعدهای که مردم را در فضای انتظار برای تحقق آنها قرار داد. این موضوع صرفاً منحصر به کسانی که به دولت رأی دادند نیست و باید پذیرفت که همه آحاد جامعه، از اقدامات و تصمیمات دولت مستقر به یک اندازه تأثیر میپذیرند. اگر این تصمیمات درست باشد منتفع و اگر خدای نخواسته نادرست باشد، متضرر میشوند.
در مقابل، مسئولان دولتی مشکلات به جا مانده از گذشته را مانع اصلی تحقق وعدههایشان معرفی میکنند و مدتهاست با مطرح کردن آن مشکلات، عدم تحقق وعدهها را به آن روزگاران نسبت میدهند. و امروز حتی با گذشت یکسال از عمر دولت، شاهد آنیم که به جای ارائه کارنامه موفقیتهای دولت یازدهم، هنوز فهرست انتقادات تند از دولت نهم و دهم بر سر زبان مسئولانی است که مردم به اقدامات آنها چشم امید دوختهاند.
یکی از مهمترین نقدهای برخی دولتمردان کنونی به گذشتگان، نقد روشها و برنامهریزیهای آنها است که لاجرم حاصل آن، باید تغییر آن سیاستها و تنظیم و اجرای سیاستهای جدید باشد.
چند روز قبل، دولت بسته سیاستهای خروج غیر تورمی از رکود را تدوین و منتشر کرد و طبق گفته مشاور رئیس جمهور، قرار است این بسته در قالب لایحهای یک فوریتی به مجلس تقدیم شود. این بسته که قول تدوین آن به همان چند ماه نخست کار دولت باز میگشت و با تأخیری چندین ماهه، تدوین و رونمایی شده، حاوی نکاتی است که به اعتقاد نویسندگان آن میتواند گرهگشای وضع کنونی اقتصاد ایران باشد و چرخ اقتصاد را دوباره به حرکت آورده و رونقی به بازار و کسب و کار مردم برساند. صرفنظر از دغدغه ارزشمندی که برای گشودن گره کار مردم و حل معضلات اقتصادی دیده میشود، نگاهی اجمالی و کلی به این بسته، به سرعت ذهن را به موضوعات آشنایی سوق میدهد که برای بسیاری از مردم بیگانه نیست. خیلی از مردم سند و نوشته مکتوبی از این خاطرات را نخواندهاند، اما خاطره تلخ اجرای آن را به یاد میآورند و بعید است تا سالهای سال از ذهنها پاک شود. این بسته شباهت تام و تمامی به سیاستهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول دارد که در دهه هفتاد در کشورمان توسط دولتهای وقت- بخصوص دولت سازندگی- همچون سندی مقدس! و خدشهناپذیر و دیکتهای لازمالاجرا، اعمال شد و اساساً باید وضع موجود کشور و به هم ریختگی اقتصاد و تولید و مصرف را یادگار شوم و نامیمون آن دوران دانست. دورانی که با تحولات اساسی در سبک زندگی و سبک تولید و اقتصاد مردم و کشور آغاز شد و با تورم 50 درصدی دولت کارگزاران و با خاطره تلخ فشار بر اقشار مستضعف جامعه زیر چرخهای توسعه به پایان رسید! آن سیاستها - که در اصل نام سیاست برازنده آن نیست و باید گفت آن تقلیدها- نسخهبرداری و کپی کاری ناشیانهای بود از سبک «اقتصاد نئوکلاسیک» که در آن زمان توسط سازمانهایی مثل صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به کشورهای جهان دیکته میشد و بیاستثناء به فاجعه عمیقتر شدن شکاف بین اغنیا و فقرا و استثمار و بهرهکشی ثروتمندان از فقیران و پدید آمدن بیماریهای لاعلاج و دردهای بیدرمانی در اقتصاد کشورها و از جمله کشورمان و تولد طبقهای نوکیسه و رانت خوار منجر شد.
اینها موضوعاتی نیست که نیازمند انجام پروژههای تحقیقاتی باشد -گرچه تحقیق علمی به درستی این سخنان صحه میگذارد- بلکه مردم آن را با چشم خود دیدند و با همه وجود تلخی شکلگیری طبقه نوکیسه و رانتخوار را در دوره سازندگی و ذبح عدالت اجتماعی در پای سراب توسعه شاهد بودند. تشکیل قلههای ثروت، زد و بندهای فامیلی و قبیلهای و حزبی،شکلگیری احزاب دولت ساخته بر پایه اعتبار و تفوق سیاسی، بانک سازی با سرمایه مردم، پدید آمدن انحصارهای غیرقابل توجیه، افزایش شدید نقدینگی در دست عدهای خاص و دهها و صدها آفت مهلک و زیانبار دیگر، یادگارهای شوم و تلخ دوره اقتصاد کارگزاران است که اتفاقاً و از قضای روزگار افرادی مثل همین جناب مشاور که این روزها درباره بسته دولت یازدهم مصاحبه میکند، دستاندرکار تدوین و اجرای برنامههای آن روزها بودند و همین علامت نگران کنندهای برای بازگشت به همان سیاستهاست. هر چند یادآوری آنچه ذکر شد، برای توجه و هوشیار کردن کافی به نظر میرسد، اما درباره بسته پیشنهادی دولت به اجمال به نکاتی چند اشاره میشود:
1- اغلب آنچه در بسته پیشنهادی دولت ذکر شده، حرفها و آرزوهای قشنگی است که بیشتر در حد آمال و آرزوست تا راهبرد و شیوه اجرایی! گفتن حرفهای زیبا بسیار آسان است و از افراد زیادی برمیآید اما ارائه یک برنامه راهبردی که در کوتاه مدت یا میان مدت، رونقی به اقتصاد کشور برساند، با آنچه در این بسته آمده، تفاوت زیادی دارد و احتمال میرود که به فریب سراب، پای در بیابان بگذاریم!
2- برخی بخشهای این برنامه، خلاف صریح برخی مقررات و ضوابط قانونی موجود است و معلوم نیست چگونه با این تضاد امکان عملیاتی شدن آن وجود دارد؟! فیالمثل آنجا که سخن از عدم دخالت در قیمتگذاری و نرخگذاری و موارد مشابه است، باید پرسید نقش و جایگاه قانونی سازمان تعزیرات حکومتی که موظف به اجرای صحیح قانون تعزیرات و آئیننامههای مربوطه است، چه میشود و براساس چه سازوکاری قرار است این سازمان و آن قانون، بیاثر و ملغی گردد!؟
3- صرفنظر از این ایراد مهم و غیر قابل انکار قانونی، عدم نظارت و دخالت دولت- که بارها توسط برخی مسئولان اجرایی هم گفته شده- حتماً در وضع کنونی کشور به زیان مردم و به سود عدهای خواهد شد که جز به منافع خود به چیز دیگری فکر نمیکنند. اگر فردا دارندگان چند صنعت مهم مثل همین صنایع لبنی دست به دست هم دادند و با انحصاری که در بازار دارند هر بلایی که خواستند به سر مردم آوردند و به لحاظ قیمت یا کیفیت با مردمی که دستشان از همه جا کوتاه است، هر معاملهای کردند، تکلیف چیست و مطابق بسته پیشنهادی که صراحتاً به ممنوعیت دخالت در امر قیمتگذاری و امور کنترلی حکم میکند، چه راهکاری باید اتخاذ کرد؟ اینجاست که این شائبه در ذهن تقویت میشود که عدهای نشستهاند و حرفهای قشنگ کتاب اقتصاد کلان را کنار هم گذاشتهاند و بیتوجه به عالم واقع و شکلگیری انحصار و تراست و... بدنبال ایجاد تعادل بر روی کاغذ در بازارهای سرمایه، کالا، پول و... هستند! نگاه غالب و اصلی حامیان این تفکر و در اصل پیروان مکتب نئوکلاسیک اقتصادی، ایجاد تعادل از طریق اصلاحات قیمتی است تا بدین وسیله و به زعم آنها مسائل و مشکلات اقتصادی کشور به خودی خود برطرف شود! امری که در 2 دهه گذشته و در چند برنامه توسعه به اقتصاد بیمار ایران تحمیل شده و ثمر آن چیزی نبوده جز فقیرتر شدن فقرا و سود بردن ظالمانه و غیرمنصفانه اغنیاء! حال آن که این امرحلقه آخر از اصلاحات اقتصادی است و پیش از آن باید دهها زیرساخت و مقدمه دیگر آماده و مهیا شود.
اینها و چندین علامت دیگر، حاکی از آن است که عدهای در دولت یازدهم، نسخهای مربوط به 20 سال قبل را بزک کرده و به عنوان بستهای جدید پیش روی رئیسجمهور گذاشتهاند! بیم آن میرود که چند روز دیگر افرادی پیدا شوند و مثل وزیر صنعت بگویند به رئیسجمهور اطلاعات غلط دادهاند! وقتی متن بسته پیشنهادی و حامیان اصلی آن در دولت را که اتفاقا از کادر مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و عاملان اصلی مشکلات اقتصادی 2 دهه گذشته هستند را بار دیگر مورد توجه قرار میدهیم، بیاختیار یاد سخنانی میافتیم که در این ماهها، بارها و بارها به سر زبانها افتاده که دولت یازدهم، هویت مستقلی ندارد و چیزی نیست جز سایهای از دولت کارگزاران!
به هر حال پیشرفت و بهبود اوضاع اقتصادی کشور، آرزوی هر ایرانی وطندوست با هر گرایش و سلیقه سیاسی است و همه مردم برای موفقیت دولت دعا میکنند اما باید به دولتمردان هم یادآور شد که در شرایطی قرار ندارند که فرصت آزمون و خطا داشته باشند یا امید به نسخههای پوسیده و تجربه شده دهه هفتاد ببندند. راهکار، اقتصاد مقاومتی است که متاسفانه در بسته پیشنهادی خبر چندانی از آن نیست!
حسین شمسیان