خاتمی دیگرتمام شدبه او حتی اجازه توبه سوری وبازگشت به نظام راهم ندادند
خاتمی چگونه بازی را به یاران هاشمی باخت؟
شاه بیت سخنان محمد خاتمی در جلسات متعددی که برگزار می کرد ضرورت بازگشت جبهه دوم خرداد به عرصه رقابت سیاسی و حضور در انتخابات مجلس نهم به عنوان بهانه ای برای خودنمایی اصلاح طلبان و نیم خیز شدن برای انتخابات ریاست جمهوری آینده بود.
خاتمی در جلسات حزبی اگر چه کمترین شانس را برای پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس قائل بود و به دلیل فقدان ساختار سیاسی و تشکیلاتی و فروپاشی سازمان رای اصلاح طلبان، چشم اندازی برای تصاحب کرسی های بیشتر در مجلس نهم در تصور نداشت اما به صراحت تاکید می کرد استراتژی غیر رسمی ما برای انتخابات مجلس ، فرستادن یک اقلیت حرف بزن در بهارستان است و این مهم با ثبت نام اعضای فراکسیون اقلیت مجلس هشتم، برخی چهره های مجلس ششم و کاندیداهای به ظاهر سفید اما با گرایش اصلاح طلبی، فضای مناسبی را برای کسب حداقل 30 کرسی مجلس فراهم خواهد آمد. استدلال های خاتمی برای این حضور چنین بود:
1-فلسفه وجودی هر حزب و جریان سیاسی رقابت برای کسب قدرت است و در این میدان هرگونه قهر و تحریم به منزله حذف و نابودی آن جریان سیاسی است.
2-حضور در انتخابات باعث احیا و نوسازی ساختار حزبی و شکل گیری و توسعه شبکه های اجتماعی و در نهایت روشن شدن موتور رای اصلاح طلبان خواهد شد.
3-فشار، چانه زنی و انقلاب های رنگین از دل انتخابات های برگزار شده بیرون می آید، پس چرا باید از این فرصت مغتنم چشم پوشید.
خاتمی برای بازگشت جبهه دوم خرداد به صحنه رقابت به چند مولفه نیز اشاره داشت و معتقد بود حال که دنیای غرب به ویژه آمریکا بسته های فشار سه گانه تروریسم، نقض حقوق بشر و فعالیت های غیر صلح آمیز هسته ای، محیط بیرونی را مملو از فشار و تحریم و تهدید کرده ، نباید از فرصت به دست آمده و شاید هم هماهنگ شده با بیرون به آسانی عبور کرد. وی همچنین نیم نگاهی به کارشکنی های جریان انحرافی در تدبیر و اداره کشور نیز داشت و معتقد بود در چنین شرایطی نظام سخت گیری چندانی برای حذف جریان های حامی فتنه نخواهد داشت.
اما چرا خاتمی به یکباره نیامد؟
پاسخ به این پرسش اساسی نیازمند بازگشت به چند ماه قبل و مرور دوباره برخی تحولات است. خاتمی اگر چه سابقه وزارت و ریاست جمهوری و کارگزاری فرهنگی چند دهه را یدک می کشد اما باید باور کند سیاست ورزی است که به راحتی بازی می خورد و دستاویز پروژه های پنهان سیاست پیشگان حرفه ای و مکار می شود.
از زمانی که خاتمی برای احیای خود و جبهه دوم خرداد نیم خیز شد، اسیر یک رقابت پنهان درون سازمانی شد. تعدادی ازاطرافیان خاتمی در مجمع روحانیون، حزب منحله مشارکت، وزیران دوره سازندگی و اصلاحات، شورای راهبردی و بنیاد باران بیش از آنکه دل در گرو بازگشت و احیای او بسته باشند از جنس دیگری بودند و نرد عشق با دیگران می باختند.
آمدن خاتمی که به معنای احیای او بود برای آنان یک خطر بود. خاتمی نباید بیاید تا قهرمان شود. خاتمی نباید پرچمدار جبهه اصلاحات و دوم خرداد شود. او نباید "من" باشد. من بودن خاتمی این ظرفیت را داشت که همه ادعاهای فتنه گران در پروژ کودتای مخملی به یغما برود . از این رو او نباید جدای از تصمیم سازی های امثال موسوی خوئینی ها و عبدالله نوری ها و مجید انصاری ها وموسوی بجنوردی ها و اعضای ذی نفوذ حزب کارگزاران سازندگی به بازی جداگانه ای روی آورد.
در این میان چه تحلیل ها و گزارش های هدفمندی که برای او ساخته و پخته نشد. گاه در دل او امید و گاه یاس کاشتند و آنچه را می خواستند درو کردند. از این رو محمد خاتمی گاه استدلال های محکم برای آمدن می کرد و گاه از بیهوده بودن حضور سخن می گفت اما این روز های آخر او سودای دیگری در سر داشت. او می خواست به هر طریق ممکن بیاید. هیچ شرط و پیش شرطی نداشت. حتی مرزبندی های خود را با فتنه گران به نامه و قلم در می آورد و پوشه های ثبت نام تعدادی از وزرای کابینه اش را مهیا کرده بود. اما حرکت آخر را نخوانده بود.او در فرصت آخر تنها ماند و گرفتار یک آچمز سیاسی شد تا دیگر بیهوده به حزب کارگزاران و پدر معنوی آنها دل مبندد.
پایان ثبت نام کاندیداهای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان داد که انتخابات پیشرو، رقابتی جدی و تا حدودی درون گفتمانی خواهد بود و حضور نیافتن تجدیدنظرطلبان در عرصه ثبت نام و حضور کم رنگ عناصر وابسته به نفوذی های دولت دهم سبب نشد تا نخبگان و روشنگران فتنه 88 غایب صحنه باشند. به گزارش رجانیوز، جبهه پایداری انقلاب اسلامی در روزهای قبل از ثبت نام از جمعی از نخبگان انقلاب اسلامی دعوت به ثبت نام کرد و تعدادی از آنها علی رغم امتناع اولیه با این استدلال که مشغول درس و بحث و روشنگری در عرصه فرهنگی و اجتماعی هستند، بالاخره در روزهای آخر به صحنه آمدند و کاندیدای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شدند. حجتالاسلام و المسلیمن دکتر مرتضی آقاتهرانی از طلاب فعال مدرسه حقانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است که پس از جدا شدن از این مدرسه نیز در مؤسسهی "در راه حق" تحت نظارت آیتالله مصباح یزدی ادامه درس و بحث داد و پس از انقلاب نیز بارها در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور یافت. در همان سال های ابتدای جنگ دو برادرش را از دست داد؛ شهید مصطفی ردانی پور که همدرس و هم فکر و رفیق صمیمی اش بود و شهید مصطفی آقا طهرانی، که برادر کوچک تر او بود. وی گذشته از فقه و اصول، در حوزه تفسیر قرآن را خدمت آیات خزعلی، جوادی آملی و بیش از همه استاد مصباح تلمذ کرده است. فلسفه را به طور عمده نزد آیت الله مصباح خواند. کلام را در شرح تجرید نزد مرحوم آقا طه کافی خوانده و خارج فقه را محضر آیت الله مظاهری بهره برد. از محضر بسیاری دیگر از فضلا همچون آیت الله بهجت، آیت الله صافی اصفهانی، آیت الله کشمیری، آیت الله پهلوانی و... بهره ها برد. فوق لیسانس روانشناسی را از مؤسسه امام خمینی (که آن روزها به نام بنیاد باقر العلوم (ع) شناخته می شد) گرفت و با نظر آیت الله مصباح برای کسب علوم روز، به همراه زن و فرزند عازم غرب شد و دکترای فلسفه عرفان را از دانشگاه آمریکا گرفت. در کنار مطالعه سنگین و شبانه روزی، مسئولیت امامت جمعه و جماعت، اداره مؤسسه اسلامی نیویورک را هم به عهده داشت. مؤسسه اسلامی نیویورک در زمان حضور حاج شیخ مرتضی بسیار زنده و پررونق بود. پس از بازگشت به قم، با راه اندازی واحد تربیت مربی اخلاق در مؤسسه امام خمینی فعالیت خود را آغاز کرد و در کنار آن به امر تألیف نیز پرداخت. وی در دوره دوم خرداد نقش مؤثری در پاسخ به شبهات جوانان و القائات جریان منحرف داشت و با حضور فعال در دورههای ولایت دانشآموزی و دانشجویی و منابر متعدد در تهران، قم و شهرستانها بهعنوان یک روحانی مجاهد و عالم ایفای نقش کرد. در سال 1384 به دعوت ریاست جمهوری اسلامی ایران و به امر اساتید خود و تشخیص تکلیف، معلم اخلاق هیئت دولت شد. در سال 86 بر مبنای تشخیص تکلیف و مشورت با اساتید و به ویژه استاد معظم حضرت آیت الله بهجت برای حوزه نمایندگی تهران کاندیدا شد و در انتخابات مجلس شرکت کرد و در حوزه انتخابیه تهران، حائز دومین رأی شد. حجت الاسلام روح الله حسینیان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی و رئیس کمیسیون شوراها و سیاست داخلی مجلس نیز علی رغم آن که از مدت ها پیش اعلام کرده بود که در انتخابات کاندیدا نمیشود اما با اصرار و درخواستهای فراوان دوستداران انقلاب اسلامی، بالاخره روز پنجشنبه گذشته ثبت نام کرد. حسینیان نیز از طلاب فعال مدرسه حقانی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیتهای متعدد قضایی داشت و در دوره دوم خرداد و در جریان قتلهای زنجیرهای نیز با سخنرانیها و برنامههای افشاگرانهاش، در زمینه خنثی کردن یک توطئه بزرگ علیه نظام نقش مؤثری داشت. وی در طول دو دهه اخیر با حضور در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تلاش زیادی در زمینه ثبت و ضبط تاریخ انقلاب و انتشار نظرات و روایتهای نیروهای انقلاب کرد و در مجلس شورای اسلامی نیز در بزنگاههای حساس نقش مؤثری داشت. وی در تابستان سال 88 در اعتراض به نحوه اداره مجلس و شخص رئیس مجلس از نمایندگی استعفا داد اما پس از چندی بهدلیل رایزنیها استعفایش را پس گرفت. در میان ثبت نام کنندگان روز آخر نام دکتر محمدسلیمانی، دکتر مسعود میرکاظمی و مهندس سیدمهدی هاشمی و حجت اسلام و المسلمین دکتر ناصر سقای بی ریا نیز که سه عضو کابینه دولت نهم بودند، به چشم میخورد. دکتر محمد سلیمانی استاد تمام رشته برق دانشگاه علم و صنعت که پدر دانش ماهواره در ایران لقب گرفته، در دولت نهم وزیر ارتباطات بود و منشأ خدمات گسترده ای در حوزه زیر ساخت، تلفنهای ثابت و همراه و اینترنت شد. وی در عین اینکه، در رشتهی خود فول پروفسور است و در میان دانشجویان دانشکده دانشگاه علم و صنعت از نظر علمی بهعنوان یک استاد سرآمد شناخته میشود، برادر دو شهید نیز هست و حساسیتهای ویژهای در حراست از گفتمان انقلاب اسلامی نیز دارد، بهطوری که در دورهی دوم خرداد که دانشگاه علم و صنعت و بهویژه دانشکده برق یکی از پاتوقهای اصلی جریان حزب مشارکت بود، وی با همراهی تعداد دیگری از اساتید متعهد مقابل این جریانها ایستادگی میکرد. دکتر مسعود میرکاظمی عضو هیات علمی و مدرس دانشگاه های تربیت مدرس، امام صادق و امام حسین است که سابقه ریاست دانشگاه شاهد را نیز در کارنامه خود دارد. دکتر میرکاظمی در دولت نهم وزیر بازرگانی و در دولت دهم وزیر نفت بود که به خاطر مقاومت در برابر خرده فرمایشات برخی چهره های ناموجه برکنار شد. بیش از 210 نماینده مجلس پس از کناره گیری دکتر میرکاظمی از وزارت نفت از او حمایت کردند.میرکاظمی به کلاننگری و تیزهوشی معروف است و بخش عمدهای از دستاوردهای بزرگ حوزه انرژی ایران در شرایط تحریمی ناشی از همین تیزهوشی و مدیریت استراتژیک وی بود. "خودکفایی در تولید بنزین" یکی از همین شاهکارها بود که برنامهی راهبردی امریکا مبنی بر فلج کردن ایران با "تحریم بنزین" و شعلهور شدن اعتراضها و ناآرامیهای داخلی را ناکام گذاشت.در روزهای ابتدای سال جاری نیز رهبر معظم انقلاب پس از آنکه سال 90 را به "جهاد اقتصادی" نامگذاری کردند، به عسلویه رفتند و از فازهای احداث شده و یا در حال ساخت "پارس جنوبی" بازدید و از وزیر و کارکنان تلاشگر نفت تقدیر کردند. مهندس سیدمهدی هاشمی نیز از دوستان نزدیک دکتر احمدی نژاد پیش از دوران ریاست جمهوری بود که در شهرداری تهران معاونت امور مناطق را بر عهده داشت. او در دولت نهم، معاون امور عمرانی وزیر کشور و قائم مقام وزیر راه بود که مدتی نیز پس از برکناری مصطفی پورمحمدی از وزارت کشور، سرپرست این وزارتخانه شد. هاشمی هم اکنون رئیس سازمان تخصصی نظام مهندسی و رئیس فدراسیون تیراندازی است که این فدراسیون با مدیریت قوی وی از یک فدراسیون فراموش شده به یکی از سه فدراسیون برتر کشور تبدیل شده است که بالاترین شانس مدالآوری را در المپیک 2012 لندن دارد. حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر سقای بیریا نیز استاد دانشگاه و حوزه است که همچون دکتر آقا تهرانی، تحصیلات حوزویاش را در قم و تحصیلات دانشگاهیاش را در امریکا گذراند و امام جمعه ایالت واشنگتن بود. او در دولت نهم و بخشی از دولت دهم مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت بود اما بهدلیل انتقادهایی که به جریان نفوذی داشت، در سال جاری از این مسئولیت استعفا داد و به دعوت آیتالله یزدی، مسئولیت مهم ریاست دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را بر عهده گرفت. حضور اساتید حوزه و دانشگاه نیز در میان نخبگان برخاسته از جریان انقلاب اسلامی قابل توجه است. دکتر علی اصغر زارعی استا دانشگاه، موسس واحد جنگ الکترونیک در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس سابق بسیج اساتید کشور که در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی نیز نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود. وی که در دولت نهم از گزینههای تصدی وزارت نفت بود، سوابق برجستهای در مقابله با گروهکهای ضد انقلاب و التقاطی در سالهای اول انقلاب، راهاندازی سپاه خوزستان و حضور مؤثر در جبهههای دفاع مقدس داشت و در سال 1364 بنابه تدبیر مسئولین قرارگاه خاتم الانبیاء وارد یگان کاملا تخصصی و فنی جنگ الکترونیک شد و دراواخر 1365 فرماندهی یگان را عهده دار شده و تا سال 1370 ادامه داشت و در سال 1375 نیز ریاست دانشکده فنی دانشگاه امام حسین علیه السلام را برعهده گرفت. اگرچه این روزها مدعیان برخورد با جریان انحرافی و نفوذی زیاد شدهاند اما وی جزو پیشروترین افراد در مقابله با تحرکات این اعضای وابسته به این طیف است، بهطوری که در سال 87 با مشاهده اولین رگههای این تحرکات و توزیع پول در میان نمایندگان از سوی یکی از وابستگان این جریان، وی از فرد عامل فساد با سیلی استقبال کرد. زارعی اکنون مسئول کمیته استانهای جبهه پایداری است و نیروهای انقلابی در استانها وی را با تواضع، صداقت و تدبیر میشناسند. دکتر محمدهادی زاهدی وفا استاد برجسته اقتصاد و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام نیز یکی دیگر از نخبگان دانشگاهی است که برای کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی ثبت نام کرده است. او که مدرک دکترایش را از دانشگاه اتاوا در کانادا اخذ کرده و در همین دانشگاه هم سابقه تدریس دارد، در دولت نهم معاون اقتصادی وزیر اقتصاد و جانشین کارگروه تحول اقتصادی بود. وی از سال 1382 رئیس دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام است و مطالعات و پژوهشهای وی در زمینه "اقتصاد اسلامی" موجب شد که جزو یکی از چهرههای اصلی اقتصادی در دولت نهم باشد اما وی نیز در زمره جریان متخصص انقلابی قرار گرفت که در دولت دهم تحمل نشد. حضور وی در مذاکرات ژنو3 (آبان 89) در کنار دکتر سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد ایران، تحلیلهای زیادی را در رسانههای بیگانه در پی داشت، این در حالی بود که تخصص و تسلط وی بر مباحث اقتصادی و اطمینانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی و نظام به وی داشت، حضور او را در مذاکره تثبیت کرده بود. حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمود نبویان و حجت الاسلام قاسم روانبخش نیز دو عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی هستند که در انتخابات مجلس حضور خواهند داشت. دکتر نبویان بهعنوان یکی از مبرزترین استادان این مؤسسه شناخته میشود که وی نیز در دانشگاهها و محافل دانشجویی بهعنوان یک روحانی دانشمند و قوی در پاسخگویی به شبهات و به چالش کشیدن مبانی نظری جریانهای سکولار، لبیرال و وابستهگرا شناخته میشود. بنیه علمی قوی فقهی او موجب شده است که هم اکنون در دبیرخانه فقهی مجلس خبرگان رهبری نقش مؤثری داشته باشد. حجتالاسلام روانبخش نیز بهعنوان یکی از اساتید شجاع مؤسسه امام خمینی شناخته میشود که تندروترین عناصر جریان فتنه نیز در مناظرات خود با وی معمولاً مغلوب جلسه را ترک میکردند. خاطره دو جلسه سه ساعته مناظره روانبخش با مصطفی تاجزاده قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم و مناظرههایش با محمد رضا خاتمی و صادق زیباکلام، یکی از شیرینترین خاطرهها برای نیروهای انقلابی در دانشگاههاست. دکتر مهدی کوچک زاده عضو هیات علمی و استاد با رتبه دانشیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس که سابقه دو دوره (هفتم و هشتم) نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارد.کوچکزاده در مجلس و محافل دانشجویی با صراحت و صداقتش شناخته میشود و تأکید دارد که برای کارهایش باید حجت داشته باشد. تعبد وی به ولایت فقیه و ابا نداشتن از اظهار آن، مثال زدنی است. وی نیز معمولاً پای ثابت جلسات سخنرانی در دانشگاهها و حوزههای علمیه است و در دوره فتنه نیز خار چشم ساکتین فتنه در مجلس و عوامل فتنه در بیرون از آن بود. اوج کینه جریانهای ضد انقلاب از وی را شاید بتوان از هجونامههایی دریافت که علیه وی در رسانههای ضد انقلاب دریافت. دکتر کوچکزاده جانباز دفاع مقدس نیز هست و خاطرات شنیدنی از آن روزهای طلایی دارد. حجتالاسلام و المسلمین حمید رسایی را میتوان از فعالترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی دانست. وی مؤسس و مدیر دفتر جریانشناسی تاریخ معاصر ایران است که 22 کتاب مستند و افشاگرانه این دفتر از عملکرد جریان برانداز دوم خرداد به تیراژ میلیونی رسید و برخی از آنها مورد تفقد رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت. وی که از روحانیون فعال قم در زمینه مقابله با جریانهای منحرف بود، در دولت نهم و در دوره وزارت صفارهرندی با وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، مشاور وی و مدیرکل اداره ارشاد قم بود که نقش مؤثری در سالمسازی فضای فرهنگی و هنری این شهر داشت، بهطوری که حتی دو جشنواره هنری در حرم حضرت معصومه برگزار شد و مورد عنایت مراجع عظام تقلید نیز قرار گرفت. رسایی با حضور در مجلس هشتم، یکی از اصلیترین مخالفان عناصر فتنه، ساکتین فتنه و جدیترین منتقد ریاست مجلس بود. وی در ماجرای اعتراض به مصوبه وقف دانشگاه آزاد و یکشنبه سیاه مجلس و مخالفت با حقوق مادام العمر و ارائه طرح دو فوریتی برای لغو این قانون با همراهی نمایندگانی از جمله حسینیان، کوچکزاده و زارعی نقش محوری داشت. این نماینده مجلس در قبال جریان نفوذی دولت نیز روشنگریهای مؤثری داشت و در مناظره تلویزیونی با علی اکبر جوانفکر از عوامل این جریان حاضر شد. وی با راهاندازی هفتهنامه 9 دی به ظرفیت رسانههای جریان انقلاب افزود و با انتشار گزارشها و گفتوگوهای مؤثر نقش مهمی در مقابله با جریانهای فتنه و نفوذی در دولت داشته و دارد. از بانوان انقلابی و تحصیلکرده نیز چهره های شاخصی همچون دکتر زهره طبیب زاده دندانپزشک و استاد دانشگاه شهید بهشتی و رئیس مرکز امور بانوان و خانواده در دولت نهم، فاطمه آلیانماینده دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی از تهران، زهره لاجوردی استاد دانشگاه و فرزند شهید بزرگوار سیداسدالله لاجوردی و دکتر نامجو دیده می شود. همچنین چهر های فرهنگی مانند نادر طالب زاده فیلم ساز و مستندساز و مجری -کارشناس برنامه راز، حسین استاد آقا مشاور سابق وزیر ارشاد و مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم و دبیر جشنواره ملی کریمه اهل بیت، سردار حمیدزاده معاون سابق پارلمانی ستاد کل نیروهای مسلح و احسان جهاندیده دبیر شورای اطلاع رسانی در دولت نهم، معاون سابق دفتر رئیس جمهور نیز برای انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی از حوزه تهران ثبت نام کرده اند. از سوی دیگر حضور برخی چهره های سرشناس و خوشنام انقلاب مانند دکتر غلامعلی حدادعادل، سردار ایثارگر محمد کوثری، دکتر مجتبی رحماندوست، دکتر علی رضا مرندی، مهندس مهرداد بذرپاش، حسین شیخ الاسلام، حجت الاسلام و المسلمین احمد سالک، حسین طلا و بیژن نوباوه نیز نشانگر قوت و استحکام فهرست های انتخاباتی است. لازم به ذکر است برخی نخبگان و چهره های فرهنگی نیز علی رغم دعوت نیروهای انقلاب از جمله جبهه پایداری و استقبال اولیه از این دعوت به دلیل ترجیح دادن فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خارج از مجلس شورای اسلامی در انتخابات ثبت نام نکردند. از جمله این افراد می توان به دکتر کامران باقری لنکرانی، حجت الاسلام و المسلمین علی رضا پناهیان، حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری، دکتر غلامحسین الهام، مهندس سعید قاسمی، دکتر وحید یامین پور و دکتر جمیله علم الهدی اشاره کرد. اگرچه این افراد نظیر لنکرانی و پناهیان تأکید کرده بودند که در صورت کاندیداتوری به هیچوجه به لیست ساکتین فتنه نخواهند پیوست.
بسمه تعالی
فتنه گران بنا به دستور اربابان خارج نشین انتخابات را تحریم کردند
از اوّل هم معلوم بود که این بحث های داخلی جایگاهی ندارد و تصمیم تحریم انتخابات توسط اربابان خارج نشین گرفته شده و بحث های داخلی بحث های زرگری است البته برای کسانیکه مزدوری بیگانگان را وجه همّت خود قرار داده اند و کعبه آمالشان استکبار است تصمیم بسیار درستی است چرا که اگر فتنه گران انتخابات را تحریم نمی کردند و مانند انتخابات گذشته در انتخابات شرکت می کردند و لیست می دادند ، با توجه به اینکه مهر براندازی بر پیشانی این فتنه گران نقش بسته ، مسلماً مردم هیچ اقبالی به اینها نشان نمی دادند و نتیجه کارهم بعد از انتخابات این میشد که این فتنه گران برانداز یکبار دیگر در میدان رأی گیری مطرود مردم میشدند . و این خسارتی مضاعف برای فتنه گران بود ، لذا اینها تحریم را انتخاب کردند که ضرر کمتری کرده باشند .هر چند که مفهوم تحریم انتخابات برای هر گروه سیاسی به معنای مرگ آن گروه خواهد بود . و اینها چاره ای جز این نداشتند گروهی که نخواهد از جنایتها و خیانتهائی که کرده توبه کند و همچنان در زمین دشمنان اسلام بازی کند فرجامی جز گروههای معاند ده? اوّل انقلاب مانند منافقین نخواهد داشت امّا این موضع گیری ظاهری و زبانی این فتنه گران است ولی بصورت عملیاتی موضع گیری واقعی اینها شرکت با تمام توان در انتخابات می باشد . چرا که آثار شرکت همه جانبه این فتنه گران را در شرکت کاندیداها یشان مشاهده میکنیم ، تقربیاً دو سوم جناح اقلیّت در انتخابات شرکت کرده اند و از همه مهمتر اینکه رئیس جناح اقلیّت آقای تابش که خواهرزاده خاتمی می باشد خود را کاندیدای انتخابات مجلس کرده است امّا حسن این تصمیم گیری و مخالفت قول و فعل برای این گروه فتنه گر این است که اگر کاندیداهای اینها رأی نیاورند می گویند ما که گفتیم در انتخابات شرکت نمی کنیم ، و چنانچه کسی از کاندیداهای اینها در انتخابات برنده شود که به احتمال قوی برنده نخواهد شد ، خواهند گفت که مردم به کاندیداهای ما رأی داده اند. امّا در نهایت آنچه که در این انتخابات اتفاق افتاد اینکه این گروه فتنه گر انتخابات را تحریم کردند و حق شرکت درهیچ انتخاباتی را نخواهند داشت و مردم هم به کوری چشم این خائنان به کشور هر چه پر شورتر و پر رنگ تر در انتخابات شرکت خواهند کرد.
عباس ارباب
بسمه تعآلی
انچه در پی می آید ماحصل گفتگوی تفصیلی خبرنگار عصرامروز با حجت الاسلام قاسم روانبخش عضو ارشد جبهه پایداری است که از نظر می گذرانیم:
* اصلاح طلبان گروهی نیستند که بتوانند برای خود تصمیم بگیرند. این روح عدم استقلال در اکثریت این جریان حاکم است و استراتژی و خوراک فکری آنان از بیرون مرزها تامین می شود که آیا شرکت کنند و یا تحریم کنند.
* دیدار تعدادی از اصلاح طلبان با همفکران آمریکایی خود در پایگاه بگرام افغانستان اتخاذ استراتژی تحریم انتخابات نشان از اوج وابستگی و عدم استقلال فکری آنان دارد. بیانیه ای که از سوی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بعد از نشست بگرام منتشر شد و در آن رسما اعلام کردند که با یک لیست واحد در انتخابات شرکت نمی کنیم تاییدی بر تلاش این جریان در تامین خواسته های آمریکایی و ضد نظام است.
* آمریکایی ها به آنان گفتند که به صورت یک لیست واحد و با عنوان اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند ولی به صورت انفرادی هرچه توان دارند حضور پیدا کنند.
* برخی از این افراد اگر زمینه را برای حضور پیدا کنند در انتخابات شرکت می کنند و طالب قدرت هستند ولی نه تحت عنوان اصلاحات و این مطلب هم چند دلیل عمده دارد. یکی از علل عدم شرکت به صورت لیست واحد این است که از اصلاح طلبان خواسته شده است که تنور انتخابات را گرم نکنند.
* آنها معتقدند که اگر ما به انتخابات وارد شویم و در مقابل اصولگرایان لیست واحد ارائه دهیم از یک طرف باعث گرم شدن تنور انتخابات می شویم و از طرفی حضور مردم در انتخابات را پررنگ تر می کنیم و نمی خواهیم به همین اندازه هم مؤثر باشیم.
* یکی دیگر از دلایل عدم حضور اصلاح طلبان با تابلو اصلاحات این است که آنان در انتخابات قبلی گفته اند که تقلب شده است. قطعا در این انتخابات نیز ساز وکار انتخاباتی تفاوتی با انتخابات ریاست جمهوری ندارد.یعنی اینکه انتخابات با نظارت و مدیریت شورای نگهبان و وزارت کشور برگزار می شود. آنها می گویند که اگر ما در انتخابات شرکت کنیم باید طرفداران را نیز ترغیب و تشویق به حضور کنیم و در نتیجه باید به آنان بگوییم که تقلب سال 88 دروغی بیش نبوده است و انتخابات سالم بوده است و این به ضرر آنهاست.
* در این جا این سؤال مطرح می شود که چه تفاوتی در ساختار و ساز و کار انتخابات به وجود آمده است که شما در سال 88 اتهام تقلب زده اید و حالا می گویید که انتخابات سالم است و این مشروعیت و اعتبار آنان را زیر سؤال می برد و اندک جایگاهی که در بین طرفداران خود دارند را از دست می دهند و آنان بر علیه شان موضع می گیرند. بنابراین اگر جبهه اصلاحات بخواهد درانتخابات به صورت رسمی شرکت کند این پارادوکس اساسی دامن گیر آنان خواهد شد.
* بر این اساس اصلاح طلبان طبق استراتژی طراحی شده در نشست بگرام عمل خواهند کرد و با تابلوی اصلاحات شرکت نخواهند کرد و توجه خود را به حضور عناصر مستقل با تفکر اصلاحات معطوف خواهند کرد و سعی می کنند لیست دیگری با اسم دیگری طراحی کنند. البته برخی عوامل داخلی این جریان مانند آقای خاتمی به این استراتژی طراحی شده از سوی اصلاح طلبان معترض هستند.
* اینها معتقدند که اگر ما انتخابات را تحریم کنیم باز هم حضور مردم در انتخابات گسترده خواهد بود و از طرفی این سبب می شود که برای همیشه موقعیت را از دست دهیم و از صحنه سیاسی به طور کامل حذف شویم.
* بعد از اینکه جبهه پایداری تمام تلاش خود را برای وحدت با جبهه متحد انجام داد متاسفانه جبهه متحد گامی را برای ابهام زدایی بر نداشت و تاکنون نیز بر مواضع خود باقی مانده اند.
* جبهه پایداری تمام طرق را برای به رسیدن به یک نتیجه واحد برداشته است حتی تشکیل گروه
2+2 را برای رفع ابهامات و مشکلات طرفین طراحی کرد ولی به نتیجه مطلوب دست نیافت.
* نشست هایی بارها با حضور حضرت ایت الله مهدوی کنی برگزار شد ولی تاکنون هیچ گام مثبتی از سوی جبهه متحد برداشته نشده است. البته هنوز جبهه پایداری برای ارائه لیست جداگانه در انتخابات به جمع بندی نهایی نرسیده است.
* نظر آیت الله علم الهدی در رابطه با اتحاد اصولگرایی و گفتمان وحدت نیز دغدغه اصلی جبهه پایداری نیز هست و هیچ تضاد و یا تناقض وجود ندارد و شکل گیری وحدت نقطه ایده آل ماست. اما نمی توانیم حضور افرادی که در ایام فتنه سال 88 جزو ساکتین و عافیت طلبان بودند و در برخی مواقع نیز حامی این جریان بوده اند را در جریان اصولگرایی پذیرا باشیم و ما به هیچ وجه از اصول خود کوتاه نمی آییم.
بسمه تعالی
|
بسمه تعالی
خبرآنلاین نوشت: احمد علم الهدی که شامگاه پنجشنبه به مناسبت سالگرد نهم دی ماه در مسجد ارگ تهران سخنرانی میکرد با اشاره به نقش خواص در عاشورا، گفت: “در جریان فتنه 88 دو دسته خواص داشتیم که یا دستیار فتنهگر شدند و یا در مقابل جریان فتنه ژست دموکراتیک گرفتند.”
وی با اشاره به این خواص افزود: “آنها در اینکه مهندسی فتنه از خارج است شک نداشتند. وقتی جمعی از خبرگان به محضر رهبری رسیدند ایشان به آقایی اشاره کردند که شما می دانید این مساله از خارج سازماندهی شده است.آنها در عین اینکه این مساله را می دانستند سکوت مساله آمیز که تایید جریان فتنه بود داشتند. یک عده هم با همه سوابق با رهبری زاویه پیدا کردند و ژست دموکراتیک گرفتند. یک عده هم سعی کردند از عقبه جریان فتنه استفاد کنند که اگر این فتنه شکست خورد در جهت منافع خود استفاده کنند.”
عضو مجلس خبرگان اظهار کرد: “کاری که در فتنه شد در کربلا نشد و آن کشتار و شهادتی بود که برای اهل بیت رخ داد. اگر نهم دی شکل نمی گرفت اتفاقاتی بدتر از آنچه اتفاق افتاد بر سر رهبری و انقلاب می آمد و مردم شاهد شنایعی بدتر از کربلا می شدند.”
وی افزود: مردم در سطح وسیع فهمیدند خواص قابل پیروی نیستند و نا حق هستند. عامه مردم ما از خواص انحرافی و بی بصیرت فاصله گرفتند و به رهبری چسبیدند و نهم دی را شکل دادند.
این سخنران مراسم نهم دی ماه 88 افزود: من در نهم دی شاهد هیجان این مردم بودم که از این خواص نفرت پیدا کرده بودند و هرچه در سخنرانی از شعر و خطابه استفاده می کردم مردم راضی نمی شدند.
وی با بیان اینکه در نهم دی 88 مردم از یک طرف به عشق رهبری به صحنه آمدند و از طرف دیگر از خواص قدرتجو و مطامعخواه نفرت داشتند گفت: “رهبری در فتنه 88 تنها بود همان طوری که سیدالشهدا در کربلا تنها بود. در فتنه 88 رهبری تنها ماند و ایشان به تنهایی این فتنه را جمع کرد… نزدیکترین دوستان رهبری و کسانی که از طریق ایشان به جایی رسیده بودند به عنوان خواص کناره گرفتند و حاضر نشدند به وسط میدان بیایند.”
وی با اشاره به وقایع عاشورا اظهار کرد: “مردمی که در کنار عمرسعد روبروی سیدالشهدا قرار گرفتند همانهایی بودند که وقتی امام علی میگفتند به جنگ با معاویه بروید سکوت میکردند. این تجربهای برای ماست. حال افرادی که در فتنه 88 سکوت مسالهدار کردند و ژست خاص گرفتند و درعرصه تجارت سیاسی از عقبه فتنه سربازگیری کردند. آنها ساکتین هستند و روزی مقابل رهبری میایستند و از الان باید آنها را از عرصه سیاست بیرون کنیم.”
علم الهدی گفت: “در انتخابات جاری که دروازه مردمسالاری است این عناصر به دنبال آن هستند که دوباره وارد عرصه سیاست شوند. ساکتین اگر دوباره به صحنه بیایند دقیقا یک روز مقابل رهبری میایستند.”
وی با بیان اینکه مردم در نهم دی از خواص فاصله گرفتند و به سمت ولایت رفتند افزود: “در آینده هم با توجه به بیداری اسلامی مردم باید به صحنه بیایند. اگر در مجلس نهم سینه چاک ولایت نباشد هر متخصص و فرد با سوادی میتواند ابزار دشمن شود و روزی همین خواص روبروی رهبری بیاستند. بزرگترین نیاز ما برای مجلس آینده سینه چاک ولایت است.
عضو مجلس خبرگان خطاب به حضار در مسجد ارگ تهران تاکید کرد: “کسانی که در این مملکت خواب قدرت میبینند احساس میکنند اگر در مجلس نهم حزباللهی سینهچاک ولایت باشد این حزباللهی اهل لابیکردن نیست و در مقابل مطامع سیاسی میایستد. لذا از الان فضاسازی میکنند که نیروهای سیاسی حزباللهی را از صحنه خارج کنند. با همان بصیرت نهم دی در انتخابات مجلس سینه چاک ولایت را وارد مجلس کنید.”
بسمه تعالی
5 دلیل راهبردی وزیر دفاع آمریکا در مخالفت با اقدام نظامی علیه ایران
وزیر دفاع آمریکا 5 دلیل راهبردی مخالفت خود با حمله نظامی به ایران را آشکارا بیان کرد.
لئون پنه تا وزیر دفاع باراک اوباما طی سخنانی در مرکز سابان (بخش خاورمیانه ای موسسه مطالعات استراتژیک بروکینگز) که در تاریخ 11 آذر 1390 (2 دسامبر 2011) ایراد شده، تأکید کرد: به 5 دلیل با حمله به ایران مخالف است.
این 5 دلیل چنین است:
1- اول آنکه اقدام نظامی علیه این کشور تنها می تواند برنامه هسته ای ایران را حداکثر تا 2 سال دیگر به تعویق اندازد.
2- دوم آنکه یک حمله خارجی، نظام ایران را از درون، مستحکم تر می کند.
3- نکته سوم اینکه حمله نظامی، آمریکایی ها را در عرصه بین المللی در جایگاه متهم قرار می دهد.
4- چهارمین عامل، پیامدهای جدی اقتصادی این جنگ بویژه در دورانی است که اقتصاد اروپا و آمریکا متزلزل است.
5- در نهایت علت پنجم، تشدید اوضاع در کل منطقه است که فضای تقابل و گسترش مناقشه را تولید می کند.
این سخنان پانه تا به شدت شبیه سخنان سلف وی رابرت گیتس است که به دلیل متهم بودن به کندروی در مقابل ایران پست وزارت دفاع آمریکا را ترک کرد.
* پس از وقوع تجمعات خیابانی در روسیه به بهانه تقلب در انتخابات پارلمانی، مقامات روس از دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک برای انتقال تجربیات شان در مهار فتنه و آشوب های خیابانی کرده اند. مقامات امنیتی کشورمان از ماه ها قبل و با رصد تحرکات دستگاه های امنیتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی به مقامات روس نسبت به وقوع ناآرامی های اجتماعی پس از انتخابات هشدار داده بودند.
*علیرغم سیاه نمایی رسانه های غربی در بلوکه شدن ارز حاصل از فروش نفت ایران به دلیل تحریم ها به ویژه در معامله با هند، شنیده های مشرق حاکی است تمام بدهی نفتی هند به جمهوری اسلامی ایران که حدود 8 میلیارد دلار بوده پرداخت شده است.
* حامیان هاشمی رفسنجانی که بیشتر آنها از وزرای سابق دولت سازندگی و اصلاحات هستند با ارزیابی سازمان رای و پایگاه اجتماعی شان در تهران، از کاندیداتوری در تهران انصراف دادند. این افراد هفته گذشته با هاشمی دیدار داشته و هاشمی از آنها خواسته بود در صورتی که می خواهند در تهران کاندیدا شوند حتما با ارزیابی دقیق بیایند.
*ارزیابی های مشرق نشان می دهد در 31 استان کشور نزدیک به 90 درصد کاندیداهای جبهه پایداری و جبهه متحد مشترک هستند و این رقم در برخی استان ها همچون اردبیل به مرز 100 درصد رسیده است.
* در جلسه انتخاباتی جریان انحرافی که روز جمعه برگزار شد، یکی از لیدرهای این جریان اعلام کرد 573 کاندیدای ما برای انتخابات مجلس ثبت نام کرده اند. وی همچنین استراتژی انتخاباتی این جریان را منوط به میزان تایید صلاحیت نامزدهای این جریان دانست.
*برخی کارشناسان فرهنگی با اشاره به فضای تلخی که بر برخی سریال های در حال پخش صدا و سیما حاکم است، معتقدند پخش این جنس از سریال ها نشان می دهد مدیران تصمیم گیر تحلیل و ارزیابی دقیقی از وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور ندارند چرا که انتظار می رود در آستانه ورود به انتخابات فضای امید،نشاط و شور و حرارت بر جامعه از طریق رسانه ملی حکمفرما شود.
* یک صراف ایرانی که علاوه بر تهران، در مالزی و استرالیا هم مشغول کار صرافی بوده و ارتباط نزدیکی هم با یک حلقه منحرف داشته، دستگیر شده است. گردش مالی (م- سنگوه ای) در ماه های اخیر 38 میلیارد تومان بوده است.
*سرپرست یک موسسه که مشغول انتشار بولتن برای جریان انحرافی است، به دلیل حمایت برخی کارکنانش از مقاومت وی در برابر قانون، دستور داده است علاوه بر حقوق آذر ماه، یک ماه نیز تشویقی به کارکنان این موسسه پرداخت شود.
*در جلسه برخی اعضای حزب کارگزاران سازندگی، یکی از اعضای موثر این حزب می گوید: اگر جسارت و هوش احمدی نژاد را ما داشتیم وضعیت ما الان اینگونه آشفته نبود.
جلساتی که*9دی* بر باد داد... |
بزرگترین چالش امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در طول 32 سال پس از انقلاب را می توان فتنه 88 نامید. جریانی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را بهانه ای قرار داد تا در صورت پیروزی، نهادهای موثر نظام را تضعیف نماید و در صورت عدم پیروزی با روشی نوین زمینه براندازی نظام را فراهم کند. همین امر نیز باعث شد تا جلسات و محفل های این فتنه گران ماهها و سالها قبل از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری فعال شود. جلساتی که طی آن فرمولی بیرون آمد که در صورت عدم پیروزی، استراتژی فشار از پائین و چانه زنی از بالا را به اجرا بگذارند تا حاکمیت دست به دامان آنان برد وآنان باشند که نوع نظام و برای نظام تعیین تکلیف کنند. از همین رو فتنه گران سلسله جلساتی را برگزار می کردند. این جلسات هفت گانه به جی 7، صبحانه، بنیاد باران،دفتر مهدی هاشمی، دایره المعارف، جماران و میرحسین موسوی تقسیم بندی می شدند که در ادامه به جزئیات این جلسات اشاره می شود.
1- جلسات 7 حزب اصلاحطلب(جی 7) هفت حزب برتر از 26 حزب اصلاحطلبان در زمان خاتمی که مشارکت و مجاهدین و کارگزاران جزء این احزاب بودند با برگزاری جلسات هفتگی دولت اصلاحات را اداره میکردند. آن چیزی که در حوزه سیاست دیپلماتیک و دین و سیاست و فرهنگ در آن ایام در کشور اتفاق میافتاد، محصول طراحی گروه جی 7 اصلاحطلبان بود. خاتمی در آن زمان گفت که هر 9 روز یک مشکل امنیتی برای دولت درست شده است که این مشکلات از درون همین گروه بود. در جلسات جی 7 برای انتخابات شوراها برنامهریزی شد تا این نهاد را پلهای برای کسب کرسیهای مجلس و نهایتاً ریاستجمهوری کنند اما بهرغم همه تلاشها دچار شکست اساسی شدند. این گروه دوشنبه هر هفته جلساتی به مدت دو سال برگزار می کردند. در این جلسات افرادی مثل ابطحی، لاری، امین زاده، محمد صدر، تاجزاده، شریعتیدهاقانی، میردامادی، رضا خاتمی، عرب سرخی، نعیمی پور، خانیکی و باقری حضور داشتند. این افراد از افراد تأثیرگذار جریان اصلاحات بودند. اینها دو سال برای بازگشت به قدرت در انتخابات ریاست جمهوری جلسه برگزار می کردند. در این جلسات در خصوص تخریب نظام، رهبری، شورای نگهبان، نیروهای مسلح، صدا وسیما طراحی می شد تا از این طریق زمینه را فراهم و بتوانند حرکتهای خیابانی را اجرا کنند. فتنه 88 محصول یک شب یا دوشب این جریان نیست. 2-جلسات صبحانه مصطفی تاج زاده درباره جلسات صبحانه اصلاح طلبان می گوید: با دوستان قدیم که اکثرا سابقه فعالیت در ارشاد داشتیم و از نزدیکان آقای خاتمی بودیم چند سال است که پنج شنبه ها ماهی یکبار صبحانه دور هم جمع می شویم. بییشتر بحث هایی صورت می گرفت که منجر به پذیرش کاندیداتوری آقای خاتمی باشد مثل فعال شدن مجمع روحانیود، مشارکت و سازمان.به جز رضا خاتمی و محمد صدر همه موافق بودند که آقای خاتمی تنها کسی است که می تواند احمدی نژاد را شکست دهد بعد از انصراف آقای خاتمی مباحث بیشتر در مورد نحوه تعامل با ستاد وی بود. محمد علی ابطحی نیز درباره این جلسات گفت: جلسات ثابت دیگری بود که هر دوهفته یکبار صبح پنج شنبه در منزل اعضا تشکیل می شد. این جلسه هم در دو سال گذشته تقریبا همه بحث های آن در مورد انتخابات بوده و پیش از این جلسه مواد بحث در جلسه دوشنبه در حضور آقای خاتمی را بررسی می کردیم و مسیر بحث های آن مثل مسیر بحث های جلسه دوشنبه بود.
3- بنیاد باران محمدخاتمی زمانی که از ریاست جمهوری کنار رفت بنیاد باران را تأسیس کرد. تاج زاده درباره این بنیاد می گوید: تاج زاده: «آقای خاتمی حدود یکصد نفر از وزرا و معاونان دوره خودش و نمایندگان احزاب و جمعیت های مختلف را برای بحث روی اعلام کاندیداتوری خود در دفتر خودش جمع کرد». ایبن افراد در کمیتههای مختلف کار مطالعاتی انجام میدادند و محصول این کار در اختیار خاتمی قرار میگرفت تا خاتمی برای بازگشت به قدرت فعال بماند.تمامی تلاش خاتمی در طول 4 سال بر دو محور بود. اول به کشورهای اروپایی و آمریکایی ثابت کند که رئیسجمهور قدرتمند آینده ایران خاتمی است و از طرف دیگر در داخل آمادگی خود را حفظ کند و از این کمیتههای بهره ببرد. تاج زاده در تشریح این جلسات می افزاید: «روزهای دوشنبه یک هفته در میان در مورد مسائل داخلی و خارجی با آقای خاتمی جلسه داریم.جلسات سیاست داخلی با مسئولیت آقای امین زاده تشکیل می شود. جلسات سیاست خارجی با مسئولیت دکتر محمد صدر برگزار می شود. در جلسه سیاست داخلی در یک سال گذشته مساله انتخابات مطرح بود که تبدیل به جزوه ای شد. آقای خاتمی دو سوال مطرح کرد یکی اینکه آیا انجام اصلاحات در ایران منوط به حضور در حکومت است یا می توان بیرون از حکومت اصلاحات را انجام داد. دوم اینکه چطور می توان در حکومت وارد شد اما آلوده حکومت نشد». ابطحی در اعترافات خود درباره دیگر جلسات خاتمی می گوید: [سید محمد] خاتمی در ایام کاندیداتوری موسوی چند نوع جلسه ثابت داشت:1- ترکیب حسن خمینی و هاشمی رفسنجانی که تصمیمات اصلی را آنجا می گرفتند.آنجا تصمیم می گرفتند که حتی به موسوی پیشنهاد محور سخنرانی بدهند امکانات مالی را سازمان بدهند حرفشان را مشترک می کردند. وی اضافه می کند: «جلسات ثابتی که با حسین مرعشی،اسحاق جهانگیری، شریعتمداری، یونسی، شریف زادگان، صفدر حسینی داشت که در این جلسات مسئله پشتیبانی تدارکاتی و سیاست کلان بحث می شد. مثلا در این جلسات راههای جذب سرمایه از داخل و خارج برای ستادها و نوع همکاری با ستاد اصلی موسوی بحث می شد. البته یک جلسه ثابتی از بیش از 2 سال پیش روزهای دوشنبه از ساعت 10.5 تا ظهر وجود داشت که در این 2 سال تقریبا همه بحث های آن به انتخابات مربوط بود». امین زاده(معاون وزارت خارجه در دوران خاتمی) نیز درباره جلسات خاتمی می گوید: آقای خاتمی یک سری گروه های برنامه ریزی داشت که مستقسما با آقای خاتمی کار می کردند.گروه سیات خارجی با مسئولیت دکتر صدر و عضویت آقایان صادق خرازی، خوشرو، ظریف و... تشکیل می شد.گروه فرهنگی با محوریت آقای مسجد جامعی، دکتر توفیقی و حاجی مسئولیت جمع آوری نظرات و تدوین برنامه ها در حوزه های فرهنگ، آموزش عالی و آموزش و پرورش را بر عهده داشتند. آقایان ستاری فر، شرکا و صفدر حسینی نیز گروه اقتصادی بودند که مسئولیت جمع آوری نظرات و تدوین برنامه های اقتصادی آقای خاتمی را بر عهده داشتند. 4-جلسات دفتر مهدی هاشمی از دیگر جلسات فعال برای حضور فتنه گران در انتخابات ریاست جمهوری، سلسله جلساتی است که در دفتر مهدی هاشمی برگزار می شود. ابطحی درباره این جلسات می گوید:مهدی هاشمی توی این جلسات که روز پنج شنبه در دفترش تشکیل می داد یک روز که ما را دعوت کرده بود و ما رفتیم آنجا، گفت: که حدود دو ماه و نیم بعد از آمدن اوباما بود حدود پنج شش ماه پیش ما به آمریکایی ها پیغام دادیم- البته من نمی دانم چاخان بود یا واقعیت که احتمال واقعی بودنش خیلی زیاد است- که تا وقتی رئیس جمهور بعدی نیامده، گفتگو با ایران را شروع نکنند. عطریانفر از 5 یا 6 جلسه هاشمی می گوید:حد فاصل نیمه دوم سال 87 آقای مهدی هاشمی با من مطرح کرد که آقای خاتمی معلوم نیست چه زمانی اعلام حضور کند و یا اساسا بیاید؟ بهتر است قبل از دقیقه 90 مقدمات اولیه ستاد فرضی آقای خاتمی را دوستان فراهم کنند. این نظر منجر شد به برگزاری 5 یا 6 جلسه با تعدادی از علاقه مندان نزدیک به خاتمی به دعوت مهدی هاشمی. وی طرح موضوع کرد که از حالا مقدماتی را صحبت کنید که اگر آقای خاتمی آمد به ستاد ایشان منتقل کنید. تاج زاده نیز دراین باره افزود: آقای امین زاده از تعدادی از دوستان دعوت کرد تا در دفتر مهدی هاشمی در نیاوران جلسه ای تشکیل شود مهمترین دلیل انتخاب دفتر هاشمی این بود که بتواند کارگزاران را قانع کنند تا از آقای خاتمی حمایت کند. این جلسات با اعلام رسمی نامزدی آقای خاتمی تعطیل شد. در جلساتی که مهدی هاشمی در منزل خود برگزار می کرده است، افرادی همچون امین زاده، مرعشی، بهزاد نبوی، موسوی لاری، عطریانفر، تاجزاده و بعضی اوقات محمد خاتمی حضور داشتند. آنها صبحانه میخورند و تا ظهر راههای برگشت به نظام را بررسی میکردند.این جلسات مهدی هاشمی در فتنه اخیر بسیار موثر بوده است و حرکات کف خیابانی که کشور را دچار یک موضوع امنیتی پیچیده کرد، در این جلسات طراحی شده بود. بنابر اعتراف یکی از متهمین از دو ماه قبل از انتخابات، یک آقازاده تمامی آنها را جمع کرده است تا بتواند در موقع لازم از آنها استفاده کند.علاوه بر این متهمی دستگیر شده است که اعتراف به دریافت شبی 800 هزار تومان پول از مهدی هاشمی کرده است تا شرق تهران، نارمک و تهرانپارس را به آتش بکشد و نا امن جلوه دهد. در غرب تهران هم همین طور است. 5-جلسات دائره المعارف: از دیگر جلساتی که عناصر فتنه گر برای براندازی نرم در آن شرکت میجستند و سطح آن بسیار بالا بود، جلسه دایره المعارف بود. هر چند که اطلاعات کاملی از سوی نهادهای امنیتی در این باره منتشر نشده است ولی عطریانفر درباره برگزاری این جلسات می گوید:«آشنایی من با آقای دکتر بجنوردی از سال 1358 است که ایشان استاندار اصفهان بود و بعدها به تهران آمدند و دایره المعارف بزرگ اسلامی ایران را بنیان گذاری کرد. مدتی نیز مسئول کتابخانه ملی بود. آقای محقق داماد را هم از طریق آقای بجنوردی آشنا شدم چون دکتر محقق داماد عضو هیات امنا دایره المعارف است.سطح ارتباطی من با آقایان بسیار کلی است.آقای بجنوردی را معمولا سالی یکبار در دفترشان دیدار می کنم».
6- جلسات میرحسین جلسات میرحسین موسوی نیز سالها به صورت منظم برگزار میشد و وی حلقههای مطالعاتی داشتند که شامل بهزادیان نژاد، فرزندان شهید بهشتی و فاتح میشد. محصول مطالعات این افراد جزوه زیست مسلمانی شده است که راهبرد میرحسین را برای اداره یک کشور در همه حوزهها منتشر کرده است. با بررسی این جزوه مشخص شد که الگوی میرحسین در مخالفت کامل با حاکمیت دینی است. موسوی معتقد است که حکومت دینی اشتباه است و ما باید حکومت دینداران داشته باشیم که این دقیقاً فکر جریان چپ و فکر ملی - مذهبیها است. میرحسین از یک سال قبل از انتخابات این جزوه را ارائه داده است و به دنبال تریبونی برای ارائه این رویکرد بوده است. اما چه تریبونی بهتر از انتخابات ریاست جمهوری. این موضوعی بود که همه از آن غافل بودند. لازم به ذکر است اطلاعات چندانی از جلسات فتنه گران در جماران تا کنون منتشر نشده است. آنچه که در این میان قابل تامل است، از بین رفتن تمام این توطئه های چندین ساله، تنها در حضور یک روزه مردم مسلمان ایران در نهم دی بوده است و به راستی که آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند; ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند.(الصف-8) |
بنابر گزارشات، دبیرکل جامعه زینب (که روابط خوبی با فائزه هاشمی نیز دارد و حتی از نامه سرگشاده و بدون سلام و السلام هاشمی نیز در سال 88 دفاع کرده بود) ضمن ثبتنام در انتخابات مجلس نهم، گفت: اگر اسم بنده در لیست جبهه متحد اصولگرایان قرار نگیرد، انصراف میدهم.
مریم بهروزی دبیرکل جامعه زینب ظهر امروز جمعه در آخرین روز از ثبتنام کاندیداهای انتخابات مجلس نهم برای ثبتنام به ستاد کشور مراجعه کرد.
وی در گفتوگو با خبرنگار فارس و در پاسخ به سؤالی مبنی براینکه از کدام حوزه کاندیدا میشود؟ گفت: بنده از تهران کاندیدا میشوم.
دبیرکل جامعه زینب در پاسخ به این سؤال که از کدام لیست کاندیدا میشوید، یادآور شد: هنوز لیستی بسته نشده است اما من عضو جبهه متحد اصولگرایان هستم.
بهروزی همچنین در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه اگر اسم شما در لیست جبهه متحد اصولگرایان قرار نگیرد، در لیست دیگری حاضر هستید کاندید شوید، اظهار داشت: اگر اسم بنده در لیست جبهه متحد اصولگرایان قرار نگیرد، انصراف میدهم و در لیست دیگری نخواهم بود.