رجانیوز – گروه سیاسی: همایش ورزشگاه آزادی بالاخره برگزار شد و برخلاف تبلیغات مسئولین برگزاری مراسم تجلیل از فعالان عرصه سفرهای نوروزی، با وجود سازماندهی گسترده و بکارگیری امکانات ویژه دولتی، یاران امروز دولت، نتوانستند جمعیتی 100 هزار نفری را در این ورزشگاه بسیج کنند.
همایش "جایگاه ولایت و دولت در نظام اسلامی" با سخنرانی حضرت علامه مصباح یزدی در دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، در این همایش که صبح پنجشنبه به همت دفتر پژوهش های فرهنگی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد، جمع زیادی از محققان و دانشجویان شرکت کردند.
در بخشی از این برنامه آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس موسسه امام خمینی (ره) در خصوص جایگاه ولایت و دولت در نظام اسلامی اظهار داشت: رابطه دولت و ولایت در اینجا از دیدگاه مبانی اسلامی و فقهی مورد نظر است؛ در مقدمه میگویم با اینکه 35 سال از انقلاب میگذرد، در همه دنیا این انقلاب به عنوان نظامی مبتنی بر ولایت فقیه شناخته میشود. اما هنوز هم مباحثی از ولایت فقیه وجود دارد که برای خودیها نیز روشن نشده است.
همایش "جایگاه ولایت و دولت در نظام اسلامی" با سخنرانی حضرت علامه مصباح یزدی در دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، در این همایش که صبح پنجشنبه به همت دفتر پژوهش های فرهنگی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد، جمع زیادی از محققان و دانشجویان شرکت کردند.
در بخشی از این برنامه آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس موسسه امام خمینی (ره) در خصوص جایگاه ولایت و دولت در نظام اسلامی اظهار داشت: رابطه دولت و ولایت در اینجا از دیدگاه مبانی اسلامی و فقهی مورد نظر است؛ در مقدمه میگویم با اینکه 35 سال از انقلاب میگذرد، در همه دنیا این انقلاب به عنوان نظامی مبتنی بر ولایت فقیه شناخته میشود. اما هنوز هم مباحثی از ولایت فقیه وجود دارد که برای خودیها نیز روشن نشده است.
بسمه تعالی
علامه مصباح در دانشگاه تهران+ فیلم اختصاصی رجانیوز
همایش "جایگاه ولایت و دولت در نظام اسلامی" با سخنرانی حضرت علامه مصباح یزدی در دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، در این همایش که صبح پنجشنبه به همت دفتر پژوهش های فرهنگی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد، جمع زیادی از محققان و دانشجویان شرکت کردند.
در بخشی از این برنامه آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس موسسه امام خمینی (ره) در خصوص جایگاه ولایت و دولت در نظام اسلامی اظهار داشت: رابطه دولت و ولایت در اینجا از دیدگاه مبانی اسلامی و فقهی مورد نظر است؛ در مقدمه میگویم با اینکه 35 سال از انقلاب میگذرد، در همه دنیا این انقلاب به عنوان نظامی مبتنی بر ولایت فقیه شناخته میشود. اما هنوز هم مباحثی از ولایت فقیه وجود دارد که برای خودیها نیز روشن نشده است. ادامه مطلب...
بسمه تعالی
سرلشکر سلیمانی: تاثیر انتخابات باشکوه در ایران بیش از مانور نظامی است
د
فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: رهبر معظم انقلاب بر حضور مردم در انتخابات تاکید بسیاری دارند و این از عوامل قدرت جمهوری اسلامی است که بیش از مانورهای نظامی تاثیر دارد.
سرلشکر قاسم سلیمانی در نشست با جمعی از پیشکسوتان و یادگاران دوران دفاع مقدس استان کرمان اظهار داشت: یکی از موضوعات مهمی که امروز با آن مواجه هستیم، ایجاد حساسیت نسبت به شیعیان است و باید نسبت به این موضوع توجه عمومی به وجود آید که در عراق، پاکستان، سوریه و... دلیل این شیعه کشی ها چیست و علما در مورد این موضوع نگران هستند.
وی ادامه داد: وضع فعلی کشور با گذشته تاریخ ایران و شیعه فرق جدی و اساسی دارد و اگر به آن توجه و احساس مسئولیت نسبت به آن نشود، مشکلاتی ایجاد می شود.
فرمانده نیروی قدس سپاه با تاکید بر اینکه به برکت انقلاب اسلامی پیوستگی بین شیعیان صورت گرفته است، تصریح کرد: این برکه ها و دریاچه های گسسته به هم پیوند خوردند و شیعه و تشیع در جهان موضوعیت پیدا کرده است. ادامه مطلب...
ارسلان ظاهری بیرگانی*
باید نفت را ملی کنیم
حقیقت موضوع این است که امروز در قاموس نظام اسلامی باید «ملی شدن» معنا و مفهوم «تکامل یافته تری» در مقایسه با ماقبل داشته باشد.
اگر یک روز در دوران مشروطه ملی شدن صنعت نفت به معنای «بیرون راندن استعمار و کوتاه کردن دست خبیث او» از مداخله مستقیم و بلاواسطه در امور نفت بود، امروز ملی شدن به معنای «استیفای حداکثری منافع نفت» برای این ملت انقلابی است.
اگر یک روز با حمایت مرجعیت دینی زمان و ایستادگی مردم، سیطره ی اختاپوسی شرکت های استعماری انگلیس (هرچند برای مدتی اندک) از سر صنعت نفت کشور برداشته شد (1) و امروزه به آن افتخار می کنیم و هر ساله 29 اسفند را به مناسبت «ملی شدن صنعت نفت» تعطیل(!) می کنیم، اما امروز باید «خودِ نفت»مان را ملی کنیم.
آنچنانی که «ملی شدن نفت» قُلّه ای است که برای فتح آن باید از مسیر «ملی شدنِ واقعی صنعت نفت» در مرحله اول و رهانیدن اقتصادِ بیمارِ در مسیر درمانِ امروز از وابستگی به این طلایِ سیاه گرانقیمتِ ارزان نگه داشته شده یِ! به دست استکبار- در مرحله دوم می گذرد. آنچه مسلم است، حرکت در این مسیر دو گام اساسی و مهم را می طلبد:
گام اول:
حقیقت دیگری که باید به آن اعتراف کرد این است که مجموعه صنعت نفت امروزی ما نیز علی رغم همه پیشرفت های چشم گیر و حیرت انگیز خود در سه دهه اخیر، باز هم با آن برداشت متعالی از مفهوم «ملی شدن» فاصله ها دارد.
کشور ایران از لحاظ «مجموع نفت و گاز» در جهان اول است، اما آیا «دانشگاه و صنعت» ایران هم در این رشته در جهان اول است؟، حقیقتاً نیست!
پس یک گام اساسی برای ملی شدن صنعت نفتِ در «تراز نظام اسلامی» این است که دانشگاه و صنعت ما در مسیری گام بردارند که بتوانیم همه نیازهای علمی و تجهیزاتی و همچنین تربیت نیروی انسانی اسلامی و ماهرمان را بدون نیاز به خارج از مرزها، خودمان تامین کنیم.
«صنعت نفت ملی شده ی در تراز نظام اسلامی»، صنعتی است که در آن «خام فروشی نفت» که به تعبیر رهبر انقلاب «بدترین نوع استفاده از نفت» است، به حداقل ممکن رسیده باشد، بلّیه ای که بعد از گذشت بیش از یکصد سال از کشف نفت و سی و اندی سال از انقلاب اسلامی، هنوز نتوانسته ایم آن را برطرف کنیم و این نمی شود مگر زمانی که دانشگاه و صنعت ما آن گام اساسی و مورد اشاره را بردارند.
و بالاخره اینکه «صنعت نفت» ملی شده ی در تراز نظام اسلامی، صنعتی است که در آن بهره برداری از«میادین نفت و گاز مشترک» با کشورهای همسایه در راستای کسب همه منافع ملت ایران صورت می گیرد و لذا تفاوت فاحش با کشورهای رقیب در برداشت از این میادین مشترک غیرقابل پذیرش است.
وجود 26 میدان نفتی مشترک بین ایران و همسایگان خود به توجه جدی مسئولان به منظور توسعه و بهره برداری هرچه سریعتر از این میادین نیازمند است، ارزش گاز ذخیره شده در میدان پارس جنوبی که بین دو کشور ایران و قطر، مشترک است ، معادل درآمد 120 سال صادرات نفت خام تولیدی کشور است، که در حال حاضر برداشت نفتی قطر از پارس جنوبی حدود 13 برابر ایران است.
گام دوم:
دیگر گام اساسی «ملی شدن نفت» رهانیدن اقتصاد از وابستگی به نفت است، اقتصاد وابسته ی به نفت، نفت را «درآمد» می بیند و حال آنکه نفت فی الواقع «سرمایه» است، اقتصاد وابسته به نفت حکایت همان پدر بیکاری است که برای تامین مخارجِ خورد و خوراک خانواده اش، فرش های قیمتی زیرپایش را می فروشد!، در اقتصاد وابسته ی به نفت بجای آنکه «سرمایه افزائی» شود «سرمایه فروشی» می شود!
لذا «نفت ملی» شده محصول «اقتصاد بدون نفت» است و «اقتصاد بدون نفت»، یکی از اهداف «اقتصاد مقاومتی» است. آنچنانی که «کاهش وابستگی به نفت» یکی از الزامات مورد اشاره از سوی رهبر انقلاب برای اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی و ملی شدن نفت
«اقتصاد مقاومتی» یک سیاست راهبردی است که در «جنگ تمام عیار اقتصادی» و آن زمانی که دشمن مستاصل آخرین حربه خود را برای ضربه زدن به یک نظام مستقل و آرمانخواه به صحنه اقتصاد و معیشت مردم انقلابی می کشاند، نسخه «مقاومت» را تجویز می کند.
دشمن تلاش می کند تا نقاط ضعف اقتصادی را مورد هدف قرار دهد و آن را به «تهدید» علیه کشور تبدیل کند و اقتصاد مقاومتی به دنبال ترمیم نقاط ضعف و تبدیل آن به «فرصت» است. اصلی ترین نقطه ضعف اقتصاد بیمار ما وابستگی به نفت است و این یعنی هنوز نفت ما ملی نشده است!
افق میان مدت
لذا ملموس ترین و عینی ترین معیار برای سنجش «ملی شدن نفت» در «افق میان مدت»، همان فرمایش رهبر معظم انقلاب است که فرمودند:
ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بىنیاز کنیم. یکى از بزرگترین بلیات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلکه بلیات عمومى کشور، وابستگى ما به «درآمد نفت» است. ما باید به جائى برسیم که اگر یک روزى به خاطر قضایاى سیاسى، اقتضائات سیاسى، یا اقتضائات اقتصادى در دنیا، اراده کردیم که صادرات خودمان را مثلاً براى مدت پانزده روز یا یک ماه متوقف کنیم، بتوانیم. اگر یک روزى اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بریده شود، این توان را ملت ایران و نظام اسلامى در ایران به دست خواهد آورد؛ که تأثیرگذارىاش در دنیا فوقالعاده است. ما باید به اینجا برسیم.
افق بلندمدت
«افق بلند مدت» این موضوع هم همان آرزوی محقق نشده رهبر معظم انقلاب است که فرمودند: «من سالها پیش این را گفتم که یکى از آرزوهاى من این است که یک روزى ما بتوانیم کشور را جورى اداره کنیم که حتّى اگر لازم بود، یک قطره نفت هم صادر نکنیم و کشور اداره شود. این چیزى است که تا امروز پیش نیامده است. البته کار آسانى هم نیست، کار بسیار مشکلى است».
مدل اقتصادی و مردان اقتصادی
همانگونه که معظم له نیز اشاره فرموده اند این کار بسیار مشکلی است، دولت های مختلف نیز در سال های متوالی برنامه ریزی های گوناگونی را برای حرکت در این مسیر انجام داده اند، اما در مرحله عمل برخی از آنها کاملاً بالعکس عمل کرده اند. انجام این امر مهم ابتدا نیازمند یک مدل و یک سیاست راهبردی در زمینه اقتصاد است.
اقتصاد آدام اسمیتی و اقتصاد مقاومتی!
تجریه سی و اندی ساله در نظام اسلامی و دولت های گذشته بخوبی نشان می دهد که «مدل ها و مکاتب اقتصادی» موجود در غرب(ائم از نئوکینزی و فریدمنی که هر دو ذیل «اقتصاد آدام اسمیتی» تعریف می شوند و هرکدام به نوعی در دولت های کارگزاران سازندگی، اصلاحات و دولت های نهم و دهم مورد آزمایش قرار گرفتند) به تنهائی قابلیت حل مشکلات اقتصادی ایران را ندارند و ما باید یک الگو و مدل اقتصادی مبتنی بر مبانی فکری و اعتقادی نظام اسلامی خودمان طراحی کنیم(2).
اقتصاد کشوری چون ایران که دارای «جهان بینی خاصی» است و این جهان بینی با منافع قدرت های بزرگ در تضاد است، یک اقتصاد خاص است و بهترین تعبیر از این اقتصاد همان «اقتصاد مقاومتی» است. اصلی ترین الزامات اقتصاد مقاومتی از نگاه مقام معظم رهبری شامل موارد ذیل می شود:
1- مردمى کردن اقتصاد:
مردمى کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. این سیاست هاى اصل 44 که اعلام شد، می تواند یک تحول به وجود بیاورد؛ و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهائى انجام گرفته و تلاش هاى بیشترى باید بشود. بخش خصوصى را باید توانمند کرد.
2- کاهش وابستگى به نفت:
کاهش وابستگى به نفت یکى دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. این وابستگى، میراث شوم صد سالهى ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت هاى اقتصادىِ درآمدزاى دیگرى جایگزین کنیم.
3- مدیریت و تعادل در مصرف:
مسئلهى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غیر دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. یک بُعد دیگرِ این مسئلهى تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلى استفاده کنیم.
4- استمرار هدفمندی یارانه ها :
هدفمند کردن یارانهها هم در جهت شکل دادن به اقتصاد ملى است.
گام دوم هدفمندی یارانه ها باید به گونه ای باشد که بنگاه های اقتصادی و همه مصرف کنندگان حامل های انرژی به سمت مصرف بهینه انرژی حرکت کنند. واقعی سازی بهای سوخت یکی واقعیت انکار ناشدنی است، اما باید سازکار مناسب برای پیاده کردن این هدف درنظر گرفته شود.
5- استفادهى حداکثرى از زمان و منابع و امکانات:
از زمان باید حداکثر استفاده بشود. طرح هائى که سالهاى متمادى طول می کشید، امروز خوشبختانه با فاصلهى کمترى انسان مىبیند که فلان کارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهرهبردارى رسید. باید این را در کشور تقویت کرد.
6- حرکت بر اساس برنامه:
یکى از کارهاى اساسى است. تصمیم هاى خلقالساعه و تغییر مقررات، جزو ضربههائى است که به «اقتصاد مقاومتى» وارد می شود و به مقاومت ملت ضربه می زند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاست هاى اقتصادى کشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغییرهاى بىمورد شود.
اقتصاد مقاومتی، حماسه اقتصادی و مردان مقاوم
البته اقتصاد مقاومتی هم به تنهائی قابلیت عبور دادن ایران از مشکلات اقتصادی و رهایی دادن اقتصاد از اعتیاد چندین ساله به نفت را ندارد، انجام این امر نیازمند «حماسه اقتصادی» است، نیازمند اقتصاددانانی است از جنس جهاد، مردانی از جنس «مقاومت» و «حماسه».
مردانی که به جای افتخار به «تکنوکرات بودن»، به «انقلابی بودن»شان افتخار می کنند، مردانی که معنای «ولی فقیه» را به خوبی درک کرده باشند و بجای «لبخند انکار» زدن به نائب الامام ، همه ی هم و غم خود را برای پیگیری فرمایشات او قرار می دهند. مردانی از جنس تعهد و تخصص که حرف شان و عمل شان یکی است. مردانی که به جای الگو قرار دادن مدل های توسعه غربی یا «Modernization» به دنبال اجرای «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»اند.
لبخند انکار تکنوکرات ها!
«من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر می شود؟! بله، می شود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامهی اقتصادی یک کشور به یک نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا می کنند».
قطعاً بخشی از فشارهای ناشی از تحریم نفت، که امروز بر اقتصاد ایران و به تبع آن به مردم وارد می شود را باید «آقایان تکنوکراتی» که آن روز در محضر نائب الامام «لبخند انکار» زدند، پاسخگو باشند و امروز و فردا تاریخ درباره آنان قضاوت خواهد کرد.
باشگاه خبرنگاران نوشت:
دلاور صیامی از برگزاری همایش 20 هزارنفری حامیان قالیباف در نیمه اول اردیبهشت ماه خبر داد.
گروه فرهنگی: از همان زمانی که بعد از انتقادات کمسابقهی مردم متدین، خانوادهها، کارشناسان اجتماعی و فعالان جبهه انقلاب و حتی کشیده شدن کار به تحصن گروهی از طلاب قم، «علی دارابی» جلسهی تقدیر ویژهای را از عوامل سریال مبتذل «ساختمان پزشکان» برگزار کرد و در آن حتی به انتقادات «عالیترین دستگاههای کشور» از محتوای نامناسب این سریال اشاره کرد و گفت که: « به نظر من سریالی که انتقاد به همراه دارد بدین معناست که بیشتر دیده شده است. انتقادهایی که میشد ما به گروه منتقل میکردیم اما ما در عالیترین دستگاههای کشور از کار شما دفاع کردیم. حتی بعضی مواقع باعث سوءتفاهم میشد و میگفتند این سریال سبک سریال غربی هست؛ خانواده را نابود میکند، خانوادهای در آن دیده نمیشود و... ما هم در مقام توضیح برمیآمدیم.» کاملا مشخص بود که رئیس تلویزیون جمهوری اسلامی به این راحتیها دست از سر سریال فاخرش! برنخواهد داشت و به همین زودیها باید منتظر اتفاقات بعدی باشیم.
بسمه تعالی
معلوم و مجهول انتخابات یازدهم (یادداشت روز)
.
هفتمین رئیس جمهور ایران 2 ماه دیگر با رأی ملت معلوم می شود. اینکه کدام نامزد رئیس جمهور آینده خواهد بود، سؤال جذاب و مهمی است اما این موضوع، تنها مجهول معادله انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیست. این معادله مجهول های دیگری نیز در کنار برخی ابعاد معلوم آن دارد. در واقع مجموعه ای از پرسش ها و پاسخ هاست که می تواند به این معادله شکل و شمایل متفاوت ببخشد؛ از جمله اینکه چه کسانی نامزد می شوند؟ صلاحیت کدام آنها تایید می شود؟ چه کسانی با هم رقابت می کنند و کدام طیف ها به ائتلاف می رسند؟ گفتمان و برنامه هریک از رقبا یا طیف های رقیب چه خواهد بود؟ این رقابت مهم در متن کدام فضای سیاسی- بین المللی شکل می گیرد؟ و انتخاب و انتخابات مطلوب کدام است؟
1- تعداد فزاینده نامزدها (بالغ بر 20 نفر) که هریک پاسخی به سؤال های معطوف به انتخابات و دولت آینده می دهند، هرچند به گرم شدن فضای انتخابات کمک می رساند اما این دغدغه را نیز با خود دارد که پاسخ های درست و معطوف به حکمت و مصلحت و عقلانیت در شلوغی تبلیغات طرفین گم شود. به تعبیر امیر مومنان «اذا ازدحم الجواب خفی الصواب. آن هنگام که ازدحام جواب ها پدید آید، امر درست پوشیده و پنهان می ماند» (حکمت 240 نهج البلاغه). با این تلقی باید گفت که ضرورت دارد نامزدهای دارای سلایق نزدیک، حتی المقدور پاسخ ها را یک کاسه کنند و مانع از حیرت و سردرگمی شوند. در عین حال همین کثرت نامزدها موجب شده تا سیاست بازان قائل به گروگانگیری انتخابات و ناز ورزی و طلبکاری به حاشیه بیفتند.
2- برخی طیف های دارای کارنامه آلوده به جفا و خیانت چنین القا می کنند که امکان حضور آنها در انتخابات، شرط لازم برای تحقق حماسه سیاسی است. دو طیف فتنه و انحراف با همین تلقی بود که کوشیدند انتخابات نهمین دوره مجلس در اسفندماه 1390 را به رکود بکشانند اما شرکت 65 درصدی مردم یکی از بالاترین رکوردهای مشارکت در تاریخ 9 دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را رقم زد و این در حالی است که میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری هر مقطع زمانی، معمولا بالاتر از انتخابات مجلس است. از سوی دیگر کارنامه دو طیف فتنه و انحراف در 4-3 سال گذشته نشان می دهد که اتفاقا عملکرد آنها در تناقض با حماسه سیاسی ملت ایران برای هم آوردی جهادی در مقابل فشار و هجمه دشمن است. فتنه انگیزی فتنه گران در سال 88 و رفتارهای خیانت بار حلقه انحرافی حاکی از آن است که این دو طیف نقش اول را در ملکوک کردن حماسه 40 میلیونی انتخابات 4 سال پیش داشته اند و بنابراین شرط الزامی خلق حماسه در انتخابات 24 خرداد 1392، پالایش فضا از تمام فتنه گران و منحرفان فارغ از تابلوهای فریبنده آنهاست.
در واقع انتخابات، جشن بزرگ و مبارک ملی است و طیف هایی که پیش از این نشان داده اند مستعد تبدیل این دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی به چالش امنیتی هستند، حق حضور در این عرصه را ندارند. این یکی از معلوم های معادله انتخابات است. همه سلیقه ها مجازند بلکه مسئولیت دارند به رونق این حرکت ملی مدد رسانند اما آنها که ضد کارکرد انتخابات و مبانی قانونی قبل و بعد از آن عمل کرده اند، کمترین اهلیت حضور در این صحنه را ندارند. با همین منطق روشن است که مقتدای انقلاب فرمودند «در انتخابات همه سلیقه ها و جریان های معتقد به جمهوری اسلامی شرکت کنند. این هم حق همه است، هم وظیفه همه است» و در عین حال تذکر دادند «در مسئله انتخابات و غیرانتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند» و «باید در انتخابات، افرادی حضور یابند که دارای صلاحیت ها و حد و اندازه های لازم برای مسئولیت ریاست جمهوری باشند. اعضای شورای نگهبان باید همان گونه که تا به حال براساس قانون عمل کرده اند، در انتخابات ریاست جمهوری نیز در چارچوب قانون عمل کنند و در نهایت هر فردی که براساس ضوابط قانونی از این صافی عبور کرد، می تواند وارد انتخابات شود».
3- اخلال در انتخابات و ممانعت از برگزاری یا کم رونق کردن آن، توقع راهبردی دشمن است. ثبات و اقتدار و پویایی و سرزندگی امروز ایران، خار چشم دشمن است. آنها از این ثبات و اقتدار ایران از جمله پای میز مذاکرات ضربه خورده اند و اکنون نیز مترصد اخلال در این سرمایه مهم ملت ایران هستند. اما این آرزوی دشمن و برخی حلقه های قانون شکن و زیاده خواه داخلی مجال بروز ندارد. یکی از بدترین شرایط کشور در سال 82 و در آستانه انتخابات مجلس بود. آن هنگام آمریکا و ناتو تازه افغانستان و عراق را در شرق و غرب ایران اشغال کرده و ایران را تهدید می کردند. تندروهای مجلس ششم مدتی پس از انتشار نامه موسوم به جام زهر و ضمن هماهنگی با اروپا و آمریکا که انتخابات مجلس را مشروع نمی دانستند، دست به تحصن و استعفا زده بودند. در کنار آنها شماری از وزیران و استانداران دولت اصلاحات، تهدید به استعفا کردند و سرانجام رؤسای وقت مجلس و دولت در نامه ای خطاب به رهبر معظم انقلاب مدعی شدند که با این وضعیت امکان برگزاری انتخابات مجلس وجود ندارد.
در همان فضای سخت و بی سابقه داخلی- خارجی بود که مقتدای حکیم انقلاب اعلام کردند اجازه نمی دهند انتخابات حتی برای یک روز به تاخیر بیفتد. آن روز بر روی عفونت گردن کلفتی سیاسی و خودکامگی برای همیشه داغ نهاده شد. شرایط امروز انسجام و اقتدار حاکمیت جمهوری اصلا قابل قیاس با 10 سال پیش نیست و از این حیث وسوسه به معارضه با انتخابات، در حکم خودزنی سیاسی خواهد بود. امروز بدنه دولت مانند مجلس پای جمهوری اسلامی ایستاده است و حلقه های کم مایه ای مانند حلقه انحرافی کم مقدارتر از آن هستند که حتی بتوانند از روی دست بازی فتنه گران بازی مشابهی ترتیب دهند. راه شامورتی بازی هایی مثل استعفا و گروگانگیری حق مردم (انتخابات) کلاً مسدود است، همچنان که راه شامورتی بازی هایی نظیر فتنه و بلوای سال 88 -به برکت حماسه نهم دی- بسته است.
4- نامزدها و گروه های حامی آنان نوعاً می گویند از سر احساس تکلیف و دلسوزی برای کشور و ملت به صحنه انتخابات می آیند. صدق و کذب این ادعا را چگونه می توان بدست آورد؟ یک شاخص این است که باید از این طیف ها پرسیده شود چه قدر حاضرید در تراز کار همدلانه جمعی و تیمی- مبتنی بر اصول کلان انقلاب و نظام اسلامی- وارد عرصه شوید و چه قدر آماده گذشت و ایثار هستید؟ آیا این تکلیف صرفا در شخص شما و نامزد پیشنهادی تان متعین است یا این که احساس تکلیف مهمتر، با یاری رساندن به اتحاد و الفت برای پیشبرد اهداف ملی و برداشتن موانع پیشرفت مصداق پیدا می کند؟ این مسئله درباره جبهه اصولگرایی پراهمیت تر از سایر جریان های سیاسی است. البته تجمیع و ائتلاف نامزدها که در حد خود امر دشواری است، بسیط ترین کارها در این زمینه ارزیابی می شود. موضوع مهمتر تجمیع قلب ها و برنامه ها و فراهم کردن یک تیم همدل برای تشکیل دولت مطلوب و کارآمد در تراز دهه چهارم انقلاب و اقتضای موقعیت چشمگیر جمهوری اسلامی در فضای بین المللی است. به یک معنا صرف فزونی نامزدها و گروه ها در ائتلاف کفایت نمی کند، اگر که دل ها برای حرکت جهادی مجتمع نباشد. به تعبیر امیر مومنان «لاغناء فی کثره عددکم مع قلّه اجتماع قلوبکم».
5- رئیس جمهور قرار نیست یک سوپرمن یا فوق ستاره همه کاره و همه فن حریف و معجزه گر باشد. البته هرچه شرایط قانونی و اسلامی و انقلابی در نامزد برگزیده بیشتر باشد، مطلوب تر است اما توقع از نامزد و رئیس جمهور را باید اصلاح کرد. رئیس جمهور در قانون اساسی باید رجل سیاسی و مذهبی مدیر و مدبر باشد. با عنایت به تجارب 43 سال گذشته، رئیس جمهور به عنوان نفر دوم کشور ضمن آن که باید وفادارترین افراد به قانون اساسی و ولایت فقیه باشد، ضمنا باید بتواند به مثابه یک مدیر و مربی خوب، تیمی جامع و مانع از ظرفیت های انقلاب تشکیل دهد که در آن تیم هر عضو براساس احساس مسئولیت جمعی و در چهارچوب برنامه های کلان کشور عمل می کند. خودکامگی رئیس دولت نسبت به اعضای کابینه یا آلت دستی وی در قبال گروه های حامی چنان که در سه دوره سیاسی گذشته بعضا شاهد بوده ایم، کشور را از منطق پیشرفت و عدالت دور می سازد. معنای دیگر این سخن آن است که رئیس جمهور نه الزاما مهندس عمران و سردار سازندگی است، نه متولی تک تک دستگاه ها و نه نظریه پرداز و سیاستگذار کلان کشور. او به مثابه یک مربی خوب باید بتواند یاران هماهنگی را از ظرفیت های بزرگ ملی گرد آورد و به آنها شأنیت کارشناسی بدهد و مافوق همه آنها بر روند کلی حرکت دولت نظارت کند.
از این نظر می توان از نگاه های فانتزی و قهرمان سالارانه و سوپرمنی به نامزدها تنازل کرد و اصل همت را معطوف به همان کار تیمی و جمعی معطوف به گفتمان و برنامه کرد. نامزد مطلوب تر آن کسی است که ضمن دافعه های اصولی قدرتمند، بیشتر اهل تعامل و تدبیر جمعی باشد و در رأس کار بودن وی باعث الفت و انسجام مضاعف در حاکمیت و عقبه اجتماعی اصولگرایان شود. آنچه در کنار این امر، ضرورت دارد و به نظر می رسد تا حدودی مغفول واقع شده، اولویت گفتمان بر اشخاص است. حتی اگر بهترین افراد نامزد شوند اما گفتمان اصولگرایی و ابهامات، سؤالات و شبهات عارض شده خوب تبیین نگردد، از وسعت موج اجتماعی کاسته خواهد شد. بدنه اجتماعی و نخبگان جبهه اصولگرا از همین حالا باید برای حرکت تبیینی کلان- صرف نظر از کیستی نامزد مطلوب که در جای خود مهم است- بسیج شوند. این امر، لازمه پیروزی اصولگرایان است و اقتضای آن، تلقی جهادی نسبت به پیچ مهم تاریخ می باشد؛ اگر نه به سنت تاریخ می توان در نبرد پیروز، از تنگه غنیمت شبیخون خورد.
6- فضای انتخابات از دو سو و توسط دو طیف به ظاهر مخالف در معرض هجوم نگرش های سیاسی- اقتصادی عوام فریبانه (پوپولیستی) قرار دارد. دو طیف فتنه و انحراف مانند دو چرخ دنده معکوس در تعامل با یکدیگر حرکت می کنند. آنها مشترکا کاستی های موجود را که محصول بدعملی سالیان مدیریت هریک از آنهاست پای نظام و اصول انقلاب می نویسند و متقابلا در باغ سبز نشان می دهند و سراب را ترسیم می کنند. از وعده پرداخت های نقدی تا ادعای این که اگر ما سر کار آمده و با غرب کنار بیاییم مملکت را گلستان می کنیم و...همگی از یک آبشخور عوام فریبانه مشترک سرچشمه می گیرد و جملگی سبد تهی دشمن را پر می کند. واقعیت این است که اگر کشور امروز در کنار پیروزی و پیشرفت های خیره کننده، با چالش هایی مواجه است، این چالش ها از یک سو محصول عافیت گزینی و غنیمت طلبی همین جریان های آفت زده و از طرف دیگر هزینه استقلال و عزت ملت ایران در برابر دشمنان تاریخی خود است. تنها کلید حقیقی موفقیت در این میدان، رویکرد ایثارگرانه جهادی است که ضمن آن متولیان امر در برابر دشمن خم به ابرو نمی آورند و خطرپذیری را برای پیشرفت به جان می خرند. لازمه چنین مجاهدتی البته ایثارگری و ترجیح مصالح ملی و آرمان های بزرگ بر روحیه غنیمت خواهی و «برای خودخواهی» است. این روحیه مرتجعانه به وفور در طیف های مختلف فتنه و انحراف قابل مشاهده است. با این وصف هر طیفی که به جای روحیه ایثار، منش استئثار و خودخواهی و خودکامگی را در کارنامه خویش به ثبت رسانده، فاقد کمترین صلاحیت برای حضور در میدان انتخابات است.
محمد ایمانی
بسمه تعالی
دیروز آقای مظفر سخنگو و رئیس ستاد انتخاباتی ائتلاف پیشرفت در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد مدعی شد که اقای قالیباف به روایت سکولار از تکنو کراسی معتقد نیست ! بنده حقیر نیز پس مطالعه اظهارت ایشان گمان کردم لابد در سیر خدمات آقای شهردار نظریه ی تکنوکراسی اسلامی نیز تولید شده لذا به اظهارت ایشان مراجعه کردم و قصد دارم هرچه یافتم را به اضافه پاره ای توضیحات به اطلاع شما برسانم.
اپیزود اول : پاره ی اول توضیحات
تکنو کراسی از دو واژه یونانی TEKHNE به معنای فن و هنر و KRATOS به معنای قدرت و حکومت گرفته شده است . در واقع اگر بخواهیم تکنو کراسی را معنی کنیم میتوان آن را به حکومت فن یا فن سالاری معنی کرد .
آقای دکتر ساروخانی مفهوم تکنوکراسی را در دایره المعارف علوم اجتماعی اینگونه توضیح میدهد : « تکنوکراسی به معنی حکومت فن یا فن سالاری است که این زمامداران،کارشناسان و صاحبان فن بر ماشینیسم و دانش فنی و مهارتهای تکنولوژیک تکیه دارند و زندگی سیاسی و اقتصادی را رهبری میکنند.» ادامه مطلب...